سلام علیکم
امروز رفتم پاتوق کتاب بخونم اول ورود کتاب تنها گریه کن رو دیدم و چون قبلا بهم گفته بودن بخون مجاب شدم برم سمتش کتاب برداشتم و شروع کردم بخوندن واقعا کتابی هست که وقتی شروعش میکنی تا تموم نکنی کنار گذاشتنی نیست خیلی قلم روان و عالی دارن
و اینکه سختی رو بعضی ها تاثیر برعکس داره دیدم مادر شهید سر هر سه تا بچه اذیت شد ولی هر کدوم با صبوری و توسل حل شد و گریه گریه گریه بر سید الشهداء اصل داستان زندگی همینه باید خودمون رو به قافله حسینی برسونیم راهشم گریستن خیلی میخوای شدیدش کنی لطمه و اینکه باید جوری بزنی که محمد حسین محمد خانی
میزد در کل توصیه میکنم بخونین و لذت ببرین☺️
#تنهاگریهکن
#مجنون_نوشته
#ارسالی_اعضا
🍃❤️
چه زیبا گفت
سردار بےســـــــر جبهـــه:
رسم عاشقے نیست☝️
با یک دل دو دلبر داشتن👌
وقتے دلبر دارے باید از بقیه دل برداری❤️
🌸#شهـــهمتــــید🌸
#شهیدانه🕊
#خرده_روايت_ها
ماشين لندکروز توي يک متر آب و گل گل گير کرده بود. ده نفر هلش مي داديم؛ اما تکون نمي خورد. حسين که از راه رسيد، گفت: وايسيد کنار. کار خودمه. به آرامي ماشين را کشيد بيرون. با تعجب گفتم: دعا خوندي؟
گفت: نه. فقط به ماشين گفتم برو بيرون.
#ذکرنامویادشهداباصلوات💐
#شهيد_محمد_حسين_يوسف_الهي #تحقق_اراده_شهيد_باذن_الله
#راوي: حميد شفيعي
#کتاب_رندان_جرعه_نوش؛ صفحه 160.
#شهیدانه🕊
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
🌱 در جلسهای که عدهٔ زیادی از دانشجویان شرکت داشتند، استاد از فصاحت و بلاغت و دقت قرآن سخن میگفت : که اگر کلمهای در آن جابجا شود، کل معنی عوض میشود و مثلها میزد.
🍂 دانشجویی بلند شد و گفت : من این را قبول ندارم.
🌱 در قرآن آیاتی است که سست و بی پایهاند.
به این دلیل، مثلاً این آیه👇🏻
(ﻣَّﺎ ﺟَﻌَﻞَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻟِﺮَﺟُﻞٍ ﻣِّﻦ ﻗَﻠْﺒَﻴْﻦِ ﻓِﻲ ﺟَﻮْﻓِﻪِ)
خداوند در درون هیچ مردی، دو تا قلب قرار نداده.
چرا گفته مرد و نگفت درون هیچ بشری...
و تمام مردم، بجز یک قلب ندارند.
چه مرد باشند و چه زن.
🌿 در این لحظه سکوتی سنگین در سالن حکمفرما شد، و چشمها متوجه استاد شد و همه منتظر جوابی قانع کننده بودند.
☘ سخن دانشجو تا اینجا درست بنظر میرسید. چه مرد چه زن یک قلب دارند.
❓چرا قرآن فقط اشاره به مرد کرده؟
🌱 پاسخ را بشنوید و به اعجاز و دقت قرآن پی ببرید، که بدون دقت و تفکر عمیق محال است به آن برسید.
☘ استاد گفت : بله مرد از محالات است دو تا قلب درون سینه داشته باشد.
✍ ولی زن وقتی باردار شد، براستی دو قلب درون سینهاش دارد.
👌 قلب خودش و قلب طفلی که حامله است.
توجه کردید دقت انتخاب کلمات قرآنی را، واقعاً معجزه از این بالاتر، و خداوند واقعاً با حکمت کلمات را انتخاب و در جای مناسب در قرآن قرار داده است.
🍃
🦋🍃@shohadaiy1399 ✨
|🌦|
*حمل بار بيش از 50 كيلو ممنوع!
در اوج باران تير و تركش بعض از نيروها سعےشان بر اين بود تا بگويند قضيه اين قدرها هم سخت نيست💪🏻😌و شب ها دور هم جمع مےشدند و روے برانكاردها عبارت نويسے مےكردند❗️✍🏻
يک بار كه با يكے از امدادگرها، برانكارد لوله شدہاے را براے حمل مجروح باز كرديم..چشمشان بہ عبارت "حمل بار بيش از 50 كيلو ممنوع" افتاد👀😳.
از قضا مجروح نيز خوش هيكل بود😎 يک نگاہ به او و يک نگاہ بہ عبارت داخل برانكارد مے كرديم😬 نہ مي توانستيم بخنديم و نه مے توانستيم او را از جايش حركت بدهيم😆😅❌ .بندہ خدا اين مجروح نمے دانست چه بگويد😐
بالاخرہ حركت كرديم و در راہ، كمے مے آمديم و کمے هم مےخنديديم. افراد شوخ طبع، دست از برانكارد خون آلود حمل مجروح هم برنداشته بودند😁😂🌸!
منبع: جلد سوم كتاب "فرهنگ جبہه" (شوخ طبعے ها)
نوشتہ سيدمہدے فہيمے ✍🏻📚
#طنز_جبہه🌱
#شادےروحشہداصلوات🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم یک خاطره طنز از زبون خودشون
شهید مصطفی صدر زاده
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#منتظرانہ
السلام علیک یا ابا صالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف🤲✨
چندشبپیش
یهچییهجاخوندم ...
هنوزمپریشونم🚶🏻♂️-
نوشتهبود
#رفیقِشهیدروحاللهقربانی !
یهشبخوابشهیدرومیبینھ🌱
بهشمیگه:
+روحاللهازاونورچهخبر !؟
شهیدمیگھ
_خبرایخوب...
تاسال۱۴۰۰ظھورانقدرنزدیکمیشهکھ
دیگهنمیگینآقاکدومجمعهمیاد ؟!
میگینآقاچندساعتدیگهمیاد (:🖐🏽
#نسلِمانسلِظهوراست !
خلاصهکھ
اگهمجازینمیذارهخودسازیکنی ؛
یهمدتنباشاصلا ...
هرچیزیکهتوروازمولاتدورمیکنه،
بریزدور ؛ واݪسلام ↻
📣📣📣 توجه.. توجه.. ❌❌
🌼بسمالله الرحمن الرحیم 🌼
سلام و عرض ادب خدمت همراهان عزیز کانال
بسم رب الشهدا بزرگوار🌷
🔷تصمیمی گرفته شده از این جهت که
🔶هر روز صبح یک صفحه از قرآن در کانال گذاشته بشود وثواب قرائت اون صفحه هدیه بشود
به برادر شهید یا خواهر شهیده شما و سایر شهدای بزرگوار، اسامی هر تعداد شهید عزیزی که مد نظر شماست.
و عزیزانی که به رحمت خدا رفتند به خصوص جوانان🥀
برای ما به این لینک ناشناس👇
https://harfeto.timefriend.net/16362049194041
بفرستید تا ان شاء الله به ترتیب درکانال قرار بدیم🙏🌿
اجرکم عندالله ✨💚
#قـرارعـاشـقـے ❤️
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی🕊
🥀عجب ناز باندری
#روزبیستوششم
#التماس_دعا 🤲
#بانو_گمنام_سلاماللهعلیها
عزیزان دل قبول باشه🤲✨
ان شالله که زندگیتون روشن به نور قرآن کریم باشه🌼✨
شما هم با عمل به سخنان خداوند آمرزنده برکت و روشناییش رو در زندگیتون ببینید😊
دوستان همیشه همراه خیلی سپاسگزارم از نظرات زیبا و قشنگتون که برام میفرستید 😍❤️
خیلی خوشحال میشم انتقادات و پیشنهاداتون برای پیشرفت کانال بگید 👇
@Shahidsiahkali
و لطف کنید اسامی شهدایی که میشناسید + عزیزانی که به رحمت خدا رفته اند رو برای ما به این لینک ناشناس بفرستید
https://harfeto.timefriend.net/16362049194041
تا ثواب تلاوت قرآن بهشون تعلق بگیره😇
یا حق👋🏻
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_هشتم
💠 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای #گلوله؛ نمیدانستم اینهمه ساز و برگ #جنگی از کجا جمع شده و مصطفی میخواست زودتر ما را از صحن مسجد خارج کند که به سمت سعد صورت چرخاند و تشر زد :«سریعتر بیاید!»
تا رسیدن به خانه، در کوچههای سرد و ساکت شهری که #آشوب از در و دیوارش میپاشید، هزار بار جان کندم و درهر قدم میدیدم مصطفی با نگرانی به پشت سر میچرخد تا کسی دنبالم نباشد.
💠 به خانه که رسیدیم، دیگر جانی به تنم نمانده و اهل خانه از قبل بستر را آماده کرده بودند که بین هوش و بیهوشی روی همان بستر سپید افتادم.
در خنکای شب فروردین ماه، از ترس و درد و گرسنگی لرز کرده و سمیه هر چه برایم تدارک میدید، در این جمع غریبه چیزی از گلویم پایین نمیرفت و همین حال خرابم #خون مصطفی را به جوش آورده بود که آخر حرف دلش را زد :«شما اینجا چیکار میکنید؟»
💠 شاید هم از سکوت مشکوک سعد فهمیده بود به بوی #جنگ به این شهر آمدهایم که به چشمانش خیره ماند و با تندی پرسید :«چرا نرفتید بیمارستان؟»
صدایش از خشم خش افتاده بود، سعد از ترس ساکت شده و سمیه میخواست #مهمانداری کند که برای اعتراض برادرشوهرش بهانه تراشید :«اگه زخمش عفونت کنه، خطرناکه!»
💠 سعد از امکانات رفقایش اطمینان داشت که با صدایی گرفته پاسخ داد :«دکتر تو #مسجد بود...» و مصطفی منتظر همین #اعتراف بود که با قاطعیت کلامش را شکست :«کی این بیمارستان صحرایی رو تو ۴۸ ساعت تو مسجد درست کرد؟»
برادرش اهل #درعا بود و میدانست چه آتشی وارد این شهر شده که تکیهاش را از پشتی گرفت و سر به شکایت گذاشت :«دو هفته پیش #عربستان یه کامیون اسلحه وارد درعا کرده!» و نمیخواست این لکه ننگ به دامن مردم درعا بماند که با لحنی محکم ادامه داد :«البته قبلش #وهابیها خودشون رو از مرز #اردن رسونده بودن درعا و اسلحهها رو تو مسجد عُمری تحویل گرفتن!»
💠 سپس از روی تأسف سری تکان داد و از #حسرت آنچه در این دو هفته بر سر درعا آمده، درددل کرد :«دو ماه پیش که اعتراضات تو #سوریه شروع شد، مردم این شهر هم اعتراضایی به دولت داشتن، اما از این خبرا نبود!»
از چشمان وحشتزده سعد میفهمیدم از حضور در این خانه پشیمان شده که مدام در جایش میجنبید و مصطفی امانش نمیداد که رو به برادرش، به در گفت تا دیوار بشنود :«اگه به مردم باشه الان چند ماهه دارن تو #دمشق و #حمص و #حلب تظاهرات میکنن، ولی نه اسلحه دارن نه شهر رو به آتیش میکشن!» و دلش به همین اشاره مبهم راضی نشد که دوباره به سمت سعد چرخید و زیر پایش را خالی کرد :«میدونی کی به زنت #شلیک کرده؟»
💠 سعد نگاهش بین جمع میچرخید، دلش میخواست کسی نجاتش دهد و من نفسی برای حمایت نداشتم که صدایش در گلو گم شد :«نمیدونم، ما داشتیم میرفتیم سمت خیابون اصلی که دیدم مردم از ترس تیراندازی #ارتش دارن فرار میکنن سمت ما، همونجا تیر خورد.»
من نمیدانستم اما انگار خودش میدانست #دروغ میگوید که صورتش سرخ شده بود، بین هر کلمه نفس نفس میزد و مصطفی میخواست تکلیف این گلوله را همینجا مشخص کند که با لبخندی تلخ دروغش را به تمسخر گرفت :«اگه به جای مسجد عُمری، زنت رو برده بودی بیمارستان، میدیدی چند تا پلیس و نیروی #امنیتی هم کنار مردم به گلوله بسته شدن، اونا رو هم ارتش زده؟»
💠 سمیه سرش را از ناراحتی به زیر انداخته، شوهرش انگار از پناه دادن به این زوج #آشوبگر پشیمان شده و سعد فاتحه این محکمه را خوانده بود که فقط به مصطفی نگاه میکرد و او همچنان از #خنجری که روی حنجرهام دیده بود، #غیرتش زخمی بود که رو به سعد اعتراض کرد :«فکر نکردی بین اینهمه وهابی تشنه به خون #شیعه، چه بلایی ممکنه سر #ناموست بیاد؟»
دلم برای سعد میتپید و این جوان از زبان دل شکستهام حرف میزد که دوباره به گریه افتادم و سعد طاقتش تمام شده بود که از جا پرید و با بیحیایی صدایش را بلند کرد :«من زنم رو با خودم میبرم!»
💠 برادر مصطفی دستپاچه از جا بلند شد تا مانع سعد شود که خون #غیرت در صدای مصطفی پاشید و مردانه فریاد کشید :«پاتون رو از خونه بذارین بیرون، سر هر دوتون رو سینهتونه!»
برادرش دست سعد را گرفت و دردمندانه التماسش کرد :«این شبا شهر قُرق #وهابیهایی شده که خون شیعه رو حلال میدونن! بخصوص که زنت #ایرانیه و بهش رحم نمیکنن! تک تیراندازاشون رو پشت بوم خونهها کمین کردن و مردم و پلیس رو بیهدف میزنن!»...
#ادامه_دارد
#شهیدانه🕊
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
#حجاب
چادر مشکی تو ، برایت امنیت می آورد
خیالت راحت،
لاشخور ها همیشه به دنبال شنل قرمزی هستند…
┄┅═══✼🌷🦋🌷✼═══┅┄
•|آقاببخش✋🏻
بسکهسَرمگرمزندگیست
کمتردلمبرایشماتنگمیشود🚶♂|•
#امام_زمان