eitaa logo
شهدای شهرستان مبارکه
429 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
875 ویدیو
16 فایل
#این کانال جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ومعرفی شهدای شهرستان مبارکه در تاریخ ۱۵شهریور ۱۳۹۵ درتلگرام،ایجاد شده است ⚘️ شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc # کانال شهدای شهرستان واتس اپ 👆 سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه سروش 👇 https://splus.ir/shohadamobareke https://t.me/shohadamobareke#تلگرام شهید و امور ایثارگران شهرستان برگزاری نماز جمعه https://eitaa.com/shohadamobareke#ایتا👈 وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
📸 گزارش تصویری از همایش زنان ایثارگر شهرستان مبارکه. 🔸 در این همايش که با عنوان بانوی عفاف و ایثار در مجتمع فرهنگی الزهرا (س)مبارکه و با حضور امام‌ جمعه محترم شهرستان، نماینده مردم شریف شهرستان در مجلس شورای اسلامی، فرماندار شهرستان، فرماندهی سپاه ناحيه مبارکه، خادمیاران امام‌ رضا(ع)،بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان و خانواده‌معظم شهدا ، برگزار گردید، مادر شهید معماریان خالق کتاب تنها گريه کن و سرکار خانم زهرا شیخی فرزند شهید اسداله شیخی و نماینده مردم شهید پرور اصفهان‌ در مجلس شورای اسلامی به ایراد سخنرانی پرداختند. 🔹 پنجشنبه ۷ مهر ماه ۱۴۰۱ https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc # کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆👆 🌲 ملی سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه @shohadamobareke 🌲 شهدای شهرستان مبارکه 🌲# بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه برگزاری نماز جمعه مبارکه 🌲 بسيج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
📷 گزارش تصویری از نمایشگاه نمادين کمک به جبهه‌های دفاع مقدس. 🔹 در این نمایشگاه از حضور زنان در پشتيبانی از رزمندگان اسلام،از قبیل پخت نان، دوخت لباس‌های نظامی،و تهیه مايحتاج جبهه ها مورد بازديد شرکت کنندگان در همايش زنان ایثارگر شهرستان مبارکه قرار گرفت. 🔹 پنجشنبه ۷ مهر ماه ۱۴۰۱ مجتمع فرهنگی الزهرا (س) مبارکه https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc # کانال شهدای شهرستان واتس اپ 👆 سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه سروش 👇 https://splus.ir/shohadamobareke https://t.me/shohadamobareke#تلگرام شهید و امور ایثارگران شهرستان برگزاری نماز جمعه https://eitaa.com/shohadamobareke#ایتا👈 وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
📷 گزارش تصویری از اجلاسیه شهدای شهر کرکوند. 🔹 آخرین اجلاسیه کنگره‌ سرداران و ۶۰۰شهید شهرستان مبارکه با حضور باشکوه مردم ولايت مدار و مومن شهر کرکوند، مسؤلین شهرستان،خانواده‌معظم شهدا جانبازان و ایثارگران،با روايت گری سردار کاجی،در جوار امام‌ زاده حلیمه خاتون،وشهدای شهر کرکوند برگزار گردید. 🔹 پنجشنبه ۷ مهر ماه ۱۴۰۱ https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc # کانال شهدای شهرستان واتس اپ 👆 سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه سروش 👇 https://splus.ir/shohadamobareke https://t.me/shohadamobareke#تلگرام شهید و امور ایثارگران شهرستان برگزاری نماز جمعه https://eitaa.com/shohadamobareke#ایتا👈 وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
🔹 در چهارشنبه‌های امام رضایی صورت‌ گرفت حضور جمعی از خانواده‌معظم شهدای شهرستان مبارکه در مرقد مطهر حضرت امام رئوف ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا (ع) و شرکت در برنامه‌های فرهنگی استان قدس رضوی همراه با اقامه نماز جماعت، سخنرانی پيرامون آداب زيارت و ذکر توسل توسط خادمین امام رضا (ع) صحن جمهوری اسلامی،دار الهدایه. 🔹 چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۱ https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc # کانال شهدای شهرستان واتس اپ 👆 سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه سروش 👇 https://splus.ir/shohadamobareke https://t.me/shohadamobareke#تلگرام شهید و امور ایثارگران شهرستان برگزاری نماز جمعه https://eitaa.com/shohadamobareke#ایتا👈 وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
✍ فرازی از وصیتنامه سردار رشید اسلام شهید حمزه بابائی جانشین گردان حضرت سلمان فارسی از تیپ قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس(ع) ✍ بزرگ ترین مسئله ای که از صدر اسلام‌ تا کنون برای شیعیان سرنوشت ساز بوده مسئله ولايت بوده‌، از تنهایی امام علی(ع)و دشمنی با آن حضرت و دیگر مسائل را که خود بهتر می دانید.ما اگر ولايت نداشته باشیم، هیچ نداریم،دشمن با تضعيف یاران امام و رهبری برنامه دراز مدت‌ دارد،مراقب باشیدفریب دشمنان‌ را نخورید و او را تنها نگذارید. 🌲 ولادت:۱۳۴۱/۷/۲ مبارکه 🌲 شهادت‌ ۱۶ اسفند ۱۳۶۲ منطقه عملیاتی خیبر 🌲 شادی روح بلندش صلوات. @shohadamobareke 🌲 شهدای شهرستان مبارکه 🌲# بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه برگزاری نماز جمعه مبارکه 🌲 بسيج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
✅ خاطرات آزاده جانباز مظاهر کریمی اعزامی از سپاه مبارکه 🌲 چگونگی اسیر شدن به دست عراقی ها جز پیکره پاک چندین شهید، تعدادی مجروح و یک نفر سالم به نام اصغر نجاتی از شهرستان مبارکه که او هم دچار موج انفجار شده بود و نتوانسته بود خود را از صحنه خارج کند، بقیه از منطقه خارج شده بودند. با تکمیل محاصره ما، عراقی ها فکر می کردند با انبوهی از اسیران ایرانی مواجه شده اند. لذا با حالتی شاد و سرمست از پیروزی همه باهم صلوات فرستادند.گرچه اعتقادی به صلوات نداشتند .برایم خیلی تعجب‌آور بود .انتظار چنين کاری از آنها نداشتم. فکر می کردم دارم خواب میبینم .هر آن منتظر بودم، از خواب بیدار شوم و بگویم خدا را شکر که خواب بودم. اما نه واقعیت بود. سعی می کردم حتی الامکان از دید دشمن مخفی بمانم .شاید ساعاتی دیگر رزمندگان مرحله دوم عملیات را شروع کنند و مرا به عقب ببرند. همین طور که در گودالی کوچک نزدیک سنگر عراقی ها دراز کشیده بودم .و یک پتو هم روی بدنم قرار گرفته بود ،اطراف خود را نگاه می‌کردم. کم کم تشنگی ناشی از خونریزی را احساس می کردم. در کنار سنگر عراقی ها یک،۲۰ لیتری فلزی قرار داشت. به این فکر می‌کردم که آیا در آن آب است یا بنزین. ناگهان دیدم یکی از نیروهای عراقی به سمت‌ آن بيست لیتری آمد. بيست لیتری پنج متری من قرار داشت.آن نیروی عراقی به خاطر تشنگی زیاد متوجه من نشد. کنار بیست لیتری نشست. درب آن را باز کرده و بر دهان گذاشت. و فراتر از عطش آب نوشید. بعد از جا بلند شد. رفع تشنگی چشمان او را باز کرده بود. اطراف خود را نگاه می کرد. یک لحظه نگاهش به‌ من افتاد. یک دفعه جا خورد .از ترس اسلحه خود را مسلح و رگبار گلوله را به طرف من گرفت. برای یک لحظه در اطراف خود جز گرد و غبار چیزی ندیدم .نمی دانم گلوله‌های خشابش تمام شد یا اینکه دست خود را از روی ماشه برداشت .خیلی عجیب بود که حتی یکی از تیرها به من اصابت نکرد. برایم باور کردنی نبود که چگونه از فاصله پنج متری این همه تیر شليک شد اما یکی از آنها من نخورد. حتی اکنون هم بعد از سالها آن صحنه برايم به صورت یک معما می باشد. اما آن چیزی که می تواند این معما را حل کند، این است تا خدا نخواهد برگی از درخت هم نمی افتد. ادامه‌ دارد. 🌲 برگرفته از کتاب چه کسی به جای من دفن شد خاطرات آزاده جانباز مظاهر کریمی.صفحه ۱۵۵و۱۵۶ https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc # کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆👆 🌲 ملی سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه @shohadamobareke 🌲 شهدای شهرستان مبارکه 🌲# بنياد شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه برگزاری نماز جمعه مبارکه 🌲 پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
دو شهیدبا پلاک های ۵۵۵ و ۵۵۶ 🇮🇷 🌺طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد... 🌺یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. 🌺لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت, 🌺معلوم بود که شهيد دراز کش مجروح شده بوده است. خوب، پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 🌺555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند. 🌺اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است... 🌺پدری سر پسر را به دامن گرفته است... شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر.. 🌺پدر و پسری که با هم شهید شدند😔 🌺تا ابد مدیون خون شهداییم🌺 شادی روح پرفتوح همه شهدا صلواتی عنایت فرمایید الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc # کانال شهدای شهرستان واتساپ 👆 سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه سروش 👇 https://splus.ir/shohadamobareke https://t.me/shohadamobareke#تلگرام شهید و امور ایثارگران شهرستان برگزاری نماز جمعه https://eitaa.com/shohadamobareke#ایتا👈 وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
به منظور تجلیل و تکريم از خانواده معظم شهدا صورت گرفت ديدار از خانواده شهدای والامقام شهیدان، ناصر و اصغرحاج هاشمی در شهر طالخونچه در این ديدار که به مناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس و با حضور امام جماعت مسجد امام رضا(ع) رئیس شواری اسلامی شهر طالخونچه، نماینده بنياد شهید و تعدادی از پیشکسوتان جهاد و شهادت طالخونچه انجام گرفت از مقام شامخ شهید و شهادت تجليل بعمل آمد. سه‌شنبه ۵ مهر ۱۴۰۲ @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه بسیج پیشکسوتان شهرستان مبارکه
در ادامه دیدارهای هفته‌ای امام جمعه محترم شهرستان مبارکه با خانواده معظم ایثارگران صورت گرفت دیدار از جانباز گرامی جانعلی بلوطی در قهنویه در این ديدار که با حضور مسؤل وجمعی از اعضای ستاد برگزاری نماز جمعه مبارکه همراه با ذکر توسلی به ائمه اطهار(ع) انجام گرفت از مقام شامخ ایثارگران عزیز تجليل بعمل آمد. سه‌شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲ https://chat.whatsapp.com/LizSiZqeVeaL9h0o0nJWfc # کانال شهدای شهرستان واتساپ 👆 سرداران و 600 شهید شهرستان مبارکه سروش 👇 https://splus.ir/shohadamobareke https://t.me/shohadamobareke#تلگرام شهید و امور ایثارگران شهرستان برگزاری نماز جمعه https://eitaa.com/shohadamobareke#ایتا👈 وابستگان و بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان مبارکه
# عبدالحسين دبات آزاده مقاوم اين رزمنده دفاع مقدس در ساعت ۲۲ دهم بهمن ماه ۵۹ به اسارت در آمد. او می‌گوید بعد از اسارت به دليل مصدوميت وضعيت جسمی مناسبی نداشتم ، ضمن اينكه در مدت ۲۲ روز به بصره منتقل شدم و سپس به بغداد در قصرالنهايه حدود سه سال به صورت انفرادی زندانی بودم سپس به زندان ابوغريب منتقل شدم. وی مدت اسارت خود در زندان ابوغريب را حدود ۱۵ سال عنوان كرد و در مجموع ۱۸ سال و ۲ ماه و ۶ روز در اسارت رژيم بعث عراق بودم. اين آزاده سرافراز گفت: در زندان ابوغريب تعداد ۶۳ نفر از رزمندگان از چند استان کشورمان اسير بودند و اين رزمندگان بيشتر فرمانده و خلبان بودند از جمله سردار شهيد حسين لشكری. در بسياری از شب ها سربازان بعثی، اسرا را درنیمه شب با كابل و چوب شكنجه می كردند به طوريكه دست و پای عده ای از اسرا بر اثر ضربات كابل و چوب می شكست. رژيم بعث عراق در قبال آزادی ۶۳ اسير ايرانی زندان ابوغريب در خواست آزادی ۱۰۰ نفر از اسرای عراقی كرده بود اما با آزادی اسرای ايرانی بيش از ۶ هزار اسير عراقی آزاد شدند. اين رزمنده دوران دفاع مقدس، زمان آزادی خود از زندان ابوغريب بغداد را ۱۵ فروردين ماه ۷۷ عنوان كرد و گفت: از طريق مرز خسروی در استان كرمانشاه وارد كشور شديم اما از آنجا كه در مدت ۱۸ سال اسارت امكان ارسال نامه برای خانواده وجود نداشت لذا باور نمی كردند كه من زنده ام. @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 https://eitaa.com/joinchat/3729195051Cf4b67228b8 مسجدی ها 👆 @mobsetad کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان مبارکه 👆 بسيج پیشکسوتان مبارکه
🔹قست هفتم 🔹خاطرات قدرت اله مؤمنی 🔹به قلم اقدس نصوحی اسم ما وارد لیست اعزام نیرو شد. من و حسین را برای گذراندن دوره آموزشی به پادگان هاشمی‌نژاد بردند. پادگان روبه‌روی شرکت فراورده های نسوز شهر مبارکه بود. چند نفر دیگر هم برای آموزش آمده بودند. عصر شد. از دور پدرم را دیدم. با موتور وارد پادگان شد و یک راست به سمت ما آمد. با خودم گفتم: «ای دادوبیداد. الآن مرا با خودش می‌برد.» از موتور پیاده شد. رو به من کرد و گفت: «آخرش کار خودت را کردی؟» نصیحتم کرد که جنگ کار شما نیست. کار ارتش است. لااقل باید خدمت سربازی رفته باشید. بعد هم موتورش را سوار شد و رفت. یک‌نفس راحت کشیدم. عصر روز بعد دوباره آمد. رفتم جلو و گفتم: «بابا، خوب نیست هر روز میای پادگان. من خانه بیا نیستم.» گفت: «من نیامدم تو را ببرم. یک ساک و یک پاکت گز برات آوردم.» ساک را با یک مقدار پول به من داد و گفت: «هروقت خواستی بری، بیا با مادرت خداحافظی کن.» باورم نمیشد که پدرم راضی شده باشد. دوره آموزشی ما کوتاه بود و چند روز بیشتر طول نکشید. ماه رمضان بود و مربّیان آموزشی به ما خیلی سخت نمیگرفتند. بیشتر امدادگری، حمل مجروح و کار با اسلحه را به ما آموزش میدادند. عصرها هم گاهی سینه‌خیز میرفتیم و کارهای تاکتیکی انجام میدادیم. بعدازظهر یک روز چهارشنبه بود که به ما گفتند: «برای خداحافظی برگردید خانه و فردا صبح هم برای اعزام در ساختمان مرکزی بسیج حاضر باشید.» برگشتم خانه و شب تا صبح به عشق رفتن جنگ، خواب‌های رنگ و وارنگ دیدم. ساعتی یکبار از خواب می‌پریدم و با ترس نگاهی به ساعت می‌انداختم، مبادا دیرم شود و جا بمانم. صبح آفتاب‌نزده باعجله لباس پوشیدم و آمادة رفتن شدم. مادرم گریه کنان من را از زیر قرآن رد کرد و کاسۀ آبی پشت سرم به زمین پاشید. با یک ساک بزرگ از وسایل شخصی راه افتادم. پس از ساعتی پیادهروی به بسیج رسیدم. کمکم نیروهای اعزامی آمدند و حدود چهل نفر شدیم. من از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم. پیرمرد مسنّی با صورت نورانی، لبخند بر لب آمد و با بچّه ها احوالپرسی و خوش‌وبش کرد. رفتارش خیلی به دلم نشست. یک نفر گفت که ایشان حاج علیمحمّد ضیایی، فرمانده گروهان «جانبازان راه الله» از تیپ قمر بنی هاشم (ع) است. ما را با مینی‌بوس به پادگان پانزده خرداد اصفهان (مقر سپاه صاحب الزّمان فعلی) بردند. از آنجا هم با اتوبوس راهی اهواز شدیم. اوّلین‌بار بود که به اهواز میرفتم. هوای گرم خردادماه اهواز، ما را غافلگیر کرد. محل استقرار تیپ قمر، ساختمان انرژی اتمی بود. به آنجا رسیدیم. بهرام باروتی (محمّدیفر)، علی قربانی و سیّد عبدالله سجّادی به استقبالم آمدند. دوستان عزیز و هم‌کلاسی‌های خوبم که قبل از من اعزام شده بودند. در انتهای انرژی اتمی یک سوله متعلّق به تیپ قمر بود. ما را به آنجا بردند. در گروهان «جانبازان راه الله» سازمان‌دهی شدیم. دوستانم سیّد احمد سجاددوست، مسعود محمّدی و مرتضی صمدی هم در آن گروهان بودند. ادامه‌ دارد... @shohadamobareke کانال شهدای شهرستان مبارکه 👆 شهید و امور ایثارگران شهرستان مبارکه بسیج پیشکسوتان مبارکه ثبت خاطرات 🌷ارواح مطهر شهدا صلوات🌷