eitaa logo
معارف شکوه مادری
805 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
23 فایل
این کانال وابسته به جای نیست، بانوان بدون حمایت مالی انجام وظیفه می کنند. ۱_معارف قران وعترت علیهم السلام ۲-- تجربیات خاطرات , پرسش و پاسخ احکام @ZBakhshandeh راهکارها و پیشنهادات ارتباط با مدیر کانال @F000000n .مشاوره پزشک متخصص کودکان @saba64
مشاهده در ایتا
دانلود
02.Baqara.102.mp3
5.25M
✨ وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ از حجت الاسلام قرائتی 🍃شمین رضوی قم 🍃 شکوه مادری🍃🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لباس مهمانی روزی مردی به مجلس میهمانی رفته بود اما لباسش مرتب نبود. به همین جهت هیچکس به او احترام نگذاشت و به او تعارف نکرد! مرد به خانه رفت و لباسهای نو را پوشید و به میهمانی برگشت. این بار همه او را احترام گذاشتند و با عزت و احترام او را بالای مجلس نشاندند! مرد هنگام صرف غذا در حالیکه به لباسهای نو خود تعارف می کرد گفت: بفرمایید این غذاها مال شماست اگر شما نبودید اینها مرا داخل آدم حساب نمی‌کردند!! https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
🦋🕊 این بار دیگر دوست نداشتم هیچ کس خبردار شود که بار دار شده ام.یادم است روزی که برای اولین بار خبر بارداری را به مادر شوهرم و مادرم گفتیم و اصلا ذوق نکردند و حتی تبریک هم نگفتند، با خودم گفتم بالاخره که می‌فهمند. چه عجله ای هست که جار بزنیم! توی ماه اول هیچ کس را ندیدم. خودم برای خودم مادری می‌کردم. مراقب خودم بودم و سعی می‌کردم خودم را خسته نکنم. ویار وحشتناک داشتم. بچه ها کوچک بودند و از مدرسه که می آمدند گرسنه منتظر ناهار بودند. ناهار نداشتیم. همسر هم همینطور یک نان و پنیر می برد سر کار. اما من فقط توانسته بودم یکی دوتا کار به سختی انجام دهم و به پختن غذا نرسیده بود... تازه فندک برقی گاز خراب بود و بوی کبریت تا تمام وجودم می‌رفت. از بوی برنج سرگیجه می گرفتم و تمام تنم داغ می‌شد. از بوی گوشت...از تخم مرغ که بویش را از توی یخچال حس می‌کردم. زندگی برای من خیلی سخت می‌گذشت... دلم برای بچه های می سوخت. گاهی عصبانی می‌شدم و با آن ها تندی می‌کردم. بعد عذاب وجدان می‌گرفتم و کلی غصه می‌خوردم. از خدا طلب مغفرت می‌کردم. حرم حضرت معصومه س می‌رفتم و از خانم می‌خواستم کمکم کند. ماه سومم که تمام شده بود،که تازه جاری پرسید خبری هست؟! من هم دروغ را دوست نداشتم وگفتم. وقتی فهمید خیلی تعجب کرد که چطور این قدر توانسته بودم راز دار باشم. اما این بار خیلی ته دلم خوشحال بودم. از اینکه خبری که برای خودم و همسرم شیرین بود به وقتش فهمیده بودند. نه اینکه ما به آنها بگوییم و بعد ضد حال بخوریم. مادرم هم از طریق خواهرم فهمید. تازه این بار هم کسی تبریک نگفت. اما واقعا برای ما مهم نبود... چون ما بودیم که بچه مان را می‌خواستیم بزرگ کنیم. این من بودم که به سختی جابجا می‌شدم و روسری جلوی دهان و بینی ام می‌بستم و آشپزی می‌کردم. کسی نبود که یک کاسه سوپ برای من بیاورد. تک وتنها من و همسرم زندگی مان را می چرخاندیم. گاهی پسر کوچکم چهار پایه زیر پایش می‌گذاشت و چند تا تکه ظرف چرب و چیلی می‌شست. اما کلی روحیه می‌داد که من هستم در کنارت مامان! آنقدر دلم می‌خواست وقتی دکتر می‌خواهم بروم کسی را داشتم که کنار بچه ها می‌ماند. یک بار دخترم آنقدر پشت در مانده بود که همسایه رسیده بود و طفلک رفته بود جلوی در آپارتمان نشسته بود تا من برگردم. روزهایی که بسیار سخت می‌گذشت، اما ته دلم از تک روز های حاملگی ام لذت می‌بردم. از اینکه شاید آخرین فرصتی باشد که می‌توانم باردار باشم و دیگر چنین لذتی نصیبم نشود. از اینکه می‌دیدم سر نماز حس نزديکي به خدا را دارم می‌فهميدم که به خاطر این بچه هست. از اینکه جانم برای مداحی و روضه امام حسین ع می رود، عجیب نبود برایم. این فرزند را به امر رهبر آورده بودم و یعنی که خداوند از این کار خیلی راضی است. شبی که از حال بد و فشار پایین و حالت تهوع و تب بالا رفتیم که بروم بيمارستان و اتفاقی به جمکران رسیدیم و آن لحظه با تمام وجودم به امام زمان گفتم : آقا جانم این بچه را به خاطر شادی شما و سربازی شما آوردم. شما مرا از این حال بد شفا بدهید. و دیگر به لطف خدا فقط ویار به بعضی غذا ها داشتم. اما حالم بهتر بود. روزهایی که برای زایمان طبیعی آماده می‌شدم و پیاده روی های هر روزه خیلی دوست داشتم. هر روز صبح از خانه بیرون می زدم و یک ساعت راه می‌رفتم. اما بچه هایم خیلی بالا بودند و هر وقت کسی می‌ دید، می‌گفت اصلا بچت پایین نیامده. شاید حسرت می‌خوردم و دلیل اش را نمی‌دانستم. زایمان های با کمر درد های بدی داشتم. یک بار بعد ها فهميدم شاید یکی از دلایلش این بوده که بچه جایش سرد بوده و خودش را به سمت قلب که گرم است می‌کشیده بالا. اگر شکمم را بایک روسری می‌بستم و جایش گرم بود از ماه هشتم باید طبق قاعده بیاید توی لگن. که برای من اصلا تا لحظه زایمان نمی‌آمد پایین. آن هم با ورزش های سخت زایمان و پیاده روی... این بار خیلی نگذاشتم که تنهایی بچه ها موقع زایمان اذیتم کند و واقعا فقط از خدا کمک خواستم. از لطف خدا هم یکی از دوستان قدیمی که شهرستان زندگی می‌کردند شب زایمانم به خانه ما آمدند و آن خانم دلسوز پیش بچه ها بود تا از بیمارستان برگردم. قبلی ها ایزدی رفتم و اصلا آنجا راحت نبودم‌. این دفعه رفتم ولیعصر به ناچار و علیرغم پول زیادی که گرفتند، اصلا امکانات خوبی نداشت اتاق زایمان. حتی کپسول اکسیژن یک دانه داشت و آن هم نمی‌داد. پرستارها اصلا توجه نداشتند به من چون با دکتر خصوصی نرفته بودم. اصلا من تحت نظر هیچ دکتری نبودم.برایم هم مهم نبود‌. فقط آزمایش ها را پیش خانم دکتر فرید نیا آن هم وقتی درمانگاه می‌آمدند نشان می‌دادم. وبهداشت مراقب می‌گرفتم. لحظه ای که زایمان کردم و موهایم روی صورتم ریخته بود، مستخدم بی ادب با لحن زننده‌ای آمد و گفت: خودت را جمع و جور کن! مگر بچه اولت هست! دلم خیلی شکست‌ تازه مثلا اینجا بيمارستان خصوصی بود!
عشق می‌کردم‌. از تک تک لحظاتش حظ می‌بردم و با خودم و خدا عهد کرده بودم که قدر بدانم این هدیه اش را. اصلا مهم نبود چه کسی چه چیزی می‌گفت. دنیای شادی که با آمدن نوزاد به خانه مان تجربه می‌کردیم. بچه ها دور نوزاد جمع می‌شدند و دلشان نمی‌خواست بروند مدرسه. من هم سعی می‌کردم جلوی آنها بچه را بوس نکنم. وقتی می‌رفتند بیرون، عاشقانه نگاهش می‌کردم. دستان کوچکش را می‌بوسیدم. شبها تا صبح خوابم نمی برد. نکند استفراغ کند و توی گلویش گیر کند. نکند پی پی کند و پشتش بسوزد. تا ماه سوم خواب و بیداری ام شده بود نوزادم. اما خودم را از تک و تا نمی انداختم. اضافه وزن زیادی داشتم. اما به جای غصه، خودم را وقت هایی که بچه خواب بود، سر گرم کار می‌کردم. روزهایی که گذشت هم تلخ بود و هم شیرین. اما چون به هر دو آنها فکر کرده بودم، برایم راحت تر گذشت. چون به سختی ها هم فکر کرده بودم. سختی هم جزو زندگی است. خدایا شکرت به خاطر این هدیه های شیرین. خدایا کمک کن همه در راه امام زمان عج باشند. 🌿🌱https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴۵ سلام خدمت خانم دکتر دانش. من از شما سوال داشتم که چطور می‌توانم با وجود کم کاری تیروئید باردار شوم؟ در ضمن اسپرم همسرم هم ضعیف است. خانم دکتر دانش متخصص طب سنتی پاسخ می‌دهند: اینکه بخواهیم غذای خاصی توصیه کنیم شاید درست نباشد. 👈باید از بد خوردن پرهیز کنند. اگر تدابیر سبک زندگی سالم رو در پیش بگیرید: 👌 به شما اطمینان می‌دهم همه ی بیماریها کنترل می‌شود. البته گاهی آسیبی که سبک زندگی غلط زده کاملا برطرف نمی شود. ولی میتواند کنترل بشود. 👈حواستان باشد این توصیه ها به معنی قطع مصرف داروهای تیروئید نیست.🧐 👌غذای سالم، تخم مرغ عسلی صبحها🍳، کمی کره حیوانی 🥠و شیره انگور یا عسل🍯 با نان برشته، وعده های دیگه همان غذاهای ساده و سنتی خودمان که خیلی سرخ نشوند. مثل ماش پلو ، لوبیا پلو، آبگوشت، هویج پلو، خوشت کرفس 🍲و اسفناج و .... نخوداب( بدون گوشت) یک غذای عالی برای پاکسازی بدن و راه افتادن تخمدانها( و بیضه ها در آقایان) است. ارسال سوال👇 https://eitaa.com/Roodbarany https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴۶ سلام خانم دکتر دانش در شیردهی فرزند سوم هستم و آنقدر شیر ندارم. هر چه قدر هم زیاد می خورم حس می کنم جذب خودم می شود و اصلا پر شدگی در سینه ندارم. راهکاری در این زمینه هست؟ خانم دکتر دانش متخصص طب سنتی پاسخ می‌دهند: پر شدگی سینه دلیل زیادی شیر نیست. افزایش وزن نوزاد را باید در نظر گرفت https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
02.Baqara.103.mp3
1.21M
✨ وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَيْرٌ ۖ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ از حجت الاسلام قرائتی 🍃شمین رضوی قم 🍃 شکوه مادری🍃🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متی ترانا و نراک: ♦️سوره نحل ایه ۸۰♦️ و خدا برای شما از خانه هایتان محل سکونت و ارامش قرار داد. خونه محل ارامش است نه تسویه حساب های شخصی!❗️ ❌هرگز کودکتان. را با جمله ی برسیم خونه حسابتو میرسم تهدید نکنید❌ 🔅خانه برای فرزندان باید محل امنیت و ارامش باشد . تربیت مهدوی https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🍃🌸🍃✨ آیا حدس نمی‌زنید در پس پرده‌ی بعضی از مشکلات اقتصادی، این باشه که « ... مردم ایران را به خودشون مشغول‌شون کنند و یک سری گرفتاری‌های اقتصادی را ایجاد بکنند تا پنجره‌ی جمعیتی در ایران بسته بشه [؟] ... به نظر شما پردرآمدترین استان کشور کجاست؟ ... گیلانه. کمترین فرزندآوری در کدام اُستانه؟ همون گیلان! ... ما شاید فقیرترین استان کشورمون بلوچستانه. در عین حال جوان‌ترین استان کشورمان هم باز بلوچستانه! یعنی سرعت رشد [جمعیتش] سه و نیم برابر سایر استان‌هاست. 🍃شمین رضوی قم 🍃 شکوه مادری🍃🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
02.Baqara.104.mp3
1.61M
✨ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ از حجت الاسلام قرائتی 🍃شمین رضوی قم 🍃 شکوه مادری🍃🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌻🌻🌻 قال رسول الله صلی الله علیه وآله: اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم 🌻🌻🌻🌻🌻 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: خانواده تشکیل دهید که همین اهل وعیال داشتن، به شما روزی میدهد. وسائل الشیعه،ج14،ص24 🔹🔶🔹🔶👇 ارتباط با ادمین : @arshiyanzamin کانال شمین رضوی قم( شکوه مادری) 💞💞💞💞 https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288