eitaa logo
شکوفه های خیال
987 دنبال‌کننده
869 عکس
58 ویدیو
2 فایل
هدف از تأسیس کانال، نشر اشعار شاعران نامدار معاصر یا کهن نیست. بلکه برآنیم تا شاعران جوان و مستعدی که اشعار زیبا و فاخری دارند در حوزه شعر آیینی و عاشقانه بیشتر شناخته شده و با آثارشان آشنا شویم. ارتباط: @entezar_30
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 رتبه پنج: دوباره خاطراتت در دلــم آمد بہ مهمانی دوباره چشم باران زا دوباره قلب طوفانی نگاهت در میان قابی از دلتنگی و حسرت نشسته بر دلم، بر سینه ی دیوار سیمانی... نبودی و ندیدی بعد تو سرما چه سوزان شد تگرگ خشم و کولاک غم و داغ زمستانی برایت قلب آدم ها، بدون مرز ویــــران شد جهان ماند و خرابی ها و یک دنیا پریشانی از آن پیکر فقط دستت در اینجا یادگاری ماند و این یعنی همیشه دست گیر هر مسلمانی میان شعله جان دادی ولی دشمن نمی داند که ققنوسی و در آتش برایت نیست پایانی! 🆔 @shokofeha_ye_kheal
🌸 بدون اذن مولایم قصیده جان نمی‌‌گیرد که بی عشق علی این واژه ها سامان نمی‌گیرد علی اعجاز و آیات حقیقی پیمبر بود دلیل وحی قران هم فقط توصیف حیدر بود ابوذرها و قنبرها مرید عشق پاکش شد کسی که خانه کعبه نخستین سینه چاکش شد منور می‌شود شمس و قمر با نور چشمانش تمام کهکشان ها ذره ای بر روی دامانش به خاک پای حیدر می‌کشد جبریل بالش را تبرک می‌کند آدم به یاد او خیالش را به جز زهرا کسی با عشق خود همپای مولا نیست به جز حیدر کسی در این جهان همتای زهرا نیست امیر المومنین نور مبین حبل المتین حیدر امام المتقین یعسوب دین حق الیقین حیدر به میدان می‌رود اما هماوردی نمیبیند میان لشکری از دشمنان مردی نمیبیند به تنهایی کفایت می‌کند او کل لشکر را برای دست گرمی می‌کند از جای خیبر را نمی گویم من شاعر که پیغمبر مکرر گفت میان جمع و جنگ و بستر و بر روی منبر گفت علی بعد نبی تنها ولی و مقتدای ماست اگر موسی رود از قوم هارون پیشوای ماست 🆔 @shokofeha_ye_kheal
🌸 نسیمے در میانِ دشت، ناآرام و شیدا بود زمانِ رقصِ گیسویم میانِ بادِصحرا بود بہ دوشم کوزه‌ای تشنہ، کنارِ بسترِچشمه و سنگینیِ چشمانت کہ در حال تماشا بود شبیہ شیر بودی در کمین بچہ آهویی نگاهِ عاشقت در بیشہ هم، از دور پیدا بود سلامت با محبت در میان دشت پیچید و نگاهت محوِ چشمم شد،شروعِ‌عشق اینجا بود رعیت زادگی جرمِ تو بود و فرق ما با هم... و این نقلی جدید از قصه مجنون و لیلا بود تمامِ دِه علیه عشقِ ما هم داستان بودند عدالت کشتہ‌ای مظلوم در دستانِ آنها بود نبات، آیینہ و قرآن کنارم می‌نشیند خان همین... پایان تلخ قصه دل دادن ما بود 🆔@shokofeha_ye_kheal
🥀 طبق معمول من و یاد تو و شوق حرم چشم پر اشڪ من و باز دعا زیر علم ✍ 🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸 مرا ز عالم ذر، در ازل خیال حسین کشید تا به جهان عشق بی‌زوال حسین به روز حشر بگوید خدا : برو عاشق! سیاه نامه‌ای اما، برو! حلال حسین تمام عمر امیدم به لحظه‌ی مرگ است که جان دهم به کنارش ...من و وصال حسین! به روی هر پر فطرس دخیل بسته ملک که بال او متبرک شده به شال حسین! چه باک ازین دل آتش گرفته‌ی خاموش...؟ که هر چه سوخته دل بود، گشته مال حسین ✍ 🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸 رفتنت را پنجره می‌دید و قلبش می‌شکست پرده هم پشت سرت دائم تکان می‌داد دست ✍ 🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸 از دلم تا حـــرمت فاصلہ‌ای نیست ڪربلا هم نبری مان گلہ‌ای نیست.... در خیالات خودم زائرتانم با سلامے بہ شما فاصله ای نیست می‌دوم کـــل طریقُ‌العـــلمـا را ڪف پاهـــام ولے آبلہ‌ای نیست می شود قسمت من چای عراقی؟ بی‌جواب است ولی مسئلہ‌ای نیست واژ‌ه‌هایم فقط از وصل تو گفتند حرف‌ عشق‌است و جز آن حوصلہ‌ای‌ نیست ✍ 🆔@shokofeha_ye_kheal
🏴 سلامت می‌دهم از دور با حالی که می‌دانی نگاهے غـرق در بـاران، دلے آشـفتہ، طوفانے خیـالم تا حــرم آمد میــان جمعیت گم شد ضریحت را بغل کرد و رها شد از پریشانے سکوت واژه‌هایم می‌چڪد از عمق چشمانم میان اشـک‌هایم حرف‌هایم را تـو می‌خوانے اجــابت کـرده‌ای هـر ســائلی را با نــگاه خــود همیشه خانه‌ات پر بوده از رعیت، چہ سلطانے! طبیبان جهان از سکہ افتادند تا وقتی_ در این آشفته بازار زمانہ عین درمانی زمین سرد است و افسرده تمام قلب‌ها مرده دوبـاره زنده ڪن ما را! مسیحای خراسانے! 🆔@shokofeha_ye_kheal
🥀 سرو رنگ خزان نمی‌گیرد آرمان‌های مـــــا نمی‌میرد 🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸 عشقت گناه بود ولی اشتباه نہ! گـاه اشتباه می‌کنم اما، گناه نہ! با عشقِ تو، گناهِ نخستینِ قلبِ من! خـونـم مبـــاح می‌شود امـا تباه نه 🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸 تکلیف آن شاعـر که شعـرش قهـر کرده دیگر نمی‌آید به روی کاغذش، چیست؟ ✍ 🆔@shokofeha_ye_kheal
■ ما شیعیان صادقِ حضرت نبوده‌ایم اما محب حضرتِ صادق که بوده‌ایم ما را قبول کن به درت ایهاالعزیز در کاسه‌های خالی‌مان مغفرت بریز 🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸 بیابان در بیابان تشنه‌ی یک قطره بارانیم ترک خورده، پر از دردیم از غصه فراوانیم زمین دور خودش می‌گردد و ماهم به دور او اسیر دور باطل، رفت و آمدهای یکسانیم همه چون کور مادر زاد صبح و شاممان یکسان... همه در بند تاریکی، میان نور حیرانیم به حال خویش می‌خندیم، می‌گرییم، می‌میریم جهانِ رنج و اندوهیم، ما، مایی که انسانیم شبیه یک کلاف پیچ در پیچ گره خورده کلافه منزوی آشفته و سر در گریبانیم شبیه دود بی‌سامان میان بادها حیران فرار از خویش کردیم و به هر سمتی گریزانیم در این کابوس تکراری میان خواب و بیداری، پریشانِ پریشانِ پریشانِ پریشانیم بهار ای قهرمان قصه‌ی دنیای افسرده بیا برگرد! ما بی‌تو، زمستان زمستانیم ✍ 🆔@shokofeha_ye_kheal
🌸 از معجزات حضرت زهراست اینکه او آورده است روی زمین قرص ماه را 🆔@shokofeha_ye_kheal
◆ شبیه کودگی گمگشته در بازار حیرانم از اینکه دست‌هایت را رها کردم، پشیمانم! شبیه خانه‌ای کهنه، ترک خورده، پر از دردم که بی‌تو رو به ویرانی، که بی‌تو رو به پایانم... فراری از خودم هستم، پناه آورده‌ام سویت اَلا ای ملجأ و مأوا! پریشانم، پریشانم من و مرداب عصیانم، من و کوه گناهانم منی که تشنه‌ی یک قطره از باران غفرانم نگیر از من نگاهت را برای لحظه‌ای، آنی! که تو خورشیدی و من ذره‌ام... نه! کمتر از آنم تمام عمر را بی‌تو به سر کردم، ضرر کردم ببخش این عبد را مولا، پیشیمانم پشیمانم 🆔@shokofeha_ye_kheal