eitaa logo
🌷شُـهَـدا زِنـده انـد🌷
77 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
2 فایل
♻️امروزفضلیت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی شهداکمترازشهادت نیست زندگی زیباست اماشهادت زیباترست. "سیدعلی خامنه ای" ما سینه زدیم ، بی صدا باریدند🌹 از هرچه که دم زدیم ، آنها دیدند🌷 ما مدعیان صف اول بودیم🌹 از آخر مجلس شهدا را چیدند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 خواهر #شهید_ابراهیم_هادی: 🌱 یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند عده‌ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین. 🔹 ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد. نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.❗️ 🌷 ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد. آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد. 😓 🦋 ابراهیم از زندگی‌اش سوال کرد؟ کمکش کرد و برایش کار درست کرد! طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد.❤️ ✨مچ گرفتن آسان است! دست گیری کنیم.✓   ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎
🌷هر وقت می دید بچـــه‌ها مـشـغــول غیبت کسی هستند مــرتب می‌گـفـت: صلوات بفــرست! یا بـه هــر طریقی بحث را عوض می کرد... 💎 هیچ گاه از کسی بد نمی‌گفت، مگر به قصد اصلاح کردن... هیچ وقت لباس تـنگ یا آسـتین کـوتـاه نمی پـوشــید... 🌻بارهــا خــودش را به کارهای سخت مشغول می کرد. زمانی هم که عـلـت را سؤال می کردیم می گفت:«برای نفس آدم این کارها لازمه». شهید ابراهیم هادی
♡∞🦋∞♡ بارالهـا؛ یاریمان دہ، ڪه چون آنان باشیم ... آنان ڪه خوبـــــ بودند نه براے یڪ هـفته!! بلڪه براے یڪ تاریخ ...
همیشہ میگفت : در زندگی ، آدمی موفق تر است ڪه ⇜ در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشد. ⇜ و ڪار بی منطق انجام ندهد. 👈 و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود .👌 📚 سلام بر ابراهیم
گمنامے یعنی درد... دردے شیرین... یعنے با عشق یڪے شدن... یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے گذشتے... یعنی فقط خدا را دیدی و رضای او را خواستی نه تعریف وتمجید‌مردم را گمنامی یعنی ....... اے کاش همه ے ما گمنام باشیم🍃 ❤️
👀 نگاهت انــگار همــان راه مستــقیم است... نمی دانم معجــزه نگاهت چیــست... که تا چشمانم به چشمانــتان میخـورد 🚫️راه حرام برام بســته می شود... 🌷
🌹 ❇️یک روز ابراهیم زنگ زد و گفت، ماشینت رو امروز استفاده می کنی؟ گفتم نه همینطوری جلوی در خونه افتاده! آمد ماشین را گرفت و گفت تا عصر بر می گردم. وقتی برگشت گفتم کجا بودی؟ گفت ، مسافر کشی! تعجب کردم، بعد گفت، بیا با هم بریم چند جا و برگردیم وگفت، اگر توی خونه برنج و روغن یا چیزی دارید، به همراه خودت بیار. بعد رفتیم فروشگاه و مقداری برنج و روغن و ... خریدیم، از پول هایی که به فروشنده می داد، مشخص بود که واقعا رفته مسافر کشی ! بعد هر چه خریده بود را به پایین شهر بردیم و به خانواده هایی دادیم. بعد فهمیدم که اینها خانواده هایی هستند که همسرنشان در جبهه هستند و رزمنده هستند و برای زندگی با مشکل مواجه شده اند. این ها از کارهای خالصانه ابراهیم بود 🌹 📚سلام بر ابراهیم 1 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سر بند یازهرایت💖 نشان از عشقی کهن دارد عشقی به عمق جنون🦋 و این جنون راتنها شهادت آرام میکند،🌷 شهادتی به گمنامی حضرت زهرا(س)...😔 💐 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸ابراهیم جان، تولد تو بهانه ای برای یافتن خویشتن خویش است وگرنه تو هر روز تولدی تازه در دل ما داری. 🦋 تولدت مبارک برادرِ  قهرمان من❤️ 🔹روزے ڪہ بہ دنیا آمدے، هرگز نمیدانستے زمانے خواهد رسید ڪہ آرامش بخش روح و روان ڪسانے باشے ڪہ با بودن تو ، دنیا برایشان زیباتر خواهد بود... 🌷      ⇦ولادٺ: ۱۳۳۶/۲/۱ ⇦شهادٺ: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲ ⇦محل شهادٺ: فڪہ(والفجر مقدماتے) . ....💐🌿 •┈••✾•🌿🌷🌿•✾••┈•
. 🌸 🌷تولدت مبارک مَـــــــرد اردیبهشتے🌷✨ خدا می‌دانست که از همان اول،                                       تو اهلِ بهشتے تولدت مبارک مـــــــرد...           اے شـــღــید گمنام!! ما گمنام ترین گمنامان عالم امکانیم پس اے شـــღــید!! برایمان حمدے بخوان که تو زنده اے و ما مرده. 🎁🌷
🍃🌷 بانامحرم بسیارگریزان بود. اگر میخواست با حتی بستگانش صحبت کندبه هیچ وجه سرش را بالا نمیگرفت. به قول دوستانش ابراهیم به زن نامحرم داشت... دیگران را مشکل خودش می‌دانست و اگر می‌دید کسی مشکل دارد می‌شد. می‌گفت آدم هرکاری از دستش برمیاد باید برای خدا انجام بده. 🌷
✨به نام خدا 🍃در میان فکه در ،بویی آشنا می آید.بوی شجاعت و پهلوانی،بوی غیرت و همتِ، کمیل؛روزه خوان حضرت زهرا(س) شهید ابراهیم هادی کسی که پهلوانیش زبان زد است و دلاور مردیش بی نظیر💪 🍃نمی دانم چه سریست که مهربانیش،منش پهلوانیش و رسم پلک هایمان را دریایی میکند. پهلوانی که نمیگذاشت آب در دل دوستان و آشنایانش تکان بخورد،حتی دست یاریش به نا آشنایان هم میرسید و دستگیری میکرد. 🍃او تنها یک دوست و یاور نبود؛ بلکه همچو پدری مهربان بود. که نبودش طعم تلخ یتیمی را به دل محبانش گذاشت. ابراهیم یاری گر همه اشان بود و دلیل هدایتشان، مرد میدان نبرد بود و شهامت عجیبی داشت. چهره خندانش آبی بود برآتش غم ها و های پر شورش مرحمی بود بر زخم های دلتنگی💔 🍃در ورزش بی رقیب بود،همانطور که منش پهلوانیش را کمتر کسی داشت شاید نتوان منشش را وصف کرد اما میتوان با شور در باره اش سخن گفت.        🌷 ما گمنام ترین گمنامان عالم امکانیم پس اے شـــღــید!! برایمان حمدے بخوان که تو زنده اے و ما مرده.
⃟🤍⚘⃝🕊˼ ᭄ꪆ.•﷽⚘ 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ اردیبهشت ۱٣٣۶ 📅تاریخ شهادت : ٢٢ بهمن ۱٣۶۱ (س) مجلسی می گوید: بود،بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نَقل همه ی مجالس ابراهیم به حضرت زهرا(س)بود.هرجا میرفتیم حرف از او بود. خیلی از بچه ها و حماسه آفرینی های او را در عملیات ها تعریف می کردند.همه ی آن ها با توسل به حضرت صدیقه ی طاهره(س)انجام شده بود. به منطقه ی رفتیم.به هر سنگری می رفتیم از ابراهیم می خواستند که برای آن ها مداحی کند و ازحضرت زهرا(س)بخواند. در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به کرد. صدای ابراهیم به و طولانی  شدن مجالس گرفته بود. بعد از تمام شدن مراسم،یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم کردند و صدایش را کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی شد. آن شب ابراهیم خیلی بود و گفت:من نیستم،این ها حضرت را شوخی گرفتندبرای همین دیگر . هر چه می گفتم:حرف بچه ها را به ، آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن،امافایده ای نداشت. آخر شب برگشتیم مقر،دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم. ساعت شب بود خسته و کوفته خوابیدم. از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. را به سختی باز کردم چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود من را صدا زد و گفت: پاشو الان . من بلند شدم با خودم گفتم:این بابا انگار نمی دونه یعنی چی؟البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد،قبل از اذان بیدار می شود و نماز. ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد.بعد هم اذان گفت و صبح را برپا کرد. بعد از نماز و ،ابراهیم شروع به خواندن کردبعد هم حضرت زهرا(س) اشعار زیبای ابراهیم چشمان همه ی بچه ها را جاری کردمن هم که دیشب خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر کردم ولی چیزی نگفتم. بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم. نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی با اینکه خوردم،چرا روضه خواندم؟ گفتم: آره،شما دیشب قسم خوردی که.... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا جایی نکن. بعد کمی کرد و ادامه داد:دیشب خواب به چشمم نمی آمد،نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم حضرت صدیقه ی طاهره(س) آوردند و گفتند: ،ما تو را دوست داریم. هرکه گفت تو هم بخوان دیگر امان صحبت کردن به او نمی دادابراهیم بعد از آن به کردن ادامه داد. (سلام الله علیها) 🌷 💙 💐 ➫⇣ʝσɨŋ ➤ @shohadazendeaand✪ ╠═══ 🦋✨🌿 ═══╣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز جمعه بود پنج روز است که در هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است. امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود.. ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند. در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند. نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭 کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به بچه های باقی مانده کمیل و حنظله ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد : ابراهیم شهید شد...😭😭😭 ❤️ التماس دعا هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر همه انانیکه رفتند تاما امروز درآرامش وامنیت زندگی کنیم وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
پـروازکـردن‌سخـت‌نیست عاشق‌که باشی بالت‌می دهند ویادت‌می دهندتا پـروازکنی آن‌هم‌عاشقانه... 🌿
تـو‌ گمنامی‌ و‌ من‌ گمـراه .. و انگار‌ سعادت‌ در همین‌ گمنامیست ... به تـــو‌ پناه‌ می‌آورم‌ ، شهید‌گمنام تا‌ این‌ گمراه‌ را گمـنام‌ کنی...🤲🏻 ...🌷
💔 ابراهیم میگفت : مطمئن باش هرکس با امام حسین (علیه السلام) رفیق شود تغییر میکند. 📚 سلام بر ابراهیم؛جلد ۱
🌹 ابراهـیم را دیدم که با عصـای زیر بغـل، در کوچه راه میرفت. چند دفعه ای به آسمـان نگاه کرد و سـرش را پایین انداخت.! 🔸 پرسیدم: «آقــا ابـرام! چـی شـده!؟» اول جواب نمیداد، اما با اصرار من گفت: «هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خــدا به ما مراجعه میکرد و هـر طـور شده مشکلش را حـل میکردیم. امروز از صبح تا حالا کسی به من مراجعه نکرده؛ میترسم کـاری کرده باشم که خــدا توفیق خدمت را از من گـرفته باشد.» 📚 سـلام بـر ابـراهـیم / نشر شهید هــادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖 شهید گمنام خوش نام تویی، گمنام منم ...💔 ✍ نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت “سلام الله علیها” یادم هست یکبار در در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت سلام الله علیها نمود ابراهیم همینطور که شنا می رفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد ، لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد. برادر شهیدم ...🌷🕊