🌹🌹🌹🌹🌹:
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #یادنامه_شهید_باقر_سلیمانی*
* #بازآفرینی_غلامرضاکافی*
* #قسمت_آخر*
🔶نامه شهید به خانواده
ای پدر گرامی که زحمات فراوانی را برای من متحمل شده ای و من رنج ها و ناراحتی هایی برایت ایجاد کرده ام. مرا ببخش و خدا را شکر کن که فرزندت به آنچه که آرزو میکردی (صراط مستقیم) نزدیک شد.
مادرم اگر شهید شدم افتخار کن.افتخار به امانتی که خدا به تو سپرده بود و تو سالم به او پس دادی. پس ناراحت نباش. هر وقت میخوای گریه کنی روز عاشورا را به یاد بیاورد که امام حسین چطور خود فرزندان و یاران با وفایش را با لب تشنه قربانی کرد.از تو می خواهم مرا ببخشید من را به خاطر حقّی که بر من داری حلال کنی.
پدر در مقابل فرزند وظایفی دارد و فرزند هم. پدران به این دلیل که عمری را سپری کردن و تا حدودی سردی و گرمی دنیا را چشیده اند و نیز به خاطر مهر علاقه محبت به فرزند دارند، نهایت کوشش خود را در تربیت و انجام میدهند تا انسانی با ادب و با معرفت تحویل اجتماع دهند. اما فرزندان را اگر بنگری چون تازه آورده زندگی گذاشتهاند در انجام وظایف خود کوتاهی می کنند به این دلیل که آگاه نیستند و وسیع و همه جانبه فکر نمی کنند. اما پس از مدتی که وارد عرصه های مختلف اجتماع می شوند بعد ورزشی پدر را می فهمند و گذشته خود نادم و پشیمان میشوند
ای پدر جان شما از همان آغاز زندگی ما را در مسیر جهت هدایت کرده تا با مکتب اسلام و قرآن آشنا شویم.همیشه مواظب بودی از اسلام و منحرف نشویم و قرآن و سنت پیامبر و ائمه را بیاموزیم. شما وظیفه خود را خوب انجام دادی ولی در مقابل ما نتوانستیم آنطور که شایسته بود باشیم.
که این دلیل نادانی و جهالت ما بود و جامعه ای که در آن زندگی می کردیم.هرگاه مینشینم و در فکر فرو می روم و گذشته را بررسی میکنم خوبی های شما را به یاد می آورم آن لحظه هایی که برای نماز صبح بیدارمان می کردی.آن زمان که خانه مان را نزدیک مسجد اجاره میکردی، هنگامی که به قرآن و حضور در مجالس مذهبی دعوت میکردی و یا در فکر این بودی که آینده ما تأمین شود.
اگر تلاش شما نبود الان نمی دانم کجا بودم تردید ندارم که ما قادر به جبران زحمات شما نیستیم.مساجد آن تقاضا دارم مرا مورد عفو و بخشش قرار دهیم که با عذاب مان در آن دنیا کمتر شود.
🔶نامه ای به فرزند
.... به من خبر دادند که صاحب دختری شدم که آرزویش را داشتم. از آنجا که امکان دارد نتوانند به مرخصی برود و در نتیجه دختر خانمم را نبینم،چند کلامی برای تو می نویسم که هرگاه بزرگ یادگاری از پدر داشته باشد...
...ای کاش نام زینب برایت انتخاب میکردند چون سالهاست با این نام سر و کار دارم و به نام گردانیست که در آن خدمت میکنم.
البته نام تو هر چه باشد خوب است ولی همیشه زینب را به یاد داشته باش. و چون او استوار و مقاوم و صبور باش و محبت و مهربانی و ایثار و گذشت و صفای که زینب داشت را بیاموز.
در رعایت عفت حجاب و پاکی دقیق باشد تا بتوانی فرزندان خوب به جامعه و اسلام تحویل دهی.
*هدیه به روح مطهر شهید باقرسلیمانی صلوات*
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
3.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❎ اگر کربلا نرفتی...
🎥 باز هم میشه کارهای زیادی انجام داد
🔻🔻🔻🔻🔻
👈کمک کنید موکب های اربعین در شهرها پر رونق بشود
👇👇👇👇
شماره کارت جهت #مشارکت در برپایی موکب اربعین به نیابت امام زمان عج و شهدا:
5859831020197330
بانک تجارت. بنام محمد پولادی
🔹🔹🔹🔹🔹
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🏴🏴🏴🏴
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷 چند روزی از فوت پدرم میگذشت. صبح زود حبیب صدایم زد و گفت: احد پاشو باهم بریم شاهچراغ!
همراهش شدم. در بین راه پرسید فلانی را میشناسی؟
گفتم: نه!
وقتی رسیدیم به انتهای حرم، جايي كه مرحوم پدرم هم آنجا کار میکرد. حبیب پرسان همان شخص را پیدا کرد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت: شما از مرحوم عاقل طلبی دارید؟
آن شخص گفت: نه!
حبیب گفت: اما شما ده تومان از ایشان طلب دارید!
بنده خدا با تعجب گفت: این موضوع بین خودمان بود کسی از آن اطلاع نداشت، بعد از فوت آن مرحوم هم من ایشان را حلال کردم!
حبیب با اصرار زیاد، ده تومان از جیب خودش به ایشان داد و برگشتیم.
گفتم: حبیب تو از کجا میدانستی پدرم بدهکار است؟
گفت: دیشب خواب پدرت را دیدم، خودش گفت به فلانی که در سنگتراشی کار میکند ده تومن بدهکارم، شما آن را پرداخت کنید!
راوي احد عاقل
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔴شاید برایتان جالب باشد که بدانیدشهید علی لندی قهرمان دهه هشتادی ،برای نجات جان مادر و خواهر ابراهیم عزیزی که در ۲۸ اسفند ۵۹ برای دفاع از ایران عزیز به شهادت رسید، دل به آتش زد.
🏴🏴🏴🏴🏴
بارها علی ازم میپرسید اگه ما کربلا بودیم طرف امام حسین(ع)بودیم یا شمر
منم میگفتم دعا کن همیشه طرف امام حسین(ع)باشیم
رو تخت بیمارستان گفت عمو ثابت کردم که طرف امام حسینم.......✋(راوی عموی شهید)
😭😔
#شهیدعلی_لندی
🏴🏴🏴🏴🏴
#ڪانال_شهدا
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🏴🏴🏴🏴
اجتماع جامانده های اربعین
🏴🏴🏴
قرائت #زیارت_اربعین و
برپایی موکب های اربعین در کنار قبور مطهر شهدا در روز اربعین
🛑🛑🛑🛑
با مداحی :
حاج اکبر افخمی / حاج قاسم زارع
و دیگر مداحان اهل بیت(س)
💢 #دوشنبه ۵ مهرماه/ از ساعت ۱۶💢
♻️ #دارالرحمه_شیراز/گلزارشهدای_شیراز
🔻🔻🔻🔻🔻
شماره کارت جهت #مشارکت در برپایی موکب اربعین:
5859831020197330
بانک تجارت. بنام محمد پولادی
🔹🔹🔹🔹🔹
#هییت عشاق الحیدر
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
و
دیگر هیئات مذهبی و انقلابی شیراز
🏴🏴🏴🏴
*مبلغ مجلس شهدا باشید...*
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
انا لله و انا الیه راجعون🏴
متاسفانه دقایقی قبل روح ملکوتی حضرت علامه حسن زاده آملی به ملکوت اعلی پیوست.
علامه حسن زاده آملی امروز صبح در بیمارستان به علت عارضه ریوی بستری شدند ومتاسفانه ساعاتی پیش دارفانی راوداع نمودند
☑️ علامه حسن زاده آملی: گوشتان به دهان رهبری باشد چون ايشان گوششان به دهان حضرت خاتم انبیاست است.
🔹اين جملات وقتي بيشتر معنا پيدا ميكند كه بدانيم صاحب تفسير الميزان، علامه طباطبایی درباره علامه حسنزاده فرمودهاند: حسنزاده را كسي نشناخت جز امام زمان (عج)
🏴🏴🏴🏴
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✨ هر کسی که
سربند یا زهرا بست! لاجرم
شهید نمیشود .
اما هرکس
دل به مادر بست شهید خواهد شد..
سر جایی میره که
دل خیلی وقته رفته🕊❣
#شهید_قدرت اله_عبودی🕊️
#صبحتون_شهدایی🕊️
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
💠 *سیـره شهدا*
💥 عبدالکریم اعتقاد داشت، *«کار فقط باید برای خدا باشد. کاری که برای خدا باشد، انتظار پاسخش را نداریم. همین که خدا ببیند، کفایت میکند*. نه دوست داریم کسی جبران نماید و نه به کسی بگوییم تا از آن آگاه شود.»
💥عبدالکریم در منطقه، حتی به جزییات نیز توجه میکرد. وقتی برای انجام عملیاتی مجبور میشدیم در منزل مردم سکونت یابیم، عبدالکریم روی فرش آنها نمیخوابید و نماز نمیخواند. 😳پس از عملیات نیز پیگیری میکرد تا صاحب آن خانه را پیدا کند و حلالیت بگیرد.»
💥 در سوریه وارد منزلی شدیم که حیواناتش از تشنگی در حال تلف شدن بودند. عبدالکریم مسیر بسیار طولانی را از آن منزل تا یافتن آب طی کرد تا برای حیوانات آب تهیه کند. 💧
#شهید عبدالکریم پرهیزکار*
#شهدای فارس*
🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f7
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨فوری🚨
جهت برپایی موکب امام حسین ع نیاز فوری در گلزار شهدای شیراز ،، طی امروز و فردا به چند خودروی حمل بار بخصوص نیسان داریم
🔻🔻🔻🔻
هر کس میتواند خادمی شهدا و امام حسین ع کند لطفا سریعتر اطلاع دهد
۰۹۳۷۰۷۹۹۴۷۸
🔺🔺🔺🔺🔺
#یاحسین ع
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
1.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ | #کلام_شهدا
🎙شهید علی چیت سازیان:
🔻مادری که بچهش رو خیلی دوست داره روی پسرش خاک میریزه و میگه خداحافظ فقط ما می مانیم و اعمالمان در آن زیر که چگونه جواب خدا را بدهیم ...!
#شهید_علی_چیت_سازیان🌷
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f7
💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷 ماه رمضان بود. اسبابکشی داشتیم.حبیب خیلی کارکرد و عرق ریخت و حسابی خسته شد، دیگر نا و توانی نداشت. همان روز مادر هم بااینکه بیمار بود، روزه بود و از پا افتاد. آبی به سروصورتش زدیم و خواهش کردیم روزهاش را باز کند.را باز کند. قبول نمیکرد. حالش بدتر شد. بازخواهش کردیم، نگاهی به حبیب که از خستگی گوشهای نشسته بود کرد و گفت: آگه حبیب روزهاش را باز کند، من هم روزهام را باز میکنم.یک قاچ هندوانه بهزور و اصرار به حبیب دادم تا روزهاش را به خاطر مادر بشکند. از محبتش چیزی نگفت و روزهاش را باز کرد تا مادر هم چیزی بخورد. بعد ماه مبارک بود. گفتم: حبیب بیا صبحانه بخور! گفت: یک قاچ هندوانه خوردم، حالا حالاها باید جواب پس بدهم، من سالم بودم، مشکلی نداشتم که روزهام را شکستم، حالا هم باید آن یک روز را جبران کنم! فهمیدم روزه است.
به خاطر همان یک روز، شصت روز روزه گرفت...
راوی خواهر شهید
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#سیره_عملےورفتارےﺷﻬﺪا
🍃با همه فرق داشت. هرشب درست ساعت مناجات و اشک و آه و نماز شب بچه ها، یک قطره آب می شد، می رفت توی زمین و و دیگه کسی نمی دیدش.
همیشه برای من سوال بود. *یک شب حول و حوش ساعت 2 نصف شب – که اکثر بچه ها برای خوندن نماز شب یک جا سنگر می گرفتند!او را با شلواری که پاچه هاشو بالا زده بود مشغول شستن توالت های گردان دیدم!*
با خودم گفتم: "آخه نصف شب، شستن دستشویی های گردان کجاش بندگیه؟ کجاش عاشقیه؟🤦🏻♂️
ولی وقتی شنیدم به آرزوی عجیبش رسیده، باز هم توی دلم گفتم: بابا تو دیگه کی هستی؟
وصیت کرده بود: *دلم می خواد مثل اربابم بی سر، مثل امیر علقمه بی دست و مثل مادر سادات بی نام و نشان شهید بشم* 💔
آخر سرهم، یه غروب غم انگیز، بعد از سال های سال، چند تا از رفقاش استخوون های متلاشی شده پیکرش رو، تو ردیف اول قطعه جنوبی گلزار شهدای «آباده» دفن کردند. 🕯️
#شهید_سعید_کابلی
#شهدای_فارس
🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