مامور انتظامی شیراز در درگیری با اراذل به شهادت رسید 🔻معاون فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس گفت: ستوان یکم #علی_اکبر_رنجبر جانشین پاسگاه انتظامی روستای بیدزرد شیراز در درگیری با اراذل و اوباش به خیل یاران شهیدش پیوست. 🔹در این درگیری ستوان یکم علی اکبر رنجبر براثر ضربه سلاح سرد(قمه) از ناحیه گردن به شدت مجروح و در اثر خونریزی شدید به خیل شهدا پیوست، همچنین یک سرباز وظیفه نیز در این درگیری مجروح شد و به مرکز درمانی انتقال یافت که حال عمومی وی مناسب است. 🔹 تلاش برای شناسایی و دستگیری عاملان این حادثه ادامه دارد و اخبار تکمیلی متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد. 🆔️ @shohada_tmersad313

📹 ببینید | روایتی اشک‌آلود از رهبر انقلاب در دیدار اعضای همایش حضرت حمزه 👈 حضرت فرمود بی‌محابا می‌رویم تا لحظه شهادت 🆔️ @shohada_tmersad313

باید از طایفه عشق اطاعت آموخت زدن کوچه به نام🌷شهدا🌷 کافی نیست. 🆔️ @shohada_tmersad313

✨🕌✨ دائم الوضـو بود! موقع اذان خیلےها می رفتند وضو بگیࢪند ولی حسن اذان و اقامه مۍ گفت و نمازش شروع مے ڪرد. می گفٺ: زمین جاے جمع ڪردن ثوابھ... حیف زمیـن خدا نیسـت کھ آدم بدون وضو ࢪوش بره؟! #شھیدحـسن‌طهرانۍمقدم❤️ 🆔️ @shohada_tmersad313

🎵 #نواهنگ بسیار زیبا شب آرزوها 🎼 شب آرزوها همین آرزومه ببینم ضریح حسین روبه رومه.... 🎤 #حسین_طاهری 🌙 ویژه #لیلة_الرغائب 🆔️ @shohada_tmersad313

پنجشنبه ها حس دیگری داره یادشهدا،یادهمه آسمونی ها،پدران مادران...... ✨ آقای من مےدانم وقتے بر مزار شهدا گذر مےڪنے، عمق نگاهت، فریادگر "اَیْن عمار" است. ✨آقای من ژرفاے نگاهت مرا مےترساند، نڪند، دل از ما بریده‌ باشے و ما !..😔 یاد همه عزیزان آسمانی صلوات 🆔️ @shohada_tmersad313

✨✨✨ خالص شوید تا از همه چیز خلاص شوید .. #شهید_حسین_خرازی❣ 🆔️ @shohada_tmersad313

🌷در شب آرزوها #آرزويم را #شهادت مي نويسم 🆔️ @shohada_tmersad313

🔹️تصویر فرزندان شهید #علی_اکبر_رنجبر که روز گذشته در راه برقراری امنیت و در درگیری با اشرار به شهادت رسید. 🔸️آقایونی که دست پلیس برای دفاع از خود را بسته اند پاسخگو باشن #پلیس_مظلوم 🆔️ @shohada_tmersad313

#استوری | امشب تو را چگونه آرزو کنم که برگردی💔 🔹️ به مناسبت شب لیلة الرغائب 🆔️ @shohada_tmersad313

عیادت فرزندان شهید سلیمانی از پیشکسوت هنرمند و اهدای انگشتر سردار دل‌ها به محمد کاسبی 🆔️ @shohada_tmersad313

💌#شھیدانہ روضه که تمام شد، غیبش زد...🤔 خیلی گشتیم تا متوجه شدیم رفته است سراغ شستن سرویس‌های بهداشتی. نگذاشت کسی کمکش کند. می‌گفت: افتخارم این است خادم روضه‌ی #حضرت‌زهرا (سلام الله علیها) باشم. سردار دل ها حاج #قاسم_سلیمانی 🆔️ @shohada_tmersad313

🌨#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم 🗓امروز ۱۵ بهمن ‌۱۴۰۰ مصادف با سالروز: 🌹شهادت شهید #ابوذر_داوودی 🌹شهادت شهید #فریدون_احمدی 🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات 🆔️ @shohada_tmersad313

🌨#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم 🗓امروز ۱۵ بهمن ‌۱۴۰۰ مصادف با سالروز: 🦋ولادت شهید #حمیدرضا_اسداللهی 🦋ولادت شهید #سید_محمد_موسوی ناجی 🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات 🆔️ @shohada_tmersad313

✨✨✨ #کلام_شهید🌷 ڪسانے بہ امامِ زمانشان خواهند رسید، ڪہ اهل سرعت باشند... !! و اِلّا تاریخ ڪربلا نشان داده، ڪہ قافلہ حسینےمعطل ڪسے نمے ماند. #شهیدسیدمرتضی‌آوینی❤️ 🆔️ @shohada_tmersad313

✨✨✨ غیرت سردار علقمه♥️ در خون ماست... هیهات اگر حسین زمان را رها کنیم🇮🇷✊ اللهم احفظ قائدنا السید علی الخامنه ای 💚 🆔️ @shohada_tmersad313

🌷 #هر_روز_با_شهدا_۳۷۱۹ #دعوایی_که_به_رزمنده_شدن_خانم_پرستار_ختم_شد!! 🌷یادم می‌آید دختر اولم در اصفهان داشت به دنیا می‌آمد و به من چند بار زنگ زدند که خودت را برسان و بیا اصفهان. من نرفتم و تصمیم هم نداشتم از آبادان بیرون بروم. بعد یک خانمی که پرستار بیمارستان شهید بهشتی اصفهان بود، به من زنگ زد. گفتم: «بفرمایید!» آن خانم هم با عصبانیت و غیظ و بدون مقدمه، گفت: «آقا شما خیلی بی‌غیرت هستی!» و پشت‌بندش خیلی توهین کرد. می‌گفت: «دخترای مردم را می‌گیرین و می‌رین دنبال کار خودتون؛ خب، اگه می‌خواستی بری جبهه، برای چی اصلاً زن گرفتی؟!» این پرستار خیلی به من حرف بد و بیراه زد. جریان از این قرار بود که خانمم نیاز به عمل داشت و من باید می‌رفتم و امضا می‌دادم. 🌷....گفتم: «خانم الان شما به‌عنوان یه پرستار با تجربه آن‌جا هستید؟» گفت: «بله، خب که چی؟» گفتم: «یک بیمارستان مجهز هم هست؟ و دکتر و پرستار هم فراوان و در دسترس است؟» گفت: «بله، حرف آخرت رو بزن.» گفتم: «سه تا خواهر و سه تا برادر و یک پدر و مادر هم بالای سر خانم من هست؟ درست است؟» گفت: «بله، ولی من هنوز منظور شما را نمی‌فهمم.» گفتم: «حالا من به‌خاطر یک امضا اگر راهی بشم بیایم اصفهان، بعد در این‌جا که الان هستم، یک‌دفعه چند نفر مجروح شوند و من نباشم آن‌ها را به بیمارستان برسانم، شاید نباشم و این‌ها شهید بشوند، خوب است یا این‌که این‌جا باشم و به آن‌ها رسیدگی کنم و شهید نشوند؟» 🌷پرستار کمی مکث کرد و بعد گفت: «نه، اگر آن‌جا نباشید و آن‌ها شهید بشوند، که خوب نیست.» گفتم: «خانم پرستار این‌جا وضعیت من این‌طور است.» خلاصه طوری شد که بعد از این ماجرا، آن خانم پرستار که شوهرش هم دکتر بود، شوهرش را تحت فشار می‌گذارد که ما باید به جبهه برویم و در آن‌جا به مجروحان خدمت کنیم. طوری شد که آن زن و شوهرِ دکتر و پرستار تا دزفول آمدند و یکی از کار‌هایشان این بود که از اصفهان و شهر‌های دیگر، کامیون‌کامیون دارو تهیه می‌کردند برای جبهه و به مناطق عملیاتی ارسال می‌کردند. این زن و شوهر تا آخر جنگ هم در دزفول ماندند و خدمت کردند. راوی: رزمنده دلاور سیدکریم حجازی، مسئول بنیاد شهید آبادان 📚 کتاب "آبادان لین ۱" منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی فرهنگ ایثار و شهادت (فاش نیوز) #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 🆔️ @shohada_tmersad313

🌷 #هر_روز_با_شهدا_۳۷۲۰ #خودشان_را_فدای_شکمشان_کردند! 🌷در منطقه فاو یک ایستگاه صلواتى بود که می‌رفتيم آن‌جا شربت، چاى و خوراکى می‌خوردیم و صلوات می‌فرستادیم. ۲ نفر از عراقی‌ها که جهت شناسایى وارد خط ایران می‌شدند، یاد گرفته بودند چند روز پشت سرهم خودشان را به عنوان ایرانى جا زده بودند و می‌آمدند آن‌جا خودشان را سیر می‌کردند و می‌رفتند. تا یک روز بچه‌هاى ما متوجه شدند و آن‌ها را اسیر کردند. به قول قدیمى، خودشان را فداى شکمشان کردند. راوی: جانباز شیمیایی محمدحسین صوغانی منبع: شبکه اطلاع رسانی دانا #شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 🆔️ @shohada_tmersad313