eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.4هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
3هزار ویدیو
43 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨زائرین و خادمین محترم گلزار شهدای شهدای شیراز لطفا جهت ارتقای سطح برنامه های هییت شهدای گمنام و احصا نظرات شما عزیزان ، به لینک نظرسنجی زیر وارد بشوید و نظرات خود را ثبت کنید⬇️⬇️⬇️ https://formafzar.com/form/s7jyw ⬆️⬆️⬆️ 🎊🎊انشاالله به دو نفر از کسانی که در نظرسنجی شرکت کنند ، به قید قرعه ۵۰ هزار تومان ، هدیه تبرکی داده میشود
🌷🕊🍃 سلام‌ بر آفتـ🌤ــابۍڪه با طلــوعـش،.. روشن خواهدڪرد؛ تاریڪۍهایـمان‌را .. ‌یابقیةالله‌فی‌ارضه‌ 🌸 💚 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷عملیات بدر بود. تیپ احمد بن موسی در جلوترین خط بود. دشتی پر از تانک عراقی روبروی بود. هر کس با سلاح خودش جلو عراقی ها ایستاد. حسن با 106 اش به سمتی رفت، من با مینی کاتیوشا، دیگری با خمپاره انداز. عراقی ها با گلوله تانک جلو می آمدند، ما هم با اتش جلو آنها ایستاده بودیم. طبق دستور کلیه یگان ها در حال عقب نشینی بودند و ما، باید جلو هجوم عراقی ها می ایستادیم تا فرصت مناسب برای تخلیه نیروهای دیگر ایجاد شود. در این بین، حسن با 106 اش حسابی عراقی ها را کلافه کرده بود و تانک های عراقی را منهدم می کرد. کم کم غروب می شد و جنگ گلوله های سنگین همچنان ادامه داشت. ناگهان صدای تپ تپ هلیکوپتری بالای سر ما شنیده شد. هلیکوپتر عراقی در حال گشت و بررسی خط ما بود، بعد ها شنیدم فرمانده عملیات عراق سوار آن بوده است. ناگهان گلوله 106، با فاصله ای بسیار کم از کنار دم آن عبور کرد‌‌‌. هلیکوپتر که خطر را حس کرد دور شد. گشتم ببینم گلوله را کی شلیک کرد، دیدم حسن با ماشینش از سینه خاکریز پایین آمد، واقعاً این هنر نمایی از کسی جز او ساخته نبود. حسن صفرزاده 🌿🌷🌿🌷🌿 : http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
هدایت شده از گلزار شهدا
1_2790935041.mp3
10.55M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸 مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه" (روایتی از زندگی شهدا به زبان ) ✅ کتاب صوتی " " قسمت7️⃣2️⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
12.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 روایتگری| خط عاشقی اگر تو هم می خواهی آسمانی بشی... 🎤 با روایت : حاج حسین کاجی 🔸 یادمان کربلای ۴ علقمه 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
شهدای غریب شیراز
🚨زائرین و خادمین محترم گلزار شهدای شهدای شیراز لطفا جهت ارتقای سطح برنامه های هییت شهدای گمنام و ا
عزیزان... خواهشا کسانی در نظر سنجی شرکت کنند که تاحالا در مراسمات هییت شهدای گمنام شیراز، شرکت کردند 😊 یه نفر همه گزینه ها را خوب و عالی زده آخرش هم نوشته من تاحالا تو مراسمات شرکت نکردم 😫🤪 و تلفن هم داده برای قرعه کشی کارت هدیه 🤦‍♂ آدم نمیدونه این روزها بادکی درد دل کنه 🙃🙃😂
⭐️یادی از سردار شهید حاج مهدی زارع⭐️ 🇮🇷در سفر مكه همراه حاج مهدي بودم. به هر مقام كه مي رسيديم، حاج مهدي براي عبادت و ‌نماز مشوق و همراه خوبي بود. رسم است زمان احرام بستن حاجي بايد لباس هايش را با حوله سفيد عوض كند و لبيك بگويد تا مُحرم شود. همه اين كار را با خوشحالي و سرعت انجام مي دادند. اما حاج مهدي حال عجيبي داشت. حوله را پوشيده بود،‌ اما لبيك نمي گفت. حدود نيم ساعت فقط گريه مي كرد و نماز مي خواند. گفتم: حاجي سريع لبيك را بگو تا حركت كنيم، دير شد. گفت: «من نمي توانم دروغ بگويم. لبيك كه مي گويم، بايد از ته قلب باشد و من هنوز آمادگي آن را پيدا نكرده ام.» نيم ساعتي گذشت تا بالاخره راضي شد و گفت: « لبيك، اللهم لبيك.» 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فرازی از وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی: خودتان را برای ظهور امام زمان(روحی لک الفدا) و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💢 ۱۴۰۲ باشهدا ⭕️ همراه با قرائت دعای توسل 🤲 🔹 :حاج امیر حسین راستی 🔹 : ⬅️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام :⬅️دوشنبه ۲۹ اسفند /از ساعت ۲۳.۴۵ تا لحظه سال تحویل 🔺🔹🔺🔹🔺
🌷🕊🍃 یڪ نفــر حسرت لبخند تـو را مـی‌بـارد... ڪـن عـشق نمک گیـــر شود بعـــد بـرو... 💔 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷شهید محمد اسلام نسب نقل می کرد، عملیات والفجر2 بود. قبل از حرکت برای گردان زیارت عاشورا می خواندم. دعا را به رسول دادم و گفتم ادامه بده... چند فراز را خواند تا رسید به این عبارت، اللّهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا محمد و آل محمد و مَماتی مَماتَ محمد و آل محمد (خدواندا زندگی و حیات ما را زندگی و حیات محمد و خاندانش قرار بده و مرگ ما را مرگ آنان قرار بده ) باز خواند و مَماتی مَماتَ محمد و آل محمد و تکرار کرد. شروع کرد به اشک ریختن و باز خواند و مَماتی مَماتَ محمد و آل محمد اشک می ریخت و این فراز را تکرار می کرد. گفتم رسول ادامه بده وقت نداریم. اما فقط اشک می ریخت و این فراز را می خواند و تکرار می کرد. دعا را از دستش گرفتم و خودم تمام کردم. به سمت منطقه عملیات حرکت کردیم. منطقه کوهستانی بود، رسول هم که از ناحیه ران مجروحیت داشت، با لنگیدن جلو نیروها حرکت می کرد. به جایی رسیدیم که مقداری آب بین سنگ ها یخ زده بود. رسول یخ را شکاند و شروع به گرفتن وضو کرد. گفتم چه وقت وضو گرفتن است. گفت می خواهم با وضو باشم! به خط درگیری رسیدیم. رسول با صدایی بلند نیروها را به حمله ترغیب می کرد که ناگهان صدایش خاموش شد... فهمیدم رسول شهید شد! 🌹🍃🌹 رسول گلبن حقیقی http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb