🌷 از آخر مجلس شهدا را چیدند...
ساعت ۱۱ صبح روز ۲فروردین۸۳
کیلومتر ۱۰۵ جاده اهواز-خرمشهر
به سمت خرمشهر میرویم. کنار جاده چند ماشین ایستادهاند. انگار خبری هست. از ماشین پیاده میشویم. #رستمی را میبینیم که با بدنی خونین افتاده است. باورمان نمیشود. بدن نیمه جانش را روی پتو میگذاریم و پشت یک تویوتا وانت سوار میکنیم. من کف مینشینم و سرش را روی پایم میگذارم. تکهای از گوش راستش کنده شده و #خون جاریست. یاد ذکر یا رقیهاش در سفر کربلا میافتم. [سال ۸۲ با کاروان راویان رفته بودیم کربلا. علیرضا هم بود. در خلوتی صحن حرم حضرت عباس (ع)، سینه میزدیم. رستمی تو حال خودش نبود و ریتم سینهزنی جمع را خراب میکرد و ذکر #یا_رقیه را نامنظم میزد...]
سرش در تمام طول مسیر روی پایم است. چیزی متوجه نمیشود. اما آرام و قرار ندارد. محکم نگهش داشتهام. نگرانم با این سرعت ماشین، از پشت ماشین پرت شود بیرون. یک لحظه خودش را از من جدا میکند و نیم خیز میشود. کارت #پاسداری از جیب پیراهنش میافتد و بلافاصله چند قطره خون صورتش روی آن میریزد. دل من هم هوری میریزد. دوباره یاد سفر کربلا میافتم. [در صحن حرم امام حسین(ع) نیت کردیم هفت بار دور حرم بدویم و طواف کنیم، اما رستمی دور سوم کم آورد و از جمع کنار رفت...]
ساعت ۲۴ روز ۴فروردین۸۳
بیمارستان گلستان اهواز
رستمی را از بیمارستان خرمشهر به اهواز آوردهاند. همسرش داخل حیاط بیمارستان گلستان اهواز منتظر خبر بهوش آمدن علیرضاست. به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان می روم، پرستار میگوید تو چه نسبتی باهاش داری؟ میگویم رفیقش هستم. می گوید برو به خانوادهاش بگو بیاید. میگویم نمیشود. میگوید رفیقت تمام کرد...
همان موقع یکی از نزدیکان علیرضا در #شیراز، در همان لحظات عروج، خوابش را میبیند. علیرضا برگه شهادتش و مزار خودش در دارالرحمه شیراز را نشان او میدهد و میگوید: ارباب در سفر کربلا، برات شهادتم را امضا کرد. نقل خواب را که میشنوم، آه میکشم. از رستمی همان سینهزنی نامرتب و طواف نیمه کاره را قبول کرده بودند...
ما سینه زدیم و بےصدا باریدند
از هر چه که دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
پاسدار شهید #علیرضا_رستمی
مسئول اردویی #بسیج_دانشجویی استان تهران بود که در ماموریت #راهیاننور بر اثر یک سانحه در نزدیکی خرمشهر، یعنی دقیقا در منطقهای که همیشه روایت حماسه شهید #حسین_قجهای و گردان سلمان در عملیات بیتالمقدس را انجام میداد، آسمانی شد و در همان جایی که در رویای صادقه گفته بود -در #گلزار_شهداء دارالرحمه شیراز- آرام گرفت. رستمی کسی بود که سنش به #دفاعمقدس نرسید. اما انگار از دل جنگ آمده بود. صفای #جبهه داشت. با #شهدا رفیق بود و با آنها میزیست. تعبیرش از #شهادت، گلی بود که باید توسط باغبان هستی چیده شود تا بوییده شود و عمرش به پژمردگی روی شاخه تمام نشود. خودش هم همین شد. از #کربلا که برگشته بودیم، منزل یکی از برادران جمع بودیم. رستمی شیرینی خامهای میخورد. زدم روی دستش و گفتم تو مگر دیابت نداری؟! گفت دهان منو باز نکن. گفتم نمیگذارم بخوری تا دهانت باز شود ببینم چه میخواهی بگویی. گفت در آخرین تشییع شهدای تازه تفحص شده، دنبال کاروان شهدا میدویدم و میگفتم اگر میخواهید برایتان بدوم، دیابت مرا خوب کنید. همان شد. علیرضا را خوبش کردند، تا بیشتر بدود، که زودتر ببرند...
سالروزشهادتشیادباد
ذهننوشتههاییکبسیجی ۹۹/۱/۴
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
ای رهروان کوی شهادت سفر بخیر
ای راهیان راه سعادت سفر بخیر
ای غنچه های پرپر میدان #عشق
ای ڪاروان شرع و طریقت سفر بخیر
نام شما به صفحه تاریـخ ثبت شد
ای مومنان دین و دیانت سفر بخیر...
📎پ ن: رزمندگان گردان حضرت علی اکبر علیه السلام؛ لشکر مقدس ۳۱ عاشورا؛
#عملیات_بیت_المقدس_۲🌷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
#فرازے_از_وصیت_نامہ
●برای شهادت و برای رفتن تلاش نکنید
برای رضای خدا ڪار ڪنید بگویید :
خداوندا نه برای بهشت و نه برای شهادت ، اگر تو ما را در جهنمت بیندازی
فـقط از مـا راضی باشی
برای مـا کافـی است .
#شهید_علی_چیت_سازیان🌷
شبتون شهدایی🌹
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
چہ باران ببارد چہ نبارد
چہ #بهار باشد چہ نباشد..
چہ بہ روی خود بیاورم
چہ نیاورم ...
جاے تو همیشہ خالیست رفیق...
#محمود_رضا
#رفیق
#صبحتون_شهدایی
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
⚘﷽⚘
#نوروز_در_جبهه
نوروز و ايام عيد كه ميشد
در شرايط عادی جبهه و جنگ
تا پنج روز از صبحگاه خبری نبود ...
عيدی بچهها، سكههای يك تا پنجاه ريالی
و اسكناسهای صد تا هزار ريالی متبرك
به دست امام(ره) بود؛ همچنين پولهايی كه
يادگاری نوشته خود بچهها يا فرماندهان بود.
غذاهای اين ايام بهترين غذاها بود و پذيرايی
با ميوه و شيريني در همه جا داير...
دركنارهمهاين نعمتها مراسمجشن و سرور بود
تئاترها و نمايشنامههاي نشاط آور كه بچهها
خود تهيه و اجرا میكردند و نمايش فيلمهای
سينمايی كه زحمت تدارك آنها را نيروهای
واحد تبليغات میكشيدند....
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
بعدشهادت شهید سلطانی،بی قراری ما بیشتر شده بود
چون #محمدتقی درفاصله نیم متری شهیدسلطانی بود لحظه شهادتشون
محمدتقی که متوجه بی قراری ما شده بود،با حالت طنز میگفت نگران نباشید،من چیزیم نمیشه،آقا روح الله اگه شهیدشد،بخاطر این بود که درشت اندام بود
اگه مثل من لاغر بود،تیر از کنارش رد میشد
میدونستیم چقدر از رفتن دوستش ناراحته و اینا روبرای آروم کردن ما میگه
#شهید #روح_الله_سلطانی
#شهید #محمدتقی_سالخورده
#طنز_جبهه📑
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
مرد غسال به جسم و سر من خورده مگیر
چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم
سر قبرم چو بخوانند دمی روضه شام
سر خود با لبه سنگ لحد میشکنم
#پاسـدار_مدافع_حـرم #شهـید #حسین_معز_غلامی
◻️تاریخ ولادت: ۱۳۷۳/۰۱/۰۶
◻️محل ولادت: امیدیه_خوزستان
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۱/۰۴
◻️محل شهادت: حما_سوریه
#فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
سلام بر آنهایی که رفتند و مثل ارباب بی کفن جان دادند. من خاک پای شهدا هستم. شهدایی که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را بر طبق اخلاص نهادند. خدا کند به مدد شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز شهادت قرار گیرد که بهترین مرگ هاست.
در کفنم یک سربند یا حسین (ع) و تربت کربلا قرار بدهید. تا میتوانید برای ظهور حضرت حجت (عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود.
#سالروز_شهادت
#یادشون_با_صلوات
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
انگشتری که در لحظه شهادت در دست حاج #قاسم_سليمانی بود.
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313