♦️بَهونه‌میگیره‌دِل به‌یاد‌ِحَرَمِ‌تو ♦️کَرب‌و‌بلا‌َنبَری‌آقا حاشا‌به‌کَرَم‌تو... #امیرعباسی👌👌 #مطیعی

سرباز های آقا داخل مشکلات رشد میکنن حالا میخواد مشکلات هرچی باشه برای اونی که داخل این مسیر آمدن هیچی نیست

از آب هم مضایقه کردن کوفیان #یااباعبدالله❤️

#بسم_رب_المهدی✨🌈

جمعه شد بار دیگر ،یابن الحسن آقا جآن کجایی؟ @shohaadaa80

+ببخشید آقا! عاقبت به خیری هم ایستگاه داره؟ *ایستگاه آخر بعد میدون شهادت +کرایه اش چنده؟ *نفری یه نیت، یه نیت ازته دل... آن روزها دروازه #شهادت داشتیم ولی حالا معبری تنگ... هنوز هم فرصت برای #شهید شدن هست فقط باید دل را صاف کرد...🌹🍃 @shohaadaa80

💢 دیپلماسی اقتدار 🔹 به شکل قرارگرفتن دست ها دقت کنید. در دنیای دیپلماسی دست بسته نشانه ضعف و تسلیم است.

📷 مقایسه زبان بدن رهبر انقلاب در برابر ابرقدرت‌های اقتصادی جهان و خانواده شهدا

⭕️عذرخواهی مسافر از راننده اسنپ! °|• @shohaadaa80 •|°

بالاخره نرم افزار حر مدافع حرم❤️ #شهید_مجید_قربانخانی ساخته شد😍 🍃شامل: خاطرات ؛ وصیت نامه، مستند ، و تصاویری از شهید 🌷اولین نرم افزار شهید قربانخانی دانلود نکنید از دستتون رفته😉 همین حالا از بازار دانلود کنید👇👇 «شهید مجید قربانخانی» را در بازار اندروید ببین: http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.shahidghorbankhani&ref=share .

🔺 #شـور 🔉دیدن دستای بسته آمدی حاج محمود کریمی🎤 #رزق_شبـانه🌓 🌙| @shohaadaa80

اگه از پست های امروزمون خوشتون امد نفری یه صلوات برای سلامتی امام زمان {عج} بفرستید🌱

حلال مون کنید خسته تون کردیم دعامون کنید #شبتون_شهدایی🌓

|•السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ•| ♥️

#مقایسه_ادیان دین اسلام: مرد و زن از #نفس_واحده خلق شدند، از یک جان، از یک وجود... (سوره نساء: ۱)😇 ⭕️ دین زرتشتی: زن از نسل اهریمن است. اهورامزدا میگوید زنان از نژاد اهریمن پدید آمدند (بندهشن، ص ۸۳-۸۴) تاریخ حقیقی ایران📚 #اسلام #زرتشت @shohaadaa80

📿بسم رب الشهدا والصدقین📿 🌸#معرفی_و_خاطرات_شهدا🌸 (پشت کنکور) 🌹شهید مهدی زین الدین🌹 به جای یک بار ، چند بار تو کنکور قبول شد . ولی رشته ها،مورد علاقه اش نبودند(🔆در آن سال ها انتخاب رشته کنکور مانند اکنون نبود و محدودیت بساری برای انتخاب رشته مورد علاقه وجود داشت.🔆) تا اینکه توی رشته پزشکی دانشگاه شیراز، با رتبه چهار❗️😍، قبول شد . قرار بود بره ، ولی چون پدرش رو به سقز تبعید کرده بودن ،دو دل شده بود. میگفت:«میخوام مغازه کتابفروشی بابا رو حفظ کنم؛اینجا سنگر مبارزه هست✌️🏻.» اخرش هم وقتی من و پدرش سقز بودیم ،؛تلگراف زد و خبر داد که انصراف داده. ما هم با اینک نگران ادامه تحصیلش بودیم ، ولی چیزی بهش نگفتیم ؛چون همیشه عاقلانه و با اخلاص تصمیم میگیرفت و میدونستیم که تحصیل رو رها نخواهد کرد. بعد از اون هم هیچ وقت از فکر ادامه تحصیل بیرون نیومد.✌️🏻 📚منبع:فلش کارت«ترم آخر» @shohaadaa80

