☘ سلام و صبح بخیر ☘
🇮🇷از شنبه تا پنجشنبه به جزمناسبتها هر روز با یاد یک شهید🇮🇷 🌹🌷
《امروز شنبه ۱۴۰۳/۸/۲۶ روزخودرا بعدازنام و یادخدا با یاد شهیدمحمد علی احمدی آغاز می کنیم و ثواب کارهای خوب امروزمان را هدیه کنیم به روح این شهید والا مقام 》
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
بسم رب الشهدا و الصدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْس گُذَشْتَندو بَـعْد از سیم خار دار دشْمَـن🥀
یک سلام از راه دور به حضرت عشق....
به نیابت ازشهید والا مقام محمدعلی احمدی🌹🌷🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
شادی روحش ۵ صلوات
صبحتون شهدایی و اجر همگی شما عزیزان با شهدا 📿
🌷کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند.
👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
سلام..تقدیم به خانمی که طلاهایش را به لبنان و غزه اهدا کرد...
طلایی را که با سختی خریدم
ولی از آن چه راحت دل بریدم
چه می شد کودک لبنان و غزه
برایت امنیت را می خریدم؟
از آن روزی که دیدم گریه کردی
عزیزم روز خوش را من ندیدم
شود پیروزی ات را من ببینم
خدایا می رسم آیا به عیدم؟
نشد من در دل پیکار باشم
طلای زرد کردی روسفیدم
میان این نبرد حق و باطل
عجب حس قشنگی من مفیدم
به امر رهبرم اینجا رسیدم
نه با پایم که با دل پرکشیدم
طلای من کنون آب حیات است
طلای من شدی تنها امیدم
❤️رمضانعلی❤️
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
📵 استفاده از گوشی در تاریکی میتواند منجر به سکته چشمی شود!
💬 افراد وقتی به صورت #طولانیمدت از گوشی در تاریکی استفاده میکنند؛ اشعه موبایل باعث لیز شدن سلولهای خونی میشود؛ چنانچه سلولهای خونی به یکدیگر بچسبد، مسیر عبور خون به چشم فرد #مسدود میشود.
🔞 اگر این اتفاق چندین بار رخ دهد، باعث میشود که افراد #رفته_رفته دیدشان را از دست بدهند و ممکن است که شب بخوابید و صبح بلند شوید و دیدتان را از دست بدهید.
💬 اگر زود به داد این بیماری برسید، میتوانید بخشی از دید خود را برگردانید؛ اما اگر دیر اقدام کنید، متاسفانه دید خود را برای همیشه از دست خواهید داد؛ بنابراین استفاده از گوشی را در #تاریکی_محدود کنید.
#اطلاع_رسانی_کنید
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی:
«هر وقت در سختیهای جنگ، فشارها بر ما حادث میشد و هیچکاری از ما بر نمیآمد، پناهگاهی جز زهرا نداشتیم. در کربلایپنج در آن غروبی که مضطر بودیم، سرمان را بر دژ گذاشتیم و عاجزانه او را صدا کردیم....»
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
میدان نقش جهان اصفهان دریک شب بارانی
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
قسمت هفتم داستان زندگی
شهيد مهدي زين الدين🌷🌹🌷
لیلا چهل روزه شده بود که تازه او آمد . نصفه شب آمده بود رفته بود خانه ی مادرش . فردا صبح پیش من آمد ، خیلی عادی ؛ نه گُلی ، نه کادویی . صدایش را از آن یکی اتاق می شنیدم که داشت به پدرم می گفت " حاج آقا ، اصلاً نمی دانم جواب زحمت های شما را چه طور بدهم . " پدرم گفت " حرفش را هم نزنید بروید دخترتان را ببینید . " وقتی وارد اتاق شد ، من بهت زده به او زل زده بودم . مدت ها از او خبری نداشتم ، فکر می کردم شهید شده ، مفقود یا اسیر شده . آمد و لیلا را بغل کرد . بغلش کرده بود و نگاهش می کرد . از این کارهایی هم که معمولاً پدرها احساساتی می شوند و با بچه ی اولشان می کنند ، گازش می گیرند ، می بوسند ، نکرد . فقط نگاهش می کرد . من هم که قبل از آن این همه عصبانی بودم انگار همه عصبانیتم تمام شد . آرامشش مرا هم در بر گرفته بود ، فهمیدم عصبانیتم بهانه بوده . بهانه ای برای دیدن او و حالا که دیده بودمش دیگر دلیلی برای عصبانیت نداشتم . به قول مادربزرگم مکه رفتن بهانه بود ، مکه در خانه بود .
هنوز دو روز نشده بود دوباره رفت . وقتی داشت می رفت گفتم " من با این وضعیت که نمی توانم خانه ی پدرم باشم . شما منو ببر توی منطقه ، آن جایی که همه خانم هایشان را آورده اند . " احساس می کردم تولد لیلا ما را به هم نزدیک تر کرده و من حق دارم از او بخواهم که با هم یک جا باشیم . فکر می کردم لیلا ما را زن و شوهر تر کرده است . گفتم " تو خیلی کم حرفهایت را می گویی . " خندید و گفت " یک علت ابراز نکردن من این است که نمی خواهم تو زیاد به من وابسته شوی . " گفتم " چه تو بخواهی چه نخواهی ، این وابستگی ایجاد می شود . این طبیعی است که دلم برای شما تنگ شود . " گفت " خودم هم این احساس را دارم . ولی نمی خواهم قاطی این بازی ها شوم . از این گذشته می خواهم بعدها اگر بدون من بودی بتوانی مستقل زندگی کنی و تصمیم بگیری . " گفتم " قبلاً فرق می کرد اشکالی نداشت که من خانه پدرم بودم ، ولی حالا با یک بچه " گفت " اتفاقاً من هم دنبال یک خانه ی مستقل هستم . " گفتم " مهدی گاهی حس می کنم نمی توانم درونت نفوذ کنم " گفت " اشتباه می کنی . به ظواهر فکر نکن . "
🌸پايان قسمت هفتم
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
ارسال شعر از شاعر و جانباز دفاع مقدس آقای رمضانعلی 👉👇
تقدیم به..امامزاده آقاعلی عباس..ع
ای اهل نظر کعبه ی اهل نظر این جاست
زیرا حرم زاده ی خیرالبشر این جاست
خورشید ولایت گهر بحر هدایت
طوبای بهشت علوی را ثمر این جاست
آیید به شهر بادرود و خوانید خدا را
زیرا که به حاجات همه خلق در این جاست
این جا حرم اقاعلی عباس و عظیم است
بحر عظمت را به حقیقت گهر این جاست
این تربت فرزند کریم دو جهان است
ارباب کرم را به سر خاک سر این جاست
با چشم دل خویش در این بقعه ببینید
کافواج ملک تابه فلک جلوه گراین جاست
از بادرود همه بر دیده دل نور بگیرید
زیرا که سپهر نبوی را قمر این جاست
آید به مشام همه بوی کاظم از خاک
هان پا به ادب نه که کاظم را پسر این جاست
زوّار حریمش همه زوّار حسینند
بر اهل ولا کرب و بلای دگر این جاست
اینجا حرم آقاعلی عباس.و عظیم است
این قبر کریم ابن کریم ابن کریم است
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
☘ سلام و صبح بخیر ☘
🇮🇷از شنبه تا پنجشنبه به جزمناسبتها هر روز با یاد یک شهید🇮🇷 🌹🌷
《امروز یکشنبه ۱۴۰۳/۸/۲۷ روزخودرا بعدازنام و یادخدا با یاد شهیدسید محسن حسینی آغاز می کنیم و ثواب کارهای خوب امروزمان را هدیه کنیم به روح این شهید والا مقام 》
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
بسم رب الشهدا و الصدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْس گُذَشْتَندو بَـعْد از سیم خار دار دشْمَـن🥀
یک سلام از راه دور به حضرت عشق....
به نیابت ازشهید والا مقام سیدمحسن حسینی🌹🌷🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
شادی روحش ۵ صلوات
صبحتون شهدایی و اجر همگی شما عزیزان با شهدا 📿
🌷کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند.
👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بهانه سالگرد شهادت
🎥 سخنرانی بسیار زیبا از شهید مهدی زین الدین| از کجا معلوم امام زمان همینجایی نباشد که ما هستیم...
۲۷ابان ماه سالروز شهادت سردار شهید مهدی زین الدین 🌷🌹
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسال از کاربر 👉👇
قصاص حق است
بخشش شیرین
با سلام و عرض ادب خدمت همه بزرگوارانی که در کمپین تیامنی در اردستان شرکت کردند تا جوانی را از چوبه دار نجات دهند
ممنون و سپاسگزاریم از خانواده محترم مرحوم عسگری بابت بخشش
بخشش دل بزرگ میخواد
سپاس از مسئولین محترم شهرستان اردستان : خیرین محترم بابت همدلی و همراهی
سپاس از همه عزیزانی که در این مدت زحمت کشیدند . قدم خیر برداشتند
دوستان عزیز به این پویش بپیوندید وبیایید هر کدام از ما سهم کوچکی داشته باشیم در آزادی زندانی و شاد کردن دل خانواده اش
مبلغ باقیمانده سه میلیارد
شماره حساب مربوط به مادر زندانی و مسدود می باشد
دوستان عزیز کلیپ را در گروه ها به اشتراک بگذارید
با سپاس
فریبا مرتضوی (تیامنی )
لینک گروه خیریه مردمی
(شهید احمد منتهایی) در پیامرسان های مختلف👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3862364371C97971579cf
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/IIoO83M9cmd88DgWSknI0r
❌❌❌خواهش می کنیم در گروهایی ک دارید پخش کنید تا بتوانیم هر چ سریع تر قدمی در این کار خیر بر داریم با تشکر از همه دوستان محترم❌❌❌
ارسال از کاربر 👉👆
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
بسم الله الرحمن الرحیم
"السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده (سلام الله علیها)
قابل توجه اهالی روستای مار👉
به مناسبت ایام فاطمیه (س)
و یاد بود مرحوم کربلایی حمید رفیعی و جوان ناکام مرحوم سهیل رفیعی مراسم دعای کمیل و عزاداری این هفته هیئات مذهبی حضرت ابوالفضل (ع) و منتظران امام زمان (عج) پنجشنبه شب ۱۴۰۳/۹/۱ بعد از نماز مغرب و عشادرمنزل مرحوم کربلایی حمید رفیعی برگزار می گردد .
شادی روحشان 🥀🥀 فاتحه وصلوات
زمان : پنجشنبه شب 👉
مکان : روستای مار 👉
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
قسمت هشتم از داستان زندگی
شهيد مهدي زين الدين 🌹🌷🌺
بعد از این که او رفت . رفتم حرم و یک دل سیر گریه کردم . خیال می کردم تحویلم نگرفته است . خیال می کردم اصلاً مرا نمی خواهد . فکر می کردم اگر دلش می خواست می توانست مرا هم با خودش ببرد . دلم هوای اهواز و جنگ را کرده بود . انگار گریه و دعاهایم در حرم نتیجه داد . چون فردایش تلفن زد . صدایم از گریه گرفته بود . گفت " صدات خیلی ناجوره . فکر کنم هنوز از دست من عصبانی هستی ؟ " گفتم " نه . " هرچه گفت ، گفتم نه . آخرش گفتم " مگر خودتان چیزی بروز می دهید که حالا من بگویم ؟ " گفت " من برای کارم دلیل دارم " داشتیم عادت می کردیم که با هم حرف بزنیم . گفت " تنها وقتی که با خیال ناراحت از پیشت رفتم ، همان شب بود . فکر کردم که باید یک فکری به حال این وضعیت بکنم " احساساتی ترین جمله ای بود که تا به حال از دهان او شنیده بودم . ولی می دانستم این بار هم نشسته حساب و کتاب کرده . این عادت همیشه اش بود . این که یک کاغذ بردارد و جنبه های مثبت و منفی کاری را که می خواهد انجام بدهد تویش بنویسد . حالا هم مثبت هایش از منفی هایش بیشتر شده بود . به او حق می دادم . من دست و پایش را می گرفتم . اسیر خانه و زندگیش می کردم و او اصلاً آدم زندگی عادی نبود .
بهمن ماه ، لیلا سه ماهه بود که دوباره برگشتیم اهواز . سپاه در محله ی کوروش اهواز یک ساختمان برای سکونت بچه های لشکر علی بن ابی طالب گرفته بود . هر طبقه یک راه روی طولانی داشت که دو طرفش سوییت های محل زندگی زن و بچه بود که شوهرانشان مثل شوهر من سپاهی بودند . این جا نسبت به خانه ی قبلی مان این خوبی را داشت که دیگر تنها نبودم . همه ی زن های آن جا کم و بیش وضعی شبیه من داشتند . همه چشم به راه آمدن مردشان بودند و این ما را به هم نزدیک تر می کرد . هر هفته چند بار جلسه ی قرآن و دعا داشتیم . بعد از جلسه ها از خودمان و اوضاع و هر کداممان می گفتیم . وقتی می دیدیم جلوی در یک خانه یک جفت کفش اضافه شده می فهمیدیم که مرد آن خانه آمده . بعضی وقت ها هم می فهمیدیم خانمی دو اتاق آن طرف تر می نشست ، شوهرش شهید شده ."
پايان قسمت هشتم
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
☘ سلام و صبح بخیر ☘
🇮🇷از شنبه تا پنجشنبه به جزمناسبتها هر روز با یاد یک شهید🇮🇷 🌹🌷
《امروز دوشنبه ۱۴۰۳/۸/۲۸ روزخودرا بعدازنام و یادخدا با یاد شهید رضا باقری آغاز می کنیم و ثواب کارهای خوب امروزمان را هدیه کنیم به روح این شهید والا مقام 》
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
بسم رب الشهدا و الصدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْس گُذَشْتَندو بَـعْد از سیم خار دار دشْمَـن🥀
یک سلام از راه دور به حضرت عشق....
به نیابت ازشهید والا مقام رضا باقری🌹🌷🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
شادی روحش ۵ صلوات
صبحتون شهدایی و اجر همگی شما عزیزان با شهدا 📿
🌷کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند.
👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
ارسال از کاربر 👉👇
بسمالله الرحمن الرحیم
#گستاخی_معاون
#رئیس_جمهور
#دولت_چهاردهم
♦️آقای شهرام دبیری معاون پارلمانی جناب آقای پزشکیان گفتند :
#حجاب اولویت ما ( دولت ) نیست !!!!!!!!!!!!
♦️آقای معاون رئیس جمهور
#حجاب
اولویت و وصیت و سفارش شهدا بوده و هست
♦️#حجاب
تاکید مقام معظم رهبری حفظهالله بوده و هست
( حرام شرعی و سیاسی )
♦️#حجاب
تاکید و توصیه همه مراجع معظم تقلید ،علما، متدینین بوده و هست .
♦️آقای معاون رئیسجمهور
اگر اعتقاد چندانی به وصیت شهدا و علمای اسلام و ولایت فقیه ندارید
لااقل به سفارش
خداوند متعال که در قرآن کریم
و احادیث و روایات حضرات ائمه معصومین
( صلوات الله علیهم اجمعین که در مورد #حجاب شده به وظیفه خود عمل کنید .
#آقای_پزشکیان :
#شاید_این_معاون_شما_و #بعضی_از_منتصبین_شما_در #پست_های_کلیدی_قرآن_و #نهجالبلاغه_ندانند
#شما_که_ما_شاءالله......
#جلوی_این_آدمای.......
#تا_دیر_نشده_بگیرید .
📣📣📣 با نشر مطالب در ثوابش شریک و صدقه جاریه محسوب می شود
#ان_شاءالله
#سلامتی_و_ظهور_آقا_جانمان
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری که رهبر انقلاب را به گریه انداخت...
دیرآمدم در داشت میسوخت...😭
▪️خوشنودی قلب حضرت زهرا صلوات عنایت کنید.
#یافاطمةالزهراء🖤
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
ارسال از کاربر 👉👇
چایخانه امام رضا (ع)
۲۷ آبان ۱۴۰۳
جای همه عزیزان خالی
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
قسمت نهم از داستان زندگی
شهيدمهدي زين الدين🌷🌹🌷
حول و حوش عملیات خیبر بود . خیلی وقت می شد که از مهدی خبر نداشتم . از یکی از خانم ها که شوهرش آمده بود پرسیدم " چه خبره ؟ خیلی وقته که از آقا مهدی و بچه ها خبری نیست " گفت شوهرم می گوید " همه سالم اند ، فقط نمی توانند بیایند خانه . باید مواضعی را که گرفته اند حفظ کنند . " هر شب به یک بهانه شام نمی خوردم یا دیر تر می خوردم . می گفتم صبر کنم شاید آقا مهدی بیاید . آن شب دیگر خیلی صبر کرده بودم . گفتم حتماً نمی آید دیگر . تا آمدم سفره را بیندازم و غذا بخورم ، مهدی در زد و آمد تو . صورتش سیاه سیاه شده بود . توی موهایش ، گوشه چشم هایش و همه ی صورتش پر از شن بود . بعد از سلام و احوال پرسی گفتم " خیلی خسته ای انگار . " گفت " آره چند شبه نخوابیدم . " رفتم غذا گرم کنم و سفره بیندازم . پنج دقیقه بعد برگشتم دیدم همان جا ، دم در ، با پوتین خوابش برده . نشستم و بند پوتین هایش را باز کردم . می خواستم جوراب هایش را در بیاورم که بیدار شد . وقتی مرا در آن حالت دید عصبانی شد . گفت " من از این کار خیلی بدم می آید . چه معنی دارد که تو بخواهی جوراب من را در بیاوری ؟ " بلند شد و دست و صورتش را شست دو سه لقمه غذا خورد و رفت خوابید .
سر این چیزها خیلی حساس بود . دوست نداشت زن بَرده باشد . می گفت " از زمانی که خودم را شناختم به کسی اجازه ندادم که جوراب و زیر پوشم را بشوید . " خودش لباسهای خودش را می شست . یک جوری هم می شست که معلوم بود این کاره نیست بهش می گفتم ، می گفت " نه این مدل جبهه ای است . "
آن شب بعد از چند ساعت بیدار شد . نشستیم و حرف زدیم . از عملیات خیبر می گفت . می گفت " جنازه ی خیلی از بچه ها آن جا مانده و نتوانستیم برشان گردانیم . " حمید باکری را گفت که شهید شده . حالا من وسط این آشفته بازار پرسیدم " اصلاً شما ها یاد ما هستید ؟ اصلاً یادت هست که منیری ، لیلایی وجود دارد ؟ " چند ثانیه حرف نزد . بعد گفت " خوب قاعدتاً وقتی که مشغول کاری هستم ، نمی توانم بگویم که به فکر شما هستم . اما بقیه ی وقت ها شما از ذهنم بیرون نمی روید . دوستانم را می بینم که می آیند به خانه هایشان تلفن می زنند و مثلاً می گویند بچه را فلان کار کن . ولی من نمی توانم از این کارها بکنم . " آن شب خیلی با هم حرف زدیم . فهمیدم که این آدم ها خیلی هم به خانواده شان علاقه مندند ، ولی در شرایط فعلی نمی توانند آن طور که باید این را بگویند .
پايان قسمت نهم
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
☘ سلام و صبح بخیر ☘
🇮🇷از شنبه تا پنجشنبه به جزمناسبتها هر روز با یاد یک شهید🇮🇷 🌹🌷
《امروز سه شنبه ۱۴۰۳/۸/۲۹ روزخودرا بعدازنام و یادخدا با یاد شهید ولی الله احمدی آغاز می کنیم و ثواب کارهای خوب امروزمان را هدیه کنیم به روح این شهید والا مقام 》
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
بسم رب الشهدا و الصدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْس گُذَشْتَندو بَـعْد از سیم خار دار دشْمَـن🥀
یک سلام از راه دور به حضرت عشق....
به نیابت ازشهید والا مقام ولی الله احمدی🌹🌷🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
شادی روحش ۵ صلوات
صبحتون شهدایی و اجر همگی شما عزیزان با شهدا 📿
🌷کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند.
👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
ارسال از کاربر 👉👇
پزشک نابغه قلب و عروق ایران و جهان
دکتر ابراهیم محمودی متخصص و
فوق تخصص قلب و عروق دکتر ابراهیم محمودی یکی از بهترین متخصص قلب و عروق در ایران و جهان است مریض های قلب و عروق را که دکتر های دیگه جواب می کنند ایشان درمان می کند
آدرس تهران سعادت آباد بلوار پاکنژاد بالاتر از تقاطع دریا نبش کوچه گل آذین پ ۳۰ ط ۲
شماره نوبت دهی مطب 09128884643
ثواب این را با ۴ صلوات هدیه کنیم برای همه شهدای عزیز ایران🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ارسال از کاربر 👉👆
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
قسمت دهم از داستان زندگی
شهيد مهدي زين الدين 🌷🌹🌷
برگشتم دیدم همان جا ، دم در ، با پوتین خوابش برده . نشستم و بند پوتین هایش را باز کردم . می خواستم جوراب هایش را در بیاورم که بیدار شد . وقتی مرا در آن حالت دید ...
همان شب بود که گفت " من حالا تازه می خواهم شهید بشوم . " گفتم " مگر حرف شماست . شاید خدا اصلاً نخواهد که تو شهید بشوی . شاید خدا بخواهد تو بعد از هفتاد سال شهید شوی . " گفت " نه . این را زورکی از خدا می خواهم . شما هم باید راضی شوید . توی قنوت برایم اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک بخوانید . "
این دوره دوم با هم بودنمان در اهواز تقریباً یک سال طول کشید . من داشتم بزرگ تر می شدم . مادر شده بودم و دیگر آن جوان نازک دل سابق نبودم . لیلا جای پدرش را خوب برایم پر کرده بود .
خاطرات این دومین سال بیش تر در ذهنم مانده . کربلا رفتنش را یادم هست . یک بار دیدم زیر لباسهای من ، روی بند رخت یک لباس عربی پهن شده پرسیدم " مهدی این لباس مال شماست ؟ " گفت " آره . " گفتم " کجا بودی مگر؟ " گفت " همین طوری ، هوس کرده بودم لباس عربی بپوشم . " گفتم " رفته بودی دبی ؟ مکه ؟ " گفت " نه بابا ، ما هم دل داریم . " با موتور زده بود رفته بود کربلا . خودش آن موقع نگفت . بعدها که خاطرات سفرش را تعریف می کرد ، یک چیز خنده دار هم گفت . وقتی رفته بود ، همین جوری عادی با لباس عربی زیارت کرده بود و داشته بر می گشته که به یکی تنه می زنه ، به فارسی گفته بود " ببخشید " یک باره می فهمد که چه اشتباهی کرده .
ساختمانمان موش زیاد داشت . شب ها از ترس موش ها نمی توانستم به آشپز خانه بروم . یک موکت زدم به آن جایی که فکر می کردم محل آمد و رفت موش هاست . یک شب که مهدی آمد گفت " خیلی تشنمه . آب خنک خنک می خواهم . " گفتم " پارچ بغله دستته . " گفت " نه ، باید بری واسم درست کنی . " رفتم با ترس و لرز آب یخ درست کردم . وقتی برگشتم دیدم دارد می خندد . گفت " از همان اول که موکت را آن جا دیدم ، فهمیدم قضیه از چه قرار است . می خواستم سر به سرت بگذارم . " گفتم " آره تو رو خدا مهدی یک کاری بکن از شرّ این راحت بشوم . " گفت " یک شرط داره . " من ساده هم منتظر بودم ببینم چه شرط می گوید . گفت " شرطش اینه که اگر موش ها رو گرفتم کبابشان کنی . " آن شب من دیگر اصلاً نتوانستم شام بخورم !
پايان قسمت دهم
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
☘ سلام و صبح بخیر ☘
🇮🇷از شنبه تا پنجشنبه به جزمناسبتها هر روز با یاد یک شهید🇮🇷 🌹🌷
《امروز چهارشنبه ۱۴۰۳/۸/۳۰ روزخودرا بعدازنام و یادخدا با یاد شهید کاظم ذبیح الهی آغاز می کنیم و ثواب کارهای خوب امروزمان را هدیه کنیم به روح این شهید والا مقام 》
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
بسم رب الشهدا و الصدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْس گُذَشْتَندو بَـعْد از سیم خار دار دشْمَـن🥀
یک سلام از راه دور به حضرت عشق....
به نیابت ازشهید والا مقام کاظم ذبیح الهی🌹🌷🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
شادی روحش ۵ صلوات
صبحتون شهدایی و اجر همگی شما عزیزان با شهدا 📿
🌷کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند.
👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
ارسال از کاربر 👉👇
🔴شعار هفته بسیج ۱۴۰۳ (با مردم ، برای مردم)
🔴بسيج ، ميقات پابرهنگان و معراج انديشه پاک اسلامي است که تربيت يافتگان آن نام و نشان در گمنامي و بي نشاني گرفته اند. امام خمینی(ره)
🔴آنچه که برای همهی ما، برای همهی بسیجیان عزیز، برای جوانها در هر نقطهای از این عرصهی عظیم که مشغول کار هستند، باید به عنوان شاخص مطرح باشد، عبارت است از این سه عنصر: بصیرت، اخلاص، عمل بهنگام و به اندازه. این سه عنصر را همیشه با یکدیگر توأم کنید و در نظر داشته باشید. مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
🔴بسیجی کسی است
که نورش، خورشید را، موجش دریا را، استواریش کوه را، عزمش آهن را
وسعت روحش جهان را، صفتش واژهها را، بینامیش نام را
سوزش آتش را، سرعتش باد را و شهرهاش تمام اسطوره ها را خجل کرده است»
🔴اینجانب ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا و ایثارگران بسیجی، هفته بسیج و پنجم آذرماه سالروز تاسیس این نهاد مقدس را به تمامی بسیجیان غیور و مخلص منطقه برزاوند علی الخصوص رزمندگان؛جانبازان؛آزادگان هشت سال دفاع مقدس و خانواده محترم شهدا تبریک و تهنیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای همه عزیزان سعادت، سربلندی و تداوم توفیق را مسئلت می نمایم.
فرمانده حوزه مقاومت شهید هاشمی نژاد
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسال از کاربر 👉👇
💢 پیکر پاک و سالم شهید علی جوزدانی که پس از ۲۲ سال از خاک شلمچه بیرون آورده شد!
✅ جهت شفاعت شهدا این کلیپ رو پخش کنید. اجرتون با شهدا
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
ارسال از کاربر 👉👇
عزیزان و سروران گرامی؛
امروز ، میدان جنگی که همه مردم میتوانند بدون هیچ محدودیتی در آن شرکت کنند، میدان مطالبه گری ارزشهای الهی و مشخصا عفاف و حجابی است که مورد حمله دشمنان ایران قرار گرفته.
تا فرصت باقی است و بستر مهیا، فریاد مطالبه گری خودتان را به گوش سران نظام و مدیران ارشد نظام برسانید و ایشان را متقاعد به برخورد با مظاهر فساد و فحشاء در جامعه کنید.
برای انجام فریضه الهی و پیوستن به این جریان، روش های مختلفی همچون
✅ تهیه طومارها
✅ نامه نوشتن
✅ ثبت درخواست ها در بستر سامانه های معتبر
✅ پیامک زدن
✅ تلفن زدن
✅ مواجه رو در رو با مسئولین
✅ حمایت از پویش های مجازی (امضای الکترونیک)
✅ تولید محتوای مرتبط و
✅ جهاد تبیین
✅ جذب افراد دغدغه مند به این گروه کشوری و غیره وجود دارد .
کانال خبری شهدای روستای مار و منطقه برزاوند 👇 🌹
https://eitaa.com/joinchat/3038838807C016c571c98
📣مسابقه وصیتنامه #شهدا📜
شماره ۲
🖋به مناسبت گرامیداشت اولین کنگره ۳۲۰ شهید شهرستان اردستان مسابقهای از وصیتنامه شهدا شهرستان برگزار میگردد:
❓متن وصیتنامه از کدام شهید است؟؟
جهت پاسخ به سوالات به استوری موشنهای تهیه شده از وصیت نامه شهدا میتوانید در کانال خبرگزاری مراجعه کنید؛
https://eitaa.com/basijnews_bsj/17804
شرکتکنندگان محترم میتوانید پاسخ سوالات را تا تاریخ؛ ۵ آذر بصورت عدد ۳رقمی از چپ به راست مثلا ۱۲۳
به آیدی @competition01 در بستر ایتا ارسال نمایید.
به ده نفر از شرکت کنندگان به قید قرعه جوایزی ارزنده تقدیم می گردد.
#بسیج_نیوز
#خبرگزاری_بسیج_اردستان
🌏 خبرگزاری بسیج شهرستان اردستان 🇮🇷
🔉@Basijnews_bsj