eitaa logo
وصیت شهدا به حجاب
123 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
4.4هزار ویدیو
13 فایل
یادت باشد شهید اسم نیست، رسم است، شهید عکس نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی فراموش بشود شهید مسیر است، زندگیست، راه است، مرام است! شهید امتحانِ پس داده است! شهید راهیست بسوی خدا...
مشاهده در ایتا
دانلود
ســــــلام✋ صبحتـون زیباتون بخیـر☕️ روزتان سرشار از برکت و آرامش🌱 زندگیتون پراز صفا و صمیمیت🍳 دلتون شـاد و خالی از ناراحتی🌻 عمـرتون باعزت و عاقبتتون بخیـر🌿 @shohada_hejab
⁉️ || چگونه ممکن است یک قطره اشک بر امام حسین علیه السلام همه‌ی گناهان انسان را ببخشد؟ آیا چنین اعتقادی تشویق به گناه و مسخره کردن عدالت الهی نیست؟ 🔸 روایت ذکر شده در سوال این است 👈 هر مؤمنی برای امام حسین علیه السلام گریان شود به نحوی که اشک بر گونه های او جاری شود، جایگاه او در بهشت است و خداوند گناهان او را می‌آمرزد 👉 🔸 در مقایسه این روایت با آیات قرآن کریم به این نتیجه می‌رسیم که این روایت به صورت مطلق و بدون قید و شرط بیان نشده زیرا در آیات قرآن کریم یک اصل کلی در سوره مبارکه مائده آیه ۲۷بیان شده است: " اِنَّمَا یَتَقَبَّلُ الله مِنَ المُتَّقِین" خداوند عمل صالح را از متقین می‌پذیرد و از هر شخص با هر ایده و نیتی نمی‌پذیرد. زیرا امکان ندارد فرد حق الناس و حق الله بر گردنش باشد و بر صرف گریه برای امام حسین علیه السلام بهشتی شود. 📍 در نتیجه اشک برای امام حسین علیه السلام هر چند اندک، اگر ناشی از معرفت و آگاهی باشد سبب اوج گرفتن روح انسان می‌شود؛ زیرا اگر کسی اعتقاد و عمل صالح باهم داشته باشد، اشکی که می‌ریزد موجب بخشایش گناهانش می‌شود؛ زیرا نتیجه‌ی تقواست. 📍شيعه معتقد است اشک بر امام حسین علیه السلام بدون اطاعت الهی و ترک گناه باعث بخشش گناهان و نجات از آتش دوزخ نیست. @shohada_hejab
🔻بزرگی می‌گفت: دخترها و خانوم هایی که تو ایام عزاداری ماه آرایش میکنن میان روضه یا میرن کنار خیابون تماشای دسته های عزاداری منو یادِ زن های شامی می‌اندازن که وقتی بهشون خبر رسید کاروان اسرای کربلا و سرهای بریده به شام رسیده، آرایش کردن و خلخال به پاهاشون بستن و هلهله کنان به تماشای اون عزا رفتن ... هیچ‌ وقت این حرفِش رو فراموش نمیکنم.. ‌ تا میتونید نشر بدید قطعا تأثیرِ زیادی خواهد گذاشت @shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شکایت مادر عراقی از حضرت عباس(ع) و معجزه شفا گرفتن دو دختر در حرم حضرت https://eitaa.com/shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 استاد دانشگاهی به من گفت حاج آقا نمیشه یه کم بی‌خیالِ مسئله بشید؟! 🎤 حجت‌الاسلام ماندگاری @shohada_hejab
زن مگو ، مَردآفرین روزگار ... «مادرى که جوان خودش را،چ عزیز خودش را دسته‌ گل خودش را هجده سال، بیست سال -کمتر، بیشتر- پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ می‌فرستد که معلوم نیست حتّى جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتنِ خودِ این جوان کجا؟ این جوان، با شور و هیجان جوانى، همراه با ایمان و روحیه‌ى انقلابیگرى، حرکت می‌کند و می‌رود. کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچک‌تر نیست. بعد هم که جسد او را برمی‌گردانند، افتخار می‌کند که بچه‌ى من شهید شده. این ها چیز کمى است؟! این، حرکت زنانه، حرکت زینب‌گون در انقلاب ما بود.» امام‌خامنه‌ای ۱۳۸۹/۰۲/۰۱ https://eitaa.com/shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به نام پدر 🔸به مناسبت سالگرد شهادت دانشمند جوان هسته‌ای شهید داریوش رضایی‌نژاد 🔸گوشه‌هایی از حضور ۱۲ سال قبل رهبر انقلاب در منزل شهید رضایی‌نژاد و دیدار اخیر آرمیتا دختر این شهید با رهبر انقلاب @shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹تصويری كه آرميتابرای رهبرانقلاب از روزحادثه ترورپدرش نقاشی كرد 💐سالگردشهادت دانشمند هسته‌ای شهید داریوش رضایی نژاد @shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت جالب جواد خیابانی در مورد همرزم شهید ارامنه‌اش که از کارمندان صداوسیما بود‌ 🔹همه دنیا در جنگ‌ یک طرف بود و ایران یک طرف @shohada_hejab
🔻خشم جهان اسلام از بی‌حرمتی به قرآن اتحاد مسلمین پررنگ‌تر از جنایت افراطیون @shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤نوحه فوق‌العاده زیبا با صدای علی عبدالمالکی! 🌺پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: 💠فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى كه در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد،كه آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود. 📚بحارالانوار، ج 44، ص 293 @shohada_hejab
14.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت جانسوز مادر سوریه‌ای از جنایت تکفیری ها و شهادت دو دخترش و صحبت های شنیدنی حاج مهدی رسولی @shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واسه محرم مشکی نپوشید!!!🧐 🎥 عجب جوابی داد😎به اینهایی که با این کمپین ‌های مسخرشون عشق مردم به امام حسین(ع) رو نشونه گرفتن حتما برای دیگران ارسال‌ کن👌 @shohada_hejab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢«حضرت مهدی(عج)»: برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٤٨٥) 🔹إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا 🌸🍃 سرآغازصبحمان را با یاد و نام و امید تو می‌گشاییم پنجره های قلبمان را عاشقانه بسویت بازمیکنیم تانسیم رحمتت به آن بوزد خدایا به امید تو 🌸🍃 http://eitaa.com/shohada_hejab
🔴 اثبات الهی بودن و غیر قابل تحریف بودن قرآن در یک تصویر 🌕 مقدمه : قرآن 114 سوره دارد جمع آیه‌های همه سوره ها =6236 جمع شماره‌‌های همه سوره‌ها=6555 یعنی از 1تا114 جمع کنیم = 6555 وقتی (آیات یک سوره) را با (شماره همان سوره) جمع کنیم یک عدد زوج یا فرد بدست میاید 🌕 حالا چند معجزه قران را ببینید: 1⃣ وقتی تمام سوره ها را (آیه+ شماره سوره اش) حساب کنیم دقیقا نصف اعداد بدست آمده فرد و نصفشان زوج است، یعنی 57عدد فرد و 57عدد زوج 2⃣ جمع 57عدد زوج =6236 یعنی دقیقا تعداد آیات قرآن 3⃣ جمع 57عدد فرد =6555 یعنی دقیقا تعداد شماره های تمام سوره ها 4⃣ 57 سوره بود که وقتی (شماره آن سوره) با (آیاتش) را جمع میکردیم عدد زوج بدست میامد. «شماره» آن 57 سوره را جمع کنیم میشود =3303 5⃣ 57 سوره بود که وقتی (شماره آن سوره) با (آیاتش) را جمع میکردیم یک عدد فرد بدست میامد «تعداد آیات» آن 57 سوره را جمع کنیم باز هم دقیقا میشود 3303 http://eitaa.com/shohada_hejab
💦هنگام خوردن آب نگوییم سلام بر حسین(ع) چون او تشنه ٱب نبود، او تشنه انسانیت و آزادگی بود ✨این بار هر گاه کسی را بخشیدیم و به او فرصت دوباره دادیم، بگوییم سلام بر حسین ❌هر گاه ظلم را دیدیم و سکوت نکردیم بگوییم سلام بر حسین 🥘هرگاه گرسنه ای رادیدیم و ساده از کنارش عبور نکردیم بگوییم سلام بر حسین 🖐سلام بر حسین برای همه لحظاتی که در جبهه حق و باطل روزمره‌مان فارغ از هر منفعتی طرف حق را بگیریم! ❤️سلام بر تو، خون خدا، ببخش که یادمان دادند فقط برای تشنه به آب بودنت بگرییم...... http://eitaa.com/shohada_hejab
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: فرزندان خود را با امام حسین (علیه‌السلام) بردارید که برای هرگونه آفت و خواهد بود. منابع: وسائل الشعیه ج ۱۰ ص ۴۱۰ امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: شفاى هر دردى در قبر امام حسين (علیه‌السلام) است و همان است كه بزرگ‌ترين داروست. منابع: وسائل الشيعه ج ۱۰ ص ۴۱۰ امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: سجده بر امام حسين (علیه‌السلام)، هفت گانه را می‌کند. منابع: کافی ج ۴ ص ۵۸۸ http://eitaa.com/shohada_hejab
وصیت شهدا به حجاب
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت شانزدهم : پيوند الهي ✔️راوی : رضا هادي 🔸عصر يکي از روزها بود. #ابراهيم
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت‌ هفدهم : ایام انقلاب ✔️راوی : امير ربيعي 🔸ابراهيم از دوران کودکي و ارادت خاصي به امام خميني داشت. هر چه بزرگتر ميشد اين علاقه نيز بيشتر ميشد. تا اينکه در سالهاي قبل از به اوج خود رسيد. در سال 1356 بود. هنوز خبري از درگيريها و مسائل انقلاب نبود. صبح جمعه از جلسه اي در ميدان ژاله (شهدا) به سمت خانه برميگشتيم. 🔸از ميدان دور نشده بوديم که چند نفر از دوستان به ما ملحق شدند. شروع کرد براي ما از امام خميني تعريف کردن. بعد هم با صداي بلند فرياد زد: «درود بر خميني » ما هم به دنبال او ادامه داديم. چند نفر ديگر نيز با ما همراهي کردند. تا نزديک چهارراه شمس شعار داديم وحركت كرديم. دقايقي بعد چندين ماشين به سمت ما آمد. ابراهيم سريع بچه ها را متفرق کرد. در کوچه ها پخش شديم. 🔸دو هفته گذشت. از همان جلسه صبح جمعه بيرون آمديم. ابراهيم درگوشه ميدان جلوي ايستاد. بعد فرياد زد: درود بر خميني و ما ادامه داديم. جمعيت که از جلسه خارج ميشد همراه ما تکرار ميکرد. صحنه جالبي ايجاد شده بود. 🔸دقايقي بعد، قبل از اينکه مأمورها برسند ابراهيم را متفرق کرد. بعد با هم سوار تاکسي شديم و به سمت ميدان خراسان حرکت کرديم. دو تا چهار راه جلوتر يکدفعه متوجه شدم جلوي ماشينها را ميگيرند و مسافران را تک تک بررسي ميکنند. چندين ماشين و حدود 10 مأمور در اطراف خيابان ايستاده بودند. چهره مأموري که داخل ماشينها را نگاه ميکرد آشنا بود. او در ميدان همراه مردم بود! 🔸به ابراهيم اشاره کردم. متوجه ماجرا شد. قبل از اينکه به تاکسي ما برسند در را باز کرد و سريع به سمت پياده رو دويد. مأمور وسط يكدفعه سرش را بالا گرفت. ابراهيم را ديد و فرياد زد: خودشه خودشه، بگيرش... 🔸مأمورها دنبال ابراهيم دويدند. ابراهيم رفت داخل کوچه، آ نها هم به دنبالش بودند. حواس مأمورها که حسابي پرت شد کرايه را دادم. از ماشين خارج شدم. به آن سوي خيابان رفتم و راهم رو ادامه دادم... ظهر بود که آمدم خانه. از ابراهيم خبري نداشتم. تا شب هم هيچ خبري از ابراهيم نبود. به چند نفر از رفقا هم زنگ زدم. آ نها هم خبري نداشتند. خيلي نگران بودم. ساعت حدود يازده شب بود. داخل حياط نشسته بودم. 🔸يکدفعه صدائي از توي کوچه شنيدم . دويدم دم در، باتعجب ديدم ابراهيم با همان چهره و هميشگي پشتِ در ايستاده. من هم پريدم تو بغلش. خيلي خوشحال بودم. نميدانستم خوشحاليام را چطور ابراز کنم. گفتم: داش ابرام چطوري؟ نفس عميقي کشيد و گفت: خدا رو شکر، ميبيني که سالم و سر حال در خدمتيم. گفتم: شام خوردي؟ گفت: نه، مهم نيست. سريع رفتم توي خانه، سفره نان و مقداري از غذاي شام را برايش آوردم. 🔸رفتيم داخل ميدان غياثي(شهيد سعيدي)بعد از خوردن چند لقمه گفت: بدن قوي همين جاها به درد ميخوره. خدا كمك كرد. با اينکه آنها چند نفر بودند اما از دستشون فرار کردم. آن شب خيلي صحبت کرديم. از انقلاب، از امام و... بعد هم قرار گذاشتيم شبها با هم برويم لرزاده پاي صحبت حاج آقا چاووشي. شب بود که با ابراهيم و سه نفراز رفقا رفتيم مسجد لرزاده. حاج آقا چاووشي خيلي نترس بود. حرفهائي روي منبر ميزد که خيليها جرأت گفتنش را نداشتند. 🔸حديث امام موسي کاظم که ميفرمايد: «مردي از مردم را به حق فرا ميخواند. گروهي استوار چون پاره هاي آهن پيرامون او جمع ميشوند » خيلي براي مردم عجيب بود. صحبتهاي انقلابي ايشان همينطور ادامه داشت. 🔸ناگهان از سمت درب مسجد سر و صدايي شنيدم. برگشتم عقب، ديدم نيروهاي ساواک با چوب و چماق ريختند جلوي درب مسجد و همه را ميزنند. جمعيت براي خروج از مسجد هجوم آورد. مأمورها، هر کسي را که رد ميشد با ضربات محکم باتوم ميزدند. آنها حتي به زن و بچه ها رحم نميکردند. 🔸ابراهيم خيلي شده بود. دويد به سمت در، با چند نفر از مأمورها درگير شد. نامردها چند نفري ابراهيم را ميزدند. توي اين فاصله راه باز شد. خيلي از زن و بچه ها از مسجد خارج شدند. ابراهيم با با آنها درگير شده بود. يکدفعه چند نفراز مأمورها را زد و بعد هم فرار کرد. ما هم به دنبال او از مسجد دور شديم. بعدها فهميديم که درآن شب حاج آقا راگرفتند. چندين نفر هم و مجروح شدند. 🔸ضرباتي که آن شب به کمر ابراهيم خورده بود، شديدي براي او ايجاد کرد که تا پايان عمر همراهش بود. حتي در کشتي گرفتن او تأثير بسياري داشت. با شروع حوادث سال 57 همه ذهن و فکر ابراهيم به مسئله انقلاب و امام معطوف بود. پخش نوارها، اعلامي هها و... او خيلي شجاعانه کار خود را انجام ميداد. @shohada_hejab
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت هجدهم : ۱۷ شهریور ✔️ راوی : امیر منجر 🔸صبح روز هفدهم بود. رفتم دنبال . با موتور به همان جلسه رفتيم. اطراف ميدان ژاله ( شهدا ).جلسه تمام شد. سر و صداي زيادي از بيرون مي آمد. 🔸نيمه هاي شب حكومت نظامي اعلام شده بود. بسياري از مردم هيچ خبري نداشتند. سربازان و مأموران زيادي در اطراف ميدان مستقر بودند. جمعيت زيادي هم به سمت ميدان در حركت بود. مأمورها با بلندگو اعلام ميكردند كه: متفرق شويد. ابراهيم سريع از جلسه خارج شد. بلافاصله برگشت و گفت: امير، بيا ببين چه خبره؟! 🔸آمدم بيرون. تا چشم کار ميکرد از همه طرف جمعيت به سمت ميدان مي آمد. شعارها از درود بر خميني به سمت شاه رفته بود. فرياد بر شاه طنين انداز شده بود. جمعيت به سمت ميدان هجوم مي آورد. بعضيها ميگفتند: ساواکيها از چهار طرف ميدان را کرده اند و... 🔸لحظاتي بعد اتفاقي افتاد که کمتر کسي باور ميکرد! از همه طرف صداي تيراندازي مي آمد. حتي از هليکوپتري که در آسمان بود و دورتر از ميدان تيراندازي مي آمد. حتي از هليکوپتري که در آسمان بود و دورتر از ميدان قرار داشت. سريع رفتم و موتور را آوردم. از يک کوچه راه خروجي پيدا کردم. مأموري در آنجا نبود. ابراهيم سريع يکي از مجروحها را آورد. با هم رفتيم سمت سوم شعبان و سريع برگشتيم. تا نزديک ظهر حدود هشت بار رفتيم بيمارستان. مجروحها را ميرسانديم و برميگشتيم. تقريباً تمام بدن ابراهيم غرق خون شده بود. 🔸يکي از مجروحين نزديك پمپ بنزين افتاده بود. مأمورها از دور نگاه ميکردند. هيچکس جرأت برداشتن را نداشت. ابراهيم ميخواست به سمت مجروح حرکت کند. جلويش را گرفتم. گفتم: آنها مجروح رو تله کرده اند. اگه حركت كني با تير ميزنند. ابراهيم نگاهي به من کرد و گفت: اگه برادر خودت بود، همين رو ميگفتي!؟ 🔸نميدانستم چه بگويم. فقط گفتم: خيلي مواظب باش. صداي تيراندازي کمتر شده بود. مأمورها کمي عقبتر رفته بودند. ابراهيم خيلي سريع به حالت سينه خيز رفت داخل خيابان، خوابيد کنار مجروح، بعد هم دست مجروح را گرفت و آن را انداخت روي کمرش. بعد هم به حالت سينه خيز برگشت. ابراهيم شجاعت عجيبي از خودش نشان داد.بعد هم آن مجروح را به همراه يک نفر ديگر سوار موتور من کرد و حرکت کردم. در راه برگشت، مأمورها کوچه را بستند. حکومت نظامي شديدتر شد. من هم ابراهيم را گم کردم! هر طوري بود برگشتم به خانه. 🔸عصر رفتم منزل ابراهيم. مادرش نگران بود. هيچكس خبري از او نداشت. خيلي ناراحت بوديم. آخر شب خبر دادند ابراهيم برگشته. خيلي خوشحال شدم. با آن بدن قوي توانسته بود از دست مأمورها فرار کند. روز بعد رفتيم بهشت زهرا در مراسم تشييع و تدفين کمک کرديم. بعد از هفدهم شهريور هر شب خانه يکي از بچه ها جلسه داشتيم. براي هماهنگي در برنامه ها. مدتي محل تشکيل جلسه پشت بام خانه ابراهيم بود. مدتي منزل مهدي و... 🔸در اين جلسات از همه چيز خصوصاً مسائل اعتقادي و مسائل روز بحث ميشد. تا اينکه خبر آمد حضرت امام به باز ميگردند. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