eitaa logo
شهدای غریب شیراز 🇮🇷
5هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
48 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇.. تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5970045408053821543.mp3
زمان: حجم: 4.17M
🔊 | ⏱ روایتگری راویان دفاع مقدس 🌷 اطاعت پذیری رمز پیروزی شهدا 🎧 ﻣﺎ ﺭا ﺩﺭﻳﺎﺑﻴﺪ 🌷 🌺🌹🌺🌹 https://chat.whatsapp.com/F4LSvAcL2g99PP58OICsAO
🔸تو جاده می رفتم دیدم یه کنار جاده داره میره، زدم کنار سوار شد. "سلام و علیک" و راه افتادیم🚗 داشتم می رفتم با دنده سه و سرعت ۸۵ تا 🔹بهم گفت: اخوی شنیدی لشکرت گفته ماشینا حق ندارن از ۸۰ تا بیشتر برن⁉️ یه نگاه بهش کردم و زدم دنده چهار و گفتم اینم به لشکر 🔸تو راه که میرفتیم چند تا ستادی رو سوار کردم دیدم خیلی تحویلش می گیرن😕 می خواست پیاده بشه بهش گفتم خیلی برات در نوشابه باز می کنن لا اقل یه اسم و آدرس بهم بده شاید بدردت خوردم😉 یه لبخندی زد و گفت: همون که به عشقش زدی دنده چهار 🌷 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/LRssfqn30WvDyoDwDQM2zQ
1.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد سردارشهیدے که به حضــرت زهرا (س) علاقہ خاصی داشت 🌹🌷🌹🌷 عبدالله رودکے عملیات نیروے دریایی سپاه پاسداران 🌹 🌹🌷🌹 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
اےکہ بعــد از شهادتش اسراییلی ها و منافقیــن برایش جــشن گرفتند😳😭🌹 فرمانــده عملیــات ایران در لبنان بود بعد هم شــد فرمانده عملیات قرارگاه حمزه. بین اسراییلے ها و منافقین معروف بود به ،،، اما خودش پایان نامه ها مے نوشت "امروز فردا ".💞 وقتی افتــاد زمین، یکے از منافقین فریاد زد این شــیرازیه، از ترس یه تیر خلاص تو سرش زدن، یکی تو دهنش، هفتاد تا هم به سینــش.... 😳😳😭 رادیو اســراییل و منافقـــین تا چند روز جشن گرفته بودند.... 🌹🌷🌷🌹 ابوالوردے 🌹🌷🌹🌷 درسالروزشهادتش، هدیه به شهید صلوات ☘ 🌹🌷🌹🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹 که در کربلا خاک شد....* : 👇👇👇👇👇 🌷ابوریاض از افســران ارتــش عراق در زمان جنگ هشت ســاله ورجــال سیاسی این کشــورنقل می کنــد؛ در های جنــگ مشغــول نبــرد بودم که دژبانی مـــرا خواست. مــان با دیدن مـــن خبر کشته شدن پســـرم را در جــنگ داد. خیلی ناراحت شدم😔. من برای او آرزوهای زیـــادی داشتـــم. به هر حـــال به رفتـــم و کارت و پـــلاک را تحــویل گرفتم و رفـــتم جـــنازه اش را ببینم. وقتے را کــنار زدم،شدیــدا یکه خوردم. 😳😳بــــا تعجب گفتــم: شده.اشتباه شــده. این پــسر من نیست.😲 افسر با بی طاقتی گفـــت :اما کارت و پلاکش تایید شده!😡😡 روی حرف خودم اصرار کردم. ناگهان در دلم افتاد که نکند با اصرار مشکلۍ برایم پیش بیاید. به اجبار جســـد را تحویـــل گرفتم.تابوت را روی ماشین بستم و به سمت زادگاهم حرکت کــردم. *وقتی به رسیـــدم به دلم افتاد بیشتر به خودم زحمت ندهــم و ان جســد را همــان دفـــن کنم.*چهره ان دلم را آتــش می زد. پیکری پاره پاره داشــت اما با و آرامــش آرمــیده بود برایــش ای خوانــدم و او را در کربلا دفن کــردم. تا پایان جنگ خبرے از پســرم نداشتم.تا اینکه با آزاد سازی اســرا به برگشت. اولــین چیزے که از او پرسیدم این بود:چرا پلاک و هویتت را به دیگـــری دادی؟ پسرم گفت:من توســط یک اسیر شدم. او اصرار کرد را به او بدهــم. حتي حاضــر بود بابتـــش به مـــن پول بدهد. به او دادم اما اصرار داشت که قلبا از این موضوع باشید.😊 گفتم در صورتے که دلیــل این را به من بگویی راضے می شوم. *بسیجی گفـــت:من تا دو یا ســـه ساعت دیگه میشم و قرار است من را در جـــوار مولایـــم حسین دفن کنند و می خواهم تا قیـــامت در مولایم حســـین ع بیـــارامم...* 📚منبع؛ روزنامه کیهان,۵ دی ۱۳۸۹ 🌷 شهداییم 🌺☘🌺☘🌺 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ...
🔰رسیــدیم بہ ڪانال نشــده باعرض ۱.۵ وعمق ۱ مــتر پراز ســیم خـــاردار.... شروع کردیم به پریدن که کمین مــارا به تــیر بست. 💥چندتیــر به ســینه و شــکم محمـد، مانشست. 😥 *روی کانال خوابیــد.دستش یک سمت پایش یک سمت وسینه زخمی اش روی سیم ها وفریاد زد سریع از روی من ردبشید*... ✍وصیــت شــهید: اسلــحة اے است که هـــیچ دشمـــن و قدرتے نمیتواند در مقابل آن مقاومت کند. *کســی که آماده شــهادت می شــود قادر است بزرگترین قدرتها را به زانو در آورد.* امروز اسلحة شــهادت، طاغوتیان و ابرقدرتها را به زیر کشانده و همة معادلات جهــانے را برهـم زده اند". * --🍃┅═ঊঈ🌹ঊঈ┅─🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💠 * بیش از ده گردان برای اعزام آمده بود, برای همین دستشویی ها وضع بدی پیدا کرده بود. 😖 همه هم تقصیر را به گردن مقر می انداختند.🤨 ناگهان دیدم محمد که فرمانده مقر بود, با جارو و تی از یک دستشویی خارج و وارد دستشویی بعدی شد.😢 رفتم کنارش گفتم: محمد اقا چرا شما؟ گفت :این بسیجی ها برای خدا اینجا آمده اند, هدف ما هم خدمت به این هاست! ❤️کسی فرمانده را نمی شماخت.❤️ محمد اسلامی نسب 🦋-🍃─═ঊঈ🌹ঊঈ┅─🍃-🦋 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰چهـار بـرادر داشتـم, اولیـن نفر که پایـش به جبهہ باز شـد صمـد بود. چند روزے بـود کہ به مرخصےامـده بود. گفتم داداش حواسـت باشہ رفتے جبهه, شهیـد نشے برگردے! سعید که برادر کوچک بود و ان روزها وردست پدر گـچ ڪاری می کرد, گفت:مگہ ڪسےڪہ میشه بر می گرده؟😳 حرف عجیبی بود, فکر نمےکردم معنی خاصے هم داشـتہ باشـد.🤔 تا روزے ڪه شهـید شـد وهیچ وقت ... 🔰مـن فـرمانده گردان بودم. سعـید هم بسیجے بود و در گـردان خودم. عادت داشتم, وقت های آزادم یا وقـت نـاهار و شام, بروم پیش سعید. یک روز گفت: کاکا, مے دونم ناراحت هم میشے, اما دیگه پیش من نیا!🤔 با تعجب گفـتم: چرا؟😳 گفت اخه همه ها که برادرشـون نیـست که بهشون برسه, دلـشون میشکنه! دیگه نرفتم. اعـزام بعدی هم خودش رفت یک تیپ دیگر تا باشد و گـمنام برود. . 🌷🌹🌷🌹 (سعید بادرام) 🌷🌹🌷🌹 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*حاج قاسم در یک نگاه* 🌹 🍃۲۱ساله شده بود فرمانده گردان.اسمش ناصربود و حاج قاسم‌ لشکرش بود. جانبازشد.جانباز قطع نخاع.مهمان دائمی بستر وخانه‌. شاید خیلی ها سراغش نرفتند چون گرفتار زندگی کردن خودشان را. اما؛حاج قاسم دم دم های عید که می شد، وقتی میخواست سری به کرمان و اقوام بزند،حتما یک زنگ‌ می زد وبه خانه ناصر و می گفت: _ من دو روزی می آیم خانه شما! خرید هم می کرد. لباس نو وسایل تهیه می کرد ومی رفت خانه ناصر. همسرناصر راهم به قول خودشان،می فرستاد مرخصی. می شدند دو رفیق شفیق! کار آشپزخانه می کرد و غذا اماده می کرد. با ناصر بگو ،بخند ویادایام و... حمام را گرم می کرد وناصر را نونوار تحویل تخت همیشه ساکتش می داد و... می رفت سراغ ماموریت بعدیش. راستی،ناصر دی ماه ۱۳۹۲ شد. 🌸عید که می خواهد بیاید ؛ اول به فکر خانه خودمانیم.لباس خودمان،خرید خودمان... بعدا هم به فکر تفریحات خودمان!!! تازه زمان که برسد به فکر نقد فضای سیاسی ونظام و انقلاب درمهمانی ها! همین است که یکدانه می شود دراین دوران غفلت! ✨به قول : برای خدا کار می کرده ،نه کارهایش را برای خدا! 📚منبع کتاب:حاج قاسم *١١روز مانده تا سالروز عروج یار* 💔 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
اےکہ بعــد از شهادتش اسراییلی ها و منافقیــن برایش جــشن گرفتند😳😭🌹 فرمانــده عملیــات ایران در لبنان بود بعد هم شــد فرمانده عملیات قرارگاه حمزه. بین اسراییلے ها و منافقین معروف بود به ،،، اما خودش پایان نامه ها مے نوشت "امروز فردا ".💞 وقتی افتــاد زمین، یکے از منافقین فریاد زد این شــیرازیه، از ترس یه تیر خلاص تو سرش زدن، یکی تو دهنش، هفتاد تا هم به سینــش.... 😳😳😭 رادیو اســراییل و منافقـــین تا چند روز جشن گرفته بودند.... ابوالوردے 🌷🌱🌷🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
📡 | 🔻 با شنیدن پیام شهیدان انگیزه‌ و تلاش را بیشتر کنیم 🔹رهبر انقلاب: شهیدان به ما می‌گویند: راه خدا خوف و حزن ندارد، ترس و اندوه ندارد؛ در راه خدا بایستی ثابت‌قدم بود، بایستی با قدرت حرکت کرد، باید با وسوسه‌های دشمنان متزلزل نشد. 🔹ملّت ایران با شنیدن پیام شهیدان باید اتّحاد خود، اتّفاق خود، انگیزه‌ خود، تلاش خود را بیشتر کند. 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
اےکہ بعــد از شهادتش اسراییلی ها و منافقیــن برایش جــشن گرفتند😳😭🌹 فرمانــده عملیــات ایران در لبنان بود بعد هم شــد فرمانده عملیات قرارگاه حمزه. بین اسراییلے ها و منافقین معروف بود به ،،، اما خودش پایان نامه ها مے نوشت "امروز فردا ".💞 وقتی افتــاد زمین، یکے از منافقین فریاد زد این شــیرازیه، از ترس یه تیر خلاص تو سرش زدن، یکی تو دهنش، هفتاد تا هم به سینــش.... 😳😳😭 رادیو اســراییل و منافقـــین تا چند روز جشن گرفته بودند.... ابوالوردے 🌷🌱🌷🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید