eitaa logo
شهدای ایران
141.4هزار دنبال‌کننده
64.6هزار عکس
32.4هزار ویدیو
23 فایل
این کانال متعلق به پایگاه خبری شهدای ایران است www.shohadayeiran.com ارتباط با ادمین eitaa.com/shahid87 جهت تبلیغات 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/656146463C00fe549c86 ارتباط با سردبیر #شهدای_ایران eitaa.com/shohada_admin1 تلفن تماس: 09102095699
مشاهده در ایتا
دانلود
28.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید؛ 🌙شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان مادر شهید سعید ادیبی در عالم خواب شهید گمنامی را می‌بیند که میهمان خانه اش شده است.جوانی زیبا و خوش رو که به او می‌گوید مادر من میخواستم سه روز اینجا پیش شما باشم اما قبول نمی‌کنند من را می‌خواهند ببرند. .حاج خانم هم بلافاصله که از خواب بیدار می‌شود و طی تماسی با مسئولین مربوطه این خواب را در میان می‌گذارد و تمهیدات کار جهت این میهمانی بصورت کاملا اتفاقی شکل می‌گیرد.... . 🌹گوشه هایی از این میهمانی را ببینید...( ۲۶ فروردین ۱۴۰۲_ساری_منزل شهید سعید ادیبی . . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 تو وصیت نامه ش نوشت : ملت ما چگونه زندگی کردن را از و چگونه کردن را از آموخته اند.آرزو دارم همچون زندگیم بمیرم‌. . 🌹 سردار شهید جلال الدین علاءالدینی از فرماندهان گردان حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا ... 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹جان به قربان تو ای صاحب عزا شد عزای باب مظلومت بیا ... 🌹 تو وصیت نامه ش نوشت : ملت ما چگونه زندگی کردن را از و چگونه کردن را از آموخته اند.آرزو دارم همچون زندگیم بمیرم‌. . 🌹 سردار شهید جلال الدین علاءالدینی از فرماندهان گردان حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا ... 💢کانال خبری @shohadayeiran57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید مهدی زین‌الدین:ما نصرت الهی را مشاهده کردیم. 🌹 تو وصیت نامه ش نوشت :ملت ما چگونه زندگی کردن را از و چگونه کردن را از آموخته اند.آرزو دارم همچون زندگیم بمیرم‌. . 🌹 سردار شهید جلال الدین علاءالدینی از فرماندهان گردان حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ کربلا ... 💢کانال خبری @shohadayeiran57
27.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 . 🔹فاطمه خانم شهابی ۲۲ ساله بود که اواخر دهه پنجاه با آقا علیرضا اسکندری ازدواج کرد.ده روز بعد عروسیش علیرضا عازم منطقه شد و دیگه تا به امروز برنگشت...سال ۱۳۶۹ اسرا هم که برگشتند خبری از علیرضا نشد.فاطمه خانم هم با خیاطی کردن امرار معاش تنها یادگار شهیدش ( حمید) را بزرگ کرد و همچنان بعد ۴۲ سال چشم انتظار همسرش است... . 🎥 کلیپ مصاحبه با و وفادار مفقودالاجسد علیرضا اسکندری ( کاری از رسانه ای هفت تپه‌ی ) . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 رفیقانم دعا کردند و رفتند؛یعنی همین لحظه و همین عکس... . 🔸#ساری_ نخاعی و استقبال این از 📆 چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
28.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 ... !!! . 🔹سهمیه ها ... امتیازها...وام ها ... همه و همه چیزی که در مورد فرزندان شهدا تو گوشتون خوندن و میگن رو یک دقیقه بزارین کنار ...!!!! این درد و دل دختر شهید شمسیربند و با شهید گمنام گوش کنید ...! 🔸حسرت یک دیدار... 🔸حسرت یک خواب... 🔸حسرت یک نوازش... 🔸حسرت یک نصیحت... 🔸حسرت باباااااااااااااااااا . 🎥 حضور در مدیرکل و درد و دل دختر سردار خلیل شمشیربند از ویژه ۲۵ با ... (📌مازندران_ساری_📆چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۲) . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 که را کرد ( بیاد ۲۷ محمدرسول اله علیرضا نوری ساروی) . ▪️تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود. . ▪️سردار کوثری نقل میکرد : یک روز آقای رسول‌زاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدی‌کیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راه‌آهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت. . از آنجا که آدم اخلاق‌مدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشم‌های متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامده‌ام که برگردم. اگر می‌خواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران می‌ماندم و به اینجا نمی‌آمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید. . 🌹ایام سالگرد مظلوم و استان سردار علیرضا نوری گرامیباد... . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌹 ( غلامعباس گلی ) ۸ ۱۳۶۶ : . 💢 همسر شهید : «بعد از شهادت دوستش «سیدکریم حسینی»، کمتر به خانه می‌آمد. وقتی هم می‌آمد، فقط از شهادت حرف می‌زد. زمانی که بچه‌هایم «سجاد و جواد» به سمتش می‌رفتند، می گفت: کریم دیگر نیست که حسن و حسین خود را بغل کند. من چطور شما را در آغوش بگیرم؟» . 💢کانال خبری @shohadayeiran57