eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * حدود دو ماه از رفتن آقا مرتضی می گذشت و فقط یک نامه از او به دستم رسیده بود .اینجا شایع شد که او را به اسارت گرفته اند. همه جا حرف او بر سر زبان ها بود حال و روز خوشی نداشتم .نمی فهمیدم که چه کار بکنم.تا حالا هیچ گونه تماسی با هم نداشتیم .نمی فهمیدم که چکار بکنم.تا حالا هیچ گونه تماسی با او نداشتم .همه می خواستند یک جوری به آدم دلداری بدهند. تا اینکه باخبر شدم که آمده و روز بعدش در خانه بود که از او پرسیدم ماجرای این شایعات چیست؟ کمی خندید و برایم توضیح داد: _در عملیات فکه بی سیم چی ما شهید شد و راه را گم کردیم و عاقبت عراقی ها محاصره مان کردند .آن منطقه رملی و گرم بود .چیزی نداشتیم پناهگاهشان کنیم.رفتیم پشت خاکریز ،یکهو متوجه شدیم صدای چند نفر از پشت خاکریز می آید .گمان کردیم بچه های خودمان هستند.خیلی خوشحال شدیم.وقتی به بالای خاکریز خریدیم آنها را دیده و بی اختیار صدایشان کردیم.آنها در جواب ما شلیک کردند و بعد با تلاش بچه ها در یک درگیری سخت توانستیم فرار کنیم. من که از هیجان دست و دلم می ارزید ،زیر لب ورد می خواندم . دقیقا یادم نیست چند روز پیش من ماند که دوباره کوله بارش رابست و فقط مجبور بودم زن خوبی باشم و پشت سرش آب بریزم و بعد که از پیچ کوچه گذشت ، همان جا پشت در بنشینم قرآن و سینی را در آغوش بگیرم و زار زار گریه کنم. مدتی گذشت و به مرخصی آمد.دیدم جراحات سطحی برداشته .می گفت برای همین سری هم به ما زده و دوباره باید به منطقه برگردد.طولی نکشید باز مجروح شد بیشتر از دفعه قبل. ساک و لباسش را داد تا بشویم.دیدم یکدست لباس عراقی هست .با لحن تندی گفتم: _چرا این لباسهای عراقی رو تنت می کنی؟! تا حالا دوبار زخمی شدی و هربار این لباس رو با خودت آوردی ...اینها نجس هستن ..لطفا دیگه اینها رو نپوش...اصلا الان پاره شود می کنم _این چه کاریه؟!بچه شدی؟! من با این لباس در جبهه چه کارها که نمی کنم. لباس را با اکراه توی است انداختم .کمی بعد شروع کردم به چنگ زدن.خون از آن لباس ها می چکید توی تشت مسی و حالم را بد می کرد . آمد کنارم نشست .عکسی توی دستش نشانم داد .سوار یک جیپ به قول خودش غنیمت گرفته از عربها ، پشت فرمان نشسته بود و کلاه بعثی سرش بود .همان پیراهن ها را به تن داشت و دستش را از پنجره ماشین بیرون کرده و انگشت هایش را به شکل هفت رو به دوربین گرفته بود .می خندید .راستش قیافه ی تو دل برچسب به هم زده بود و کمی هم نمک داشت .حالا شروع کرده بود برایم از آنجا حرف زدن. دارد http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | با روحیه مقاومت توانستیم دشمن را ناکام بگذاریم راه پیروزی... 🔺 قسمتی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس؛ ۱۴۰۱/۰۶/۳۰ 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🚨 می آیند ... 🇮🇷میان شلوغی های شهر ، بوی یوسف گمگشته می آید... ساعت ۱۷ ▶️ 🌱🌷🌱🌷
💫یادی از سردار شهید مهدی ظل انوار 💫 🌷بعد از عملیات والفجر 8 بود .وسیله نقلیه، خیلی کم‌پیدا می‌شد. دربه‌در دنبال وسیله‌اي بودم تا به شیراز برگردم. هوا هم ابري بود و نم نمک باران می‌بارید. وانتی کنارم ایستاد، با شوق از راننده پرسیدم: کجا؟ گفت: شیراز. از پاسخش خوشحال شدم، اما با دیدن سه‌نفری که کنارش نشسته بودند، لبخند روي لبم خشکید. راننده به پشت وانت اشاره کرد و گفت: برو عقب، تنها نیستی! یک نفر، عقب وانت پتویی روي سرش کشیده بود. با صداي بلند پرسیدم: برادر، شما هم مسافر شیرازی؟ رزمنده پتو را کنار زد و گفت: بیا بالا احمد! آقا مهـدی بود، رئیس سابق ستاد لشکر. بالا رفتم و کنارش نشستم. دید سختم است پشت وانت بشینم، خندید و گفت: اخم نکن، هزارتا صلوات که بفرستی رسیدیم شیراز! تا خود شیراز هم‌نوا با نم‌نم باران، صلوات می‌فرستاد و ذکر می‌گفت 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی و گرامیداشت هفته دفاع مقدس* 🔹بزرگداشت سالگرد شهادت اولین شهید مدافع حرم استان ، شهید حسین کیانی🔹 🎙 : *حجت الاسلام گودرزی* برادر *کربلایی مهدی کبیری نژاد* 💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۳۱شهریور ماه/ از ساعت ۱۶.۳۰* 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
🍃 پنجشنبه که می آید... باز دلتنگ شهیدان می شوم بی قرار یاد یاران می شوم یادآنانی که مجنون بوده اند تشنه اروند و کارون بوده اند . 🕯شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸💚🌸 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔴 پوستر| هفته دفاع مقدس گرامی باد رهبر معظم انقلاب : 🔹هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری کند 🔹هفته دفاع مقدس گرامی باد🇮🇷 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔴جمهوری اسلامی حرم است ✍شهید حاج قاسم سلیمانی: خواهران و برادران مجاهدم در این عالم،‌ای کسانی که سر‌های خود را برای خداوند عاریه داده اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق بازی به سوق فروش آمده اید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. 🚨 اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص)..... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
کربلا وُ شبِ‌ جمعــه‌ حرمِ‌ حضرتِ‌ عشـق درکجا بوده‌ چنین‌ بخت‌ میسّـــــر باشد درحرم‌ روضه‌ی‌ مقتل‌ چقدر‌ می‌چسبد چه‌شود‌ مرثیه‌خوان‌ حضرتِ‌ مادر باشد.. 🌺 🌙 هوای حرم دارم... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💚 جمعه صبح است به نرگس برسان اين پيغام سوخت بی عطر تو اين باغ كمی زود بیا... 🌷💔🍃 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
⭕️ ⭕️ از خیابان شهــداےشیــراز آرام آرام در حال گــذر بودم! 🌸 در اولــین کوچـہ کہ یا مهدے داشــت شهــید عبدالحمیــد حسینے را دیدم.... عبــدالحمید با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامــم را صـــدا زد! گفت: اگہ یک به طرف امــام زمان عج بردارے امــام صــد قدم بہ طرف شمــا مے آید! ! چه کردی...چــند قدم بہ طرف امــام زمانت بر داشتے؟؟ جوابــی نداشــتم؛ســر به زیر انداخــته و گذشــتم... 🌸دومــین کوچــہ محــمد اسلامے نســب ؛ پرچم ســبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حـــال و هـــوای عجیبے رقـــم زده بود! انگار همین جا بود... محـــمد آمد! صدایم زد! گفت: سفارشـــم توسل بود به ائمــہ اطــهار بخصــوص حضرت زهرا بود.. چه کردے؟ جوابے نداشتم و از از کوچه گذشــتم... ولے مےدیدم کہ تــا نــام بے بے حضـرت زهــرا (س) را بــرد جارے شد ... 🌸به سومین کوچـــه رسیدم! شهید علــے کسايے ... به صدایی ملایـــم،اما محکم مرا خواند! گفــت: و در کجای زندگــے ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستــــم جواب دهم! مے دانستــم خودش و هســت... با چشماني که گوشــه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتـــم... 🌸به چهارمین کوچــه! کوچـــہ شهید محــمد ابراهیمے... مثل عکسهایــش ، لبخنــد بر روے لب داشــت بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفــت : با چــة کسانے تــا حالا ارتباط داشتے گفتم : ارتباط؟...خجالــت کشیــدم چیزے بگویمـ.... با خنده زیبایــش ادامہ داد: اصــل ارتباط با خداســت !!! گفت اگر را انجــام دادي، را ســـروقت خواندے، را ترک کردے در زندگے پیروزے وگـــرنہ بقیــہ کشکــہ! همچــنان که دستــانم در دســتان شهیــد بود! از او جدا شـــدم و حرفے برای گفــتن نداشتــم... 🌸به پنجـــمین کوچه و شهـــید خـادم صادق رسیدم... صداي نجـــوا و شهــید می آمد! حاج منصــور ... ... کمیــل مے خوانــد.... چقــدر با اخلاص می خواند حضورم را متوجـــه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوے ام... از دعــا خواندنـــم گذشتــم... 🌸ششمین کوچه بہ نام شهیــد عباس دوران.. با جذبہ بــود..ـ خودش یہ عده را جمــع کرده بود مشغول تــدریس بود!!!: مــبارزه با ،نگهـــبانے ، بہ سوے پرودگارو در راه دین... کــم آوردم... من کجا .. او کجا!! ... گذشتـــم.... 🌸هفتمین کوچه انگار مثل زینبیہ بود! بلـــه؛ شهید عبداللہ اســکندرے... کنار اوهم شهیــد شیبانے، همه مدافعــان حرم بودند ... عکــس هاے عزیزانشان در دستشان بود.... یکے پدر ، یکے مادر، یکے همســر چشمم به عکس فرزند شهید علمدارے افتاد ... دختر بدون پدر چہ حالے دارد ؟! میخواستــند بگویــند: مـا تو این دوره و زمانہ از همہ چیزمــان .... تو چہ کردے؟ از کم کارے ام شــرمنده شــدم و گذشتم... 😔😔 دیگر ادامہ نــدادم.... از تا ! فاصله زیــــاد بود... دیگـــر پاهــایم رمـــق نداشت! افتــادم... خودم دیدم که با چه کردم! یک جملہ گفتــم : ... شرمنده ام!!! 🌷🌺😭😭🌺🌷 🔴 *از کوچه پس کوچه های دنـــیا! بی شهدا،نمے تــوان گـــذشت...* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── *ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ* ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
با آقا مهدی وارد دانشگاه رضوی شدیم. پدرش از متدینین بازار وکیل بود. ماهانه مبلغ خوبی برایش می فرستاد اما اقامه ی پول را کامل می گذاشت در طاقچه و می گفت: "هرکس هرچقدر لازم دارد بردارد و نیازی به برگرداندن نیست. اصلا از پول های پدرش استفاده نمی کرد و معتقد بود باعث تن پروری اش می شود. گاهی کار برق کشی ساختمان می گرفت،تا نیاز هایش را برای خرید کتاب و لباس و کمک به فقرا از مال خودش تامین کند. 🌷🍃🌹🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احمق ها خیال کردند ایران هم مثل گرجستان است سخنرانی آقا بعد از فتنه ۸۸ الان دیدن داره خوش به حال دل من مثل تو آقایی دارد،رهبرم 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰 | 🔻شهید حاج قاسم سلیمانی: وصیت می‌کنم اسلام را در این برهه که تداعی‌یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدسات و ولایت فقیه مطرح می‌شود، اینها رنگ هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید... 🔹🔺🔹🔺🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
مقدمه‌ی است و عروج بدون ممکن نیس 🌹 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔹عبدالعلی از وقتی مسئولیت بهداری سپاه لامرد را به عهده گرفت، شب روز نداشت. تمام وقتش را صرف درمان و معالجه بیماران می کرد شاید در روز 2 ساعت استراحت می کرد. با اینکه پزشک نبود و فقط یک دوره بهداری سپاه در اصفهان دیده بود اما به اندازه ده ها پزشک برای مردم لامرد که حتی یک خانه بهداشت نداشتند مفید بود. روزی 120 تا 130مریض را مداوا می کرد بی آنکه ریالی از کسی پول بگیرد. 🔹گاه می شد که مردم مستمند شب و نیمه شب برای معالجه مراجعه می کردند و عبدالعلی با آغوش باز آنها را می پذیرفت. مدتها دنبال ساخت یک ساختمان برای بهداری بود که موفق هم شد کمک های زیادی را از خیر اندیشان جمع آوری کند. 🔹بار ها خودش برای تهیه دارو به بنادر بخصوص بندر کنگان می رفت. آنقدر به بیماران محبت می کرد که مردم دستان عبدالعلی را شفا بخش می دانستند. وقتی شهید شد تازه فهمیدیم عبدالعلی فرمانده بهداری لشکر المهدی(عج) هم بوده اما هیچ کس از آشنایان حتی من که همسرش بودم نمی دانست!🌹 عبدالعلی عامری سمت: فرمانده بهداری لشکر 33 المهدی(عج) 🌱🍃🌱🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🖤 کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد (ص)🥀 (ع)🥀 🥀 🏴🏴🏴🏴
