ابراهـــیم هـادی
.
حتی از اسمش هم درسها می توانی بگیری .مانند #ابراهیم، بت شکن و مانند #هادی، هدایت کننده
سرگذشت زندگیاش را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی.
هدایت کننده و پر از نور هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث.
ابراهیم هادی #شهیـــــدی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر #غـرق شده ایم که باید دستمان گرفته شود
به قول #مصـحف_شـریف چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند
آدمی است که زندگی اش ، لحظه شــــهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود
کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و #بغض کرده ایم برای #روضه_های_گودال
گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای
دست هایم را که روی خاک کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم من باتو #بیعت کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت #ببخش
حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس
حال که همه #کبوترهایمان پرکشیده اند.
حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند.
حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت #فتنه های گوساله سامری
(آماده شو بهر آن #قیـــام صبح اهورایی،
چیزی نمانده تا آن #ظــهور سبز مسیحایی)
به قلم #محمدصادق_زارع
به مناسبت تولد #شهید #ابراهیم_هادی
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۱
📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
❣محل شهادت : #فکه_کانال_کمیل
🕊وضعیت پیکر : #جاوید_الاثر
🗺مزار یادبود : #بهشت_زهرا
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
تقدیری که #هادی را مدافع حرم #امام_هادی(ع) کرد🕊🌹
تقدیر هادی این بود که در عراق مدافع حرم امامین عسکریین(ع) باشد. 😊هادی و همرزمانش روزها تا ۲۰ کیلومتری حرم را پوشش میدادند و با دشمنان اسلام درگیر میشدند، یک روز ظهر هادی به همراه ۲۰ نفر از همرزمانش در حال جهاد علیه دشمن اسلام بودند که داعشیها یک خودروی زرهی را بمبگذاری میکنند تا عملیات انتحاری انجام دهند. وقتی نیروهای عراقی متوجه میشوند، با آر پی جی به ماشین شلیک میکنند، اما چون ماشین زرهی بوده آرپیجیها به آن صدمه نمیرساند. خودرو به سمت نیروهای عراقی میآید و منفجر میشود و هادی که در آنجا تنها ایرانی مدافع حرم بود نیز در بین دوستانش به شهادت میرسد.😔
از آنجا که هادی وصیت کرده بود در وادیالسلام دفن شود او را در عراق به خاک سپردند، قطعه شهدای عراقی تا حرم امام علی(ع) فاصله زیادی دارد و هادی دوست داشت تا نزدیک به حرم باشد☝️ و متوجه شده بود که مادر یکی از دوستانش قبری را در نزدیکی حرم پیش خرید کرده است، آنقدر به مادر دوستش اصرار و التماس میکند که آخر مادر دوستش نیز راضی میشود تا قبر را به هادی بدهد و هادی روزهای بسیاری را بالای قبر خود نماز میخواند.💔
شهید مدافع حرم امام هادی ع
محمد هادی ذوالفقاری🌹
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
*بسم الله الرحمن الرحیم*
🍂چیزی درباره اش نمیدانستم، تنها گه گداری نامش راشنیده بودم میان جستجوهایم چشمم به نامِ کتابش خورد «وهب زمان»!
🍂دروغ چرا؟! ترسیدم! قلمم لرزید و تا آخَر ماجرا را خواندم. دیگر دست و دلم به نوشتن نمیرفت اما دلِ کنار گذاشتنش را نداشتم. حیف میشد اگر شناختن #هادی_شجاع را از دیگران منع میکردم.
🍂کم کم کلمات را کنار هم جای دادم شروع به نوشتن کردم؛ از بچگی گفتم، همان وقتی که با دست هایی پر از تیله به خانه آمده بود و مردانه گفته بود میخواهد بچه مثبت شود😅
🍂از همان نه سالگی هم به دنبال بسیجی شدن بود ، به دنبال ادامه دادن راه ارباب بی کفن. مگر نه این که میگویند: «حسین! رفیق خوب زندگیمی امام حسینِ بچگیمی...»
🍂کم کم هادی قد کشید و مادر سر و جان را فدای قامت جوانش میکرد! دانه های اسپند بر روی ذغال بالا و پایین میپریدند تا هر چه بدی هست از #هادی دور کنند؛ مبادا چشم و چراغ خانه چشم بخورد!
🍂مادر هم میان روزمره های زندگی اش دعا برای هادی را از یاد نمیبرد! آنقدر برای عاقبت بخیری اش دعا میکند که خدا اسباب را برای پسر رشیدش جور میکند...
🍂هادی، تحت نظارت فرمانده اش #محمد_ناظری و با رفاقت #محمودرضا_بیضائی عجیب با عمه سادات عجین میشود و اینجاست که همه شان تلمیحی میشوند برای: «شهیدان را شهیدان میشناسند»
🍂دلم نمیخواهد داستانش را به آخر برسانم، طولش میدهم اما دلم جایی میان دامادی و #شهادتش پرسه میزند. پر میکشم به شب خواستگاری، فاطمه هنوز هم نمیدانست پسر همسایه که تا به حال یکبار هم اورا ندیده چگونه اینجا آمده است؟!
🍂اما خدا #رباب هارا خود برای حسین هایش انتخاب میکند، فاطمه رباب میشود برای #هادی؛ و هادی همان وهب نصرانی که عشق به #حرم، خیال داماد بودن را از سرش پرانده و راهی معرکه کرده بود...
🍂فاطمه، عروس چهار روزه هادی بود، این را زمانی فهمیدم که با افتخار و سربلند اما با بغض در گلویش میگفت: «ما فقط چهار روز زندگی کردیم»💔
🍂حال او با کمری خم شده بر روی ویرانه ی آرزوهایش ایستاده! همچنان عاشق و مجنونِ #هادی؛ چشم دوخته به گنبد طلایی #حضرت_زینب(س) و سربلند است که خدا فدایی اش را پذیرفته است.
🍂مبادا از یاد ببریم دلیل استواری الآن ما #عشقی است که هادی ها و فاطمه ها زیر پا گذاشته اند....💔
✍نویسنده : #اسما_همت
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #هادی_شجاع
📅تاریخ تولد : ۲۳ آبان ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۲۸ مهر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : امامزاده عباس
🕊محل شهادت : سوریه
🆔️ @shohada_tmersad313
🍃 من، عاشقِ معشوقی هستم که تا او را نیابم
آرام نخواهم گرفت و راه رسیدن به آن معشوق
#شهادت_فی_سبیل_الله است*🕊
🍃 عشق او، به وسعت نگاه پر معنایش به مسیری که در آن قدم گذاشته بود. همیشه میگویند #عشق خالق به مخلوق؛ اما حالا از عشق #مخلوقی حرف میزنیم که برای رسیدن به خالق خود پروانه وار دور شمع میگردید🦋
🍃 هم معنی عشق را میدانست، هم رسم عاشقی رامیدانست که باید با #جنون به اوج برسد.
برای رسیدن به بام موج ها باید از ساحل گذشت،
میدانست سفیر عشق #شهید است و رسیدن به آن فقط با اقتدا به سید و سالار شهیدان ممکن است...
🍃 برای رضای خدا قدم برمیداشت و تمام تلاشش را میکرد تا گوشه چشمی از #معشوق ببیند. عاشق بود و وارد حریم خلوت الهی شد، میهمان سفره ضیافت محبوب؛ اوبهترین و برترین سرمایه دنیوی اش را نثار آرمانی کرد که معتقد بود زنده ماندن و بارور شدن آن باعث رشد و پیشرفت میشود.
🍃 شهادت فی سبیل الله هدف از پروانگی اش بود و مزد از خود گذشتی رسیدن به معشوق #آسمانی...
🍃آتش و عشق هر دو میسوزانند؛ یکی چهره را و دیگری قلب را اما این سوختن کجا و آن کجا... قلب #هادی سوخت تا به آسمان برسد و شامگاهی در آسمان سومار پرکشید و برای همیشه مهمان آسمان شد.
*بخشی از وصیتنامه شهید
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #هادی_قنبری
📅تاریخ تولد :۲ فروردین ۱۳۴۱
📅تاریخ شهادت : ۶ آبان ۱۳۶۱
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🕊محل شهادت : سومار
🆔️ @shohada_tnersad313