eitaa logo
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
4هزار ویدیو
67 فایل
کپی مطالب≡صلوات به نیت ظهور امام زمان ارتباط با ما↯ @Shahidgomnam_s کانال دوم↯ @BeainolHarameain ڪانـاݪ‌روضـہ‌امـون↯ @madahenab ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/16670756367677
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ حل مشکلات مادی با توسل به جواد الائمه 🔹 برای امور مادی از محضر حضرت آیت الله سید عبدالکریم کشمیری رحمه الله علیه راهنمایی می‌خواستند، آن بزرگوار می فرمود: 🔹 بخوانید و ثواب آن را به علیه السلام هدیه کنید، حاجت شما را خواهند داد. 🔹 گاه می فرمودند: برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم علیه السلام مجرّب می دانستند. 📚 روح و ریحان؛ صفحه ۹۳ @shohaday_gommnam
❤️قصه دلبری ❤️۹ منبر کاملی رفت مثل آخوندها، از دانشگاه و مسائل جامعه گرفته تا اهداف زندگی اش.از خواستگاریهایش گفت و اینکه کجاها رفته و هرکدام را چه کسی معرفی کرده،حتی چیزهایی که به آن ها گفته بود.گفتم:(من نیازی نمیبینم اینارو بشنوم.)میگفت:اتفاقا باید بدونین تا بتونین خوب تصمیم بگیرین.گفت:از وقتی شما به دلم نشستین،به خاطر اصرار خانواده و بقیه خواستگاریا رو صوری میرفتم .می رفتم تا بهونه ای پیدا کنم یا بهونه ای بدم دست طرف،می‌خندید که (چون اکثر دخترا از ریش بلند خوششون نمیاد، این شکلی میرفتم.اگه کسی هم پیدا می‌شد که خوشش میومد و می‌پرسید که آیا ریشاتون رو درست و مرتب میکنین ،میگفتم نه من همین ریختی میچرخم. یادم می‌آید از قبل به مادرم گفته بودم که من پذیرایی نمیکنم.مادرم در زد و چای و میوه آورد و گفت:حرفتون که تموم شد،کارتون دارم.از بس دل شوره داشتم،دست و دلم به هیچ چیز نمی‌رفت. یک ریز حرف می‌زد و لابه لایش میوه پوست می‌کند و می‌خورد.گاهی با خنده به من تعارف میکرد:خونه خودتونه،بفرمایین. زیاد سوال می‌پرسید.بعضی هایش سخت بود،بعضی هم خنده دار.خاطرم هست که پرسید:(نظر شما درباره حضرت آقا چیه؟) گفتم:ایشون رو قبول دارم و هرچی بگن اطاعت میکنم.گیر داد که (چقدر قبولشون دارید؟)در آن لحظه مضطرب بودم و چیزی به ذهنم نمیرسید،گفتم؛((خیلی )).خودم را راحت کردم که نمی‌توانم بگویم چقدر.زیرکی به خرج داد و گفت:اگه آقا بگن من رو بکشید، میکشید؟؟بی معطلی گفتم:(اگه آقا بگن،بله ).نتوانست جلوی خنده اش را بگیرد. او که انگار از اول بله را شنیده ،شروع کرد درباره آینده شغلی اش حرف زد.گفت دوست دارد برود تشکیلات سپاه،فقط هم سپاه قدس.روی گزینه های بعدی فکر کرده بود،طلبگی یا معلمی.هنوز دانشجو بود.خندید و گفت که از دار دنیا فقط یک موتور تریل دارد که آن هم پلیس از رفیقش گرفته و فعلا توقیف شده است. پررو پررو گفت:اسم بچه هامونم انتخاب کردم:امیرحسین ،امیرعباس،زینب و زهرا).انگار کتری آب‌جوش ریختند روی سرم.هنوز نه به باره نه به دار! یکی یکی در جیب های کتش دست می‌کرد.یاد چراغ جادو افتادم.هرچه بیرون می‌آورد، تمامی نداشت.با همان هدیه ها جادویم کرد:تکه ای از کفن شهید گمنام که خودش تفحص کرده بود،پلاک شهید، مهر و تسبیح تربت با کلی خرت و پرت هایی که از لبنان و سوریه خریده بود.
❤️قصّه دلبری❤️۱۰ مطمئن شده بود که جوابم مثبت است. تیر خلاص را زد.صدایش را پایین تر آورد و گفت:(دو تا نامه نوشتم براتون:یکی تو حرم امام رضا ع یکی هم کنار شهدای گمنام بهشت زهرا )برگه ها را گذاشت جلوی رویم[[نامه ها در صفحات جلوتر هست]].کاغذ کوچکی هم گذاشت روی آن ها.درشت نوشته بود.از همان جا خواندم،زبانم قفل شد:❤️ تو مرجانی،تو در جانی،تو مروارید غلتانی اگر قلبم صدف باشد میان آن تو پنهانی❤️ انگار در این عالم نبود،سر خوش!مادر و خاله ام آمدند و به او گفتند:هیچ کاری توی خونه بلد نیست،اصلا دور گاز پیداش نمیشه.به پوست تخمه جابجا نمیکنه!خیلی نازنازیه. خندید و گفت:من فکر کردم چه مسئله مهمی میخواین بگین!اینا که مهم نیست! حرفی نمانده بود.سه چهار ساعتی صحبت هایمان طول کشید.گیر داد که اول شما از اتاق بروید بیرون.پایم خواب رفته بود و نمی‌توانستم از جایم تکان بخورم. از بس به نقطه ای خیره مانده بودم،گردنم گرفته بود و صاف نمیشد.التماس میکردم:(شما بفرمایین،من بعد از شما میام) ول کن نبود،مرغش یک پا داشت.حرصم درآمده بود که چرا این قدر یک دندگی می‌کند.خجالت میکشیدم بگویم چرا بلند نمی‌شوم.دیدم بیرون برو نیست،دل به دریا زدم و گفتم:(پام خواب رفته)از سرِ لغزپرانی گفت:(فکر میکردم عیبی دارین و قراره سر من کلاه بره.)دلش روشن بود که این ازدواج سر می‌گیرد. نزدیک در به من گفت:(رفتم کربلا زیر قبه به امام حسین ع گفتم؛ برام پدرم کنید،فکر کنید منم علی اکبرتون!هر کاری قرار بود برای ازدواج پسرتون انجام بدید،برای من بکنید.😍 دلم را برد،به همین سادگی.پدرم گیج شده بود که به چیز این آدم دل خوش کرده ام.نه پولی،نه کاری،نه مدرکی،هیچ.تازه باید بعد از ازدواج میرفتم تهران.پدرم بااین موضوع کنار نمی‌آمد.برای من هم دوری از خانواده ام خیلی سخت بود.زیاد می‌پرسید:(تو همه اینا رو میدونی و قبول میکنی؟) پروژه تحقیق پدرم کلید خورد.بهش زنگ زد:(سه نفر رو معرفی کن تا اگه سوالی داشتم،از اونا بپرسم. )شماره و نشانی دو نفر روحانی و یکی از رفقای دانشگاهش را داده بود .وقتی پدرم با آن ها صحبت کرد،کمی آرام و قرار گرفت.نه که خوشش نیامده باشد،برای آینده زندگی مان نگران بود.برای دختر نازک نارنجی اش.حتی دفعه اول که او را دید،گفت؛(این چقدر مظلومه).باز یاد حرف بچه ها افتادم.محمد حسینی که امروز میدیدم،اصلا شبیه آن برداشت هایم نبود.برای من هم همان شده بود که همه می‌گفتند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ۶۹-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ مَثَّلَتْهُ فِيَّ نَفْسِي اسْتِقْلَالًا لَهُ وَ صَوَّرَتْ لِي اسْتِصْغَارَهُ وَ هَوَّنَتْ عَلَيَّ الِاسْتِخْفَافَ بِهِ حَتَّى أَوْرَطَتْنِي فِيهِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ. بند ۶۹ : بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که با کوچک شمردن آن در نفسم آن را تصوّر کردم، پس حقیر شمردن آن را برایم مجسّم نمود، و خفیف شمردن را بر من آسان کرد تا آن که مرا در ورطه ی آن فرو برد، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! @shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 هرڪس دلش به زلف کسے میخورد گِره ما هم اسیر موے جواد الائمه ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی.... 💠 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 💠(عج)💠 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ @shohaday_gommnam
عشاق الحسین محب الحسین.نریمانی.mp3
4.89M
کنج حجره بی کس و تنها 🎙کربلایی سیدرضا نریمانی کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃 کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللّٰھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه۵۴ شرکت در ختم قرآن برای فرج @shohaday_gommnam
سلام امام زمانم اللّهُمَّ إنّا نَشْکو إلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنا وَ کثْرَةَ عَدُوِّنا وَ قِلَّةَ عَدَدِنا وَ شِدّةَ الْفِتَنِ بِنا وَ تَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا ... طلوع کن ای آفتاب عالم تاب ای نوربخش روزهای تاریک زمین ای آرام دل های بی‌قرار ای امام مهربان طلوع کن و رخ بنما تا این روزهای سخت اندکی روی آرامش ببینیم و قرار گیرد زمین و زمان ... اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ کانال شهید علی آقا عبداللهی 👇 @shahidaghaabdoullahi ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام جواد علیه السلام تسلیت باد. ________ ممنونم از عطای جگرگوشه ی رضا علیه السلام😭 ای جان من فدای جگرگوشه ی رضا علیه السلام😭
‌ خوشبخت شد آن‌کس که گرفتار جواد است عاشق شدن ما سر اجبار جواد است عمریست گداییم ولی غصه نداریم سقف سرمان سایه‌ء دیوار جواد است... کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═