eitaa logo
شکوفه های خیال
1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
78 ویدیو
2 فایل
هدف از تأسیس کانال، نشر اشعار شاعران نامدار معاصر یا کهن نیست. بلکه برآنیم تا بیشتر، شاعران تازه کار و مستعدی که در حوزه شعر آیینی و عاشقانه کار میکنند، شناخته شده و با آثارشان آشنا شویم و باعث افزایش انگیزه این عزیزان شویم. ارتباط: @Kaviiir
مشاهده در ایتا
دانلود
ای سرخی لاله ها نصیب جگرت چون غنچه‌‌ی افتاده زمین، بال و پرت هرچند کر است گوش تاریخ ولی فریاد بزن، از آن چه آمد به سرت ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ در دشت جنون صدای خون می پیچد صحرا شده خون، عشق فزون می پیچد قربانگه لاله ها عجب پر شور هست در خاطره ها‌‌‌ فصل جنون می پیچد ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ پرهیز کن از خشمِ زمین ، اسرائیل خون می چکد از چشمِ زمین ، اسرائیل چنگال تو خونی است ز جان غزه بر تو نرسد رحمِ زمین ، اسرائیل ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ خونی است اگر صورت ماه غزه سرخ است اگر که شامگاه غزه چون منتقم فاطمه آید از راه دیگر نرسد به دهر ، آه غزه ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ @hoseiniye_ye_del @shokofeha_ye_kheal
🛑 بداهه سرایی شاعران گروه «کارگاه شعر سرچشمه»،بمناسبت میلاد حضرت علی علیه السلام(۱۴٠۲/۱۱/۴) روز میلاد ولی الله اعظم حيدر است کعبه از نورِ وجودش آفتابی دیگر است کعبه مانند صدف، او را گرفته در بغل در میان سینه‌اش حیدر شبیه گوهر است ساقی کوثر، امیرالمومنین، یعسوب دین مقتدای عاشقان است و عدالت محور است یا علی گفتیم و عشق از عینِ او آغاز شد سرمه‌ی چشمان ما خاکِ ردای قنبر است آمده سرّ نهان خلقتِ هفت آسمان "لَو کشِف.." می خواند و حق الیقین را مظهر است بر مدار مرتضی ، حق دائما در چرخش است چون علی حق‌گوترین در مُلکِ حیِّ داور است او یدالله است و باشد «فوق ایدیهم»،پس او دست حقی هست که بر دست این عالم سر است کیست حیدر؟ قدر او را هر کسی فهمید؟ نه او علی‌بن‌ابیطالب، وصیّ و سرور است دیده‌ی دل وا کن و نور الهی را ببین این جهان، تابان ز انوارِ وجود صفدر است من موثق حرف خود را طبق قرآن میزنم... هم محمد حیدر است و هم علی پیغمبر است با ولای مرتضی سنگ نجف دُر می‌شود گوهر عشق علی اینگونه ذرّه‌پرور است لیل او لیلِ صلاة و يوم او يومِ صيام در جهاد و رزم هم، فتاح بدر و خیبر است در هماوردی کسی هم‌ پایه‌ی حیدر نبود در تمام جنگ‌ها مولا خودش یک لشکر است "لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار" مرحبا مرحب کشی که اینچنین جنگاور است گاه مشغول عبادت، گاه در میدان رزم عبد محبوب خدا یا اینکه چون شیر نر است شافع روز جزا، خیرالبشر بعد از نبی عروة‌الوثقی و باب‌الله و کفو کوثر است عاشقی یعنی مروت، عاشقی یعنی علی شیرِ میدانی که در منزل، به واقع همسر است قوت قلب علی بانوی هر دو عالم است یار زهرا حیدر و زهرا علی را یاور است چیست معیار عدالت پیش برق ذوالفقار؟ کیست هم پای کسی که در قیامت داور است؟ دیدنش در روز محشر آرزوی شیعه‌هاست در حقیقت روی مولایم بهشتی دیگر است خوش به حال آن نسیمی که به سمتش میوزد خوش به حال ذره ای که خاک پای حیدر است از همان بدو تولد عاشق حیدر شدیم حب او در کام ما با شیر پاک مادر است مهر او دارم به دل، نامش شده حک در دلم اسم مولایم علی، حقّا که ذکر برتر است یک زمین، هفت آسمان را در خودش جا داده است مرقد مولا نگین است و نجف انگشتر است مست انگور ضریحش هست کل عالمین عطر آن خوشبوتر از عطر گلاب قمصر است تا ابد مهر علی در سینه ی من جا گرفت مهر مولا در جهان از هر نظر والاتر است یاعلی گفتیم و از دام بلا رستیم چون کشتی عرش خدا را بی گمان او لنگر است محضر نورانی‌ مولا کجا و ما کجا پیش ما دلداده‌ها حتی خیالش محشر است شرط بنده بودن ما عشق مولایم علیست هر که در سینه ندارد مهر او را کافر است کل دریاها شود جوهر، درختان هم قلم وصف او نتوان نوشت او مصطفای دیگر است ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است جان من جانان من نام قشنگ حیدر است خوب می دانیم و غافل نیستیم از آنچه هست ذکر حیدر مایه ی آرامش این کشور است بداهه سرایان: @hoseiniye_ye_del @shokofeha_ye_kheal
◇ یخ بسته اشک عاطفه در چشم‌های بی‌کسی من ماندم و تنهایی و دنیایی از دلواپسی در این غریبستان دلم تنها به لطفت دل‌خوش است پروردگار بی‌کسان آیا به دادم می‌رسی؟ 🆔@shokofeha_ye_kheal
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◆ از چشم من ای حس غزلواره بجوش از چشمه‌ی توبه جرعه‌ای آب بنوش کاری بکن ای دل، دل بیچاره‌ی من در جلب رضایت خداوند بکوش 🆔@shokofeha_ye_kheal
🏴 مثل ابری که پر از زمزمه‌ی باران است چشم‌های غزل جمعه‌ی من، گریان است واژه عاجز شده از شرح دل مشتاقم در لغت‌نامه‌‌ی هجران تو، سرگردان است بخت گل‌ها، همه از دوری تو خوابیده چند وقتی‌ست، خزان سهم دل گلدان است دیده‌ی بسته‌ی این شهر شفا می‌خواهد پسر یاس! شمیمت سبب درمان است لهجه‌ی شرجی چشمم همه تقدیم تو باد عهد هر جمعه‌ی ما مشق تر مژگان است 🆔@shokofeha_ye_kheal
🏴 در آینه‌‌ی چشم تو پرچم بالید این لحظه‌ی با شکوه را، دنیا دید یعنی که دوباره جلوه‌گر خواهد شد سرسبزی زیتون وسط باغ امید ✍ 🆔@shokofeha_ye_kheal
✌️ ای نام تو، اقتدارِ جغرافی عشق ما ذره و تو، مدارِ جغرافی عشق ای اخم تو ترجمان پاییز زمین خندیدی و شد بهارِ جغرافی عشق 🆔@shokofeha_ye_kheal
🔰اعلام نتایج مسابقه رباعی سیزده رجب ضمن عرض تبریک بمناسبت میلاد با سعادت حضرت امیرالمومنین، علی علیه السلام، به استحضار میرساند که، مسابقه شعر با عنوان رباعی سیزده رجب، بین اعضای گروه مداقه و گروه کارگاه شعر، با داوری جناب آقای محمدرضا اسلامی برگذار شد. سه رباعی بعنوان رباعی برتر و چهار رباعی نیز بعنوان رباعی های شایسته تقدیر، انتخاب شدند. از تک تک ۲۹ شاعری که در این مسابقه شرکت کردند صمیمانه تشکر میکنم. امیدوارم صله این عرض ارادتها را از دستان مبارک حضرت امیر علیه السلام تحویل بگیرند. نتایج مسابقه به قرار زیر می باشد: 🛑اشعار برتر: 1⃣رتبه اول: ذکرم همه شب حیدر کرار شده دل، خانه ی عشق حضرت یار شده صد شکر که از ماذنه ی سینه ی من نامش صد و ده مرتبه تکرار شده 2⃣رتبه دوم: ممهور به امضای خداوند جلی ست عشقی که میان‌ سینه‌ام لم یزلی ست از همهمه‌ی فرشتگان دانستم پیراهن چاک کعبه از شوق علی ست 3⃣رتبه سوم: با اشک شبم، شور و شعف ساخته شد در کعبه دل، در و صدف ساخته شد ذکرم شده یاعلی، علی‌جان مددی تسبیح من از در نجف ساخته شد 🛑چهار رباعی دیگر که شایسته تقدیر هستند: کوه است اگر، بدون او چون کاه است شیخ است اگر، بدون او گمراه است در حب علی خلاصه شد حرف خدا او نقطه تحت باء بسم الله است عشقت به دلم گرانترین سرمایه‌ است بی اذن تو خورشید سراسر سایه است شعری که بدون حبّ حیدر باشد منظومه‌ی بی‌مایه و بی‌آرایه است درمان تمام دردها یاعلی است دنیا، عقبیٰ، محشر کبریٰ علی است از اول خلقتش علی با حق بود تا آخر روزگار حق با علی است من گریه ی با شور و شعف میخواهم در پوچی خود کمی هدف می خواهم من پر شده ام ز آه و سوز و حسرت آرامش ایوان نجف می خواهم 🎁هدایا: 1⃣شعر اول: ۸٠٠ هزار تومان 2⃣شعر دوم:۶٠٠ هزار تومان 3⃣شعر سوم:۴٠٠ هزار تومان 💠برای چهار شعر هم که شایسته تقدیر هستند،هر کدام مبلغ ۲٠٠ هزار تومان تقدیم خواهد شد
🏴 ای زخم سرت، فرازی از شعر سپید دلخون شده سجاده‌ات از شعر جدید خورشید شهادت تو ای نخل بلند در شام سیاه ظلم و بیداد دمید 🆔@shokofeha_ye_kheal
🔰رتبه سوم بخش شعر سپید و نیمایی مسابقه نجوای جان: خواب دیدم... تا خورشید قد کشیده‌ام و دستهایم بوی استجابت گرفته. خواب دیدم... قلبم آرام و بی دغدغه است "من فضل ربّی" خواب دیدم رود اشکی که از چشمانم جاری است، روسیاهی‌ام را با خود می‌برد خواب دیدم... باران می‌اید و تند و بی محابا سیل می‌شود و تمام منیت های مرا در هم می‌شکند. خواب دیدم... صدای اذان می‌آید، تمام قد قامت بستم به قدقامت دوست قدم کشیدم به بلندای خورشید و میوه استجابت را از شاخه های نیاز چیدم. خواب دیدم... که تمام دغدغه‌هایم را به آغوش پر مهری سپردم و صله‌ی آرامش گرفتم. در به رویم گشوده شد از "باب الرحمه" وارد شدم، خسته بودم کسی از جنس نور آغوش به رویم گشوده بود. سر بر روی دامن پر مهرش گذاشتم و به اندازه‌ی تمام تنهاییم اشک ریختم. بیدار که شدم کامم شیرین بود و از همه جا بوی گلاب به مشام می‌رسید باران می‌بارید... "الهی هب لی کمال انقطاع الیک"
🏴 🔰رباعیات شاعران محترم گروه وزین "مداقه" برای مظلومیت عزیز: او را نزنـیــــــد، نـــا نـــدارد دیگر شیون‌هایش صدا ندارد دیگر این شهر، بدون جنگ هم می‌میرد غزه... غزه... غذا نـدارد دیگر تکرار شده دوباره مضمون بلا درد است که می‌شود عجین با جان ها غزه است و گرسنگی و شمر دوران این شمر همان است که در کرب‌وبلا... امروز دوباره جنگ شد در دهنم قاشق پس از آن، تفنگ شد در دهنم با یاد ظــروف خــالی تــو غــزه! هر لقمه شبیهِ سنگ شد در دهنم آب است دل آب برایت غزه گندم شده بی‌تاب برایت غزه از تشنگی و گرسنگی تلخ تر است خواب خوش اعراب، برایت غزه... آه از غم کودکان تو ای غزه رنج است همیشه نان تو ای غزه ای کاش که می‌رسید برگوش جهان یک لحظه فقط فغان تو ای غزه ای کاش که سنگ و ریگ ها نان بشوند بر مردم غزه قوّت جان بشوند یا از دل آسمان ببارد گندم لب ها همگی شکوفه باران بشوند با چهره لاغر و تن غم‌زده‌ای چشمش شده آیینهٔ شبنم‌زده‌ای دنیای بدون مهربانی یعنی غزه شده خاطرات ماتم‌زده‌ای از گریهٔ بی امان نجاتش می‌داد از حرملهٔ زمان نجاتش می‌داد این کودک قحطی زده را در غزه یک تکهٔ خشک نان نجاتش می‌داد.. ای کاش فقط رنج تو را می‌بردم از لقمه‌ی غصه‌ات کمی می‌خوردم بی‌تاب و گرسنه‌ است طفل‌ات غزه! ای کاش از این درد فقط می‌مردم آری خودش است، واقعی، بی کم‌و‌کاست یک نسل‌کشیِ سخت آنجا برپاست دنیای فریب‌خورده‌ی ما حالا در غزه به چشمِ خویش دیده هولوکاست آه از غم و رنج و اضطرار غزه از حال نزار روزگار غزه از شدت بی‌رحمی صهیون خبیث خم شد قد رعنای نوار غزه برخیز به خاک خشک باران بدهیم برخیز که آبرو به انسان بدهیم هرچند گرسنه است نان کافی نیست از فاجعۀ غزه بیا جان بدهیم در روی زمین فرد مسلمانی هست؟ اصلا اثر از خصلت انسانی هست؟ شرمنده‌ام از روی صبورت غزه از داغت اگر نمردم و جانی هست غزه شده طفل نیمه‌جانی پر درد از غزه نمی‌رسد به جز آهی سرد حکام عرب سکوت تا کی؟ تا کی؟ در بین شما نمانده حتی یک مرد گاوی که دو گوسفند کامل می‌خورد دور و بر یک کوه غذا، قِل می‌خورد در صفحه‌ی گوشی‌اش همان دم می‌دید یک کودک غزه با ولع گِل می‌خورد باید به تن خسته ی او جان بدهیم بر پهنه ی خاک امید باران بدهیم با محو سگ پلید صهیون روزی باید که به اشک غزه پایان بدهیم نفرین به خیال راحت آدم‌ها لعنت به نبود غیرت آدم‌ها ای غزه نهال همدلی خشک شده نفرین به سکوت: آفت آدم‌ها درد تو بجان واژه‌ها افتاده از غصه‌، رباعی و غزل جان داده ای سفره‌ی خالی از غذا می‌آید آدینه، علی دیگری از جاده از ظلم یهود بی وطن ویرانی مظلومی و مقتدر، پر از ایمانی ماییم که در سکوت محبوس شدیم ای غزه تو آزادی و ما زندانی! در غزه برای کودکان نیست غذا تا کی بخورند غصه‌ی قحطی را لعنت به رژیم غاصب اسرائیل لعنت به حقوق بشر آمریکا مرگ است نشسته روبه روی غزه خون است کنون ،آب وضوی غزه امروز بیا که سخت محتاج توییم یا صاحبنا ، به آبروی غزه 🆔@shokofeha_ye_kheal
🏴 تا آسمان لب‌های خشک غزه را دید از چشم‌هایش، روضه‌ی احساس بارید درد است آری درد دارد این که دیگر حتی عروسک هم، در این قصه نخندید دست بلا از آستین شوم صهیون از دشت‌های زندگی هی بچه می‌چید در کارزار آتش و خاکستر و خون عمق بلا را لنز گویا خوب فهمید آری به لطف لنز مرگ غنچه در باغ در پیش چشم مردمی مبهوت رقصید لعنت به باد فتنه‌ای که با قساوت حق حیات باغ را چون زاغ دزدید 🆔@shokofeha_ye_kheal