✍️ #روایت_خادمی (3)
⬅️ بازه سوم خادمی شهدای هویزه
5️⃣ قسمت پنجم
🔸 این را خیلی شنیدهام که کار کردن در شرایطی که همه چیز مهیا باشد هنر نیست. پول باشد، امکانات باشد، مسئولین همکاری بکنند تا ما کاری را انجام بدهیم! خسته نباشید! این را که همه میتوانند. هنر این است که بدون پول و امکانات و با سنگ اندازی دیگران بتوانی کاری را به سرانجام برسانی...
🔸 این را هم به وضوح در شهید #علم_الهدی میبینم. علم الهدایی که در زمان فرماندهی بنیصدر که مخالف اصلی و صد در صد حضور نیروهای مردمی در جنگ بود عده ای جوان را دور هم جمع کرد برای دفاع از کشور. علم الهدایی که برای دریافت اسلحه برای نیروهایش به هر دری زد عاقبت هم فقط توانست چند آرپی چی و اسلحه جور کند که به خیلی از نیروها نرسید. علم الهدایی که به گفتهی حضرت آقا در روز عملیات نصر برای جابجایی نیروها و مهمات و ادوات فقط یک وانت درب و داغان داشت. آذوقهها و مهمات در کولهی بچهها بود که وزن هر کوله نزدیک ۳۰ کیلو بود.
🔸 این هنرمندی است. ما هم در هویزه مجبور بودیم هنرمند باشیم. چون نه پول داشتیم نه امکانات...روز اول که آمدیم وضع مقتل الشهدا خیلی تعریفی نبود. بچهها زحمت کشیده بودند، اما خیلی جای کار داشت. هرکار میخواستیم بکنیم میدیدیم که یا توانش نیست یا زمانش یا پول و امکاناتش. آخر سر فقط به این رسیدیم که با همان خاکهای مقتل کمی وضع را قابل تحملتر و بهتر کنیم.
- با چه زمین را بکنیم؟
- با بیل- بیل که نداریم!
🔸 از این طرف به آن طرف از این مسئول به آن مسئول بالاخره با هر زحمتی بود دو تا بیل پیدا کردیم البته که یکیشان دسته اش شکسته بود و دیگری بیلش...
- با چه خاکها را جابجا کنیم؟
- معلوم است با فرغون!
- فرغون نداریم که!
🔸 بعد از کلی دوندگی در گوشهای از مزار یک فرغون پیدا کردیم. با هزار ذوق و شوق رفتیم سراغش که دیدیم تایر ندارد!
- حالا با چه خاک را جابجا کنیم؟
- نمیشود که... رهایش کنیم...
- اگر لازم باشد با دست جابجا می کنیم!
- جعبه مهمات!!!
ایدهی خوبی بود؛ گرچه که زمان زیادی میگرفت، اما کار انجام می شد. بخشی از کار را با جابه جایی خاک و درست کردن خاک نرم انجام دادیم، اما بخش دیگر را واقعا حتی با این حالت هم نمی شد درست کرد.
🔸 نیاز به گونی خاک داشتیم.
- گونی می خواهیم!
- نداریم...
- پیدا می کنیم!
طبق برآوردمان ۱۰۰ عدد گونی خاک میخواستیم. با هر ضرب و زور پنجاه تایش را جور کردیم. حالا باید گونی ها را پر میکردیم. خدا را شکر وسیلهی جدید نمیخواستیم. اما مرحلهی بعدی نیاز به سوزن و نخ شیرینی داشتیم، برای دوختن گونی ها.به مسئول انبار زنگ زدم که ببینم در انبار چه دارد؟ مقداری سیم مفتول و یک عالم چسب نواری از سال های گذشته که دیگر تقریبا قدرت چسبناکیاش را از دست داده بود. چسبها را نخ کردیم و مفتولها را سوزن...
🔸 بالاخره بعد از نزدیک به 10 ساعت کار تمام شد. شاید در ظاهر خیلی کار عجیب غریبی نکردیم، اما یاد گرفتیم که کار، بن بست ندارد. وقتی کاری باید انجام بشود یعنی باید انجام بشود حتی بدون پول و امکانات. حتی در حداقلیترین حالت اما باید انجام بشود. بن بست نداریم!
🔸 این را هم در گوشی بگویم. خیلی هم کار خاصی نکردیم فقط کمی خاک بازی کردیم. البته که خاک بازی در مقتل شهدا هم حس و حال خودش را دارد...
🔺 ادامه دارد...
#خادمی_و_عاشقی
#راهیان_نور_1401
#ما_متحدیم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری | #هویزه
🌱 با این ستارهها، راه را میشود پیدا کرد...
#راهیان_نور_1401
#ما_متحدیم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
📸 #گزارش_تصویری | #کودکانه
🔹 اجرای اولین تئاتر تعاملی #مدرسه_هویزه با حضور کودکان زائر
#اخبار_هویزه
#راهیان_نور_1401
#ما_متحدیم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh