💠 زندگی به سبک شهید
🔹️ در عزاداری ها حال خوشی داشت. خيلي ها با وجود ابراهيم و عزاداری او شور و حال خاصی پيدا ميكردند. ابراهيم هر جایی که بود آنجا را کربلا ميكرد!
گريه ها و ناله های ابراهيم شــور عجيبی ايجاد مي كرد. نمونه آن در اربـعين سـال ۱۳۶۱ در هيئت عاشـقان حسين (ع) بود. بچههای هيئتی هرگز آن روز را فراموش نمي كنند. ابراهيم ذكر حـضرت زينب (س) را می گفت. او شـور عجيبی به مجلس داده بود.بعد هم از حال رفت و غش كرد! آن روز حالتی در بـچه ها پـيدا شد كه ديگر نديديم. مطمئن هسـتم به خاطر سوز درونی و نفس گرم ابراهيم، مجلس اينگونه متحول شده بود.
ابراهيم هيچ وقت خودش را مداح حـساب نميكرد. ولی هر جا كه ميخواند شور و حال عجيبی را ايجاد می كرد.ذكر شهدا را هيچ وقت فراموش نميكرد.
#زندگی_به_سبک_شهدا
@golzarshohadashiraz
🌹 #مراسم میهمانی لاله های زهرایی🌹
💢و گرامیداشت شهید خلیل عبدالرحیم زادگان
همراه با روایتگری همرزمان شهید
💢 #بامداحی: حاج هاشم عبدالرحیم زادگان
#مکان : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام
#زمان : ◀️ پنجشنبه ۱۲ مرداد / از ساعت ۱۷
🔺🔺🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔺🔺🔺
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃
✍شهید آوینی
تاریخ امانتدارِ فریادِ
"هَل مِنْ ناصر" حسین است
و فطرت گنجینه دار آن، و از آن پس
کدام دلی است که با یاد او نتپد؟!
مُردگان را رها کن ؛
سخن از زندگان عشق میگویم...
#عزاداری_جبهه_ها
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
⚠️از دیروز تا الان تعداد زیادی از پیام های اعضای کانال و مردم غیور #شیراز در خصوص فاجعه نارنجستان قوام شیراز میرسد...😡
💢واقعا آنقدر صحنه ها دردناک هست که نمیتوانیم کلیپ هتک حرمت یک #زن محجبه را پخش کنیم ...😭
مرد نامحرم ...مادری را جلوی چشمان دختربزنند ..😡🥺
در روز روشن.. در مجموعه ای زیر نظر دانشگاه شیراز ‼️‼️
♻️یادمان دوباره به هتک حرمت خانواده #شهید خادم صادق در سال قبل در همین ایام افتاد ...
♨️حتما دوباره اعلام میشود فرد ضارب دستگیر شد ، چند روز بعد کلیپش بیرون می آید که پشیمان هست و از روی احساسات دست به این کار زده ..
🔹مسؤلین هم خیالشان راحت به کارشان ادامه می دهند ...
واقعا باید چه گفت ‼️
🚨آیا مسؤلین دانشگاه شیراز از درد غیرت نمی خواهند استعفا بدهند⁉️
⚠️مسئولینی که چند ماه هست گشت ارشاد را تعطیل کردند و گفتند کار فرهنگی کنیم! و نکردند...الان چه جوابی دارند بدهند !!
🚨چند ماه هست بدنبال تصویب قانون حجاب در مجلس هستند...و انگار در خوابند ...
♨️واقعا جواب شهدا را دارید بدهید؟؟؟
♻️سومین حرم اهل بیت ع باید این وضعش باشد ؟!!!
⛔️مگر امام و رهبرمان نگفت بی حجابی #حرام سیاسی هست ؟!!!!
....
چه بگوییم از این غم 🏴
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹حجاب و عفاف در نگاه شهدا
🧕خواهرم باحجابت مدافع حیا باش🥀
🚨تقدیم به همه خواهران مجاهدی که این روزها در میان این همه هجمه دشمن، زینب وار مدافع حجاب و حیا هستند...
#حجاب_فاطمی
#شهدا
🍃🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_بیست_دوم
.
گفتم :میبینی که فضا بسته است باید رعایت کنند. زن و بچه توی ماشین است انگار که روی قوز افتاده باشند. به ویژه چند نفری که عقب نشسته بودند شروع کردند به آتش زدن مجدد سیگارهایشان و سیگار به سیگار روشن کردند و دودش را فوت کردند جلو تا حال ما حسابی گرفته شود. من دوباره به نشانه ی اعتراض پا شدم ولی آنها غره به ورزشکاری ،خود هیچ اعتنایی نکردند و چند تا متلک هم بارم کردند. شمس الدین چشم غره ای به من رفت که نگفتم کاری به کارشان نداشته باش. همچنان به دری وری گفتنشان ادامه میدادند که شمس از جایش بلند شد و از آنها عذرخواهی کرد همان طور که رو ازشان بر میگرداند و مینشست گفت :شما ببخشید من داداشم را ادب میکنم .
گفتم :عجب کار اونا زشته شما منو ادب میکنی. این بار حرف رکیک تری حواله ی ما کردند بعدش هم گفتند: اگر مردید بیایید پایین تا حالیتان کنیم.
گفتم :داداش بیا بریم پایین حق با ماست. مردم هم طرف ما را میگیرند .مگر از چی میترسی؟ یا میخوریم یا میزنیم. از این دو حال که خارج نیست .
گفت: ای ،بابا انگار حرف حالیت نیست. گفتم که ما نباید با مردم درگیر بشویم. تحمل دود سیگار آنها از معرکه و زدوخورد که آسان تر است. درضمن چون آنها مسافر شهر ما هستند به نوعی مهمان به حساب می آیند و وظیفه ی ماست که تکریمشان کنیم .
قانع شدم که بنشینم و هر چه شمس الدین گفت عمل کنم اما حالا اسکی بازان دست بردار نبودند و وقتی دیدند راننده هم با آنهاست و در سیگار کشیدن همراهیشان میکند شاخ شدند که نه الا والله باید بیایید پایین و دعوا کنیم راننده هم به دستورشان ماشین را کشید کنار و سریع پیاده شدند و به زور ما را هم از ماشین پایین کشیدند. پشت سر هم بد و بیراه میگفتند و طعنه پلکه میزدند و چون تعدادشان بیشتر از ما بود مطمئن بودند که پیروز میشوند و این بود که تا پایین آمدیم، بلافاصله زنجیری را به طرف من پرتاب کردند که به پشتم خورد و خون جاری شد طوری زخم شد که تا ماهها آبله میزد و نمیتوانستم به پشت بخوابم. اوضاع که چنین پیش رفت شمس الدین جلو آمد و گفت: خب زدید دیگر کافی است. اصلاً من مجدد عذر میخواهم اگر اجازه بدهید دستتان را ببوسم تا غائله تمام شود .
حرصم حسابی درآمد. گفتم :داداش چرا خودت را کوچک میکنی؟ ظاهراً این آدمها ارزش این همه گذشت و محبت را ندارند .اینجا بود که پرروتر شدند و خواستند دست به یقه بشوند و همچنان چند نفری ناسزا میگفتند .شمس درآمد که اگر ادامه بدهید پشیمان میشوید .پشیمان میشوید، پشیمان میشوید!
سه بار تکرار کرد. با دهن کجی گفتند :مثلاً چه غلطی میکنی؟ با این کلمه صبر سید ،سرآمد بیدرنگ کلت کشید و بین پای یکیشان شلیک کرد.
گفتم: ای بابا چرا زودتر نزدی حتماً من باید کتک می خوردم تا شما اقدامی بکنید؟ گفت: آره تو باید این زنجیر را میخوردی چون هر چه گفتم دست بردار گوش نکردی.
#ادامه_دارد ..
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
🌷قرار بود گودالی در محل استقرار آتشبار در فاو حفر کنیم تا رادارها را در آنجا سازی کنیم. خود کمـال که فرمانده قرارگاه تطبیق آتش بود، همپای ما شروع به بیل زدن و حفر زمین کرد. هرکدام از یک سمت شروع به بیل زدن کردیم، هوا گرم بود و کمکم عرق از چهارستون بدن ما جاری شد. لحظهای ایستادم تا نفسی چاق کنم. چشمم به آقا کمـال افتاد. در گودترین قسمت گودال ایستاده بود. متعجبانه به چیزی که میدیدم خیره شدم. صورتش خیس خیس بود. نه از عرق، که از اشک. گفتم: آقا کمـال، چیزی شده!
با بغض گفت: محسن، تو کربلا رفتی؟
با تعجب از این سؤال گفتم: نه!
گفت: عموی من، کربلا رفته. عمویم شنیده بود اگر خاک گودال قتلگاه را در آب حل کنند، آب رنگ خون میشود. عمویم میگفت کمی از خاک گودال قتلگاه را در آب حل کردم، شد خونابه!
در آن گودال فکر و ذهنش رفته بود گودال قتلگاه حضرت امام حسین علیهالسلام. همانجا وسط گودال نشست و ساعتی برای امام حسین(ع) اشک ریخت!
سردار بسیجی،معلم #شهید مهندس کمال ظل انوار
#شهدای_فارس
🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
📢پیامی برای همه دوران ها از سردار شهید حاج منصور خادم صادق:
🚨ای امت حزب الله نسبت به جامعه تون بی تفاوت نباشید....
#شهیدحاج_منصور خادم صادق
#حجاب
🌷🍃🌷🍃
#کانال شهداي شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ھمیشہ #ھمࢪنگ جماعت نشو‼️
عدھاۍھمࢪنگجماعتشدن
تبدیلشدنبه #قاتلانِحسینِفاطمه!
#شھیدسیدمرتضۍآوینی 🌷
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
😠مگه ما مرده باشیم که کودکی بگه #مامانمو_نزنید .
📌مردم شیراز چهارشنبه ساعت ۱۷ روبروی نارنجستان قوام حاضر می شوند.
#غیرت_شیرازی
#حجاب
@golzarshohadashiraz
#نشردهید
🌷🕊🍃
مـثل آن شیـشه ڪه
در همهمهے باد شکست
ناگهان باز دلـم
یاد تو افتاد و شڪست...💔🥀
#حاج_قاسم🌷
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#شهدای_حسینی
🔰سر از پیکرش جدا افتاده بود...😔
برای اینکه خانواده بخصوص مادرش، ناراحت نشوند،یکی از بچه هاصورت احمد راشست موهایش را هم شانه زد، سر را جوری روی پیکر گذاشت تا جراحت مشخص نشود.😢
🔰وقتی مادر جنازه پسرش را دید گفت :مادر من که دوست داشتم تو مثل امام حسین #بی_سر شهید بشی!😔
دست زیر سر احمد برد تا صورتش را ببوسد که .... متوجه جدائی سرفرزندش شد.
خطاب به احمد گفت:
مادرم شیرم حلالت، من نیزخواستم همینطوری #شهید بشوی"
بعد گفت: "بفدای امام حسین، بفدای علی اکبر امام حسین، بفدای سر امام حسین«ع»
#شهید احمد تدین
#شهدای_فارس
🌷🍃🌹🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_بیست_سوم
.
حالا همه نفس ها در سینه حبس شده بود . راننده رنگش پریده و دستپاچه نمیداند چه کار کند. یکی دو نفر هم از آنها دست روی سرشان گذاشته اند و نشسته اند روی زمین و رنگ به رخسار ندارند. کسی که بین پایش شلیک شده بود همچنان دارد میلرزد و اصلاً باورش نمیشود که چه قدر به دریافت یک گلوله ی پسینگاهی نزدیک بوده است. اما این ختم ماجرا نبود کلت را گرفت به طرفشان و گفت :کفشهایتان را بیرون بیارید بعد دستور داد لخت شوند فقط با یک زیرپوش. سرما هم طاقت فرسا بود .زمستان سال هزار و سیصد و شصت و چهار که از قضا برف سنگینی باریده بود و هنوز اطراف سپیدان و گردنه ی شول که این سناریو داشت اجرا میشد پوشیده از برف بود .در حالی که دست روی سر گذاشته بودند و مردم هم از داخل مینی بوس نگاهشان میکردند و ماشین های اندک عبوری برایشان بوق میزدند. بالای تپه را نشانشان داد گفت: تا بالای تپه میدوید و بر می گردید. همین که از ماشین فاصله گرفتند به راننده گفت آتیش کن !راننده که چاره ای جز اطاعت نداشت و خرسند بود که در شمار آنها قرار نگرفته چشم بلند بالایی گفت و راه افتاد. وقتی خوب از تیررس نگاهشان دور شدیم و نگران از رفتن مینی بوس شدند ،گفت :برگرد سوارشان کن!
بعد رو کرد به من :جای زنجیر تو خوب خواهد شد؛ ولی این درس هرگز فراموششان نخواهد شد
درباره ی سید شمس الدین باید گفت که شخصیت همه جانبه ای بود. یا لااقل چندجانبه. شعر میگفت، معرق می ساخت، کونگ فوکار بود، چتربازی بلد بود ،آموزش دیده بود و مدرک داشت و در عین حال روحیه ای ،آرام شوخ طبع گرم و صمیمی و بی ادعا داشت و خیلی کم حرف بود. باور کنید خیلی از کارها و مسئولیتهایش را از دیگران شنیدیم. اهل ادعا و تزدادن نبود. نسبت به پدر و مادرمان کمال احترام را داشت .مرتب به آنها سر میزد و دستشان را میبوسید مادر را احترام مضاعف میگذاشت و میگفت هم به دلیل این که مادر ماست و در دین سه بار به او توصیه شده و یک بار به پدر ، و هم به این دلیل که ما به خانواده شهدا احترام می گذاریم ، او خواهر شهید است ،چون دایی ما شهید محمد جعفر ترابی در سال ۶۱شهید شده بود و شمس با او رابطه قوی داشت و مادرم بسیار از او یاد می کرد و در فراقش می سوخت.
#ادامه_دارد ..
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پشت پرده عجیب بیحجابیهای اخیر
⭕️ هشداری که ۲۰ سال قبل داده شده ولی کسی توجه نکرد!!!
🔰 نقشهای برای حمله به ایران
#امام_خامنه_ای
#حجاب
🌱🌷🌱🌷
@golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرسول سجادیان⭐️
🌹 بعد اولین دیدارم با سید رسول، شیفته اش شدم. اگر برای نماز جماعت هم به مسجد نمیرسیدم، حتماً برای دیدار سید به مسجد هم میرفتم. این محبت دوطرفه بود، سید نهتنها من بلکه همه بچههای مسجد را دوست داشت. اگر شبی نمیتوانستم به مسجد بروم، مطمئن بودم که سید ساعتی بعد از نماز به دربخانه میآید تا حالم را بپرسد و بداند چرا به مسجد نرفتهام!
با تمام این توجهش، گاهی سرسنگین میشد. روز یا شب قبلش توجهش به من بود، اما آن روز توجهش کم میشد و از من رو میگرفت و دوباره روز بعد همان توجه و همان نگاه همیشگی.
تکرار این رفتارش باعث شد تا در اعمال و رفتار خودم دقت کنم. متوجه شدم، روزهایی که در نمازم کاهلی میکنم، یا نمازم قضا میشود، یا حتی در خانه مادرم را رنجاندهام و ناراحت کردهام، رفتار و نگاه سید رسول با من فرق میکند و توجهش به من کم میشود!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#خروش مردم غیور شیراز ...
در محکومیت هتک حرمت مادر محجبه شیرازی
💢اینجا شیراز، سومین حرم اهل بیت ع در ایران
🚨قابل توجه مسؤلین و متولیان امر حجاب و عفاف و نمایندگان محترم مجلس ...
شهدای غریب شیراز
🚨🚨 همسنگرا و خادمین شهدا گروه سنج و دمام در #شیراز می خواهیم کسی سراغ داره؟ ⬇️⬇️لطفا اعلام کنید @
همچنان دنبال گروه سنج و دمام هستیم
کسی سراغ داره خبر بده
البته #صلواتی😊
خواهران،
حجابتـان را
مثلحجـابحضرتزهرا‹س›
رعایتکنیدنهمثلحجابهایامروز..
چوناینحجـابهـا؛
بویحضرتزهـرا‹س›نمیدهد.
شھیدذوالفقار؎
📚شهید محمدهادی ذوالفقاری
#زن_عفت_افتخار
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🏴🏴
@golzarshohadashiraz
🌹 #مراسم میهمانی لاله های زهرایی🌹
💢و گرامیداشت شهید خلیل عبدالرحیم زادگان
همراه با روایتگری همرزمان شهید
💢 #بامداحی: حاج هاشم عبدالرحیم زادگان
#مکان : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام
#زمان : ◀️ پنجشنبه ۱۲ مرداد / از ساعت ۱۷
🔺🔺🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔺🔺🔺
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃
پنجشنبهها
چشم که میگشاییم
نام کسانی در ذهنمان روشن است
که تا همیشه مدیونشان هستیم
آنهایی که هرگز فراموش نمیشوند
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات💚
#پنجشنبههایشهدایی🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🔰نیمه شبی برای تجدید وضو بلند شدم. به زحمت خود را از سنگر بیرون کشیدم، هنوز چند قدم از سنگر دور نشده بودم که صدایی مرا میخکوب کرد. فکر کردم حتماً مجروحی را تازه از خط آورده اند،؛ اما خوب که دقت کردم دیدم صدای مناجات است که باسوز خاصی خوانده می شود. همان جا پشت خاکریز نشستم. هر چه چشم تنگ کردم تا صاحب صدا را ببینم تاریکی منطقه اجازه نداد. می خواستم صاحب صدا را بشناسم. تا اذان صبح همان جا نشستم. نزدیکی های اذان صدا قطع شد. دیدم از گودالی شخصی بیرون آمد و به سمت نماز خانه رفت. بی آنکه متوجه شود دنبالش رفتم، کسی نبود جز قاسم چوپان!
🔰چند روزی از شهادت قاسم می گذشت که فرمانده دلاور گردان فجر، شهید مرتضی جاویدی برای سرکشی به خانه ما آمد. از قاسم برایمان می گفت. از دلاوری ها و فرماندهی های قاسم. در حالی که تا آن روز هر چه از قاسم در باره مسئولیتش پرسیده بودیم می گفت: من حتی یک لیوان آب هم نمی توانم دست کسی بدهم.
مرتضی جاویدی از شهادت قاسم همه می گفت. می گفت در این عملیات آخری ترکش به ریه اش خورده بود. چند باری سجده کرد. بچه ها می خواستند او را منتقل کنند نمی گذاشت. می گفت شما را به فاطمه زهرا قسمت می دهم که بگذارید روی همین خاک جان بدهم!
#شهید ابوالقاسم چوپان
#شهدای_فارس
سمت: فرمانده گروهان- گردان فجر
🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz