هدایت شده از خانه تخصصی ادبیات سیب نارنجی
"تعهد و تخصص در نقد و آموزش هنر
و ادبیات"
یکی از مباحث جاری در میان منتقدان معناگرا، مبحث جایگاه تخصص ادبی و تعهد نویسنده یا شاعر است.
هرچند سخنگفتن دربارهی این موضوع به مجالی بیش از این نیاز دارد، قطعا باید پذیرفت که همزمانی تعهد و تخصص در در نقد و آموزش ادبیات هرچند به دشواری رخ نشان میدهد، بهترین راه نجات از این دوگانگی است.
با این حال باید پذیرفت که ادبیات پیش از تعهد به هر چیزی جز خود، نخست ادبیات است و به بهانهی تعهد نمیتوان آن را تا ساحت آثار عوامپسند یا صرفا آموزنده و معنامند فروکاست. تایید این نکته را در تقدم شاعربودن"والشعراء" بر "الا الذین آمنوا" در آیات پایانی سورهی شعراء و همچنین سخن امام علی (ع) دربارهی امروا اقیس و بزرگترین شاعر عرب بودن او، میتوان دید.
قلمزدن و خط کشیدن بر توانایی متخصصان ادبی غیر متعهد یا محدود کردن مرزهای تعهد اخلاقی و انسانی، چیزی جز به انحراف کشیدن ادبیات معناگرا نیست و سبب انحصارطلبی افراطی در ادبیات میشود. خواه این رفتار از جامعهی ادبیات انقلابی حمایت شود خواه از ادبیات مدعی روشنفکری.
احادیث زیر که از پایگاه حدیث شیعه نقل شده، در پایان میتواند این نکته را تایید کند که آموختن از کسانی که تخصص و دانش دارند، اما به اصول و تفکرات شما متعهد نیستند، فضیلتی برای مومنان و مدعیان ادبیات متعهد است و پیشی گرفتن از کلام و مرام بزرگان دین، مواجهه با این سخن معصوم(ع) است که نادان را نمیبینی مگر زیاده یا کمروی کند و همچنان سازگار با این عبارت است که "المتقدم لهم مارق والمتاخر عنهم زاهد واللازم لهم لاحق"
۴۳۶۹.عنه عليه السلام :الْحِكْمَةُ ضالَّةُ المُؤْمِنِ ، فخُذِ الحِكْمَةَ و لَو مِن أهلِ النِّفاقِ . ۱
۴۳۷۰.عنه عليه السلام :الحِكمَةُ ضالَّةُ كُلِّ مؤمنٍ ، فخُذوها و لَو مِن أفْواهِ المُنافِقينَ . ۲
۴۳۷۱.عنه عليه السلام :خُذِ الحِكمَةَ أنّى كانتْ ؛ فإنَّ الحِكمَةَ تَكونُ في صَدْرِ المُنافِقِ فتَلَجْلَجُ في صَدرِهِ حتّى تَخْرُجَ ، فتَسْكُنَ إلى صَواحِبِها في صَدرِ المؤمنِ . ۳
۴۳۷۲.عيسى عليه السلام :لَو وَجَدْتُم سِراجا يَتوَقَّدُ بالقَطِرانِ في لَيلَةٍ مُظلِمَةٍ لاسْتَضَأْتُم بهِ و لَم يَمْنَعْكُم مِنهُ رِيحُ نَتْنِهِ، كذلكَ يَنبغي لَكُم أنْ تأخُذوا الحِكمَةَ مِمَّنْ وَجَدْتُموها مَعهُ و لا يَمْنَعَكُم مِنهُ سُوءُ رَغْبَتِهِ فيها . ۴
۴۳۷۳.الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :لا تُحَقِّرِ اللُّؤْلُؤةَ النَّفيسَةَ أنْ تَجْتَلِبَها مِن الكِبا الخَسيسَةِ ؛ فإنَّ أبي حَدّثَني قالَ : سَمِعتُ أميرَ المؤمنينَ عليه السلام يقولُ : إنّ الكَلِمَةَ مِن الحِكمَةِ لَتَتلَجْلَجُ في صَدرِ المُنافِقِ نِزاعا إلى مَظانِّها حتّى يَلْفِظَ بها، فيَسْمَعَها المؤمنُ فيكونَ أحقَّ بها و أهلها فيَلْقَفَها . ۵
۴۳۶۹.امام على عليه السلام :حكمت، گمشده مؤمن است؛ پس ، آن را، گر چه از منافقان، فرا گيريد .
۴۳۷۰.امام على عليه السلام :حكمت گمشده هر مؤمنى است. پس ، آن را فرا چنگ آوريد گر چه از دهان منافقان باشد .
۴۳۷۱.امام على عليه السلام :حكمت را هر كجا باشد فرا گيريد ؛ زيرا حكمت در سينه منافق مى باشد، و پيوسته ناآرام است تا از آن جا خارج شده در سينه مؤمن، در كنار همگنان خود آرام گيرد .
۴۳۷۲.مسيح عليه السلام :اگر چراغى بيابيد كه در دل شب با قطران مى سوزد، از نور آن بهره مى گيريد و بوى بد آن، مانع اين كار شما نمى شود ، همچنين شايسته است كه شما حكمت را در هر كه يافتيد، فرا گيريد و بى رغبتى او به آن، مانع شما نشود .
۴۳۷۳.امام زين العابدين عليه السلام :بيرون كشيدن مرواريدى گرانبها از ميان زباله هاى كثيف را كارى پست و حقير مشمار ؛ زيرا پدرم فرمود : شنيدم كه امير المؤمنين عليه السلام مى فرمايد : سخن حكمت آميز، به عشقِ قرار گرفتن در جايگاه واقعى خود، در سينه منافق بى تابى مى كند، تا آن گاه كه بيرون افكنده شود و مؤمن كه بدان سزاوارتر و شايسته تر است، آن را مى شنود و مى ربايد.
پ.ن.
۱.نهج البلاغة: الحكمة ۸۰ .
۲.. غرر الحكم : ۱۸۲۹ .
۳.نهج البلاغة : الحكمة ۷۹ .
۴.. بحار الأنوار: ۷۸/۳۰۷/۱ .
۵.بحار الأنوار : ۲/۹۷/۴۶ .
#ادبیات_و_نقد
#تعهد_ادبی
#تخصص_ادبی
#دکتر_محمد_مرادی
https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
https://eitaa.com/mmparvizan