eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
228 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌گفت: « نزد خانم فاطمه زهراء (سلام الله علیها) رو سفید باشی. شهادتت قبول باشد. خداوند برایت سهل و آسانی قرار دهد. خدا به همراهت... خدا به همراهت».💔 تابوت مدتی در خانه مستقر شد. هر کس با توجه به ارتباطش با شهید، به شیوه خود با شهید وداع کرد. همه وداع کردند جز مادرش.☝️ ساعت را پرسید: «زمان اقامه نماز چه وقت است؟» نگاه‌ها با حیرت به سوی او چرخید❗️ و او در حیرت و تعجب بیشتر دیگران گفت: «قبل از اقامه نماز در کنار تابوت ظاهر نخواهم شد؛ شهدا اولین هدفشان نماز بود. من  12 روز منتظر «علی» بودم، شما 10 دقیقه منتظر من بمانید تا نمازم را بخوانم».🌹 شهید مدافع حرم علی محمد هزیمه🌹 🆔 @shohada_tmersad313
🌸🍂 ♥️ 🍂🌸 🌴می‌گفت: نزد خانم (سلام الله علیها) رو سفید باشی. شهادتت🌷 قبول باشد. خداوند برایت سهل و آسانی قرار دهد. به همراهت... خدا به همراهت. 🌴تابوت⚰ مدتی در خانه مستقر شد. هر کس با توجه به ارتباطش با ، به شیوه خود با شهید وداع کرد. همه وداع کردند جز 😔 🌴ساعت را پرسید: زمان اقامه نماز چه وقت است⁉️ نگاه‌ها با حیرت به سوی او چرخید و او در حیرت و تعجب بیشتر دیگران گفت: قبل از اقامه در کنار تابوت ظاهر نخواهم شد❌ شهدا اولین نماز بود. من  12 روز منتظر «علی» بودم، شما 10 دقیقه منتظر من بمانید تا نمازم📿 را بخوانم. 🌹🍃🌹🍃 🆔 @shohada_tmersad313
✍️ 💠 دیگر رمق از قدم‌هایم رفته بود، بدنم هر لحظه سُست‌تر می‌شد و او می‌دید نگاهم دزدانه به طرف در می‌دود که به سمتم آمد و دوباره با انگشتانش به مچم دستبند زد. از سردی دستانم فهمید اینهمه ترس و درد و خونریزی جانم را گرفته و پای فراری برایم نمانده که با دست دیگرش شانه‌ام را گرفت تا زمین نخورم. بدن لختم را به سمت ساختمان می‌کشید و حتی دیدن این حال خرابم رؤیای فتح را از یادش نمی‌برد که نبوغ جنگی رفقایش را به رخم کشید :«البته ولید اینجا رو فقط به‌خاطر آب و هواش انتخاب نکرده! اگه بتونیم داریا رو از چنگ بشار اسد دربیاریم، نصف راه رو رفتیم! هم رو جاده درعا مسلط میشیم، هم جاده دمشق امان، هم جاده دمشق بیروت! کل دمشق و کاخ ریاست جمهوری و فرودگاه نظامی دمشق هم میره زیر آتیش ما و نفس حکومت رو می‌گیریم!» 💠 دیگر از درد و ضعف به سختی نفس می‌کشیدم و او به اشک‌هایم شک کرده و می‌خواست زیر پای اعتقاداتم را بکشد که با نیشخندی دلم را محک زد :«از اینجا با یه خمپاره میشه رو زد! اونوقت قیافه و دیدنیه!» حالا می فهمیدم شبی که در به بهانه مبارزه با دیکتاتوری با بنزین بازی می‌کرد، در ذهنش چه آتشی بوده که مردم سوریه هنوز در تظاهرات و او در خیال خمپاره بود. 💠 به در ساختمان رسیدیم، با لگدی در فلزی را باز کرد و می‌دید شنیدن نام دوباره دلم را زیر و رو کرده که مستانه خندید و را به تمسخر گرفت :«چرا راه دور بریم؟ شیعه‌ها تو همین شهر سُنی‌نشین داریا هم یه حرم دارن، اونو می‌کوبیم!» نمی‌فهمیدم از کدام حرف می‌زند، دیگر نفسی برایم نمانده بود که حتی کلماتش را به درستی نمی‌شنیدم و میان دستانش تمام تنم از ضعف می‌لرزید. 💠 وارد خانه که شدیم، روی کاناپه اتاق نشیمن از پا افتادم و نمی‌دانستم این اتاق زندان انفرادی من خواهد بود که از همان لحظه بهشت سعد و جهنم من شد. تمام درها را به رویم قفل کرد، می‌ترسید آدم فروشی کنم که موبایلم را گرفت و روی اینهمه خشونت، پوششی از کشید :«نازنین من هر کاری می‌کنم برای مراقبت از تو می‌کنم! اینجا به‌زودی میشه، من نمی‌خوام تو این جنگ به تو صدمه‌ای بخوره، پس به من اعتماد کن!» 💠 طعم عشقش را قبلاً چشیده و می‌دیدم از آن عشق جز آتشی باقی نمانده که بی‌رحمانه دلم را می‌سوزاند. دیگر برای من هم جز تنفر و وحشت هیچ حسی نمانده و فقط از ترس، تسلیم وحشی‌گری‌اش شده‌ بودم که می‌دانستم دست از پا خطا کنم مثل مصطفی مرا هم خواهد کشت. شش ماه زندانی این خانه شدم و بدون خبر از دنیا، تنها سعد را می‌دیدم و حرفی برای گفتن نمانده بود که او فقط از نقشه جنگ می‌گفت و من از غصه در این ذره ذره آب می‌شدم. 💠 اجازه نمی‌داد حتی با همراهی‌اش از خانه خارج شوم، تماشای مناظر سبز داریا فقط با حضور خودش در کنار پنجره ممکن بود و بیشتر شبیه بودم که مرا تنها برای خود می‌طلبید و حتی اگر با نگاهم شکایت می‌کردم دیوانه‌وار با هر چه به دستش می‌رسید، تنبیهم می‌کرد مبادا با سردی چشمانم کامش را تلخ کنم. داریا هر جمعه ضد حکومت اسد تظاهرات می‌شد، سعد تا نیمه‌شب به خانه برنمی‌گشت و غربت و تنهایی این خانه قاتل جانم شده بود که هر جمعه تا شب با تمام در و پنجره‌ها می‌جنگیدم بلکه راه فراری پیدا کنم و آخر حریف آهن و میله‌های مفتولی نمی‌شدم که دوباره در گرداب گریه فرو می‌رفتم. 💠 دلم دامن مادرم را می‌خواست، صبوری پدر و مهربانی بی‌منت برادرم که همیشه حمایتم می‌کردند و خبر نداشتند زینب‌شان هزاران کیلومتر دورتر در چه بلایی دست و پا می‌زند و من هم خبر نداشتم سعد برایم چه خوابی دیده که آخرین جمعه پریشان به خانه برگشت. اولین باران پاییز خیسش کرده و بیش از سرما ترسی تنش را لرزانده بود که در کاناپه فرو رفت و با لحنی گرفته صدایم زد :«نازنین!» با قدم‌هایی کوتاه به سمتش رفتم و مثل تمام این شب‌ها تمایلی به هم‌نشینی‌اش نداشتم که سرپا ایستادم و بی‌هیچ حرفی نگاهش کردم. 💠 موهای مشکی‌اش از بارش باران به هم ریخته بود، خطوط پیشانی بلندش همه در هم رفته و تنها یک جمله گفت :«باید از این خونه بریم!» برای من که اسیرش بودم، چه فرقی می‌کرد در کدام زندان باشم که بی‌تفاوت به سمت اتاق چرخیدم و او هنوز حرفش تمام نشده بود که با جمله بعدی خانه را روی سرم خراب کرد :«البته تنها باید بری، من میرم ✍️نویسنده: 🆔 @shohada_tmersad313
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
🍃شهادت مجاهد حزب‌الله در حمله صهیونیست‌ها به دمشق 🔸حزب الله لبنان اعلام کرد که "کامل محسن" از مجاهد
👆👆 📌شبکه ۱۱ رژیم صهیونیستی اعلام کرد؛ اسرائیل باید آماده پاسخ حزب‌الله باشد. 🔻رژیم صهیونیستی از ترس پاسخ حزب‌الله به حالت آماده باش درآمد. 🔹رسانه‌های رژیم صهیونیستی گزارش دادند که به دنبال اعلام شهادت یکی از رزمندگان حزب‌الله در تهاجم این رژیم به سوریه، دستگاه امنیتی صهیونیست‌ها در حالت آماده‌‌باش قرار گرفت. 🔸این رسانه‌ها می‎گویند اینکه حزب‌الله شهادت نیروی خود را رسانه‌ای کرده است بدین معناست که آن ها «پاسخ خواهند داد». 🆔 @shohada_tmersad313
💫و سلامٌ لکَ منْ اَصحابِ الْیمین 🍃اصحابی که در دنیا حزب اللهی بودن را به معنای واقعیشان به تصویر کشاندند. و مصداق بارز اصحاب الیمین و اصحاب المیمنه شدند، همانانی که مقربانند و فی جنات نعیم، جاودان هستند✨ 🍃اصحابی که در دنیا به ریسمان الهی چنگ زدند و حزبشان، حق بود آنانی که هر کدام به نحوی راه حق را به زیبایی نقاشی کردند، و چه بسا اینکه خونشان را سرخابه ی این طریق کردند و نفَسشان را مایه زینت و جلای آن قرار دادند ♥️ 🍃؛ اهل میمنه‌ای بود که‌ در این وادی خاکی به ریسمان حزبِ الهی چنگ زد و زندگی خود را وار در دفتر روزگار به خط کشاند که اینگونه سابقون گون، در راه از حریم آل الله جان خود را فدا نمود 🕊 🍃یقینا درست است، اهل میمنه رهرویی مخبر و هوشیار چون امیر رضا ها میطلبد. همچون امیر رضا . مرد میدانی که الحق و الانصاف حتی میشود از وصیت نامه شان درس ها گرفت. 🍃و اینگونه میشود در ضمیر ناخودآگاهم این فراز از شهید حک میشود: "سعی کنید حزب الله باشید و باقی بمانید، نه حزب باد که در مواجهه با حزب دچار از هم گسیختگی روحی، روانی و فکری میشوند و در کلام و عمل همراه آنها میشوند." 🍃آری حتی میشود از وصیت نامه هایشان درسها گرفت، حقا که شما اصحاب المیمنه اید، گوارا باد منزلگاه ابدیتان. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٢ مهر ۱٣۵۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ اردیبهشت ۱٣٩۲ 🕊محل شهادت : حلب_سوریه 🥀مزار شهید : رشت 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
8.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کلیپ از نیروهای ویژه حزب‌الله لبنان 🔸نیروهای ویژه مقاومت که معروف به اشباح الرجال هستند دشمن صهیونسیتی را در جنگ ۳۳ روزه به ذلت کشاندند. 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهدای مقاومت اسلامی حزب‌الله لبنان 🌹 تقدیم به شهدای مقاومت اسلامی حزب‌الله لبنان که جانانه در برابر توطئه های تکفیری تروریستی مقاومت کردند و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ما مردان جنگیم و از مولای خود حیدر کرار الگو میگیریم 🔰 کسانی را که حیدری می زیستند و جنگ را پشت سر گذاشتند تهدید نکنید آن ها عاشق نبرد با دشمنان خدا هستند. 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهدای مظلوم راه آزادی قدس شریف 🔰 تشییع پیکر های مطهر شهدای مقاومت شهید میلاد حیدری و شهیدمقداد مهقانی توسط زائران حرم زینبی و مستشاران ایرانی و لشگر فاطمیون 🌹 @tmersad313
◾️حزب‌الله در پاسخ به ت.ر.و.ر در سوریه ؛ ۳۰ نظامی صهیون را به جهنم فرستاد✌️✌️ رسانه لبنانی: سید حسن نصرالله گفته بود که منتظر سورپرایز باشید✌️ انا من المجرمین منتقمون💥 @tmersad313