9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡روشنگری
📢ایران را فروختند 😳
🏴جریانی باور نکردنی که مردمان این سرزمین باور کرده اند 😏
❌توافق ضد انقلاب داخلی و خارجی برای نابودی ارتباطات ایران و کشورهای دوست
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
#حدیث_روز
🍃 امام حسن عسکری علیهالسلام میفرمایند:
خشم، كليد هر بدى و زشتى است.🍃
📚 تحف العقول، ص۴۸۸
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
من ازلیلی ومجنون درس عشقم رانمیگیرم که باشدحضرت زهرا هنوزهم لیلی حیدر❤
#یه_جوری_خیلی_قشنگه
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
گاهعَلی(؏)؛
فاطِمـِه(س)رآ
اینگونہخِطآبمیکرد↓
{ایهمهآرزویِمن...!🌱}
#ای همه آرزوی من 😍
#احکام_روزانه 🌱
❓سوال:
آیا شخصی که جنب شده است میتواند سوره های سجده دار را تلاوت کند؟
✅پاسخ:
🔹 آیات عظام:
تبریزی،سیستانی،مکارم،خامنهای،خویی،گلپایگانی، صافی:
فقط خواندن آیه سجده دار حرام است.
🔹 آیات عظام:
اراکی،خمینی،بهجت،فاضل،نوری:
خواندن سوره سجده دار حرام است.
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
🔔روزى، وسيله بزرگ آزمايش انسان
#نهج_البلاغه
#تربیت_نسل
🌸وَ قَدَّرَ الأرْزَاقَ فَکَثَّرَهَا وَ قَلَّلَها، وَ قَسَّمَهَا عَلَى الضِّيقِ والسَّعَة لِيَبْتَلِيَ مَنْ أَرَادَ بِمَيْسُورِهَا وَ مَعْسُورِهَا، وَ لِيَخْتَبِرَ بِذلِکَ الشُّکْرَ وَ الصَّبْرَ مِنْ غَنِيِّهَا وَ فَقِيرِهَا
💠خداوند روزى ها را مقدّر کرد و اندازه گيرى فرمود; گاه آن را زياد و گاه کم نمود; گاه با تنگى و گاه با وسعت، روزىِ (بندگان) را تقيسم کرد.تا هر که را بخواهد به وسعت روزى، يا تنگى آن بيازمايد و با شکر و صبر غنى و فقير را امتحان کند».
📚#خطبه ۹۱
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
#همسفر_تا_بهشت ✨
#پارت_16
تا خود صب گریه کردم تصمیمم قطعی بود باید فراموشش می کردم اگه قسمت هم بودیم چه بهتر ولی تا وقتی که نشه محمد و فکر محمد تعطیله...
صبح بعداز نماز صبحونه خوردم و حاضر شدم یه نگاه تو آیینه یه خودم کردم چشام پف کرده بود و می سوخت نفسم و باصدا فوت کردم کیفم و برداشتم و راه افتادم...
خیلی حالم گرفته بود مدام بچه ها و معلما می پرسیدن چی شده چی می خواستم بگم؟
فقط مبینا از حالم خبرداشت مدرسه تعطیل شد و داشتم بر میگشتم که با صدای بوق برگشتم...
طیب خانوم بود...
سوار ماشین شدم سرم و انداخته بودم پایین چشاش نگران بود...
_خوبی؟
_بدنیستم
_ببینمت
سرم و آوردم بالا با دیدن قیافه م چشاش گرد شد
_چرا انقد زیر چشات گود شده؟ گریه کردی؟
_نکنم؟
_فک نمی کردم انقد دوسش داشته باشی
_خیلی بیشتر از اون قدی که شما فکر می کنین دوسش دارم
_قبل از اینکه بیام دنبالت پیش محمد بودم
_حالش خوب بود؟
_اونم مثه تو شاید داغون تر..
_چرا خب
_بهش گفتن بودن بابای تو راضی نیست
گیر داده بود که می خوام برم مدرسه ی باباش صحبت کنم باهاشون
_خب؟
_بهش گفتم اونی که راضی نیس مامان توعه خیلی بهم ریخت
ثمین محمد گفت بهت بگم که مردونه پات وامیسته
گف به خدا توکل کنی خدام کریمه
اگه یه وقتی نشد نگو چرا نشد مطمئن باش حتما به صلاحمون نبوده...
خدایا چه اتفاقی قراره بیوفته؟
من راضیم به رضای تو
_تو محمد و فراموش کردی؟
_من چطوری می تونم تو یه شب فراموشش کنم؟
_برا جفتتون خیلی ناراحتم ولی چه میشه کرد فلن باید صبر کنین
_جز صبر کاره دیگه ایم نمیشه کرد
#ادامه_دارد....
به قلم ث. نیکو