❇️با سلام و احترام؛
دوره آموزشي شمين رضوي:چهارشنبه ها ساعت 15، لینک ورود به کلاس: www.tv.razavi.ir/fa/str1 و : https://webinar.aqr.ir/banovan/
مركزامور بانوان وخانواده
02.Baqara.010.mp3
995K
#تفسیر_سوره_بقره_آیه_10✨
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ🌸
از حجت الاسلام قرائتی
🍃شمین رضوی قم 🍃
شکوه مادری🍃🌸🍃
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
آیا می دانید نازایی به معنای کلمه دیگر وجود ندارد..
از این پس ما در کنار شما هستیم
از مشکلات ناباروری
از ابتدای مراقبت های بارداری
در کنار تولد نوزاد شما
از بدو تولد فرزندتان
بدون دریافت هیچ هزینه ای در کنارتان هستیم.
با پزشکان مجرب و فرهیخته و متدین
متخصص زنان و زایمان و نازایی
همچنین در زمینه طب سنتی و روش های نوین:🌺🌺🌺
خانم دکتر دانش
خانم دکتر فرید نیا
متخصص نوزادان و کودکان
خانم دکتر مرتضوی
🌱🌱
قابل توجه اعضا محترم کانال:👇
امکان مراجعه حضوری تعدادی محدود برای خانم دکتر فرید نیا هم فراهم شده است.
راه ارتباطی خانم رودبارانی
https://eitaa.com/Roodbarany
#شمین_رضوی
#شکوه_مادری🌱🌿
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
انشالله که این روزها رو بچه های ما
هم داشته باشن😔
روزهای پر از صدای بچه و شاد😊
#شمین_رضوی
#شکوه_مادری
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
#پرسش_پاسخ
#سوال_۲۲
خدمت شما و خانم دکتر سلام و خدا قوت دارم.
میخواستم بپرسم چه راهی هست بچه هفت ماهه ام موهایش بیشتر شود؟
👈خانم دکتر مرتضوی متخصص کودکان پاسخ میدهند:
سلام علیکم
موی کم اشکالی ندارد. اگر رشد بچه خوب باشد و کم خونی نداشته باشد.
می توانید از شربت زینک روزی دو بار هر بار یک قاشق مربا خوری بدهید.
# شمین_ رضوی
# شکوه_ مادری
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288🌱🌱
#پرسش_پاسخ
#سوال_۲۳
سلام و خدا قوت
می خواستم بپرسم چرا گاهی در مدفوع پسرم که هشت ماهه است رگه های خون می بینم؟😔
خانم دکتر مرتضوی پاسخ می دهند:
سلام علیکم
👈گاهی به علت یبوست رگه های خونی روی مدفوع دیده می شود که باید يبوست برطرف شود.
😒در صورتی که یبوست ندارد و رگه خون داخل مدفوع دیده میشود باید از نظر پولیپ روده بررسی شود.
#شمین_رضوی
#شکوه_مادری
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️این ویدیوی یک دقیقه ای را ببینید،حال دلتان
عوض شود.
#شمین_رضوی
#شکوه_مادری
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
#پرسش_ پاسخ_پزشکی
#سوال_۲۴
سلام خانم رودبارانی بنده عضو شمین هستم.سوال پزشکی دارم.
تازه ازدواج کردم و چهل سال دارم.
مشکل تیروئید دارم و قرص هم اذیت می شوم بخورم.
الان می خواستم بدانم برای پایین آوردن تیروئید و بی نیاز شدن به دارو راهنمایی کنید.
خانم دکتر دانش متخصص طب سنتی و زنان پاسخ میدهند:
سلام علیکم
ما در طب سنتی افراد را از
داروی شیمیایی محروم نمی کنیم،
👈بلکه در کنار آن به اصلاح مزاج می پردازیم تا شاید
کم کم داروی شیمیایی کم شده و قطع گردد.
🧐چون شما سنتون بالا است نباید فرصت را از دست بدهید بلکه طبق دستورات متخصصین زنان عمل کنید.
👈 در عین حال اگر دوست داشتید ویزیت طب سنتی برای اصلاح مزاج شوید. در غیر اینصورت سعی کنید تا سبک زندگی را صحیح رعایت کنید( خواب زود شب ، کنترل استرس و ...)
سوالات پزشکی را اینجا بفرستید👇
https://eitaa.com/Roodbarany
#شمین_رضوی🌱🌿
#شکوه_مادری🌿🌱
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
02.Baqara.011.mp3
871.3K
#تفسیر_سوره_بقره_آیه_11✨
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
از حجت الاسلام قرائتی
🍃شمین رضوی قم 🍃
شکوه مادری🍃🌸🍃
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
❣️ #سلام امام زمانم، امام مهربانم❣️
بی #اذن_تو هرگز عددی صد نشود
بر هر که نظر کنی دگر #بد نشود
#یازهرا تو دعا کن که بيايد #مهدی
زيرا #تو اگر دعــا کنی رد نشود ..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
✨✨🌸✨✨
اَللّهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 💐
🍃شمین رضوی قم 🍃
شکوه مادری🍃🌸🍃
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
🔷💠🔷💠🔷💠
🔮 من مظلومترین #مادرشهید هستم.
اسم جوان ما شهیدیوسف داورپناه هست.
در۱۵ تیرماه سال۱۳۴۴هجری شمسی، در شهر کرمان به دنیا آمد.
در رشته برق فارغ التحصیل شد و با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد.
پس از آن که گروهکهای تجزیه طلب وتروریست درغرب کشور اقدام به آشوب واغتشاش کردند و شهرهای کردنشین ایران رااشغال کردند،شهید یوسف داورپناه داوطلبانه رهسپارکردستان شدو با پیوستن به گروه ضربت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درشهرستان پیرانشهر از توابع استان آذربایجان غربی به مبارزه با گروهک های تروریست کردی پرداخت.
بگذارید خود مادر شهید تعریف کند :
یوسف بعداز انقلاب وارد سپاه شد، جنگ که شروع شد دائما به منطقه کردستان رفت وآمد داشت.
چند بار به شدت مجروح شده بود.
خوب یادم هست، ماه مبارک رمضان ازطرف سپاه آمدند و گفتند که یوسفت زخمی شده وحالا در بیمارستان امام تبریز بستری است.
افطارنکرده راهی تبریزشدم.
دربیمارستان از دور یوسف راشناختم، مادرقربانش بشود، چوب زیر دستش گذاشته بود و در میان تعداد زیادی از مجروحین ایستاده بود.
ازدورصدایش زدم وخود را دوان دوان به آغوشش رساندم، صدای شیون و زاری ام بیمارستان رابه هم زد، همه داشتند ما را نگاه میکردند، مادری که مدت هاس پسر دلبندش راندیده و یوسفی که مجروح درآغوش مادرش آرام گرفته...
یوسف گفت:مادر! تورابه خدا آرام باش! گریه نکن،من را ازآغوشت بیرون بکش؛
بچه هابادیدنت یاد مادراشان می افتند و دلشان میگیرد...
رنگ به رخسار نداشت.
بعدازچندروزاز بیمارستان مرخص اش کردیم و آمدیم خانه در روستای کوتاجوق ارومیه.
درمنطقه همه او را میشناختند، ضد انقلاب و دمکرات کینه عجیبی ازیوسف درسینه داشتند، چندین نفراز سرکرده هایشان راغافل گیر و دربند کرده بود.
شب خوابید! گفته بود برای نماز بیدارش کنم. نیم ساعتی به اذان مانده بود که بیدارشدم، دیدم دموکرات ها روی دیوارهای خانه با چراغ به یک دیگرعلامت میدهند. پدرش رابیدارکردم، گفتم: دمکرات هابیرون خانه هستند.
گفت:آن ها هیچ کاری نمی توانند بکنند.
آقایوسف بیدارشد،گفت : مامان چه خبره؟
گفتم: چیزی نیست،
نگاهی به ساعت کرد و برای نماز وضوگرفت، رکعت اول نمازش راخوانده بود که دمکرات ها واردخانه شدند، همه جا را گرفتند، یوسف بدون توجه به آن هانمازش راخواند و تمام کرد.
اسلحه رابه سمت من گرفتند، گفتند:
لامصب! توهم حزب اللهی هستی؟
یوسف تفنگ را ازپیشانیم کشید و گفت:
شمابرای گرفتن من آمده اید، پس با مادرم کاری نداشته باشید، میخواستند یوسف را ببرند.
یوسف گفت: مرا ازپشت بام ببرید!
گفتند:می ترسی که ازنگاه های مردم روستا شرم سارباشی؟
گفت: می ترسم که زنان روستا مرا ببیند و هراس دلهایشان را فرابگیردو فکرکنند که شمابه منطقه مسلط شده اید!
گفتند: تونمازمیخوانی؟ برای رهبرت است؟ این نماز برای خدا نیست واین عبادت ها قبول نیست.
گفت:نام رهبرم را به زبان نیاور، من برای رهبری میجنگم که یک ملت در نماز به او اقتدا میکنند، در این حال یکی از زنان دمکرات با قنداق تفنگ ضربه محکمی به دهان یوسف زد که غرق درخون شد.خلاصه یوسفم رابردند...
صبح شد پیغام آوردند که یوسف را شهیدکرده ایم؛ پدرومادرش را برای تحویل جنازه به مقر حزب بیاورند.
پدرش باشنیدن این خبر همان جادق کرد وجان سپرد.
من وبرادرش به آن سوی رودخانه رفتیم؛ یوسف را همان جایی که سپاه چندی از اعضای ضدانقلاب رابه هلاکت رسانده بود؛
جلوی چشمم بستند به گاری وسربریدند؛
دستان وپاهای یوسفم راباساتورقطعه قطعه کردند؛ انگشتانش رابریدند؛
جگرش رادرآوردند.
اعضاو جوارحش را ازهم پاشیدند.
به من گفتند:به امام توهين کن.
امتناع کردم گفتند: حال که چنین است او را با جنازه فرزندش دراین اتاق تنها بگذارید تا دق کند گفتند:اجازه نداری ازاینجا خارج شوی.
دو روز من و جنازه پاره پاره فرزندم در آن اتاق بودیم. صبح آمدند برام آب وغذا آوردند.
بیاد شهید تشنه لب کربلا افتادم. بعد من وجنازه فرزندم رابردند در یک بیابان وگفتند:
همین جا بادستان خودت زمین رابکن و دفنش کن...
👇👇👇
در حالی که اعضای ضدانقلاب به صورت مسلح بالای کوه ایستاده بودند، و من که رمق و نای هیچ کاری را نداشتم به سختی با دست هایم زمین را چنگ می زدم و میکندم، گویی خیل دستانی دیگر هم کمکم میکردند و زمین زودتر از آنچه که فکر میکنی کنده می شد.
همینکه قبر آماده شد یک مرتبه باخود گفتم خدایا کفن ندارم فرزندم را کفن کنم "دلم رفت کربلا"
خدایا ببین فرزندم را تشیع نکردند و بر پیکرش نماز نخواندند باید غریبانه به خاک بسپارم.
بغض گلویم را فشرد و اشک از چشمانم جاری شد؛ چادرم را پهن کردم سر بریده و پاره پاره های بدن یوسفم را در چادرم پیچیدم و با دستان خودم درقبری که کنده بودم گذاشتم، یک مهر کربلا همراهم بود، خرد کرده و روی تکه های جسدش پاشیدم...و گفتم:👇
السلام علیک یا اباعبدالله ❤️
خدایاخودت این قربانی راقبول فرما؛
تک و تنها بودم ؛ با زمزمه یاحسین و یا زهرا زیر لب و گاها
"بافریاد لااله الاالله، الله اکبر و خمینی رهبر" داخل قبر گذاشتم.
حال دلم نمی آمد که خاک به روی جسم فرزندم بریزم دستانم میلرزید و دشمن نظاره گر این صحنه بود؛
گفتند:زودباش خاکش کن والا خودت راهم همین جاخاکت میکنیم.
آرام آرام خاک هارا به روی پیکر فرزندم ریختم ودفنش کردم.
خدایا! توخودت شاهد هستی که بالای سرش خانومی باچادرسیاه ایستاده بود و به من میگفت که آرام باش وبگو لااله الاالله...
شادی روح شهید بزرگوار فاتحه و صلواتی قرائت کنیم
بعضی وقت ها کلمه ها قاصر است از گفتن حالات آدمی !
بعضی وقت ها باید به منِ وجودمان سفر کنیم و ببینیم چه کسی با چه توانی در آن خفته است.
خب و اما بعد ...
بلایی که این دموکرات ها و منافقین سر مردم اوردند شبیه داعش بود.
چقدر جوون رو همین گروهک های کومله و نوچه های مسعود رجوی به طرز فجیعی شهید کردند.
اغلب هم با شکنجه و قطعه قطعه کردن بدن ها بوده.
در دهه شصت، شاید یک روز یکصد ترور هم داشتیم.
اون وقت اعدام این انسان های رذل برای یه عده ای گرون تموم شد
و جای جلاد و شهید رو باهم عوض کردند.
از شجاعت این زن باید گفت که خداوند چنین توانی به او داد که این صحنه ها را ببیند و بازهم زنده باشد.
درصورتی که پدر شهید همان دم از دنیا رفتند.
این یعنی یک زن میتواند آن قدر صبور باشد که سخت ترین صحنه ها را هم شاهد باشد. میتواند روی تل زینبیه بایستد و ببیند آن چه را که نباید ببیند.
میدونید اینها چه درسی به ما خانم ها میده ؟
اینکه تو زندگی تا تقی به توقی خورد کم نیاریم. خسته نشیم.
ما توانمون خیلی بالا تر از این هاست.
و خداوند میخواد بفرماید که درسته که تو را احساسی و ظریف آفریدم اما صبر و استقامتی به تو داده ام که به هیچ مردی ندادم .
🌺فتبارک الله احسن الخالقین
🍃شمین رضوی قم 🍃
شکوه مادری🍃🌸🍃
https://eitaa.com/joinchat/1192820872C468d2ef288
السلام علیک یا صاحب الزمان 🍀
السلام علیک یا شریک القرآن 🍀
السلام علیک یا خلیفه الرحمن 🍀