#عمـاد
ستـون ِمقـاومت
هر کدام جای تو و #حزب الله در #محاصره بودیم .قطعا کمر خم کرده بودیم و #تسلیم شده یا بریده بودیم
شاید دست #حاج_قاسم ِ ما را هم تو گرفتهای و رساندهای به خیلِ #عاشقان خونهای جاری از برای #حسین_بن_علی(ع)
کار #خـدا بسی زیرکانه و جالب است .خط #حـزب_الله،#اسرائیل را باید بزند و خط #سپـاه_قـدس، #آمریـکا را و هردو#فرمانـده، شهیـد میشوند به دست همان دشمن و در بعد پیروزی که خشم طرف مقابل را به فوران رساندهاند.
ترور کار شغال صفتهای تاریخ بوده و هست، باشد بکشید ما را...
کاش میفهمیدیم مرغ همسایه غاز که نیست هیچ، اصلا مرغ هم نیست.
چهار دیواری ما الان دست عدهای خونخوار و #فرصت_طلب است .این نقطه اتصال زمان ماست برای ایجاد و وجوب جهاد.
آنها جنگیدند بی هیچ شک، بی هیچ منّت؛ اگر بقول بعضی تاتیری هم نداشت لااقل #وجدان خودشان آسوده است که سعی کردند تا بشود نسیم صبح #مسیحا را نفس کشید.
✍ #محمدصادق_زارع
به مناسبت شهادت #شهید #عماد_مغنیه
📆تاریخ تولد:۱۳۴۱/۹/۱۶
📅تاریخ شهادت:۱۳۸۶/۱۱/۲۳
🗺محل شهادت: #دمشق سوریه
🥀محل دفن: لبنان
#گرافیست_الشهدا
#عمار_عبدی
آوینی نصوح انقلاب ماست
احتیاج به یک بارقهی #نور و #نفس مسیحایی داشت تا راه بشناسد، شناخت و در مسیر، پیشتاز شد به سمت #آرمان شهر.
همه ما ادعای درستی پیمایش #مسیر را در غبغب خود داریم و زور میزنیم مسیر خود را تلقین کنیم بر اطرافیان، که من بر طریق اعلی هستم، شاید بخاطر این #تلاش میکنیم اشتباه بودن مسیر را نپذیریم، چون از راهی که آمدهایم و #سختیای که کشیدهایم میترسیم که بیهوده بوده باشد.
اما #آوینی آنگاه که دم #مسیحایی و اتمسفر #خون و #خاک را دید و صوت ربنای #آزادی را به چشم دید و به گوش شنید، بی ترس از راه آمده و قهرمانانه مسیر درست را پذیرفت تا از آن به بعد #محکم و #استوار #قدم بردارد. تا نه دلش لرزان باشد نه گام هایش.
رسید به دیدگاهی که گفت شاید امام زمانم از سیگار کشیدنم راضی نباشد. مچاله کرد #سیگار و تعلقش را، و پرتاب...
شد صوت شناخت ما از بوی باروت و خون و خاک و #آتش.
و نگاشت آنچه را که در مکاشفههای ذهنش #حس کرد.
به مناسبت شهادت شهید #سید_مرتضی_آوینی
✍نویسنده: #محمدصادق_زارع
📆تاریخ تولد: ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ شهرری تهران
📆تاریخ شهادت: ۲۰ فروردین ۷۲ فکه خوزستان
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
ابراهـــیم هـادی
.
حتی از اسمش هم درسها می توانی بگیری .مانند #ابراهیم، بت شکن و مانند #هادی، هدایت کننده
سرگذشت زندگیاش را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی.
هدایت کننده و پر از نور هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث.
ابراهیم هادی #شهیـــــدی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر #غـرق شده ایم که باید دستمان گرفته شود
به قول #مصـحف_شـریف چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند
آدمی است که زندگی اش ، لحظه شــــهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود
کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و #بغض کرده ایم برای #روضه_های_گودال
گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای
دست هایم را که روی خاک کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم من باتو #بیعت کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت #ببخش
حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس
حال که همه #کبوترهایمان پرکشیده اند.
حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند.
حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت #فتنه های گوساله سامری
(آماده شو بهر آن #قیـــام صبح اهورایی،
چیزی نمانده تا آن #ظــهور سبز مسیحایی)
به قلم #محمدصادق_زارع
به مناسبت تولد #شهید #ابراهیم_هادی
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۱
📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
❣محل شهادت : #فکه_کانال_کمیل
🕊وضعیت پیکر : #جاوید_الاثر
🗺مزار یادبود : #بهشت_زهرا
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
محمد حسین جان سلام
سالی دیگر نیز گذشت کوتاه برای تو و بلند و سخت برای ما .
فرصت های از دست داده هرسال زیادتر رخ می نماید..شاید آن دلیل که #برکت ها از روزگارمان رخت بر بسته اند. برکت هایی که یکی از آنان وجود و نفس امثال شماست.
ردِّپاهایت را در شهر می بینم ، تقریبا هرجا که سَرَکی کشیدی تمثال یا عکست را جلوه دار زده اند.حتی کسانی که در حد سلام احوال گیرت بوده اند.
تفریحم #هیئت بود آن هم که به چشم بر هم زدنی از دست رفت.سرگرمی هایم حال چرخ زدن است هم دور خود هم دور شهر هم دور #اعتقاداتم هم...
سرگیجه گرفته ام از گشتن های بیهوده و از سر بیکاری و سرگرمی..
محمد حسین، #پسرت روز به روز قد می کشد، رشید می شود.شاید او بتواند راهت را ادامه دهد.
من هنوز در پیدا کردن مسیری که در آن سیر کردی مانده ام .
قبلا مزه تلخ قهوه های کافه ای که #عکست را به دیوار داشت هشیارم می کرد.اما الان همان قهوه برایم بی مزه است.
اشتهایم رابرای زندگی از دست داده ام.تو هرروز در تمام این چند سال سر سفره کرم اولی الامر بودی.اما من هرروز سر سفره #گناه پرخوری می کنم و تنم فربه گناه است.آنقدر چاق شده ام که حال #عبادت و حتی #نماز فردی را ندارم.
بی معرفت،حالا که در تلاطم دنیا دارم #غرق می شوم و امید به دستگیری ات دارم ،دل کنده ای و رفتی چسبیدی به ملکوت و من که زیر پاهایت ،دست و پا می زنم را رها کرده ای .نگاه کن من به تو #امید بسته ام.مهرت را به دل...
محمد حسین، زمانه بد فشار را به گلو رسانده.از زندگی فقط آرزوی مرگ می توان داشت.
هرروز را #شرمنده وجدان و عمرمان نشویم روزمان شب نمی شود .
با دین تیغ می زنند و زخم می ماند از #مدعیان عمل و وای از مدعیان بی علم و گاها بی عمل..
#محمد_حسین_دستم_را_بگیر
✍نویسنده: #محمدصادق_زارع
به مناسبت تولد #شهید #محمدحسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
🗺مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
🆔 @shohada_tmersad313
الله دادی واژه قشنگی🌸 برای به دوش کشیدن اسم توست.
.
خدا تو را داد 💐و به بهترین صورت🥀 تحویل گرفت.
فرمانده ای بودی ، که حاج قاسم رفت به دنبالش، برای گشایش گره لبنان و استحکام خطوط دفاعی حزب الله😊 در برابر رژیم صهیونستی..
حاج قاسم 🥀و الله دادی🌹 فرمانده و سربازی که خیلی چیزهایشان شبیه هم بود.
هردو را از آسمان زدند😔 ، هردو تکه تکه
شدند😢، هردو سوختند😓 ، هردو در خاک غریب بودند.😭
اما خوشبحالت محمدعلی، کسی تو را به خاک سپرد🕊 که همه ی ما آرزوی دیدنش را داشتیم .
حاج قاسم، عمود خیمه مقاومت🌴، آنقدر حسرت دیدنت😞 را داشتم که روایت های دیدار و گفت و گویت را حفظم😭...
آخ که رفیق شهید🥀 عاقبت شهیدت💚 میکند.
از آرزوی دیدن امثال شما ، فقط دیدار تابوتهایتان 😭برایمان برآورده شده است.
#جهاد_مغنیه و الله دادی با هم پریدند🕊، حاج قاسم و ابومهدی هم باهم🕊.
تلاقی خون ها❣️ باهم چیزی جز صبح و روشنایی نخواهد داشت.
ألَیْسَ صُبْحُ بِقَریب؟؟؟؟😍
.
✍نویسنده : #محمدصادق_زارع
.
به مناسبت شهادت محمد علی الله دادی
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۴۱
📅تاریخ شهادت : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
🗺محل شهادت : قنیطره سوریه
🗺محل دفن :سیرجان.پاریز
#شهید #محمدعلی_الله_دادی #شادی_روح_شهدا_صلوات
🆔️ @shohada_tmersad313