eitaa logo
💕تجربه و سیاست های زنانه💕
118.9هزار دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
1هزار ویدیو
2 فایل
زن باش... یڪ زنِ تمام عیار با تمام جنبه هاے زنانـه ات آیدی👇👇👇 @Aseman100 کپی از سرگذشتها حـــرام❌ لینک https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d تبلیغات پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
💕تجربه و سیاست های زنانه💕
🌸🌸🌸🍃🍃🍃🍃 زندگی اختر مصی خندید و گفت:کی باورش میشه اختر بارداره..یوقت چشمش نزنن؟میدونی اگه بقیه
🌸🌸🌸🍃🍃🍃 زندگی اختر پچ پچ میکردن ولی برام مهم نبود هوا رو به تاریکی بود بوی پلو دم کشیده از حیاط و سبد سبد سبزی خوردن شسته شده...باقر همش سرپا بود و از مهمونا پذیرایی میکرد، ما تو مراسمای ختم رسم به پذیرایی میوه نداشتیم ولی همایون از میوه های باغ برای پذیرایی گذاشته بود..مصی عمدا جلو بقیه گفت:همایون خان کارت داره اختر دلش برات تنگ شده..مصی کیف میکرد وقتی عمه فریبا رو حرص میداد...بلند شدم و بیرون رفتم بقیه داشتن شام میخوردن آشپز ته دیگه رو در آورده بود و تکه تکه میکرد...همایون زیر درخت بید وایستاده بود از صبح فرصت نشده بود باهم تنها باشیم...صورتش مشخص بود که خسته است...جلوتر رفتم برام ته دیگ آورده بود و گفت:حالت خوبه؟لبخندی به روش زدم و گفتم:تو همچین روزی که نمیشه خندید ولی دل من میخنده امروز بهترین روز من شد...دوتایی به دل باغ قدم برداشتیم... زیر درخت بین پولک ها نشستیم...همایون برام سنگ تموم گذاشته بود آبروی پدرمو خریده بود.....چندساعتی اونجا نشستیم و همونجا رفت غذا آورد و دوتاییج خوردیم البته بیشتر من خوردم...صبح کله سحر عمه گلثوم چادر به کمر بست و یه تشت حلوا زد..خرما چیدن و اشپز ناهار بار گذاشت...ابگوشت با گوشت گوسفند تازه که صبح سر بریدن و بقیشم برای شب خورشت قیمه درست کنن، لباس سیاه تو تنمون و مهمونایی که کم کم میومدن...تو نزدیکترین قبرستون همایون قبر خریده بود و همه چادر به سر رو پله های خونه نشسته بودیم و انتظار جنازه رو میکشیدیم..صدای عمو رو شنیدم و پشت سرش علی بود که اومد...مینا بغلم گرفت و دوتایی یه دل سیر گریه کردیم...زنعمو با اخم و انگار به اجبار اومده بود تسلیت گفت و نزدیک من نشد...علی از دور وایستاده بود و بهم خیره شده بود..جنازه که اومد صدای گریه و جیغ های خودم بود که به گوش میرسید انگار دوباره یادم افتاد پدرم رفته و دیگه نمیاد دوباره ضعف کردم و جیغ و داد نفهمیدم چقدر جیغ زدم و خودمو میزدم...عمه گلثوم با دیدن صورت بابا از حال رفت و چه اوضاعی بود...همایون جلو اومد و از بین زنها بیرونم کشید یه لیوان اب قند بهم داد و گفت:اختر به بچه ات رحم کن پدرتم راضی نیست تو اینجور باشی...
۱۰۷۱ من متولد بهمن ۶۸ و همسرم اسفند ۶۷ هستن. دخترا وقتی به سن ازدواج میرسن ناخودآگاه به پسرای اطرافشون و کلا همه، حواسشون جمع میشه😅 توی فامیل ما پسر زیاد بود و تنها پسری که همیشه ازش بدم میومد و خودمو ازش مخفی میکردم، پسر یکی از اقوام دورمون بود که شهرستان زندگی میکرد و ما هر سال حدود ۱۰روز عید می‌رفتیم شهرستان شون. از ۱۲_۱۳ سالگی متوجه سنگینی نگاه هاش میشدم، جایی میرفتم یا خودش بود یا خواهر یا خانواده یا.... داستان عاشق شدنش هم خنده داره😂 ۱۴ سالش که میشه باباشون اجازه میدن تنها بیان مشهد، ایشون با پسر یکی از اقوام راهی مشهد میشن و از اون جایی که پدر خدا بیامرز من بزرگ خاندان بودن، هر سال هر کس از شهرستان میومد مشهد، میومد خونه ما، خلاصه صبح که پدرم مارو برا نماز بیدار می‌کنه، ما هم با موهای ژولیده و چشمای پف دار و نیمه باز از اتاق بیرون میایم و (کسی حواسش نبوده به ما بگه اینا هستن)، میریم توی آشپزخونه وضو بگیریم که ایشون اونجا منو میبینن و یک دل نه صد دل عاشق میشن😂🤦‍♀ ما یک خانواده پرجمعیت بودیم با بچه های به شدت پشت سر هم، بچه اول هفت ماهه به دنیا میاد، متولد ۱۳۶۴ که چند روز بعد تولد فوت می‌کنه، بچه دوم هم هفت ماهه به دنیا میاد، متولد بهمن ۶۵ با وزن ۸۰۰گرم، بچه سوم هم هفت ماهه، متولد آبان ۶۶ که بعد تولد فوت می‌کنه، بچه چهارم هم هفت ماهه، متولد آذر۶۷، بچه پنجم(من) هفت ماهه بهمن ۶۸، بچه ششم کامل فروردین ۷۰، بچه هفتم کامل دی۷۲، بچه آخر هم متولد بهمن ۷۴ 😅😅😅 گذشت و زمزه های این آقا به گوشم رسید. از شدت عشقش به خودم و اینکه اسم خواهر کوچولوشو، هم اسم من گذاشته بود. متوجه شدم پدرم به خاطر اینکه خواهر بزرگم که ۲۰ سالش بود و عروس نشده بود، چند بار جواب رد داده بودن بهشون. من هم اعتراف میکنم که عاشق عشقش شدم، پسری که ۱۸سال نداره، سربازی نرفته، درس نخونده، کار درستی نداره و ...🤪🤪 ولی کارای خدا اینقدر عجیبه، اومدن خواستگاری و بله رو گفتم و نامزد شدیم(طی یک جلسه صحبت کردن شاید۱۰دقیقه ای که نصفش ساکت بودیم بعدش خودمونو معرفی کردیم😅 و همون روز بعد حرف زدن خانواده ها رفتیم گل و شیرینی و انگشتر گرفتیم و نامزد شدیم. همه ی اینا در عرض ۳-۴ساعت اتفاق افتاد😜) و سال بعدش در حالی که من وارد دانشگاه میشدم و ایشون سرباز بودن عقد کردیم و سال ۸۹ عروسی کردیم. خیلی زود دلمون بچه خواست و خدا گل پسرم آقا سبحان رو بهمون داد(سال۹۰)، سه سالش که شد خدا فاطمه خانوم رو بهمون داد(سال۹۳). ۵سال بعد که مشغول خونه سازی و شروع کار جدید بودیم، خدا فرزانه خانوم رو بهمون داد(سال۹۸)،یک سال و نیمش که شد فکر بعدی شدیم و خدا رقیه خانوم رو بهمون داد(۴۰۰).یک سال و نه ماهش شد از خدا خواستیم و تو دلی نازمون و دختر گلم رو بهمون داد که ۴۰ روز دیگه میاد خونه مون و شیرینی بیشتر زندگیمون میشه(انشاالله دی ماه۴۰۳). اینقدر همسر خوب و کاری و دست و دل بازی دارم که همیشه میگم خدا همونی که فکر میکنید نه، سر راهت میذاره که بهت ثابت کنه داری اشتباه میکنی. با وجود مخالفت خانواده هر دو طرف، همسرم همراه من هست و موافق جهاد فرزندآوری و به شدت معتقده هر بچه ای برکت و روزی خودشو داره به طوری که فرزند پنجم ازشون پرسیدم حست چیه که دوباره خدا بهمون فرزند داده و بلافاصله گفت منتظر یه خیر بزرگم و الان دارن کسب و کار دوم ایجاد می کنند. همسرم نه بسیجه، نه هیئتیه، نه مسجدیه که بگم از این حرفا میزنه، یه آدم خیلی معمولی.. خدا رو شکر بابت همسر خوبم و فرزندان گلم... انشاالله هنوز به فکر بچه هستیم اگه خدا مارو لایق بدونه💐💐💐 البته از همون اول زندگیمون به لطف خدا مستاجر نشدیم و الان همه چی داریم، به لطف خدا🙏 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 وای خیلی خوب بود،خلاصه سلام یادتون نره😅😅😅 نکنه با من دیگه آشنا شدین که سلام نمیکنین🤣🤣 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
14.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ❌ زندگیتون رو با بقیه مقایسه نکنید🖐 ✔️ نکاتی درباره کردن زندگی خود با دیگران لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کاری کن همسرت، با جون و دل دعات کنه...! همسرت دعا کنه؛ خدا برکت میده به رزق و روزیت...🤍💫 . . لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بانک خدا چجوری کار میکنه؟ تابحال تو این بانک پول گذاشتی؟؟؟؟؟ لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🍃 خاطره جذاب خواستگاری.... 🍃
سلام یه بار یه خانمی بابت خواستگاری با من تماس گرفتن آدرس و شماره خونه رو خواستن منم از ایشون پرسیدم جسارتاً میشه سن و شغل آقا پسر رو بفرمایید... 😊 خانمه برگشت گفت همین سوالهارو می پرسید که هیچکس شمارو نمیگیره می مونید خونه باباتون😏 لابد میدونم بهم میخورید که زنگ زدم 😒 یعنی من سوال بدی پرسیدم🤔😳 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🌸🍃 خاطره جذاب خواستگاری 🍃