🌸....
#قرار_عاشقی
روزهایی بود
که وقتی دلمان می گرفت
وعده دیدارمان می شد گلزار #شهدا
قطعه ای ازبهشت روبروی سنگ مزارشان می نشستیم
وخیره به عکس های قاب شده برروی سنگ ها ،دلمان راخوش می کردیم
که لبخندنشان درهمان قاب خیره به ما مانده است ،
به خیالمان آنها هم ازدیدنمان خوشحال هستند.
دستهایمان راروی سنگ مزارشان می کشیدیم و همراه آن دست کشیدن آه ازنهادمان درمی آمد که چقدر دلتنگ تان هستیم .
بازهم خودمان جواب خودمان رامی دادیم به تصورمان می آمدند درگوشمان می گفتند ماهم دلتنگ بودیم .
#شب_های_جمعه بود و گلزارهای #شهدا که پناهگاه دلهای تنگ مان بود .
قرار هر هفته دوستان برای اینکه کل کل کنیم باهم ،روی رفاقت با دوستان شهیدمان .#احدی _ساکی _کاظمی_اکبری_شریفی_ترکاشوندوعابدینی هاوسلامی....
#حاج_حسن و#حاج_مصطفی که جای خودشان راداشتند.
مدتهاست که انگار قدم هایمان به زمین چسبیده است ودلمان درگیر جای دیگری است .
انگار آنها هم دیگردلتنگ مان نمی شوند .
شاید خسته اند ازشرمندگی مان و دلگیرن از گناهانمان.
دلم می خواهد دوباره رسم عاشقی مان رااز سر بگیریم وقرار دلدادگی مان باشد گلزار #شهدا دوباره هرکس گله ها وغصه هایش رابقل کند وببرد پیش #رفیق_شهیدش بی محابا سربگذار روی سنگ های مزار اشک بریزد وبگوید دلم برایت تنگ شده شاید جواب بیاید وبگوید دل من هم برایت تنگ شده بود.
دلمان تنگ
زمین تنگ
زمان پرحسرت
دلتان شاد
چه ارام
در اغوش خدا
💔...