🌷 #با_شهدا 🌷
#جعل_مجنون....!
🌷وقتى میرفت جبهه، چند روز مانده بود چهارده ساله بشود. چنان شناسنامه را دستكارى كرده بود كه خودم هم توى سن و سالش شك كردم. يك برگه آورد و گفت: «مادر! امضاء كن.» وقتى امضاء میكردم، میخواستم از خنده بتركم. جلوى خودم را گرفتم كه به خاطر اين جعل پررو نشود.
🌷خسروىِ من، اولين نفرى بود توى منطقهى «واجرگاه» كه رفت جبهه. بعد از امتحانهاى نهايى سوم راهنمايى. قبلش كسى جرئت نمیكرد؛ ولى بعد از خسرو، دل و جرئت بعضىها زياد شد و رفتند.
🌷وى اولين اعزامى چهارده ساله بود. قبولش نمیکردند. دست برد توى شناسنامه اش و براى اينكه لو نرود، آن را هم با خودش برد. بيچاره مادرش، براى گرفتن كوپن استشهاد محلى جمع كرد كه شناسنامه اش گم شده. از آن به بعد او دو جلد شناسنامه داشت....!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat