eitaa logo
شهدای هویزه
4.3هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
693 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 | 🔺 گروه دوم از دانشجویان دانشگاه‌های افسری آجا با حضور در یادمان شهدای هویزه در کلاس های آموزشی شرکت کردند و سپس با حضور بر مزار شهدای مظلوم هویزه ضمن برگزاری مراسم مداحی و سینه زنی، یاد و خاطره شهیدان را گرامی داشتند. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
| 🔺 خوشا به سعادت تان... ⬅️ متن دستخط سرتیپ ستاد «ناصر آراسته» جانشین گروه مشاورین فرمانده معظم کل قوا و رئیس هیأت معارف جنگ شهید سپهبد صیاد شیرازی در دفتر یادبود زیارتگاه شهدای هویزه ✍️ شهدای معزز هویزه، سلام علیکم بماصبرتم فنعم عقبی الدار خوشا به سعادت تان که بنا به فرمایش حضرت امام (ره) در قهقهه مستانه تان عندربهم یرزقونید. تاریخ سراسر حماسه دفاع مقدس هیچ گاه شهادت های مظلومانه و خونبار شما را فراموش نمی کند. عزت، شرف، شکوه و مجد جمهوری اسلامی مرهون فداکاری مخلصانه شماست. شفاعت خودمان را در محضر و بارگاه الهی از شما مقربان درگاه الهی مسئلت داریم. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🌧 به طراوتِ تکرارِ ، هستی تان همیشه سبز... 🌱🌱 ⬅️ حال و هوای بارانی امروز بهشت شهدای هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانشجوی شهید جمع ▫️ تولد: 1/ 1/ 1337 ▫️ نام پدر: علی اکبر ▫️ تحصیلات: دانشجوی کاردانی رشته برق انستیتو برق کرمانشاه ▫️ شهرستان: مشهد مقدس ▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف پنجم- قبر دوم 🔹 روایت عاشقی: ساعت 3 بعد از ظهر بود که فهمیدیم تنهای تنها هستیم. دیگر از کمک خبری نبود. پیاده های بعثی از سمت راست مان جلو می آمدند. از سمت چپ هم تانک هایشان داشتند دورمان می زدند. بچه ها به هیچ قیمتی عقب نمی آمدند. با کلی جر و بحث قرار شد در حال مقاومت، عقب نشینی کنیم. وضعیت بدی بود. خودمان را رساندیم به یک کُپّه خاک. بی فایده بود. چند تا عراقی آمدند بالای سرمان. دیگر کارمان تمام بود چشمم را بستم که اسماعیل بستشان به رگبار. چند تا شان افتادند. بقیه هم در رفتند. اسماعیل آن قدر دنبال شان کرد که تیر خورد و افتاد. خودم را رساندم بالای سرش. مردانه جانمان را نجات داده بود. نمی توانستم رهایش کنم. خون از گلویش می جوشید. کولش کردم و بی اعتنا به گلوله هایی که چپ و راست مان را سوراخ سوراخ می کرد، راه افتادم سسمت خاکریز. گذاشتمش زمین. لب هایش خشک شده بود. سرش به پهلو خم بود و دست هایش هر کدام به طرفی افتاده بود. آرامشی عجیب بر چهره اش حاکم بود. گلوله به گلویش خورده بود. یاد سحرهایی افتادم که با همین حنجره و گلو قرآن می خواند. خون یک طرف صورتش را پوشانده بود. شهادتین را که به سختی گفت، شهد شهادت را نوشید. اسماعیل، قربانی شد. 👤 راوی: نصرت الله محمودزاده (همرزم شهید) 📕 منبع: کتاب # آیه-های_سرخ_هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔹 در حاشیه حضور دو روزه دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در جوار شهدای هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh