برای دیدنت چشم انتظارم
به شوقت روزها را میشمارم
به سمتت میدوم هرروز، ای مرگ!
اگرچه زندگی را دوست دارم
@shokoohsher✨
#متین_پسندیده🍃
#مرگاندیشی
@daftarcheyesheer
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم
یک عمر دور و تنها، تنها به جرم اینکه؛
او سرسپرده میخواست من دل سپرده بودم
یک عمر می شد آری! در ذرهای بگنجم
از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم
در آن هوای دلگیر وقتی غروب میشد
گویی به جای خورشید من زخم خورده بودم
وقتی غروب می شد، وقتی غروب میشد..
کاش آن غروبها را از یاد برده بودم
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی 🍀
خزان به دیدهی ما چون بهار میگذرد
غمت مباد، غم روزگار میگذرد
درخششی ابدی نیست در جهان بنگر
که این ستارهی دنبالهدار میگذرد
چه باک ازینکه چنین رو گرفته است امشب
به نور ماه قسم شام تار میگذرد
در آزمون جدایی صبور باش ای دل!
که با عنایت پروردگار میگذرد
دو روز با قفس زندگی مدارا کن
بهار اگر برسد، از حصار میگذرد..
@shokoohsher✨
#حسین_دهلوی🍃
شهریارا ! دگر از بخت چه خواهی؟ که برند
خوب رویان، غزلِ نغزِ تو را دست به دست...
@shokoohsher✨
#شهریار🌱
#روز_شعر_و_ادب_فارسی
#روزنگار ۲۷شهریور #درگذشت
هی میرویم و جاده به جایی نمیرسد
قولی که عشق داده به جایی نمیرسد
چون کوه روی حرف خودم ایستادهام
کوهی که ایستاده به جایی نمیرسد!
دریا هنوز هست ولی ماندهام چرا
این رود بی اراده به جایی نمیرسد؟
دنیا همیشه عرصهی پیچیده بودن است
آدم که صاف و ساده به جایی نمیرسد!
تاریخ را ورق زدم و مطمئن شدم
هرگز کسی پیاده به جایی نمیرسد
من حاضرم قسم بخورم مست نیستم
این چند جرعه باده به جایی نمیرسد
@shokoohsher✨
#حسین_طاهری🍃
گیریم خنجرِ حرف تو
بر پهلوی باورها نشست!
نوش دارویی
شرابی
شیونی...
شعری به کارش میکنیم؛
دل که چرکین شد، چه کارش میکنیم؟!
@shokoohsher✨
#محمدرضا_شفيعیکدکنی🍀
قالت " أحبُّك "
فسكت كل شئ
اِلّا قلبى ...
أصبح ألعابا نارية ...!
گفت: "دوستت دارم"
همه چیز خاموش شد
غیر از قلبم
آتش بازی برپا شد...
@shokoohsher✨
#صلاح 🪴
تا داشته ام فقط تو را داشته ام
با یاد تو قدّ و قامت افراشته ام
بوی #صلوات می دهد دستانم
از بس که گل محمدی کاشته ام
@shokoohsher✨
#سعید_بیابانکی ☘️
#رباعی #شعرنبوی
سرچشمهی رحمت است و باران حیات
با نام شریف او بجو راه نجات
ای غنچه اگر شوق شکفتن داری
بفرست بر او و خاندانش #صلوات
@shokoohsher✨
#سمانه_خلف_زاده🌱
#رباعی #شعرنبوی
وقتی به دنیا آمدی خورشید خندان شد
دنیا پر از عطر امید و بوی باران شد
صدها فرشته در صف پابوسیات بودند
تا آسمان هفتم آن شب راهبندان شد
لبریز برکت شد پس از تو چشمه و دریا
با گام هایت دشت بی حاصل گلستان شد
دستت نوازشگرتر از دست نسیم صبح ...
تو آمدی و مهربانی ها دو چندان شد
لبخند نرگس ها میان خاک پنهان بود
کوکب به کوکب خانه ها با تو چراغان شد
انجیل و تورات و زبور از رونق افتادند
نقل محافل تا ابد آیات قرآن شد
ای روشنایی! پاک کردی گرد دلها را
با لحن قرآن تو چشم سنگ گریان شد
آیینه در آیینه شد تکثیر لبخندت
وقتی که در زیر عبایت عشق مهمان شد
#
نشکوا الیک... ای خدا عمریست حیرانیم
یک جمعه می گویند: « درد شیعه درمان شد»
@shokoohsher✨
#طاهرهسادات_ملکی 🍀
#شعرنبوی #رباعی