eitaa logo
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند🌹🌷
346 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
اطلاعات و اخبار روز و خاطرات و تصاویر شهدا و مناسبت ها و نکات اخلاقی و تربیتی و حکایات آموزنده .... 🍃اَلَـیسَ الـلّـهُ بِـکَـافٍ عَـبـدَه🍃 آیا خدا برای بنده اش کافی نیست🌿 ارتباط با ادمین 👇 @asum14_17 https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
مشاهده در ایتا
دانلود
فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت هشتم یک روز بعدازظهر مریم با یک جعبه شیرینی به دیدنم آمد و خبر باردار شدنش را به من داد. خوش‌حال شدم. چراغ خانه‌اش بالاخره روشن شد و به آرزویش رسید. یک ساعت مرا بغل کرده بود و گریه می‌کرد. کلی گفتیم و خندیدم. قرار گذاشتیم پسرانمان برادر هم باشند. مریم گفت حتما اسم پسرش را حسین می‌گذارد که مثل دوقلوها جفت باشند. مریم رفت و من مثل خانه‌خراب‌ها افتادم گوشه‌ای و زار زدم، که حالا من با این بچه‌ای که قرار بود مریم بزرگ کند چه کنم؟! شرایط زندگی برایمان خیلی سخت بود. با رجب تصمیم گرفتیم تا قبل از اینکه بچه‌ی در شکمم جان بگیرد سقطش کنیم. می‌رفتم بالای نردبان و می‌پریدم پایین. هر وسیله‌ی سنگینی را می‌دیدم بلند می‌کردم و چند متری راه می‌رفتم. کلی دارو و گیاه خطرناک خوردم. هر راهی که جلوی پایم می‌گذاشتند انجام می‌دادم که از دست این میهمان ناخوانده خلاص شوم. دلم به این کار رضا نبود؛ اما چاره‌ای نداشتم. وقتی خانه و زندگی‌ام را می‌دیدم، اخلاق تند شوهرم را می‌دیدم، کارم را توجیه می‌کردم؛ اما باز ته دلم آشوب بود. آن‌قدر به در و دیوار زدم برای سقط بچه که حالم بد شد و مرگ را به چشم دیدم. افتادم گوشه‌ی رختخواب. رنگ و رویم زرد شد. مادرم به دیدنم آمد. نمی‌دانم ماجرا را از کجا فهمیده بود؛ خیلی سرزنشم کرد. از دستم عصبانی بود. هرچه از بزرگی خدا و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) یادم رفته بود را دوباره به یادم آورد. به غلط کردن افتادم و دست به دامن امام رضا (علیه‌السلام) شدم. بچه‌ام را نذر او کردم. ترسیدم بلایی سرش آمده باشد. بعد از چند روز رفتم دکتر. خبر سلامتی حسین بی‌نوا را که شنیدم، نفس راحتی کشیدم و به خانه برگشتم. برایش لباس نوزادی دوختم و وسایل زایمانم را آماده کردم. به‌خاطر اشتباه بزرگی که نزدیک بود مرتکب شوم، مدام استغفار می‌کردم و شرمنده‌ی خدا بودم. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان و علی شاه آبادی🌷🌹🌷 📙 ننه علی کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
《سلام امروز یکشنبه ۱۴۰۲/۹/۵ روز خود را بعداز نام و یاد خدا با یاد شهید اسداله فخرایی آغاز می کنیم و ثواب کارهای خوب امروزمان را هدیه کنیم به روح این شهید والا مقام 》 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْس گُذَشْتَند و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَـن🥀 یک سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از والا مقام اسداله فخرایی 🌹🌷🌹 اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن شادی روحش صلوات صبحتون شهدایی و اجر شما با شهدا 📿 کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
◾️ السلام علیک یا بنت رسول الله ❇️ هدیه کتابخانه تسنیم به مناسبت ایام فاطمیه 🔆 دانلود ۲۲ کتاب رایگان درباره حضرت فاطمه (س) ۱. عبور از تاریکی 👈 دانلود ۲. شخصیت شناسی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر پایه کتاب و سنت 👈 دانلود ۳.شهادت مادرم زهرا افسانه نیست 👈 دانلود ۴. آموزه های تربیتی در زندگی حضرت فاطمه 👈 دانلود ۵. فاطمة الزهراء من المهد إلى اللحد 👈 دانلود ۶. فاطمه زهرا (س) از ولادت تا شهادت 👈 دانلود ۷. دانستنی های فاطمی 👈 دانلود ۸. زندگانی فاطمه زهرا سلام الله علیها 👈 دانلود ۹. فاطمه سلام الله علیها در آینه وحی 👈 دانلود ۱۰. دانشنامه شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) 👈 دانلود ۱۱. ترجمه بیت الأحزان شیخ عباس قمی 👈 دانلود ۱۲. متن و ترجمه خطبه فدکیه 👈 دانلود ۱۳. تجلی توحید در زندگانی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 👈 دانلود ۱۴. اسرار فضائل فاطمه سلام الله علیها 👈 دانلود ۱۵. الفریدة في لوعة الشهيدة 👈 دانلود ۱۶. حضرت محسن اولین شهید امامت 👈 دانلود ۱۷. الصحیح فی کشف بیت فاطمه س 👈 دانلود ۱۸. بنور فاطمة اهتديت 👈 دانلود ۱۹. با نور فاطمه هدایت شدم 👈 دانلود ۲۰. بندگی، راز آفرینش (شرح خطبه فدکیه)👈 دانلود ۲۱. کشتی پهلو گرفته 👈 دانلود ۲۲. هذه فاطمه 👈دانلود 📲 ثواب انتشار این لیست با شما ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
بسیج لشکر مخلص خداست . حضرت امام خمینی(ره ) سلام علیکم: رحمت و سلام پروردگار متعال بربسیجیان و همه مجاهدانی که پیروی از حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را در ورطه عمل،به شایستگی عمل بخشیدند. اینجانب ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان و با تبریک روز بسیج به ملت بزرگ و بسیجی منطقه برزاوند، آحاد رزمندگان و ایثارگران،مراتب سپاس و قدردانی را از تلاش ها و زحمات بسیجیان با،ایمان،اخلاص،ایثار وبصیرت را در سایه تدابیر و رهنمودهای رهبر معظم و دوراندیش انقلاب اسلامی ایران خواستارم. ارادتمند و نوکر شما برادربسیجی کریمی فرمانده بسیج منطقه برزاوند کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
ماسک زدن در اماکن عمومی الزامی شد 🔺 روند افزایشی بیماری‌های تنفسی مثل سرماخوردگی، آنفلوانزا و البته، سویه‌های جدید کرونا، باعث شده تا وزارت بهداشت از مردم بخواهد در اماکن عمومی و محیط‌های شلوغ و پر رفت و آمد، هموطنان از ماسک استفاده کنند. 🔺 مینو محرز، متخصص بیماری‌های عفونی: در حال حاضر و با توجه به اینکه واکسن‌های کرونا در مقابل سویه‌های جدید خیلی اثربخش نیستند، سازمان بهداشت جهانی استفاده از ماسک، شستن مرتب دست‌ها و فاصله گذاری فیزیکی را ضروری دانسته که با رعایت آنها، مانع از انتقال ویروس می‌شویم. کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
▪️مصیبتی است علی را که پیش چشمانش ▪️عدو امید دلش را به تازیانه گرفت ▪️چه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غم ▪️علی مراسم تدفین او شبانه گرفت به روایتی امشب شب شهادت دختر نبی خدا و همسر ولی خداست به همی مناسبت شهادت حضرت فاطمه (س) را خدمت شما دوستداران آن بانوی بزگوار تسلیت عرض می کنم .🖤🖤🖤🖤🖤🏴🏴🏴🏴 کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسال از کاربر👉 🎞️ مادرِ عالم 🕯️مادر دو بخش است: «ما» و «در» … و قصه یتیمی «ما» از کنار «در» شروع شد. ▪️ فرا رسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها بر همه مسلمانان تسلیت باد. کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
سلام امشب هم طبق قرار ساعت ۱۰ شبهای گذشته (🌹 قسمت نهم و دهم از فصل پنجم روایت و قصه ی ننه علی مادر دو شهید 🌷) برای عزیزانی که روایت را دنبال می کنید ارسال می شود.
فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت نهم بی‌بی خانم برای وجیه‌الله آستین بالا زد و دامادش کرد. جهیزیه عروس را آوردند در همان اتاق پشتی ما چیدند و همه برای عروسی رفتند شهرستان. من پا‌به‌ماه بودم و نمی‌توانستم مدت طولانی داخل ماشین بنشینم؛ همراه امیر و علی تهران ماندم. رجب بعد از یک هفته برگشت. شب رسید خانه. وقت زایمانم رسیده بود، رفت یکی از همسایه‌ها را خبر کرد و مرا رساندند بیمارستان. بچه‌ها تنها بودند، رجب ماند پیش آن‌ها. بعد از چند ساعت درد، نیمه‌های شب سه‌شنبه، پنجم اسفند سال 48 حسین به دنیا آمد. وقتی پرستار او را گذاشت در بغلم، تا چند دقیقه مثل دیوانه‌ها به چیزی که مقابلم بود نگاه می‌کردم. حسین کمی از کف دستم بزرگ‌تر بود! هیچ لباسی اندازه‌اش نمی‌شد. او را داخل تکه‌پارچه‌ای پیچیده بودند
فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت دهم فردا ظهرش مرخص شدم. ملاقاتی نداشتم و کسی هم دنبالم نیامده بود. من و یک زن دیگر که او هم همراه نداشت با همان لباس‌های بیمارستان سوار بر آمبولانس برگشتم خانه! ماشین راه افتاد و چند دقیقه بعد تصادف کردیم. حسین از دستم افتاد و قِل خورد رفت زیر صندلی! راننده آمبولانس فوری آمد حسین را برداشت و دست من داد. نمی‌دانستم بخندم یا گریه کنم. شکر خدا سالم بود. به خدا گفتم: «من این طفل معصوم رو چطور بزرگ کنم؟!» زائویی که کنارم نشسته بود، پرسید: «خانوم! بچه‌ت دختره؟! چرا هیچ حسی بهش نداری؟! چرا خوش‌حال نیستی؟ بچه زیاد داری؟» پر از درد و غصه بودم. چطور حسم را به بچه‌ای نشان می‌دادم که کسی دنبالش نیامده و مثل مادرش تنهاست؟! وقتی رسیدیم، مادرم داشت داخل حیاط راه می‌رفت و غر می‌زد: «خدایا! دیدی یه گُل داشتم با دست خودم کردمش تو گِل! شوهرش ول کرده رفته سر کار. معلوم نیست بچه‌م آواره‌ی کدوم بیمارستان شده! کاش می‌مردم و...» خجالت کشیدم مرا با آن حال ببیند. حواسش که پرت بچه‌ها شد، بی‌سروصدا رفتم داخل اتاق. راننده آمبولانس جلوی در داد زد: «لباسای زائو رو بدید ببرم.» مادرم متوجه آمدنم شد. با عجله آمد داخل اتاق و قربان‌صدقه‌ام رفت. امیر و علی دور رختخواب می‌چرخیدند و منتظر دیدن برادر جدیدشان بودند. مادرم پارچه سفید دور حسین را باز کرد و با تعجب گفت: «اِه! پسره؟! زهرا جان! پسر که داشتی، دختر میاوردی!» خندیدم و گفتم: «ان‌شاءالله دفعه بعد مامان.» به روی مادرم می‌خندیدم که کمتر غصه‌ی مرا بخورد؛ همین سه پسر برای هفت پشت من بس بود. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان و علی شاه آبادی🌹🌷🌹 📙 ننه علی کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
《سلام امروز دوشنبه ۱۴۰۲/۹/۶ روز خود را بعداز نام و یاد خدا با یاد شهید محمد رضا تورجی زاده آغاز می کنیم و ثواب کارهای خوب امروزمان را هدیه کنیم به روح این شهید والا مقام 》 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْس گُذَشْتَند و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَـن🥀 یک سلام از راه دور به صديقه طاهره❤️ به نیابت از والا مقام محمد رضا تورجی زاده 🌹🌷🌹 اَلسَّلامُ علیک یا فاطمة الزهرا سيدة النساء العالمين🖤🏴🖤🏴🏴 شادی روحش صلوات صبحتون شهدایی و اجر شما با شهدا 📿 کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
_اعتلای بسیج سازندگی 🗣به اطلاع مردم شهیدپرورمنطقه برزاوند می رساند طبق منویات مقام معظم رهبری و شعار سال مهارتورم،رشد تولید 💢متقاضیان وام های اقتصاد مقاومتی تاسقف۱۵۰میلیون تومان جهت تولید 💢جهت ثبت نام واطلاعات بیشتر با شماره ۵۴۴۲۰۲۳۳حوزه بسیج تماس حاصل گردد.یا به آیدی👇زیرپیام بدید. @m679090 قرارگاه سازندگی ومحرومیت زدایی حوزه بسیج برزاوند کانال خبری شهدای روستای مار🌹🌷👇🌹https://eitaa.com/joinchat/3038838807C5bd8ee8e84
سلام امشب هم طبق قرار ساعت ۱۰ شبهای گذشته (🌹 قسمت یازدهم و دوازدهم از فصل پنجم روایت و قصه ی ننه علی مادر دو شهید 🌷) برای عزیزانی که روایت را دنبال می کنید ارسال می شود.