📒 #معرفی_کتاب | #حماسهخوان_خمینی
⬅️ این کتاب که با خاطره اولین حماسهخوانی حاج صادق آهنگران در جماران شروع و با رحلت حضرت امامخمینی (ره) به پایان میرسد، در نوزده فصل تدوین شده و دو فصل پایانی کتاب با عنوان در «رثای یاران» و «از چشم یاران» شامل یادداشتهای حاج صادق آهنگران در مورد دوستان و همرزمان و فصل بعدی یادداشتهای دوستان و شخصیتها در مورد ایشان است.
🔺 در بخشی از کتاب میخوانیم:
🔹 «برای نوحهخوانی لحظهشماری میکردم. چند لحظه بعد، باز حسین [علم الهدی] روی شانهام زد و گفت: «آماده که هستی؟» با خنده گفتم: «از اهواز که حرکت کردیم، من آماده هستم.» و برای این لحظه، خدا را شکر میکردم.
🔹 اصلاً باورم نمیشد من، صادق آهنگران، روزی بدون احمد و علیرضا و مجید و سایر شهدا، در تهران، جماران، خدمت امام نوحهخوانی کنم و از آنها نام ببرم. لحظات برایم بهسختی میگذشت، ولی چارهای نبود و این تقدیر الهی بود.
🔹 ده دقیقه بعد در حالی که جمعیت به امید دیدار امام ساکت و آرام نشسته بودند، حسین [علم الهدی] به سراغم آمد و گفت: «سریع برو جلو و نوحهات را بخوان»
🔹 سعی کردم آرام باشم و با اعتمادبهنفس نوحهام را بخوانم. شوخی نبود در قلب ایران و در محضر مرد قدرتمندی همچون امام باید نوحه میخواندم.
🔹 آقای محمدعلی انصاری که فاصلۀ زیادی با من نداشت، اشاره کرد و صدا زد: «برادر بفرمایید شروع کنید.»
🔹 پاهایم بهسختی توان راه رفتن چند قدم باقیمانده تا پای میکروفن را پیدا کرد. تمام جمعیت چشم شده بودند و مرا نگاه میکردند. ساعت ۴۵: ۹ بود که پشت میکروفن ایستادم و در حالی که چفیۀ دور گردنم را باز میکردم، آمادۀ خواندن شدم. صدایی از بین جمعیت بلند شد: «برای سلامتی امام خمینی و شادی روح شهدا بهخصوص شهدای خوزستان بلند صلوات بفرست.» صدای صلوات بلند شد و من در حالی که نفسم را بهراحتی بیرون دادم، سربند نوحهام را خواندم:
ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود
لاله های سرخ پرپرگشتۀ ایران درود...
#در_راه_فتح_قله_ایم
#حاج_صادق
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh