#من_میترا_نیستم 🎊
#قسمت_بیست_و_یکم
اتفاقاً وقتی مهرداد از جبهه به خانه آمد برای ما تعریف کرد که یک روز آنقدر گرسنگی به آنها فشار آورده بود که به یک تکه نان خشک هم راضی بودند ولی به جای نان خشک برای آنها لقمه گوشت کوبیده رسیده بود.
خودش و دوستانش تعجب کرده بودند که این چه نوع ساندویچی هست آنها با دل سیر لقمه ها را خورده بودند.
ما همان جا متوجه شدیم که لقمه های دست ساز خانم ها در مسجد پیروز تا سنگرهای شلمچه هم رفته و خدا دعای مینا را مستجاب کرده است.
من و مادرم با بچه ها به مسجد رفتیم شهرام بچه بود و نمی توانستم او را این طرف و آن طرف بکشم البته خودم هم اهل بیرون رفتن نبودم همیشه روز و شبم در خانه می گذشت و آنجا آرامش داشتم.
آخرهای مهر بود که مهران و مهرداد آمدن خانه و اصرار کردند که من و مادرم و دخترها از شهر برویم مینا و مهری مخالف بودند زینب هم تحمل دوری از آبادان را نداشت.
اصلا ما جایی را نداشتیم که برویم بچههایم چشم که باز کردند توی شهر خودمان بودند و حتی یک سفر هم نرفته بودند کجا باید میرفتیم.
هفت نفر بودیم کدام خانه پذیرای هفت نفر بود پسر ها اصرار میکردند و دخترها زیر بار نمی رفتند کم کم بحث و گفتگوی بچه ها بالا گرفت و بین آنها دعوا شد.
مهرداد هر چند روز یکبار از خرمشهر میآمد و وقتی میدید که ما هنوز در شهر هستیم عصبی می شد می خواست از دست ما خودش را بکشد حرص میخورد و فریاد میزد اگه بلایی سر شما بیاد من چیکار کنم.
بابای مهران میخواست ما را به خانه تنها خواهرش در ماهشهر یا به خانه فامیل های پدریاش در رامهرمز ببرد چند سال قبل از جنگ دختر عموی جعفر برای گذراندن دوره های تربیت معلم آبادان آمد و مدت زیادی پیش ما زندگی کرد من هم حسابی از پذیرایی کردم.
مادرم چند بار دعوتش کرد و ماهی صُبور و قلیه ماهی برایش درست کرد منزل عموی بابای مهران در رامهرمز بود و جعفر اصرار داشت ما را به آنجا ببرد.
مهران و مهرداد اصرار می کردند و دختر ها مخالفت مهرداد به مادربزرگش گفت مادربزرگ اگر عراقی ها آمدند و به خونه ما رسیدن مثل خونه های خرمشهر با دخترا چی کار می کنی من قبل از مادرم جواب دادم توی باغچه یک گودال بکنید ما رو توی گودال خاک کنید.
من و مادرم مشغول یک به دو کردن با مهرداد بودیم که مهری و مینا از دست برادرها فرار کردند و به مسجد پیروز رفتند و آنجا پنهان شدند.
مهران مادرم را برداشت و دنبال دخترها رفت بابای مهران و پسرها مصمم شده بودند که ما را از آبادان ببرند مهری و مینا در شبستان مسجد قایم شده بودند مهران به زور آنها را از مسجد بیرون آورد و به خانه برگرداند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی از دوستم (خادم الشهدا♥️) فیلم عکس زیاد میفرسته تا از دلتنگی من کم شه اما کم نمیشه(:
گفتم شما هم تو این فیلم قشنگی ک فرستاده سهیم باشید اگر دلتون شکست دعام کنید(:
#ارسالی_از_دوست_صمیمی
#خادمین_شهدا
#خادمی
#دلتنگم
کانال شهدای گمنام 👇
@shohaday_gommnam
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
•ڪاڹاݪ شھداےگمناݦ•🇵🇸
ارسالی از دوستم (خادم الشهدا♥️) فیلم عکس زیاد میفرسته تا از دلتنگی من کم شه اما کم نمیشه(: گفتم شما
💚
اون رخت های ک پهن رو بند چیزی نیست
رو تختی ها و پرده های ک بچهای خادم زحمت کشیدن شستن
انداختن خشک بشه😅
#هعی💔
🍃🌸 #دعای_فرج 🌸🍃
#شهید_روحالله_سلطانی🌷
🌹بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیم 🌹
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین🍃
کانال شهدای گمنام 👇
@shohaday_gommnam
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
فضیلت نمازشب ✨
✍🏻امام رضا(علیه السلام) در مورد فضیلت #نمازشب فرمودند:
👈بر شما باد به #نمازشب
هیچ بنده مؤمنی در آخر شب بر نمی خیزد
و هشت ركعت نماز و دو ركعت نماز #شفع و یك ركعت #وتر را نمی گذارد و هفتاد مرتبه در دعای دست خود #استغفار نمی كند..
مگر این كه خدایش
√او را از عذاب گور
√عذاب دوزخ پناه می دهد
√ عمرش را می افزاید
√ روزیش را فراخ می دارد
سپس فرمود همانا خانه هایی كه در آن #نمازشب خوانده می شود،
پرتو آن برای مردم آسمانها همچون پرتو ستارگان برای اهل زمین است و می درخشد.
کانال شهدای گمنام 👇
@shohaday_gommnam
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
اعمال قبل از خواب :)
شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃
کانال شهدای گمنام 👇
@shohaday_gommnam
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
سلام امام زمانم
السّلام علیکَ بِجوامعِ السَّلام ...
تمام سلامها و تمام تحیّتها نثار تو باد ، ای مولایی که حقیقت سلام هستی و روز آمدنت ، زمین لبریز خواهد شد از سلام و سلامتی ...
خوشا صبحی که خیرش تو باشی
ردیـف نـاب شعــرش تو باشی
خوشا روزی که تا وقـت غروبش
دعـای خوب و ذکرش تو باشی ...
اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ
#او_منتظر_است
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم
#سلام_بر_شهدا🌷✋🏻
#شب_جمعه_یاد_شهدا
#اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
گفتند شهید گمنامه ،
پلاک هم نداشت، اصلا هیچ نشونه ای نداشت ؛
امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه …
نوشته بود : “اگر برای خداست ، بگذار گمنام بمانم”
کانال شهدای گمنام 👇
@shohaday_gommnam
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
🦋مروری بر #وصیتنامه_سردارسلیمانی
5⃣2⃣#قسمتبیستوپنجم
🌷🌷🌷
#رهبرمعظمانقلاب :
" #شهید_سلیمانی از طرف دیگر به قهرمان امت اسلامی نیز تبدیل شد زیرا تلاشها، روحیات و شهادت آن عزیز، «اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام» است و در هر نقطه جهان اسلام که بنای مقاومت در مقابل استکبار وجود داشته باشد، اسم رمزشان #شهید_سلیمانی است ."
#حاج_قاسم #جان_فدا
#لبیک_یا_خامنه_ای
#اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
AUD-20220918-WA0010.mp3
3.6M
#نماز_سکوی_پرواز25
🎧 #استادشجاعی
آنچه خواهید شنید؛👇
❣با خدا حرف بزن!
این تنها هم کلامی آرامش دهنده است،
که تو رو غرق نور میکنه!
💓تو و خدا...دونفری!
حرفاتو بگو...خدا میشنوه
#اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
┅✧❁☀️❁✧┅
#نماز_سکوی_پرواز24👇🏻
https://eitaa.com/shohaday_gommnam/17513
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#روایتگری
🎙#شهید_سیدمرتضی_آوینی
💎 راه حق محفوظ در بلایا و دشواریهاست
واگر نه اینچنین ، بود #کربلا را کربلا نام نمی نهادند.
#شب_جمعه_بایادشهدا
#اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیام مادر مدافع وطن و امنیت
🌹#شهید_سیدروحالله_عجمیان
به ملت وطن پرست و انقلابی ایران عزیز
✨#راهپیمایی
🇮🇷#بیستودومبهمن
🎉#سالروزولادت
#اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
📗#نهجالبلاغه
✴️ آگاه باشید! ای بندگان خدا!
پرهیزکاران از دنیای زودگذر به سلامت
گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند.
📚نهجالبلاغه نامه ۲۷ (بند۲)
#اللهمعجللولیکالفرج
@shohaday_gommnam
#من_میترا_نیستم 🎊
#قسمت_بیست_و_دوم
من تسلیم جعفر و پسرها شدم و با دخترها حرف زدم که راضی به رفتن شوند اما دختر ها مرتب گریه میکردند و مخالف بودند.
مینا عصبانی تر از بقیه بود شروع کرد به داد زدن و گفت من از شهرم فرار نمی کنم می خوام بمونم و مثل پسرا مثل برادرام از شهرم دفاع کنم.
مهرداد از دست دخترا عصبانی بود و غصه ناموسش را داشت و از اینکه دخترها به دست عراقیها بیفتند وحشت داشت وقتی دید همه را می تواند مجاب کند غیر از مینا عصبانی شد و به خواهرش لگد زد.
با عصبانیت آنچنان ضربهای به مینا زد که یک طرف صورتش کبود شد من و مادرم و بقیه جیغ میزدیم و سعی میکردیم جلوی مهرداد را بگیریم.
مهرداد فریاد میزد میگفت امروز باید از شهر برید من نمیزارم شما دست عراقی ها بیفتید اگه نرید همینجا خودم رو میکشم شما هم تا هر وقت خواستید بمونید تا عراقی ها اسیرتون کنن.
روز خیلی بدی بود حمله دشمن از یک طرف دعوای خواهر و برادری و ترک خانه و شهر مان هم یک طرف.
در همه گسالهای زندگیام هیچ وقت بین بچه هایم دعوا و ناراحتی نشده بود تا جایی که یادم میآمد پسرها و دخترهایم همه کس هم بودند و به هم احترام می گذاشتند.
اما آن روز پسرها یک طرف فریاد میزدند و دخترها یک طرف تکتک بچهها به آبادان وابسته بودند.
دخترها حاضر نبودند خانه فامیلی بروند که تا آن روز یک بار هم به آنجا نرفته بودند تنها عمه بچهها شوهرش عرب بود و آشپز شرکت نفت بود.
او در ماهشهر زندگی می کرد خودش هشت تا بچه داشت خانه آنها برای خودشان هم کوچک بود ما هیچ وقت مزاحم او نشده بودیم.
خانه فامیل های بابای مهران در رامهرمز نرفته بودیم حالا با وضع جنگ زدگی و بی خانمانی میخواستیم به جایی برویم که در روزگار عزت سربلندی نرفته بودیم.
خیلی درد داشت مخصوصا برای من که همیشه با همه چیز ساخته بودم و عزتم را با هیچ چیز عوض نکرده بودم
#من_میترا_نیستم 🎊
#قسمت_بیست_و_سوم
با دل خون و چشم گریان چند دست لباس برداشتیم و راهی غربت شدیم به این امید بودیم که جنگ در چند روز یا چند ماه آینده تمام میشود و به خانه خودمان برمیگردیم.
فقط مینا و مهری حاضر نشدند که لباس جمع کنند تا لحظه آخر کتاب مفاتیح در دستشان بود و دعا می خواندند و از خدا می خواستند که اتفاقی بیفتد معجزهای بشود که ما از آبادان نرویم.
زینب هم ناراحت بود اما حرفی نمی زد چون کوچکترین دختر بود به خودش اجازه نمیداد با من، باباش یا برادرهایش مخالفت کند سنش کم بود و می دانست که کسی به او اجازه ماندن نمیدهد.
بابای مهران مارا سوار کامیون دو کابینه کرد همه ما توی اتاق کامیون نشستیم و به سمت پل ایستگاه ۱۲ رفتیم پل را بسته بودند و اجازه رد شدن نمیدادند.
اجباراً به زیارتگاه سید عباس در ایستگاه ۱۲ رفتیم دخترها آنجا حسابی گریه کردند و به سید عباس متوسل شدند که راه بسته بماند.
تعداد زیادی از مردم در زیارتگاه و خیابانهای اطراف منتظر بودند که پل ایستگاه ۱۲ یا ایستگاه هفت باز شود.
چند ساعت معطل شدیم تا پل ایستگاه هفت باز شد و ما توانستیم از آن مسیر از شهر خارج شویم روز خارج شدن از آبادان برای همه ما روز سختی بود اشک ما قطع نمیشد صدای هق هق دخترها توی کامیون پیچیده بود.
با کامیون به ماهشهر رفتیم خانه عمه بچه ها در منطقه شرکتی ماهشهر بود خانواده پرجمعیتی بودند و جایی برای ما در خانه آنها نبود فقط یک شب مهمان شان بودیم و روز بعد به رامهرمز رفتیم خانه پسر عموی بابای مهران.
مینا و مهری از روز خارج شدن مان از آبادان اعتصاب غذا کرده بودند و چیزی نمی خوردند البته شهرام یواشکی به آنها نان و بیسکویت میداد.
یک هفته در خانه پسر عموی جعفر ماندیم آنها مقید به حجاب و رعایت مسائل شرعی نبودند پسر بزرگ هم داشتند دخترها خیلی معذب بودند هر کدام که میخواستند دستشویی بروند یا وضو بگیرند من همراهشان میرفتم.
آنها هر روز در خانه نوار میگذاشتند و بزن و برقص داشتند ما دیگر تحمل ماندن در آنجا را نداشتیم سالها قبل از دختر آنها در آبادان، ماه ها پذیرایی کردیم تا دوره تربیت معلم را تمام کرد.
اما آنها رفتار خوبی با ما نداشتند من و مادرم احساس میکردیم روی خار نشستهایم غذا که هیچ آب هم از گلویم پایین نمیرفت.
آبانماه بود و کم کم سر ما از راه رسید دخترها لباس کافی نداشتند به بازار رفتم و برای آنها لباس خریدم
روزهای سختی بود آدم یک عمر حتی یک روز هم خانه کسی نبوده و مزاحم کسی نشود ولی جنگ بلایی سرش بیاورد که با ۵ تا بچه در خانه فامیل آواره شود و احترامش از بین بره.
🍃🌸 #دعای_فرج 🌸🍃
#شهید_روحالله_سلطانی🌷
🌹بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیم 🌹
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین🍃
کانال شهدای گمنام 👇
@shohaday_gommnam
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
🥀 بسم رب الفاطمه علیه السلام🥀
🌺 فردا روز جمعه است برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا.
🎁هدیه به امام ره و شهدا تعجیل در ظهور امام زمان عج و سلامتی رهبر عزیزمون و هدیه به تمامی شهدا و شهدای گمنام حاجت روایی عزیزان و هدیه به تمامی اموات عالم و پدران و مادران شهدا و اموات گروه
و هدیه به روح پدر بزرگوارم
و به نیت ازدواج جوانان و فرزند دار شدن پدر و مادر ها
و سالگرد شهادت شهیدانی که در این ماه به شهادت رسیدند.
🌷امروز سالروز شهادت
🕊شهید مدافع حرم عباس کردانی
🕊شهید مدافع حرم مجید محمدی
🕊شهید مدافع حرم صالح صالحی
🕊شهید مدافع حرم علی محمد قربانی
🕊شهید مدافع حرم عبدالحسین سعادت خواه
🕊سالروز شهادت شهید مدافع حرم "ابوذر داوودی "
🕊شهید مدافع حرم فریدون احمدی
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
⚫️سالروز ارتحال حضرت زینب کبری سلام الله
🕊شهید مدافع حرم محمدرضا حسینی مقدم
🕊شهید مدافع حرم علی جوکار
🕊شهید مدافع حرم ستار اورنگ
🕊شهید مدافع حرم عسگر زمانی
🕊شهید مدافع حرم سجاد دهقان
🕊شهید مدافع حرم سجاد حبیبی
🕊شهید مدافع حرم محمد مسرور
🕊شهید مدافع حرم سعید سامانلو
🕊شهید مدافع حرم محمود هاشمی
🕊شهید مدافع حرم عبدالصالح زارع
🕊شهید مدافع حرم هدایت الله غلامی
🕊شهید مدافع حرم محمد کاظم توفیقی
🕊شهید مدافع حرم سید فخرالدین تقوی نژاد
شهید ابراهیم هادی
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
ختم قرآن برگزار میشود.
🌺🌺🌺🌺🌺
مهلت قرائت تا جمعه هفته آینده.
🌺🌺🌺🌺🌺
جزء ۱.✅
جزء ۲✅
جزء ۳.✅
جزء ۴.✅
جزء ۵.✅
جزء ۶.✅
جزء ۷.✅
جزء ۸.✅
جزء ۹✅
جزء ۱0✅
جزء 11✅
جزء ۱۲.✅
جزء ۱3.✅
جزء ۱۴✅
جزء ۱۵.✅
جزء ۱۶✅
جزء ۱۷.✅
جزء ۱8✅
جزء ۱۹.✅
جزء ۲۰.✅
جزء ۲۱.✅
جزء ۲۲✅
جزء ۲۳✅
جزء 24
جزء ۲۵.
جزء 26✅
جزء ۲۷✅
جزء 28 ✅
جزء ۲۹.✅
جز ۳۰.✅
لطفا جزء مورد نظر را اعلام بفرمایید.
@rogaye_khaton315
اجر همه شما بزرگواران با حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
هدایت شده از مسابقه کانال پرسمان احکام شرعی
😍شماهم برنده تابلو فرش حرم امام رضا(ع) و حرز کبیر امام جواد(ع) روی پوست آهو هستید😍
😊بدون قرعه کشی😊
😍تابلو فرش حرم حضرت عباس(ع)
باقرعه کشی
😍تعداد زیادی شارژ تلفن همراه
🖍ابتدا روی لینک بزنید و در مسابقه شرکت کنید. ضرر نمی کنید😉
👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/823197997Cf5c11cf017
#کدشما4030