لیست آهنگ پیشواز در ‌رابطه با نهی از منکر انتشار با شما

🎥⭕️رهبری از زبان مخالفان نظام جمهوری اسلامی #پیشنهاد_دانلود👌 °|• @shohaadaa80 •|°

امروز چند بار از نفس مون گذشتیم... فقط یه چیزی یه آقای منتظرته... (:

#بسم_رب_الزهـرا♥️

وصیت ڪردہ بود: رو قبرش ننویسیم مادر شهید! مے‌گفت: قاسم بیاید، ببیند مادرش این سے سال فڪر مـےڪردہ پسرش شهید شدہ، دل‌گیر میشه♥️✨ @shohaadaa80

+|یک روز یکے از هم رزم ها از شهید سوالے پرسید:اگر زمانے با دشمن درگیرے شدیدے پیدا کنے آیا صحنہ‌ے نبرد را ترڪ میکنے؟ _شهید پاسخ داد: پشت بہ دشمن کردن گناه ڪبیره است و باید تا آخرین فشنگ و آخرین نفس با دشمن جنگید! واگر فشنگ هایت تمام شد تن بہ تن باید جنگید [• گویا شهید از آینده خود خبر داشت! ] #شهیدحسن_مڪےآبادے|•♥️ @shohaadaa80

‍ ✅تلنگر 📕دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ سال ❣در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد✍ ❌گناهان یک هفته او اینها بود ؛ شنبه : بدون وضو خوابیدم .😴 یکشنبه : خنده بلند در جمع 😆 دوشنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .🤔 سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .📿 چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .🗣 پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .☝️ جمعه : تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات .😔 📝راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد : ⁉️ دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم... ⁉️ما چی⁉️ ❓کجای کاریم حرفامون شده رساله توجیه المسائل‼️ 1⃣غيبت… تو روشم ميگم🗣 2⃣تهمت… همه ميگن🔕 3⃣دروغ… مصلحتي📛 4⃣رشوه... شيريني🍭 5⃣ماهواره... شبکه هاي علمي📡 6⃣مال حرام ... پيش سه هزار ميليارد هیچه💵 7⃣ربا...💸 همه ميخورن ديگه🚫 8⃣نگاه به نامحرم...🙈 يه نظر حلاله👀 9⃣موسيقي حرام...🎼 ارامش بخش🔇 🔟مجلس حرام... يه شب که هزار شب نميشه❌ 1⃣1⃣بخل... اگه خدا ميخواست بهش ميداد 💰 °|• @shohaadaa80 •|°

💠برشے از ڪتاب سربلند💠 #فصل_اول بااینکه زن داشتم،هنوز اهل دختر بازی بودم.ابایی نداشتم جلوی همسرم به زن مردم متلک بیندازم.دوست دخترهایم فکر می کردند نکردم. برای اینکه دستم رو نشودگفته بودم:«شاید یه وقت خواهرم گوشی رو برداره تا خودم نگفتم الو،حرف نزن!»اگر زنم پرسید:«کی زنگ زده بود؟»به بهانه ی مزاحم تلفنی می پیچاندم.هروقت هم پیامک بازی می کردم، می گفتم دارم بازی می کنم.😕 در فامیل،زن و شوهر گاو پیشونی سفید بودیم.من،زیر ابرو برداشته وبا شلوارلی تنگ وتی شرت چسبان بازو نما و موی فشن می تابیدم.زنم هم بامانتوی تنگ وکوتاه و موی بیرون روسری و ارایش غلیظ همراهی ام میکرد.😔 یک روز به سرم زد به خواهرم سر بزنم. جلوی خانه اش دیدم یک جوان ریشوی علیه السلام می پلکد. موتور رو گذاشتم روی جک ورفتم جلو.خواهرم رسید ومن را به او معرفی کرد.☺️ باهم سلام علیکی کردیم.پشت سرش پدر و مادرش بیرون آمدند ورفتند. فضولی ام گل کرد:«کی بودن؟»😜 اومده بودن خواستگاری زهرا.😳 این پسره؟!......زهرا؟! توی کتم نرفت.نه هیکل داشت،نه سر و رو،نه تیپ.باورم نمیشد از خواهر زاده ام بله بگیرد.زهرا خیلی سرتر بود.این وصلت را حماقت محض میدانستم.🙈 #ادامه_دارد