#عاشقانه_شهدا
این انگشتر رو می بینی خانوم؟!
دُرّ نجفه،
همیشه همراهمه،
شنیدم اون هایی که انگشتر دُرّ نجف میندازن
روز قیامت حسرت نمی خورن،
باید برم نگین این انگشتر رو نصف کنم،
یه رکاب بخرم که تو هم انگشتر دُرّ نجف داشته باشی،
دلم نمیاد روز قیامت حسرت بخوری!
📚یادت باشد
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#عاشقانه_شهدا💕
روز اول زندگی مشترک...
پاشدم غذا درست کنم ، از هر انگشتم یه اعتماد به نفس میبارید
به به...بوی غذا تو کل خونه پیچیده بود
علے از مسجد اومد
سلام خانم چه کردی؟چه بویی راه انداختی
منم یه ژست هنرمندانه گرفتم
گفتم الآن سفره رو میارم
سر دیگ و برداشتم یه قاشق تست کنم
وااای نفسم بند اومد
خدایااااا اینکه نمکش اندازه بود
داشت گریه م میگرفت
به خودم گفتم
خاااک تو سرت هانیه خاک
چه قدر مامان گفت آشپزی یاد بگیر
قیافم تابلو شده بود
علی گفت چیزی شده!!
منم که بغض تو گلوم گیر کرده بود گفتم نه
علی گفت مطمئنی
منم با بغض گفتم آره
علی قاشق و برداشت یه تست کرد
منم یهو بغضم ترکید زدم زیر گریه
گفت به خاطر این گریه میکنی
بلند بلند خندید منم مست خنده هاش شدم
گفتم یعنی ناراحت نشدی
گفت فدا سررررت
مامان میگفت املت هم بلد نیستی درست کنیا
بعدش غذا رو یه جوری خورد که دهنم آب افتاد
منم شروع کردم به خوردن اماااا... گفتم داری از این میخوری به این شوووری
گفت خیییلیم خوشمزه ست
واسه بار اول عالیه دستتم درد نکنه
خاطرات همسر #شهید_سیدعلی_حسینی
#قاسم_بن_الحسن #شهدا۰۱۲۰
#عاشقانه_شهدا🍃
او از همان روز اول ازدواج
شرایط کاریاش را برای من گفت
او میگفت کار من عشق است
و با عشق وارد این کار شدم
و شما باید در این راه دوام بیاوری
کار من دوری از خانواده
ماموریت،مجروحیت و شهادت دارد
اگر شما میتوانید بسم الله
من هم شرایط را پذیرفتم
و هیچ گاه از این انتخاب پشیمان نیستم
همسر#شهید_مهدی_قرهمحمدی