eitaa logo
🤾شکوفه های بهشتی🤸‍♀️
375 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
34 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم کانالی برای شکوفه های ۴ تا ۱۰ساله با محوریت مادر 🔻🔺️🔻🔺️🔻🔺️؛ ارتباط با ما @Khattat1361 @Rz_Sadeghi
مشاهده در ایتا
دانلود
4⃣ا 🏴🏴🥀🏴🏴🥀🏴🏴🥀 شکوفه های بهشتی حتما همتون آقا ابالفضل عباس رو می شناسید. درسته ، آفرین برشما 💦سقای دشت کربلا 💦 بچه ها یه سر بزنیم کربلا ببینیم روز عاشورا حضرت عباس چه کار کردند. 👇🏻👇🏻👇🏻
🏴🏴🥀🏴🏴🥀🏴🏴🥀🏴🏴 روز عاشورا، حوالی ظهر☀️، همه‌ی اهل خانواده‌ی امام حسین خیلی تشنه بودن 💦و همه‌ی یارانشون هم شهید شده بودن 🥀و دیگه از مردها، فقط امام حسین مونده بود و حضرت عباس؛😔 حتی برادران حضرت عباس هم شهید شده بودن.😢 تو این لحظات بود که امام حسین از حضرت ابالفضل خواست که برای زنان و بچه‌ها آب بیاره؛💦 آخه سپاه دشمن آب رو، به روی سپاه امام حسین بسته بود و آبی به اون‌ها نمی‌رسید.💔😢 حضرت عباس هم اطاعت امر کرد و رفت به سمت رود فرات که آب بیاره. 💦 ایشون باید از بین سربازای زیادی از دشمن رد می‌شد تا بتونه آب بیاره،🏇 ولی حضرت ابالفضل از این چیزها نمی‌ترسید؛ ایشون خیلی قدرتمند بود،💪🏻 طوری که سپاه دشمن از جنگ با او وحشت داشت. خلاصه ایشون مشک آب رو برداشت و از بین سربازها رد شد تا که به آب رسید.💦🌊 نشست لب آب. 🌊از تشنگی زیاد، لبش ترک‌ خورده بود؛ آخه سه روز بود آب نداشتن؛ 😥حتی یه ذره آبی هم که داشتن، داده بودن به بچه‌ها و زن‌ها. کنار رود🌊 نشست تا لبی تر کنه، اما... یاد حرف مادرش حضرت ام‌البنین افتاد؛☁️ ایشون همیشه به بچه‌هاش می‌گفت: اول به فکر بچه‌های حضرت فاطمه باشید و بعد خودتتون!🌺 وقتی حضرت عباس به یاد این صحبت مادرش افتاد، سرش را برگرداند و آب توی دستش رو ریخت.🌺 اون قبول نکرد بچه‌های حضرت فاطمه و نوه‌هاش تشنه باشن و او آب بخوره.😢 مشک رو پر کرد و راه افتاد بره به سمت چادرها⛺️، اما توی راه، دشمن بهش حمله کرد💔. حضرت ابالفضل دلیرانه باهاشون جنگید و هر چه هم به ایشون تیر و شمشیر خورد، صبر نکرد و به راهش ادامه داد،حتی دشمن دست‌های حصرت عباس رو قطع کردند وایشون مشک آب رو با دهانشون گرفتند😭 تا اینکه... ملعونی مشک آبش رو زد💔 و باعث شد حضرت از اسب بیفته. حضرت برای اولین بار در عمر پربرکتش، امام حسین رو یه جور دیگه صدا زد؛ فریاد زد: داداش! به داد برادرت برس.💔😭
9.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویژه وفات حضرت 👤حاج محمود 📌 ☑️ کانال مداحی اهل‌بیت‌مدیا @AhleBeytMedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5⃣ا 🏴🏴🥀🏴🏴🥀🏴🏴🥀 🥀چند روز بعد از واقعه‌ی کربلا، کاروان‌هایی که از اون طرف رد می‌شدن، خبر این اتفاق رو به شهر مدینه رسوندن؛🥀 شهری که امام حسین علیه السلام و حضرت عباس و برادرهاشون در اون‌جا زندگی می‌کردن.🥀 خانم ام‌البنین وقتی شنیدن که یه کاروان داره می‌رسه 🥀و خبرهایی از کاروان امام حسین داره🥀، فوری خودشو رسوند به اون کاروان. 🥀 از اون‌ها خبر امام حسین‌ع رو گرفت. اون‌ها گفتن: «خانم متاسفانه پسرت جعفر شهید شد.»🥀😭 🕊🕊🕊 حضرت ام‌البنین گفت: «بگو حسین چه شد؟» اون‌ها بی‌توجه به حرف خانم، گفتن: آخه پسرت عثمان هم شهید شد!😭 حضرت باز تکرار کرد که چه اتفاقی برای حسین افتاده. ⁉️ اون کاروان، ولی شهید شدن پسر سومش رو به او خبر دادند.😔 حضرت ام‌البنین که انگار متوجه شهادت پسرانش نشده باشه، باز هم جمله قبلی‌اش رو تکرار کرد.⁉️ کاروانیان خبر شهادت قمر بنی‌هاشم، حضرت ابافضل، پسر بزرگ ام‌البنین رو به او دادند،😭 ولی ایشان باز هم خم به ابرو نیاورد و باز نگرانی‌اش در مورد امام حسین رو ابراز کرد⁉️⁉️. و در نهایت کاروانیان به او گفتن: حسین هم مانند بقیه یارانش شهید شد.😭 🥀آن زمان بود که ام‌البنین نشست و شروع به گریه کرد، نه برای پسرش، بله برای پسر حضرت فاطمه!🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عزیزای دل؛ ماهم که از دوستداران و ان شاءالله شیعیان اهل‌بیت علیهم السلام هستیم باید احترام حضرت زهرا سلام الله علیها و امام مهدی عزیزمون و همه فرزندانشون را نگه داریم✋ و سعی کنیم کارهایی انجام بدیم که اونها دوست دارن تا خدای مهربون از ما راضی و خوشحال بشه😊 عج س •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                               شکوفه های بهشتی https://eitaa.com/shokofehhaybehshti •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه ها جونم 😍 🍀امروز روزی هست🍀 که بزرگترها سالها پیش🍀 به رهبری امام خمینی 🍀شاه ظالم و زورگو رو از کشور ایران بیرون کردند .🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"همسایه واحد بغلی!" 🔸قسمت اول 🐌🥦🐌🥦🐌🥦🐌 🌺🌱امروز 🌤ترنم خیلی کلافه شد.خانواده👨‍👩‍👧‍👦 ترنم آپارتمان🏢 نشین بودند‌.ترنم به همراه پدر مادر و خواهربرادرش در یک آپارتمان 🏢شلوغ زندگی می کرد که هیچ کس مراعات حال همسایه اش را نمی کرد.هر روز یک ماجرا داشتند.یک روز🌤 از مگس های سطل آشغال🗑 همسایه که همیشه بیرون از واحدشان میگذاشتند در امان نبودند 🌺🌱یک روز 🌤هم از خراب شدن آسانسور توسط بچه های👶👧 همسایه دیگر که آسانسور را با وسایل شهربازی🎡🎢 اشتباه گرفته بودند و اسباب بازیشان 🏓🎣شده بود آسایش نداشت. 🌺🌱یک شب از صدای جاروبرقی همسایه طبقه بالایی که تازه ۱۲شب هوس جارو زدن می کرد.الان هم ترنم حسابی دیرش شده بود و کلافه بود‌.آقای بی ملاحظه همسایه ماشینش🚘 را درست جلوی ماشین🚙 بابای ترنم پارک کرده بود و بابا 👱‍♂نمیتوانست ماشین را از پارک در بیاورد❗️ 🌺🌱بابا👱‍♂ از ترنم عصبانی تر😡 بود.ترنم به بابا پیشنهاد داد که دوتایی بروند و ماشین🚘 را لگد مال👣 کنند تا صدای 🔊آژیر ماشین🚙 همسایه در بیاید و صاحبش بیاید پایین.اما هر چه به در و پیکر ماشین🚘 کوبیدند صدایی 🔊در نیامد و تازه فهمیدند🤔 ماشین دزدگیر ندارد❗️ 🌺🌱در این لحظه ترنم چشمش 👁به جلوی شیشه ماشین🚘 افتاد که یک کاغذ 🔖بود و یک شماره موبایل در آن قرار داشت و پایینش نوشته بود در صورت مزاحمت تماس بگیرید.🙂🙃 🌺🌱ترنم شماره را به بابا 👱‍♂نشان داد.بابا هم فوری به شماره زنگ زد و وقتی که صاحب ماشین🚙 گوشی را برداشت شروع کرد به حرف های تیز و تند زدن🌶.صاحب ماشین 🚙بعد از چند دقیقه سر و کله اش پیداشد.😊 🌺🌱ترنم انتظار داشت یک سبیل کلفت بی ادب بیاید پایین اما اینطور نبود.😊😉صاحب ماشین🚘 معذرت خواهی کرد که ماشین را اینطور پارک کرده.پدر👱‍♂ ترنم که هنوز عصبانی 😡بود گفت آخه مرد حسابی چرا اینجا پارک کردی❗️جای دیگه نبود⁉️ 🌺🌱صاحب ماشین🚘 که خیلی مودب نشان می داد عصبانیت😡 پدر ترنم را نادیده گرفت و به آرامی گفت آقا دیشب 🌛که از بیرون برگشتیم، یکی از همسایه ها 🏢مهمان شهرستان داشت و کلی ماشین 🚙🚗🚘جای پارک ما پارک شده بود.ماشینو مجبور شدم 😟بذارم جلوی ماشین شما و یه شماره تماس بذارم تا مزاحمت نباشه...😊😆 🌺🌱بابای👱‍♂ ترنم که انگار هنوز عصبانی😡 بود گفت... 🐌🥦🐌🥦🐌🥦🐌 🖌 : سرکارخانم هاشمی باتشکر از کانال شده‌ام نه ساله •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                               شکوفه های بهشتی https://eitaa.com/shokofehhaybehshti •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• مهربانم هرلحظه منتظراومدنتون هستم😍🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا