میخروشید و رجز میخواند:/ این منم تیر شهابی روشن و شبسوز/ بر سپاه تیرگی پیروز/ سرورم خورشید خورشید جهان افروز/ برق تیغ آبدار من/ آتشی در خرمن دشمن/….خواند و آنگه سوی دشمن راند/ گفت و همچون شیرمردان رفت/ و زمین و آسمان دیدند/ کودکی تنها به میدان رفت/ تا کنون در هرکجا پیران/ کودکان را درس میدادند/ اینک این کودک/ در دل میدان به مردان درس میآموخت….(امین پور،۱۳۷۳) قیصر امین پور در این منظومه که متاثر از منظومه آرش کمانگیر سیاوش کسرایی است، با زبان و لحنی حماسی، داستان دلاوری کودکی کربلایی را در دفاع از حق و حقیقت به تصویر کشیده است و با استفاده از واژه های تیر تیزرو و تداعی آرش شواتیر و همراهی اسطوره های ملی مذهبی، آنها را تبدیل به الگوی پهلوانی کودکان کرده است که این امر به تقویت هویت ملی و دینی کودک و نوجوان کمک بسیاری میکند. پیروی از قهرمانان کودک عاشورا در شعرهای ظلم ستیز سالهای اخیر نیز دیده میشود. یکی از مهمترین موضوع های مرتبط با این پهلوان سازی ها، توجه به قدس و کودکان غزه است:
پرچم از دوش ما نمی افتد، ما همه بچه های میدانیم/ با بدیها همیشه در پیکار/ با گل نور دوست میمانیم/ پرچم از دوش ما نمی افتد/ متحد ایستاده یک رنگیم/ در دفاعی بزرگ پیروزیم/ آریو برزنیم میجنگیم/ دشمن ما اگرچه میترسد/ ترس در قلب ما ندارد راه/ وارث سید شهیدانیم/ مثل قاسم شبیه عبدالله/ عاقبت در سپاه سبز ظهور/ قدس را میکنیم ما آزاد/ با تلاش شبانه روزیمان/ میشود کل این زمین آباد(مرادی، ۱۴۰۲: ۲۱ـ۲۰)
پیوند عاشورا با شعرهای جنگ تحمیلی ایران و عراق نمونهای دیگر از تجلی عاشورا در شعر کودک است. حمید هنرجو در شعر زیر که به توصیف معلم جانبازش پرداخته است ایثار به شیوه کربلاییان را در شعر آورده است: آن روزهای سبز/ بالی زد و پرید/ آن سالها گذشت/ اما نگاه کن/ انشای من هنوز / درباره تو است/ فهمیده ام چرا/ پاهایت ای عزیز/ از پیکرت جداست/ من خواب دیدهام/ پاهای زخمیات/ در راه کربلاست(هنرجو، ۱۳۹۰: ۷۶)
علوی فرد نیز در شعر زیر که به صورت نامه پدری رزمنده به خانوادهاش سروده شده است، با ستایش قهرمانان جنگ، آنها را پیروان مسیر کربلا و نویدبخشان ظهور معرفی میکند:
یک روز پدر به جبهه ها رفت/ دیگر اثری از او نیامد/صد بار از او خبر گرفتیم/ اما خبری از او نیامد/ جز نامهی آخرش که با ماست/ از باغ دلش گلی نچیدیم/ بگذار خود پدر بگوید/ حالا که به نامهاش رسیدیم/ در نامه نوشته چون همیشه/ اینجا همه چی به خیر و خوبیست/ احوال مرا اگر بخواهید/ یگ ذره ملال بین ما نیست/ ما منتظر شروع حمله/ ما منتظر طلوع نوریم/ نزدیک بهشت کربلاییم/ از روی شما اگرچه دوریم/ یحیای مرا بگو که جمعه/ نزدیکترین نشانی توست/ این نامه آخر من اما/ برنامه ی زندگانی توست/ حالا که پدر کنار ما نیست/ برنامه ی زندگانی اینجاست/ ما منتظر طلوع نوریم/ نوری که همیشه در دل ماست.(علویفرد، ۱۳۸۹: ۴)
با وجود توجه شاعران به موضوع کربلا، عدم استفاده از این واقعه برای تبدیل آن به الگوی عملی زندگی کودکان و نوجوانان به خوبی مشهود است. شایسته است که شاعران کودک، با توجه به ظرفیتهای بزرگ این واقعه بلند و ماندگار تاریخی، در شرایط کنونی که فرهنگ وارداتی در حال هضم کردن و بلعیدن فرهنگ غنی ایران اسلامی است، بکوشند با مطالعه در داستان عاشورا و یافتن ویژگی های منحصر به فرد و ستودنی شخصیت های آن و نیز توجه به حضور اقشار مختلف جامعه از کودک تا کهنسال،از سفید پوست تا رنگین پوست و برده و آزاد در این میدان، این حقیقت را در ذهن گریزپای نسل زد و آلفا ایجاد کنند که در تمام تاریخ و با هر شرایطی میتوان قهرمان زندگی خود بود و با همین قهرمانی در ساحتهای کوچک و بزرگ زندگی به قهرمانی ملی مذهبی تبدیل شد که میتواند تاریخ و هویت ایران را شکل دهد و درخت تناور عزت و استواری ایران و اسلام را آبیاری کند.
منابع
امینپور، قیصر(۱۳۷۳)، ظهر روز دهم. تهران: سروش.
رهنما، شاهین(۱۳۹۰). عمه برم بابا جونو ببوسم. تهران: منادی تربیت.
شهریف جعفر، تهران قدیم. جلد ۳
علوی فرد، یحیی(۱۳۸۹)، خداکند همیشه جنگ باشد، قم : عمو علوی.
ماهوتی، مهری(۱۳۹۸)، طبل بزرگ هیئت، مشهد: به نشر.
مرادی، معصومه(۱۴۰۲)، خندههای زیتونی، تهران: صریر.
هنرجو، حمید(۱۳۹۰). کاشکی مال من بود بالت، تهران: تجلی.
#عاشورا
https://eitaa.com/moradimasoome
https://eitaa.com/sibenaghd