خیلی در اعمالش دقت می کرد. شنیده بود که نفوذ شیـطان در اعـمال انسان بسیار است. 👿شیطان هر کسی را به طریقی گمراه می کند حتی کارهای خوبی که انجام می داد مراقب بود که آلوده به نیت های دنیوی نشود. 🔹مرتب با در ارتباط بود و تلاش می کرد تا شیطان را ناکام کند. ابراهیم می دانست که شیطان سه بار قسم خورده تا انسان را گمراه کند 🔸«قـالَ فَبِعـِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمـَعِين»َ گفت: به عـزّت تو سوگـند كه همـه ى مـردم را گمـراه خواهـم كرد. سوره ص آیه ۸۲ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
(ﻋﺞ ) و 🌷🌹🌷🌹 حضـرت رسـول (ص) : قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این‌ قرض را خـداوند سبحــان ادا مى ‌کند)  🌷🏴🌹🏴🌷 ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ منجے موعــود، در روز اول ماه ربیع الاول (روز‌ چهارشنبه ۶ مهرماه) ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋ شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد 👇◾️👇 ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ: ۶۳۶۲۱۴۱۱۱۸۰۵۹۰۷۱ بانك آينده بــنام محمد پولادي 🔺▫️🔺▫️ *هییت شهداے گمنام شـــیراز* مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔹سر پسر دومم که بچه ای سومم می شد حامله بودم. خونه ما آستانه بود، رفتم حرم سید علاالدین حسین(ع) گفتم: آقا می خوام اگر پسر شد اسم شما رو روش بذارم ؛ انشااله که برام سالم بمونه. مثل آقام سید علاالدین حسین(ع). شد. مادرش داغ دوری کشید و منتظر بود، منم داغ دوری کشیدم و منتظرم... 🔹با تعدادی از دوستان به همراه پدر و برادر های دیگه ام رفتیم قم،حرم حضرت معصومه. ما همگی رفتیم داخل برای زیارت، سیدعلا نیومد از بیرون اشک می ریخت و سلام می داد. زیاد سنی نداشت زیر بیست سال بود. ازش جویا شدم چرا داخل نمی آید. گفت؛ ازبیرون بهتر میشه زیارت کرد. آن زمان حرم بی بی معصومه .س. قسمت زنان و مردان جدا نبود مختلط بود، برای همین ترجیح داد از بیرون زیارت کند. مفقود الجسد سید علاالدین رضوی سروستانی 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹شهـــــید بي مزار یازهـــــرا 🌹 علاقه و ارادت بسیاری به امام حسن داشت، یه روز با شهیدعلی و رزمنده ها داشتیم از کوه میومدیم پایین، و مشغول روضه خوندن بودیم که یک دفعه اقا شروع کرد از اقا امام حســـــن خوندن،با یه بغض خاصی میخوند... 🍁علی خیلی امام حسنی بود و بلند :: "جـــــگر پاره ترین فرزند زهرایم خدا میداند، مکش زحمت دگر زینـــب حسن زنده نمی ماند😔💔 چهل سال است میپرسی که در کوچه چه ها دیدی؟؟ اگر پاره جگر گشم بجز از داغ مادر نیست" بعد از این شعر نشست به گریه کردن و گفت حاجی آخر یروز شیعه برات حرم میسازه..... خود اقا حسن ابن علی هم خریدارش شد و همانند مادرشون بی مزار شد... : _اردیبهشت۹۵ ازهمرزم‌شهید : تل‌العیس 🌱🍃🌱 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💠حضرت رسول‌اللّه صلى‌الله‌عليه‌و‌آله: ❌«لا تَكرَهُوا الفِتنَةَ في آخِرِ الزمانِ ؛ فإنّها تُبِيرُ المُنافِقينَ» 🔥از های کراهت نداشته باشید؛ چراکه این فتنه‌ها، را نابود و هلاک می‌گرداند. 📓ميزان الحكمه ج٩ ص۴٠ (ص)🥀 (ع)🥀 🥀 🌷🌱🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb