قسمت نوزدهم
روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی
تشکیل ارگانهای انقلابی
«رضا بهمحض پیروزی انقلاب با تأسیس کتابخانه و تشکیل انجمن اسلامی، جوانان محلّ را برای پیروی از دستورات اسلام ناب محمّدی و حرکت در خطّ ولایتفقیه، همدل و همسو کرد. کمیته انقلاب اسلامی محلّ را تشکیل داد و یکی دو سال علاوه بر کارهای روزانه و انجام مسئولیتهای محوّله، خانهاش از ساعت 17 الی 24 شب و گاهی تا پاسی از نیمهشب محلّ رسیدگی به شکایات، مسائل و مشکلات خانوادگی، کشاورزی، اقتصادی و اخلاقی مردم محلّ بود.
با صدور فرمان امام خمینی در تاریخ 2/2/1358 مبنی بر تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با جمعی از دوستان دستبهکار شده و سپاه پاسداران مبارکه را تشکیل دادند.
به همّت مهندس نصوحی و تعدادی از دوستان، اوّلین شعبه مرکزی جهاد سازندگی در شهرستان لنجان تشکیل شد. شعبهای از آن را هم به مبارکه آوردند. آنها برای کمک به روستائیان، گرفتن قدرت از کدخدا و خان روستا، تشکیل شوراهای روستائی و سپردن کارها به دست معتمدین؛ راهی روستاها شدند. بسیاری از مردم هنوز هم از رژیم شاهنشاهی و خانسالاری میترسیدند و با شنیدن نام خان وحشت میکردند. بیم آن داشتند که با رفتن جهادگران از روستا، خان به حسابشان برسد. نیاز به زمان و برنامهریزی حساب شده بود تا مردم حقایق را باور کنند. برای اوّلینبار کتابخانه سیّار به روستاها بردند و مردم را تشویق به مطالعه کردند. آبرسانی، برق کشی، راهسازی، ساخت مدرسه، حمّام عمومی و کارهای عمرانی و فرهنگی دیگر را شروع کردند. کم کم مردم آنها را باور کردند؛ امّا خوانین به این راحتی دست بردار نبودند و هنوز هم روستاها را ارث پدری و مردم را نوکر خود میدانستند. مهندس برای احیای زمینهای بایر، رونق کشاورزی و دامداری و محرومیتزدایی از روستاها، آرام و قرار نداشت.»
دست از جان شستن
«اوّلین سال بعد از پیروزی انقلاب، برای مردم حیاتی و برای مسئولین بینهایت حسّاس و سخت بود. محصولات کشاورزی رسیده و آماده برداشت بود. به علت تغییر نظام حکومتی از خانسالاری به مردمسالاری، نه خان جرأت داشت که مثل گذشته عمل کند و نه کشاورز حاکمیت خود را باور میکرد. هیچکدام برای برداشت محصولات مزارع اقدام نمیکردند و رزقوروزی یکساله مردم در معرض خطر و نابودی قرار داشت. به تحریک خانِ هر روستا و بازماندگان رژیم پهلوی، عدّه ای فرصتطلب شروع به آتشزدن مزارع کردند. عمل وحشتناک و بیرحمانه ای که خوراک اصلی و روزی سالانه مردم را هدف قرار داده بود. مهندس نصوحی شهربه شهر و روستابه روستا میرفت و با صحبت و افشاگری، مردم را آگاه میکرد. با بهکارگیری و هدایت نیروهای متخصّص و دلسوز جهاد سازندگی، روزها مشغول جمعآوری محصولات کشاورزی بودند و شبها از مزارع محافظت میکردند. کار بینهایت سخت و خطرناک بود. شورایی از معتمدین برای تقسیم محصولات کشاورزی در هر محلّه و روستا تشکیل دادند و محصول برداشتی آن سال را بهصورت عادلانه بین کشاورز و خان تقسیم کردند. مهندس تهدید و خطر را به جان خرید؛ با درایت، هوشیاری، برنامهریزی صحیح و بهموقع، تلاش خالصانه جهادگران جهاد سازندگی، همکاری خوب دوستان و مردم فداکار و فهیم؛ جمعآوری محصولات کشاورزی منطقه لنجانات، در اوّلین سال بعد از انقلاب به سرانجام رسید و اجازه ندادند که به نان سفره مردم آسیب جدی وارد شود.
***
هیئتهای هفتنفره تقسیم اراضی زیر نظر حاکم شرع در کشور تشکیل شد. مهندس نصوحی برای تشکیل این هیئتها در منطقه، از فلاورجان و لنجان تا مبارکه هم پرچمدار بود. گرفتن زمین از زمین خواران و تقسیم بین کشاورزان کار آسانی نبود. آنها برای حفظ اراضی که در اختیار داشتند، مقاومت میکردند و حاضر بودند، دست خود را به هر کار غیرانسانی آلوده نمایند. پذیرفتن چنین مسئولیتی و قدم گذاشتن در چنین راهی، خطرپذیری میخواست. درحقیقت دست کشیدن از جان و به استقبال مرگ رفتن بود. حتّی خانواده ایشان هم امنیّت جانی نداشتند و مورد تهدید قرار میگرفتند. در جلسه بازپرسی یکی از این زمینخواران حضور داشتم. از ایشان پرسیدند: «شما هکتارها زمین را چگونه به دست آوردهای و روستائی را صاحب شدهای؟» جواب داد: «زور داشتیم و میتوانستیم. در زمین خود میایستادیم و سنگی را در قلابسنگ (فلاخن) میگذاشتیم و آن را پرتاب میکردیم. هرکجا که به زمین میخورد، دستور میدادیم تا آنجا را سنگچین کنند و به قرق ما در میآمد. این کار را از هر طرف در زمینهای قرق شده تکرار میکردیم و جلو میرفتیم. کسی هم جرأت اعتراض نداشت.» حاج آقا نصوحی خون دل خورد، انواع تهمت و تهدید را به جان خرید تا این اراضی را پس گرفت؛ قسمتی از آن را به کشاورزان جهت کشت واگذار کرد و قسمتی را ثبت ملی نمود.»
ادامه دارد...
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت خوندن تورات و انجیل و قرآن، هم در قرائت هم نوع ریتم و نوشتار.
دو شهیدبا پلاک های ۵۵۵ و ۵۵۶ 🇮🇷
🌺طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد...
🌺یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود.
🌺لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت,
🌺معلوم بود که شهيد دراز کش مجروح شده بوده است. خوب، پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است.
🌺555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند.
🌺اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است...
🌺پدری سر پسر را به دامن گرفته است... شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر..
🌺پدر و پسری که با هم شهید شدند😔
🌺تا ابد مدیون خون شهداییم🌺
#خاطره #شهدا
شادی روح پرفتوح همه شهدا صلواتی عنایت فرمایید
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc
# کانال شهدای شهرستان واتساپ 👆
#همایش سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه
سروش 👇
https://splus.ir/shohadamobareke
https://t.me/shohadamobareke#تلگرام
#بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان
#ستاد برگزاری نماز جمعه
https://eitaa.com/shohadamobareke#ایتا👈
#کانون وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
🔹 تلاوت نور بياد شهدای انقلاب، شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهدای امنیت، و شهدای چهارمین هفته اردیبهشت ماه شهرستان مبارکه شهيدان:
پرویز حیدری مبارک آباد
محمد صالحیان لنج
منصور رفیعی کرکوند
رمضان علی عرب طالخونچه
هوشنگ ماندیان طالخونچه
اصغر فخری فخرآباد
غلام رضا بهرامی کرکوند
علی محمد تقی پور طالخونچه
عزت اله حقیقی قهنویه
قدرت اله قربانی اسماعیل ترخان
فيض اله احمدی وینیچه
امراله قاسمی احمد آباد
اکبر توکلی دارگان
عبد الرسول سلیمانی شیخ آباد
مرتضی فخری فخرآباد
علی رضا رحیمی لنج
نوروز علی غلامی دیزیچه
مصطفی باقری خولنجان
یعقوب شفیع زاده خولنجان
مجید شفیعی درچه
سید رضا موسوی قهنویه
مسیح هادی وینیچه
حمزه علی لاوی لاو
خسرو شفیعی سرارود
امراله توکلی دارگان
سید نصراله موسوی اکبر آباد
محمد علی آبادی طالخونچه
محمد علی دانشمند دیزیچه
حسین علی روشنی الیگودرز مبارکه
🔹 قاری قرآن جناب آقای ابوالفضل باقری
🔹از صفحه ۴۷۵ ادامه آیه ۶۷سوره مبارکه غافر
🔹 زمان جمعه ۲۹ردیبهشت ۱۴۰۲سی دقیقه قبل شروع خطبه های عبادی سياسی نماز جمعه
🔹 مکان مصلای نماز جمعه مسجد جامع مبارکه
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
🔹 به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت
ديدار از خانواده شهدای والامقام شهيدان: پرویز حیدری،نادر قلی یزدانی،و امراله قاسمی در مبارک آباد و احمد آباد
🔸 در این دیدار که با محوريت بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه طرح سپاس و با حضور رئیس بنیاد شهید مبارکه انجام گرفت از مقام شامخ شهدا و ایثارگران تجليل بعمل آمد.
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8
مسجدی ها 👆👆
@mobsetad
کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆
@setad_mobarakeh👈
کانال ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه
#کانال کانون بسیج پیشکسوتان مبارکه👇👇👇
@pishkesvatanemobarakeh
#بنياد شهید و امورایثارگران شهرستان مبارکه
قسمت بیستم
روایت زندگی مهندس شهید حاج رضا نصوحی
🔸جلسه بازپرسی یکی از این زمین خواران حضور داشتم. از ایشان پرسیدند: «شما هکتارها زمین را چگونه به دست آوردهای و روستائی را صاحب شدهای؟» جواب داد: «زور داشتیم و میتوانستیم. در زمین خود میایستادیم و سنگی را در قلابسنگ (فلاخن) میگذاشتیم و آن را پرتاب میکردیم. هرکجا که به زمین میخورد، دستور میدادیم تا آنجا را سنگچین کنند و به قرق ما در میآمد. این کار را از هر طرف در زمینهای قرق شده تکرار میکردیم و جلو میرفتیم. کسی هم جرأت اعتراض نداشت.» حاجآقا نصوحی خون دل خورد، انواع تهمت و تهدید را به جان خرید تا این اراضی را پس گرفت؛ قسمتی از آن را به کشاورزان جهت کشت واگذار کرد و قسمتی را ثبت ملی نمود.»
احیاگری
«مهندس نصوحی یکی از طرّاحان و تدوینکنندگان برنامههای اجرایی جهاد سازندگی در سطح کشور بود. نماینده وزیر کشاورزی در هیئتهای هفتنفره واگذاری زمین بود. زمینهای بایر و موات را احیا میکرد. احیای هکتارها زمین کشاورزی در منطقۀ لنجانات، بخشی از خدمات ایشان میباشد. شاهد بودم که چگونه برای تشکیل گروههای تعاونی کشت تلاش میکرد. پنج یا شش نفر از افراد ضعیف و محروم جامعه را در قالب یک گروه تعاونی جمع میکرد و 5 هکتار از زمینهای احیا شده را جهت کشاورزی در اختیار آنها میگذاشت. این گروهها را رها نمیکرد و تا زمانی که بتوانند روی پای خود بایستند و مستقل عمل کنند، از آنها حمایت میکرد. مبالغی را جور میکرد و بلاعوض در اختیار آنها قرار میداد. باتوجهبه نیازی که این گروهها داشتند، برای حفر چاه کشاورزی، تهیّه و خرید موتور چاه، احیا و تعمیر و لایروبی قنات، ساخت استخر در مزرعه، هزینۀ آوردن بیل مکانیکی و سایر ماشینآلات کشاورزی به آنها کمک میکرد. آموزشهای لازم را به آنها میداد و حتّی برای تشویق آنها گاهی بیل و کلنگ به دست میگرفت و کار میکرد. با این حرکت جهادی شغل ایجاد میکرد، محرومیت را از بین میبرد، به افراد ضعیف شخصیت میداد، تولید کشور را بالا میبرد و برای استقلال و خودکفایی کشور زمینهسازی میکرد.»
مژده یک تولد
«مدتی بود به خانواده قول داده بودم که یک روز از خانه بیرون بزنیم و به دل طبیعت برویم. روز جمعه ای شرایط فراهم شد و به دل جادّه زدیم. انگار این جادّه بود که برای من تعیین تکلیف میکرد که کجا بروم. بعد از یکی دو ساعت رانندگی خود را در منطقة زیبای گردشگری روستاهای باغبهادران شهرستان لنجان دیدم. جمعیّت زیادی از مردم در طول مسیر اتراق کرده بودند و از آن طبیعت زیبا لذّت میبردند.
دیدن شادی مردم، بازی و شیطنت بچّه ها، قدمزدن پیران، خنده و شوخی جوانان و صمیمیت بین جمع های خانوادگی، من را به وجد آورده بود. برای پیداکردن جایی خلوت، از روستائی به روستائی، میرفتیم. بالاخره یک جای پارک پیدا کردیم و ما هم بساط را پهن کردیم و مستقر شدیم. هر کس مشغول کاری شد. به بهانه گشت زدن در اطراف، خودم را از خانواده جدا کردم. گوشة دنجی در بین درختان پیدا کردم و روی تخته سنگی نشستم. خاطرات گذشته مثل پرده سینما از جلوی چشمانم میگذشت و من را در خود غوطهور کرده بود.
هنوز یک سال هم از پیروزی انقلاب نگذشته بود. مهندس بهسختی خودش را به یکی از همین روستاهای حاشیه زایندهرود رساند. گشتی در آن روستای بکر و دستنخورده زد و به کشاورزانی که مشغول جمعآوری محصولات کشاورزی بودند، خداقوّت گفت. مردی نسبتاً سالخورده و باتجربه در حال دم کردن چای روی آتش بود. چهارزانو کنار آن مرد کشاورز روی زمین نشست. دستهای پینهبسته او را در دست گرفت و نوازش کرد. خم شد و بوسه بر آن دستها زد. گفت: «پدر جان، دستی که برای کسب روزی حلال پینه میبندد، خیلی عزیز و ارزشمند است.» مرد کشاورز تعجب کرده بود. تابهحال چنین رفتاری از کسی ندیده بود. نگاهی به مهندس کرد و پرسید: «شما که هستی؟ از کجا آمدهای؟» مهندس لبخندی زد و مؤدّبانه پاسخ داد: «نصوحی ام پدر جان، خدمتگزار شما. از جهاد سازندگی آمدهام.»
- جهاد سازندگی چیست؟
- پدر جان، به فرمان امام خمینی نهادی به نام جهاد سازندگی تشکیل شده تا در خدمت روستائیان و محرومین جامعه باشد. برای خدمت به اینجا آمدهام. خوشحال میشوم اگر من را در جریان مشکلات مردم این منطقه قرار دهی.
مرد کشاورز ناباورانه به مهندس نگاه میکرد و به حرفهای او گوش میداد. بعد از گذشت ساعتی، بالاخره به مهندس اعتماد کرد. شروع به صحبت و درد دل کرد. از هر دری سخنی گفت. حرفش به جایی رسید که اشک مهندس را درآورد. حسّاس شدم که چه میگوید. مرد روستائی با ترسولرز میگفت: «... مردم همه اجیر خان روستا هستند. ما باید خانوادگی شبانهروز روی این زمینها کار کنیم. حاصل دسترنج ما را خان میبرد و سهم ما آنقدر ناچیز است که کفاف مصرف بخورونمیر سالانه ما را هم نمیدهد.
ادامه دارد...
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
📸 یک خانواده یهودی با هشت فرزند با فاصله سنی کم / کسب و کارشان صابونسازی دستی ارگانیک.
.
🔺خاخامهای یهودی:
هر زن یهودی برای رفتن به بهشت دست کم باید هشت فرزند به دنیا بیاورد.
سازمان بهداشت جهانی WHO که توسط یهودیان تاسیس شده و در سازمان ملل فعال است برای مسلمانان ایرانی نسخه فرزند کمتر میپیچند اما خودشان...
👌 ۳۰ اردیبهشت روز ملى جمعيت
🌸همسایه🌸
🌸سایه ات به سرم مستدام باد🌸
✨السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَة
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر
یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّة
فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
# ولادت حضرت_معصومه سلام الله علیها مبارک باد
@shohadamobareke
کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆
#بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه
🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُم
🧚♂🌷🧚♂🌷🍃
🌷💚🕊💚
🧚♂🕊🌷
🌷💚
🍃
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
ذیقعده شد و بهار ایران آمد🌷🧚♂
در مشهد و قم دو گنج پنهان آمد🌷🧚♂
روز یکم کریمه آل رسول (ص)🌷🧚♂
در یازدهم شاه خراسان آمد🌷🧚♂
🌺🕊🌸🕊🌼🕊🌺🕊🌸🕊🌼🕊
باعرض سلام به پیشگاه قطب عالم
امکان، حضرت ولی عصر آقا امام زمان ((عج))
فرا رسیدن، ماه ذیقعده ودهه ی کرامت
میلادباسعادت، بی بی دوعالم حضرت
فاطمه معصومه سلام الله علیها و امام
علی بن موسی رضا علیه السلام
را به پیشگاه حضرتش ،
و همچنین روز دختر را به تمامی دختران میهن عزیزمان ایران اسلامی
و به شما، اعضای محترم حاضردرگروه
تبریک و تهنیت عرض مینماییم ..🕊🌺
🌺🕊🌸🕊🌼🕊🌺🕊🌸🕊🌼🕊
بارگاهی که به شهر قم به پاست🌺
هم برای نجف هم کربلاست 🌼
خاک اورا غرق بوسه می کنم 🌺
چون که جای پای اربابم رضاست🌸
ان شاالله در دنیا زیارت و در آخرت مورد شفاعت حضرات معصومین((ع)) قرار بگیرم ، به برکت صلوات بر محمد وآل محمد ((ص))
✋:بنیادشهیدوامورایثارگران شهرستان مبارکه
🔴اگر به شما گفتند این همه فتنه و تحریم و جار و جنجال برای چیست، این عکس رو نشانشان بدهید.
▪️طبق توافق چین و پنج کشور آسیای مرکزی ایران کریدور ترانزیت شرق و غرب جهان خواهد شد.
▪️ایران هم کلید و هم قفل اولین بحران پیش روی دنیا طی ۳۰ سال آینده یعنی «بحران انرژی» را در دست دارد.
▪️با کاهش منابع انرژی فسیلی و بالا رفتن هزینه حمل و نقل، ترانزیت دریا پایه دیگر پاسخگوی نیازهای تجارت بین الملل نخواهد بود و مقرون و به صرفه نیست.
▪️تنها راه گریز از این بحران عبور از ایران و احیای جاده ابریشم است.
▪️مسیری که زمان ترانزیت ۴۵ روزه دریایی از شرق آسیا تا اروپا را به ۱۴ روز کاهش میدهد و صرفه اقتصادی کلانی برای تجارت بین الملل دارد.