هدایت شده از حٰاجْقٰاسِمْسُلیْٖمٰانےٖ🌷
🏴🏴🏴
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت امام رئوف علی بن موسی الرضا(سلام الله علیه) مراسم یادبود #شهیداحمدرضاگلزردی و شهدای گمنام برگزار میشود
زمان : ۳ شنبه، ۷ آبانماه،ساعت ۲ و نیم بعد از ظهر
مکان : خیابان شهید رجایی،کوچه شهید گلزردی،انتهای کوچه بن بست،حسینیه شهید گلزردی
#ویژه_خواهران
لطفا اطلاع رسانی شود🥀🍃🥀🍃🥀
هدایت شده از یا حسین
یا حسین:
سلام عليكم
قرائت زيارت عاشورا و ديدار با خانواده معظم شهيد غلامرضااقایی
زمان :روز سه شنبه ۷/ ۸ ساعت ۳/۳۰
مکان:میدان طالقانی کوچه جنب مسجد کوچه شهید موسوی
هيئت رزمندگان اسلام شهرستان ملایر
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹 #شهیدنبی_الله_ترکاشوند🌹
تولد:۴۷/۳/۸ ملایر
شهادت65/10/29 #کربلای5
🍃🌺🍃
پر از هراس و امیدم ڪه هیچ حادثهاے
شبیه آمدن #عشــــق ناگهانی نیست ...
----*l 🍃🌺🍃l*----
@Karbala_1365
هدایت شده از یا حسین
بسم رب الشهداء و الصدیقین
کجا گل های پرپر می فروشند
شهادت را مکرر می فروشند
دلم در حسرت پرواز پوسید
کجا بال کبوتر می فروشند
با عرض سلام خدمت شما سروران و ارزوی قبولی عزاداری هایتان ❤️
به ااطلاع دوستان گروه عاشورائيان بصیرکه چند سالی است افتخارخدمت درجهت جمع آوری خاطرات وصایا و تصاویر ۱۱۰۰شهیدعزیز شهرستان ملایر راداشته اید می رساند
جلسه فصلی گروه رابرای رفع نواقص وهمچنین استفاده از نظرات و انتقادات و پیشنهادات شما عزیزان برگزار نماییم
زمان: روز یکشنبه ۱۲/ ۸/ ۹۸
ساعت ۳:۳۰
مکان :حسینیه جنب دفتر امام جمعه محترم
دیگرعزیزانی که مایل به همکاری با گروه فرهنگی عاشورائيان بصیر ولایت هستند در جهت جمع آوری و نشر خاطرات شهدا مصاحبه و نویسندگی می توانند در این جلسه شرکت فرمایند
نسأل الله منازل الشهداء
گروه عاشوراییان بصیر ولایت
هیات رزمندگان اسلام شهرستان ملایر
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 پیام شهیدان به ملت ایران: نترسید و امیدوار باشید
📹 نماهنگ ویژه "پیامی دارم"؛ نماهنگی است بر اساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای در دیدارهای مختلف که بارها با اشاره به آیهی شریفهی «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون»، «پیام شهدا برای امروز ملت ایران» را «نترسیدن و امیدداشتن» دانستهاند.
🌷 بازخوانی؛ هر پنجشنبه؛ #پیام_شهیدان
📥 دریافت نسخه کیفیت اصلی👇
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=42641
به مناسبت 13 آبان سالروز تسخير سفارت آمريكا؛ انتشار بخشي از فعاليتهاي مبارزاتي شهيد هوشنگ تركاشوند
هوشنگ (صادق) تركاشوند، دانشجوي پيرو خط امام و مسوول جهاد دانشگاهي دانشكدهي ادبيات دانشگاه تهران كه در سالهاي انقلاب لحظهاي براي به ثمررسيدن انقلاب بازنايستاده بود، سرانجام در جبهههاي حق عليه باطل در عمليات خيبر به درجهي رفيع شهادت نائل آمد. @shohadayemalayer
شهدای ملایر
به مناسبت 13 آبان سالروز تسخير سفارت آمريكا؛ انتشار بخشي از فعاليتهاي مبارزاتي شهيد هوشنگ تركاشوند
به مناسبت 13 آبان سالروز تسخير سفارت آمريكا؛ انتشار بخشي از فعاليتهاي مبارزاتي شهيد هوشنگ #تركاشوند
آنچه در پي ميآيد گوشههايي از فعاليتهاي اين شهيد گرانقدر در قبل و بعد از انقلاب به همراه بخشي از دغدغههاي فكري وي براي جامعهي آرماني خويش است كه همزمان با فرارسيدن 13 آبانماه سالروز تسخير سفارت آمريكا منتشر ميشود. شهيد تركاشوند در جريان اين واقعه جزو اولين افرادي بوده كه به تسخير سفارت پرداخت. شهيد تركاشوند در سال 1335 در شهرستان ملاير متولد شد و پس از گذراندن دوران متوسطه در سال 1354 در رشتهي ادبيات عرب، در مقطع ليسانس وارد دانشكدهي ادبيات دانشگاه تهران شد. همزمان با ورود به دانشگاه با شركت در اعتصابات دانشجويي به مبارزه با رژيم شاه پرداخت كه همين امر سبب شد تا توسط ساواك با قطع كمك هزينهي تحصيلي از خوابگاه دانشگاه اخراج شود. وي در همين سالها نيز با پخش اعلاميههاي امام (ره) مبارزات خود را عليه رژيم ادامه ميداد و در سال 1355 يك كتابخانه در زادگاه خويش تاسيس كرد. اين شهيد پس از پيروزي انقلاب اسلامي در جريان تسخير لانهي جاسوسي آمريكا در 13 آبان 1358 جزو اولين كساني بود كه ديوار سفارت آمريكا را فتح كرد، و با فاصله كمي پس از آن مبارزه سرسختانه خود را با منافقين در دانشگاه آغاز كرد. همچنين وي در سال 1360 و 1361 در ستاد انقلاب فرهنگي و كميتهي علوم انساني، مسوول جهاد دانشگاهي دانشكدهي ادبيات دانشگاه تهران نيز بوده است. شهيد هوشنگ تركاشوند كه با آغاز جنگ تحميلي به نداي عقل و وجدانش راهي جبهههاي نبرد شد، با عضويت در گروه تخريب در جريان كربلاي هويزه با انفجار خمپارهاي همراه دو نفر از دوستانش به نام شهيد حسن سيف و موسوي به شدت مجروح ميشود تا اينكه در 8 آبانماه 1362 در جريان عمليات خيبر در جزيرهي مجنون به ديدار معبود شتافت. به گزارش ايسنا، در بيستودومين مراسم سالگرد شهادت كه در سال 84 و با عنوان يادوارهي شهداي دانشكدهي ادبيات دانشگاه تهران برگزار شد، جمعي از دوستان شهيد و استادان اين دانشكده مقرر كردند هرساله روز هشتم اسفند، سالروز اين شهيد بزرگوار به نام شهداي دانشكدهي ادبيات نامگذاري شود. شهيد تركاشوند وصيتنامهي خود را با ستايش و حمد پروردگار آغاز كرده و هدف از خلقت انسان را برخورداري از رحمت الهي بيان كرده و آورده است: رحمت الهي از اين باب است كه (انسان) توفيق مييابد خداوند را بندگي كند و حمد او را به جاي آورد كه اين بندگي و اطاعت چيزي جداگانه از زندگي روزمره نيست. وي در بخش ديگري از سخنانش دربارهي امر به معروف و نهي از منكر دربارهي مسوولان جامعه آورده است: آنچه كه ماموران و مسوولان دولتي انجام ميدهند، به نظر شما يا صحيح است يا ناصحيح. اگر صحيح است بايستي كه مشوق آن باشيم، والا بايستي اگر تماس مستقيم ميتوانيم داشته باشيم و مستقيما اشكال را به وي گوشزد و علت آن را جويا شويم، آنگاه يا اشكال ما وارد نيست و جواب ميگيريم يا وارد است كه در اين صورت هم يا قبول ميكند فبيهاالمراد يا قبول نميكند آنگاه به مسوولان بالاتر يا كسانيكه ميتوانند روي او نفوذ داشته باشند مساله را در ميان ميگذاريم و باز به همين ترتيب اگر اشكال بود به مسوولين بالاتر يكي پس از ديگري مساله طرح ميشود و اين روال امر به معروف و نهي از منكر در حكومت اسلامي است. اين شهيد بزرگوار در ادامه وصيتنامهاش آورده است: تا آنجا كه مقدور است در كارهاي اجتماعي عامالمنفعه تا پايان عمر كوشا باشيد، كه موجب رضاي پروردگار است و يكي از عبادات بزرگ. اينگونه كارها را به نفع مردم و براي رضاي خدا انجام دهيد. گرچه مشكل است و شيطان هم وسوسه ميكند اما خدا قادر و متعال و ارحمالراحمين است و ياري ميكند. شهيد تركاشوند در پايان خطاب به پدر و مادرش نيز ميگويد: پدر و مادر عزيزم، هيچگاه اجر خودتان را با منت گذاشتن بركسي يا حتي با به رخ كشيدن كسي كه بله پسر ما شهيد شده از بين نبريد، البته ميدانم كه شما چنين كاري نميكنيد. شما به خدا قرض دادهايد و بايستي از او پاداش بخواهيد و در عين حاليكه بايستي به موقع ديگران را امر به معروف و يا نهي از منكر نماييد و خدمتگزار مردم باشيد نبايستي از آنها توقع خوبي، قدرشناسي يا پاداش داشته باشيد كه اشخاصي هستند به موقع تقسيم منفعت از همه جلوتر و پرتوقعتر اند و موقع انجام وظيفه واماندهترين هستند. با اميد پيروزي و نصر اسلام و ظهور و ظهور آقا امام زمان (عج) و طول عمر امام تا كنار حضرت و بازشدن راه كربلا. @shohadayemalayer
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
هرچه کردم
که نفهمد شده ام عاشق او
عاقبت
شعر و غزل
دست دلم را رو کرد...💞
✨
#غواص_شهید_رضاساکی❤️
شهادت:عملیات #کربلای۴
@Karbala_1365
شهيد محمدقربان #محمود كماسايي تاريخ تولد: 1 بهمن 1315
محل تولد: كماسا/ ملاير
تحصيلات:
ابتدايي / مكتب / كماسا
وضع تاهل: متأهل
تعداد فرزندان :
8 فرزند (7 دختر و 1 پسر )
تاريخ آغاز همكاري با شركت ملي نفت ايران:
16 شهريور 1344
تاريخ شهادت: 10 تير 1365
محل شهادت: مهران
علت شهادت:
اصابت تركش خمپاره و تير
@shohadayemalayer
شهدای ملایر
شهيد محمدقربان #محمود كماسايي تاريخ تولد: 1 بهمن 1315 محل تولد: كماسا/ ملاير تحصيلات: ابتدايي / مك
شهيد محمدقربان محمود كماسايي
همواره در پي كسب روزي حلال...
معصومه محمود كماسايي دربارهي پدر شهيدش ميگويد:
«به ياد ميآورم در راهپيماييهايي كه براي مبارزه با رژيم شاهنشاهي به راه ميافتاد، ما را هم همراه خود ميبرد».
و اضافه ميكند: «صداي قرآن پدر هنوز هم در گوشم نجوا دارد. او با وجود با تقوايش و ارداتي كه به اطرافيان داشت خاطرات شيريني را براي همه به يادگار گذاشت».
به گفتهي فرزند شهيد، وي به حلال و حرام بودن مال بسيار اهميت ميداد و همواره در پي كسب روزي حلال حداكثر تلاشش را بهكار ميبست.
گفتني است كه تنها فرزند پسر شهيد نيز در جبهههاي نبرد حق عليه باطل به شهادت رسيده است. @shohadayemalayer
هدایت شده از یا حسین
🍃
بسم رب الشهداءوالصدیقین
🍃با سلام و عرض ادب خدمت همه خانواده معظم شهداء؛ رزمندگان ورهروان شهدا عزیزشهرستان ملایر
⭐️شهادت یعنی وارد شدن در حریم خلوت الهی⭐️
قرائت زیارت عاشورا و دیدار با خانواده معظم شهیدداود بیات
زمان:
چهارشنبه ۱۵ ابانماه/۱۳۹۸
ساعت ۱۵/۳۰ (۳/۳۰ عصر)
مکان:
ده متری شهید طاهر نیا (ده متری امیر کبیر) بعداز نانوایی کوچه شهید اقاربیع
✨لطفا دوستان اطلاع رسانی فرمایند
✨شرکت در این مراسم برای عموم ( خواهروبرادر ) ازاداست
#هیئت رزمندگان اسلام شهرستان ملایر
#رهروان شهدا
شهدای ملایر
شهید مجید #اکبری @shohadayemalayer
زندگی نامه"
«روحانی شهيد: مجيد اكبري »
«شهدا در قهقهة مستانهشان عند ربهم يرزقونند»
بيست و چهارم آذر ماه 1343 در شهرستان «ملاير» به دنيا آمد. پس از گذراندن دروس كلاسيك تا حد فوق ديپلم به دانشگاه امام صادق - عليهالسلام- قم رفت و در رشتة الهيات مشغول به تحصيل شد. انساني بسيار وارسته، دلسوز و باهوش بود و در كنار درس به عنوان يكي از اعضاء فعال پايگاههاي مساجد، با برنامهريزي و سازماندهي دقيق، آنها را هدايت و حمايت ميكرد و كارها را با موفقيت به انجام ميرساند. صداقت در چهرة جذاب و چشمان درخشانش موج ميزد به همين خاطر همة افرادي كه با وي كار ميكردند و يا آشنا ميشدند، در همان برخورد اوليه، شيفتة خونگرمي و حسن خلق او ميگرديدند. او داراي صوت دلنشيني بود كه در مراسم سوگواري ائمه اطهار - عليهمالسلام- با مداحي خود به معنويت مجلس شكوهي عظيم ميبخشيد. با شروع جنگ تحميلي، ديگر از آن خودش نبود. از سال 1360 به طور منظم بيشتر در جبههها بود. بارها و بارها مجروح شد و در بيمارستانهاي شيراز و همدان بستري شد. با آغاز عملياتي جديد، شور عشق در دلش غوغا كرد و ديگر هرگز در خانه قرار نميگرفت. آن شب دعاي كميل بود. هميشه در انتظار شبهاي جمعه و خواندن دعاي كميل لحظهشماري ميكرد. آن شب دعا را با صداي زيبايش ميخواند و با سوز و گدازي غمگين، سنگ دلها را آب ميكرد. بچهها سر به زانو گرفته بودند و بعضي سر به سجده نهاده بودند و اشك ميريختند. آن شب دعا را خيلي طول داد. صدايش ميلرزيد و گريه ميكرد. نميدانم چگونه ميشود آن شب را توصيف كرد؟ تيغ آه را در غلاف شب رها كرده بود و چون ابر بهاري ميگريست. زيبا ميخواند و روح را از همة كدورتها ميتكانيد. در واپسين لحظه نگاهش را بر ديوارة گنبدي زرين و پرچمي سرخ ميماليد و در هلهلة مسلسل، نسل فردا را در استحكامي آهنين و استقلالي با عزت بشارت ميداد. اشكهايش در التهابي جاري، بر گونههايش ميلغزيد و بر شاخسار مژگان بلندش شكوفه ميبست. چه ارادت نابي به زهراي مرضيه -سلاماللهعليها- داشت! چون آن شب بيشتر از هميشه او را صدا ميزد و با او سخن ميگفت. فرداي همان شب او به عنوان «فرماندة گروه ويژه» جهت شناسايي موقعيت دشمن اعزام شد و در اثر انفجار مين، ذكر «يازهرا» بر لب در دوازدهم اسفند 1365 در عمليات «كربلاي پنج» در منطقة شلمچه سيمرغ جانش در آسمانها به پرواز در آمد.
«ستارة نام و يادش در آسمان پاكي درخشانتر @shohadayemalayer
شهدای ملایر
شهید علی #قشلاقی @shohadayemalayer
زندگی نامه"
طلبه شهید علي قشلاقي (محمدی مبارز)
دراولین روز از خرداد ماه سال1343 در روستاي ورکش شهرستان ملایر استان همدان و در خانواده ای مقید و مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش محمد قشلاقی پدر دلسوز، زحمت کش و مهربان بود و به کار کشاورزی می پرداخت. اودر آغوش خانواده ای مهربان و ازنظرمالي متوسط رفته رفته بزرگ شد. تااينكه تصمیم به تحصیل علم گرفت ، بنابر این راهی مدرسه ابتدایی در روستای خودشان شد وشروع بدرس خواندن كرد0شهيد درس خود راتاكلاس پنجم ابتدائي ادامه داد و بعد این مدت تصمیم گرفت بصورت آزاد درس بخواند.
وبعد از مدتی تحصیل در دوره جدیده او را سیراب نکرد و تصمیم گرفت جهت ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه شود، به قم عزیمت نمود ومدت 7 سال به تحصیل این علوم مقدسه اشتغال داشتند. از قبل انقلاب فعالیت هایش را آغاز کرده بود ؛ طوری به فعالیت های انقلابی پرداخته بود که چندین مرتبه بار از طرف مأمورين قصد دستگيری ایشان را كردند ولي موفق به این کار نشدند. او دراکثر فعاليتهای انقلابی و ضد رژیم شرکت داشت .تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به پيروزي رسيد این دوره نیز نشانگر جسارت ها و دلاوری های او بود مدتی بعد که هنگامه جنگ تحمیلی عراق علیه کشور ایران آغاز شد احساس وظیفه کرد و تصمیم گرفت تحصیل را رها کرده و به یاری رزمندگان اسلام شتافت .
او از طریق بسیج قم و با مسئولیت رزمی تبلیغی شروع به فعالیت کرد و سه مرتبه به مناطق جنگی اعزام شد که این تعداد اعزام در کل به مدت چهار ماه به طول انجامید. پیوسته رشادت هایش ادامه داشت و به خدمت اسلام و مسلمین در جبهه جهاد می پرداخت تا اینکه عاقبت درآخرین اعزامش که در بیست و هفتم تیر ماه سال 1361 انجام شد در عملیات رمضان و در منطقه پاسگاه زید که با رمز یا علی بن ابی طالب آغاز شده بود شرکت نموده و در هفتم مرداد ماه سال 1361 در همان منطقه به فیض عظیم شهادت نائل آمد ولی پیکر پاک ایشان مفقود ماند و تا مدت ها خانواده ایشان چشم به راه فرزند دلبندشان چشم به جاده دوختند تا اینکه عاقبت پس از 13 سال انتظار پیکر پاک این شهید بزرگوار به آغوش خانواده بزرگوارشان بازگشت و بعد از تشییع باشکوه مردم شهید پرور قم در در گلزار شهدای این شهر و در جوار یاران دیرینش به خاک سپرده شد. @shohadayemalayer
شهدای ملایر
شهید علی #قشلاقی @shohadayemalayer
خاطره"
چون من باعلی فاصله سنی کمی داشتم باهم خیلی صمیمی بودیم . شوهرم برای تبلیغ به شهر های مختلف می رفت این بار قرار شد من هم با او بروم . علی گفت اگر تو بروی من هم می روم جبهه و دیگر برنمی گردم من باور نمی کردم وقتی به علی گفتم که شوهرم زنگ زده که بیاید دنبالم گفت باشه خودت خواستی .ما رفتیم اراک بعد از 4یا5 روز خواب دیدم که علی رفته به جبهه .خواب دیدم که در بیابان هستم واز یک سنگر صدای قران می اید چمن علی بسیار زیبا قران می خواند وچند جزء هم حفظ بود در خواب صدای علی را می شنیدم که سوره تکویر می خواند گفتم مرا ببرید نزد این صدا ، گفتند که فقط این صدایش هست و خودش شهید شده و یکدفعه او را از پشت سر دیدم که اسلحه بدست افتاده روی سنگر و یک مار خیلی بزرگ اسلحه را از دست او می کشد.من امدم قم و دیگر نرفتم اراک ، برادرم حدود 13 سال مفقود الاثر بود برای پیدا کردن جنازه اش خیلی در تلاطم بودم همیشه می گفنم خدایا در خواب به من بگوکه علی کجاست . شوهرم حتی تا خاک بصره هم برای پیدا کردن علی رفت اما اثری پیدا نکرد تا اینکه یک شب در خواب دیدم که رفتم به خاک بصره . خاک خیلی نرم بود ووقتی راه می رفتم در ان فرو می رفتم داشتم دنبال علی می گشتم تنهای تنها بودم.همین طور که داشتم می گشتم دیدم که یک گرد بادی از دور می اید.بعد یک خانمی از همان دور صدا زد همان جا بنشن و خاک را کنار بزن ، برادرت همانجاست .خاک را کنار زدم و یک انگشت پیدا کردم بعد باد یک گونی به طرف من اورد خاک را درون گونی جمع کردم و انگشت راهم درون ان گذاشتم هنوز به خانه مادرم نرسیده بودم که یک نفر به من گفت با این انگشت روی دیوار بنویس : (خواهرم حجاب تو سنگر است )وقتی انگشت علی را در اوردم که این جمله رابنویسم خون از انگشت می چکید .همان روز علی را اوردند ،همان طور که در خواب دیده بودم ، یک مشت استخوان .....
علی در خانه یک کبوتر داشت ، روزی که خبر شهادتش را اوردند کبوتر هم پر کشید و رفت.@shohadayemalayer
به نقل از خواهرشهيد علی قشلاقی