"تفاوت نقد ادبی و خلق ادبی"
همواره در تاریخ ادبیات جهان، بین منتقدان و ادیبان در اینسو و خالقان ادبی(نویسندگان و شاعران) در آنسو، اختلاف نظر و جدال بوده است. چخوف منتقدان را به خرمگس تشبیه میکند و رنه ولک در کتاب تاریخ نقد جدید، صدها نظر گوناگون و گاه متضاد در این حوزه مطرح کرده است.
باید منصفانه گفت که متناسب با مکاتب ادبی مختلف و بوطیقاهای گوناگون، وضعیت و جایگاه نقد و آفرینش با هم متفاوت است. برای مثال در مکتب کلاسیسیم یا ادبیات بازگشت یا بر اساس تعریف کسانی چون: نظامی عروضی و شمس قیس رازی و دیگران، خلق ادبی با آموزش و آگاهی صورت میگیرد، بر این اساس منتقد ادیب میتواند پس از آموزش آیین و مقدمات نویسندگی و شاعری، خالقی توانمند باشد. نشانههای این نگره را در اشارات ابن سینا و اساس الاقتباس خواجه نصیر توسی و حدائق السحر رشید وطواط و کتابهای آیین دبیری و حتی بوطیقای ارسطو نیز میتوان دید.
اگر از نظر رمانتیکها و سمبولیستها و مکاتب ادبیِ انتزاعگرا بنگریم، فاصلهی نقد و خلق ادبی بسیار زیاد و بهاندازهی درههایی عمیق و تودرتوست.
فارغ از تایید یا تکذیب اين نگاههای مختلف در این یادداشت، باید گفت که قطعا جهان نقد و خلق تفاوتهایی جدی با هم دارد. هرچه به خلق ادبی اصیل نزدیک میشویم زمینههای ناخودآگاه و استعداد و جوشش افزونی مییابد و هرچه به ساحت نقد و ارزیابی و آموزش هنر وارد میشویم، دانش و کوشش و خودآگاه جدی میشود.
پس در غالب موارد میتوان گفت که منتقد دقیق و موفق حتما نباید خالق ادبی باشد و خالق نیز نباید نقد بداند. البته آفرینشگری منتقد برخی زوایای پنهان نقد را بر او گشوده میکند، همچنانکه دانش نویسنده یا شاعر میتواند برخی کاستیها و آسیبهای شعر یا داستان او را برطرف کند.
از این منظر باید گفت که اغلب خالقان ادبی منتقد نیستند و اغلب منتقدان خالق. مگر اینکه بتوانند ساحت و مرزهای جداگانهی هریک را بشناسند؛ چنانکه در مواردی استثنا از ادبیات معاصر چون: رضا براهنی و شفیعی کدکنی و تاحدودی میرصادقی و قیصر امینپور و دیگرانی هر دو سویه را با تفاوت اهمیت و موفقیت میتوان دید.
جز این باید گفت که عمق سویههای خودآگاه و ناخودآگاه در ادبیات داستانی و شعر متفاوت است. اگر هنر را آمیختهای از فن و خلاقیت بدانیم، بُعد "فنی" اثر را منتقد میتواند بیاموزد و بیاموزاند اما بُعد خلقی اثر درونی و غیر آموختنی است. به قول سنایی:
"عشق آمدنی بود نه آموختنی"
تفاوت شعر و داستان نیز در همین است که شعر بُعد جوششی و درونی بیشتری دارد، پس کمتر آموزشی است و داستان بعد فنون و صناعتی غالبی دارد، پس آموزشپذیرتر است. بر این اساس هرچه آموزشپذیری در هنری برجستهتر شود، جایگاه نقد و اعتماد به منتقد در آن افزونی مییابد.
گزارهی پایانی آنکه در نقد ادبی تخصص و تکثر دیدگاه دو سویهی جدی است. همچنین معنامندی و تعهد چیزی متفاوت با دانش ادبی و نقد و قوت اثر و فرم صحیح آن است. پس هر نویسنده یا شاعری نمیتواند در ساحت نقد و آموزش هنر صاحب صلاحیت باشد.
#محمد_مرادی
#شعر
#داستان
#نقد
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"ادبیات انقلاب/ انقلاب ادبی"
چهارشنبهی گذشته، آیین پایانی جشنوارهی سالانهی ادبیات کودک و نوجوان شیراز، با معرفی نویسندگان برتر، در تالار حافظ شیراز برگزار شد و من، به سبب مسئولیت دانشگاهی مهمان و حاضر در این نشست بودم. به محض مشاهدهی برگزیدگان و مهمانان، به این فکر فرو رفتم که چرا نام نویسندگان کودک و نوجوان ادبیات انقلاب اسلامی(دست کم نویسندگان کاملا متصل به مفاهیم انقلابی) در فهرست برگزیدگان نیست. هرچند از نظر من، اگر دایرهی ادبیات انقلاب اسلامی را گسترش دهیم، بسیاری از این نویسندگان، خالق آثاری درخشان در حوزهی ادبیات انقلاب اسلامیاند؛ با اینحال در زیر به چند گزاره در این حوزه اشاره خواهم کرد.
۱_ ادبیات انقلاب اسلامی را نمیتوان صرفا به ادبیات دفاع مقدس یا ادبیات جنگ یا ادبیات مدافع انقلاب اسلامی محدود کرد؛ این تقلیل ظلمی نابخشودنی به ایران و انقلاب خواهد بود. ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیاتی است که در چارچوب زمان انقلاب اسلامی یا با حمایت مستقیم و غیرمستقیم آن یا در چارچوب نیازهای مربوط به مخاطبان آن خلق شده است.
از آنجا که جهان کودکان و نوجوانان ایران عصر پس از انقلاب، ساحتهای گوناگون معنوی، اعتقادی، سیاسی و اجتماعی و فردی دارد، هرگونه اثر را که جریان اندیشگانی پس از انقلاب رد نمیکند یا در چارچوب انسان ایرانی_ اسلامی میگنجد، ادبیات انقلاب اسلامی میتوان دانست.
۲_ از میان برگزیدگان جشنواره، برخی چون هوشنگ مرادی کرمانی، علاوه بر سطح هنری آثارش، بهخوبی توانسته فرهنگ ایرانی را نیز در بسیاری از داستانهای نوجوانانهی خود، نمایندگی کند. پس بهدرستی او را میتوان الگویی مناسب برای داستان نوجوان ایرانی پس از انقلاب دانست. عضویت او در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، خود موید همین جایگاه زبانی و معنوی اوست. فرهاد حسنزاده نیز در رمان "هستی" نوعی نگاه خاص به ادبیات جنگ را خلق کرده؛ نکتهای که اغلب منتقدان و پژوهشگران ادبیات را از حوزههای مختلف به تحسین این اثر، دست کم از منظر مواجههی نوجوان و جنگ بر انگیخته است.
۳_ نکتهی سوم در آثار برگزیدهی جشنواره، غلبهی جنبههای فرمی و زبانی بر ابعاد معناگراست؛ زاویهای که نقد برخی منتقدان ادبیات انقلاب اسلامی را از انتخاب برخی از این آثار بر انگیخته است. ضمن تایید این نکته که برخی از این نویسندگان، در کارنامهی خود آثاری را خلق کردهاند که از منظرهای اندیشههای ایرانی_ اسلامی یا نگاه تربیتی به نوجوان، انتقادهایی جدی بر آنها وارد است؛ باید دانست که از نظر فرمی و زبانی، همین نویسندگان، فاصلهای درخشان و بعید با بسیاری از نویسندگان ادبیات انقلاب اسلامی، با نگاه ایدئولوژیزدهی آن دارند.
از آسیبهای جریان رمان نوجوان انقلاب اسلامی، نخست ضعف زبانی و پلشتی واژگانی است، آسیبی که در آثار برگزیده کمتر دیده میشود. کمی تسلط نویسندگان ادبیات انقلاب بر امکانات زبان، نکتهای است که باید آنرا جدی گرفت و برای بهبود آن کوشید. البته در آثار برخی نویسندگان چون: سید مهدی شجاعی و داوود امیریان و آثار نوجوانپسند رضا امیرخانی و گاه محمدرضا بایرامی، وسواس در انتخاب زبان تا حدودی دیده میشود. اما اگر داستان انقلاب را صرفا ادبیات داستانی خلقشده در ستایش شهیدان و قهرمانان وطن بدانیم، باید تصریح کرد که نویسندگان اغلب این آثار، درک درستی از خلق ادبی و داستان ندلشتهاند.
از دیگر کاستیهای رمان نوجوان انقلاب، کمی توجه در انتخاب درونمایههایی برای جهانی شدن و نبود تلاش برای جلب نظر مخاطب بینالمللی است. علاوه بر این ایرادهای جدی در شخصیتپردازی و پیرنگ سست را در تعدادی از رمانهای پرفروش این حوزه میتوان دید که در این مجال به معرفی آنها نمیپردازیم.
۴_ ادبیات اصیل انقلاب اسلامی، باید این حکمت از امیرمؤمنان را پیشِ چشم قراردهد که بزرگترین شاعر را منصفانه امرووالقیس نامید؛ هرچند از نظر معنا منتقد او بود. نویسندگان انقلابی باید به اعتبار عبارت "الحکمه ضاله المؤمن" به جای دخالتدادن نقدهای ایدئولوژیک در مباحث صناعتی و فرمی داستان، در آموختن مسائل زبانی، آغوش خود را بر تخصص نویسندگان دیگر شاخهها بگشایند و بهجای تلاش برای حذف جریان مقابل یا ردّ غیرمنصفانهی آن، بکوشند ضمن حفظ جنبههای انقلابی و معنوی خود، فرم را بیاموزند و بهجای خلق آثار شعارزده و زودمصرف، به خلق آثاری عمیق و جهانی بپردازند؛ چنانکه در دهههای اخیر کسانی چون: احمد دهقان و مجید قیصری و دیگران، توانستهاند به جلوههایی از آن دست یابند؛ هرچند این دست نویسندگان نیز گاه با کوتهنظری متهم به خروج از ادبیات انقلاب شدهاند.
سخن آخر اینکه "ادبیات انقلابی" در کنار تمام ویژگیهای مثبت معناییاش، به انقلابی ادبی نیازمند است که اگر به آن نگراید، در پستوی نقد ادبی فروخفته خواهد شد.
#محمد_مرادی
#داستان
https://eitaa.com/mmparvizan
"سنایی و ثنای فاطمه (س) "
در شعر فارسی سدههای چهارم و پنجم، اغلب از حضرت زهرا(س) در خلال مدایح علوی و ستایش حسنین(بر آنان درود باد) یاد شده است.
مقام همسری علی(ع) و جایگاه مادری سبطین(ع) و افتخار دختری پیمبر(ص)، مهمترین اوصافی است که دربارهی آن حضرت در اشعار نمود یافته است.
در دیوان سنایی، حکیم چندبار به آن حضرت با القاب زهرا و خیرالنساء اشاره کرده است:
سراسر جمله عالم پر زنانند
زنی چون فاطمه خیرالنسا کو؟
(دیوان، ص ۵۷۱)
حکیم، پس از ناصرخسرو، دومین شاعری است که در شعری زهدی، به داستان فدک تلمیح کرده است. (همان، ص ۴۰۵)
در فخرینامه (حدیقه) هم بارها به آن حضرت اشاره شده؛ ابیاتی که بیش از همه توصیفگر پیوند زهرا(س) و علی(ع) است(ر.ک. حدیقه، صفحههای ۲۴۵و ۲۵۵و ۲۵۶و ۲۵۸ و ۲۶۱):
در خیبر بکند شوی بتول
در دین را بدو سپرد رسول
(همان، ص ۲۵۱)
سنایی در بخشهایی از این منظومه، فاطمه را سوگوار حسنین(ع) معرفی میکند. (همان، صفحههای ۲۶۱ و ۲۶۲ و ۲۶۴ و ۲۷۰). همچنین او را مونس علی(ع) وصف کرده است:
صاحب صدر سدرهی ازلی است
مونس فاطمه، جمال علی است
(همان، ص ۳۴۸)
پ.ن: تصویر نسخهی حدیقه، کتابخانهی بغدادلی، مورخ ۵۵۲ هجری: ابیات پایانی بخش ستایش علی(ع) و آغاز مدح حسنین(ع).
#شعر_شیعی
#سنایی
دکتر محمد مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
💠 #فراخوان| سومین جشنواره سراسری فرهنگی و هنری نماز با عنوان ” فجر تا فجر”
▫️مخاطبان:
- گروه سنی ۹ تا ۱۲ سال
- گروه سنی ۱۳ تا ۱۸ سال
- گروه سنی ۱۹ سال و بالاتر
▫️قالب های جشنواره:
- رسانه های مجازی
- رسانه های صوتی
- رسانه های تصویری
- عکس و گرافیک
- ادبیات منظوم، داستانی و نمایشی
- برنامه های کاربردی (اپلیکیشن)
🔅بخش ویژه: تولید آثار با بهره گیری از هوش مصنوعی و طنز
مشاهده موضوعات و جزئیات قالب ها
▫️شرایط عمومی و اختصاصی آثار
▫️مهلت ارسال و شرایط آثار:
تا ۱۵ دی ماه ۱۴۰۳ از طریق شبکه فعالان دیجیتال به نشانی platzaar.ir/namaz
▫️اعلام نتایج:
بهمن ماه ۱۴۰۳
▫️ارتباط با دبیرخانه جشنواره:
☎️ تلفن : ۸۶۰۳۷۵۰۶-۰۲۱
✉️ سامانه پیامک: ۱۰۰۰۰۱۷
🌐 پایگاه اطلاع رسانی: namaz.ir
🆔 کانال های جشنواره:
@noor_namaz
📥 دریافت فایل با کیفیت پوستر
🔍 عضویت در کانال نماز👇
https://eitaa.com/joinchat/3026911236Ca734b82e23
"منوچهر آتشی و شعر جنوب"
منوچهر آتشی (۲مهر ۱۳۱۰/ ۲۹ آبان ۱۳۸۴) از شاعران شاخص دهههای پنجاه تا هفتاد شعر فارسی، با رویکرد بازنگری شعر نو پس از نیماست. او در کنار بیابانی و باباچاهی، در انعکاس مفاهیم مربوط به اقلیم مجاور خلیح فارس در گونههای شعر نو و تشخصبخشی به شعر جنوب ایران در جایگاه یکی از کانونهای ادبی نیمقرن اخیر، جایگاهی بارز دارند.
آتشی در دو حوزهی اصلی از شعر پسانیما حضوری موثر داشته؛ نخست نیماییسرودههایش که ادامهی منطقی شعر نیمایی است و اوج آنها را در شعر مشهور" اسب سفید وحشی" میتوان دید. در این سروده، او علاوه بر پیروی نوآوریها و سنتهای شعر نیمایی، کوشیده برخی تجربههای مربوط به اقلیم دشتستان را وارد شعر نمادین کند و فردیت و جامعه را با هم درآمیزد.
در این دست از سرودههای او، جلوههایی از عناصر مربوط به دریا و ساحل را نیز میتوان دید.
حوزهی دوم سرودههای او، آثاری است که پیوند به جریان موسوم به "شعر ناب" دارد. در این اشعار، تلاش او و دیگر شاعران موج نو شعر معاصر را برای عبور از نیما و ورود به ساحتهایی تازه میتوان دید. این اشعار تاثیری مهم بر جریانشناسی شعر دهههای پنجاه تا هفتاد دارد؛ اما از منظر پذیرش و ارائهی اشعار پذیرفته شدهی آتشی، نمود کمتری در ادبیات معاصر داشته است و بیشتر در حدّ بیانیههای ادبی و تفننطلبیهای زبانی باقیمانده است.
#منوچهر_آتشی
#ادبیات_اقلیمی
#شعر_معاصر
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
ادبیات کودک و نوجوان - ادبیات انقلاب اسلامی و پایداری - انواع ادبیات (حماسی، غنایی، عرفانی ،...) - ویرایش و نگارش در زبان و ادبیات فارسی - ادبیات تطبیقی - ادبیات عامه - ادبیات روایی - دستور زبان - تاریخ زبان - گویشهای رایج زبان فارسی - تاثیرپذیری ادبیات فارسی از فرهنگ اسلامی - فرهنگ و ادب فارسی - نقش زبان و ادب فارسی در وحدت ملی ایران - زبان شناسی همگانی - عوامل تاثیر گذار در گسترش زبان و ادبیات فارسی - بررسی و تحلیل کتب مرجع ادبی و فرهنگ های تخصصی و موضوعی در حوزه زبان و ادبیات فارسی - سایر زمینه های مرتبط با زبان و ادبیات فارسی
باسلام ،بمنظور شناسایی پژوهشگران حوزه تاریخ شفاهی دفاع مقدس و کمک به معرفی هرچه بیشتر رزمندگان و رشادتها ی ایشان در هشت سال جنگ تحمیلی با رویکرد علمی چهارمین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس و مقاومت در بهمن ماه ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد، عناوین مقالات ،در پوستر همایش با اعلام فراخوان عمومی جهت اطلاع و ارسال مقالات به دبیرخانه همایش ارسال می گردد . با ذکر این نکته که مقالات پذیرفته شده علاوه بر درج در فصل نامه های معتبر ،در پایگاه استنادی جهان اسلام isc نمایه خواهد گردید
﷽
✔️«فراخوانهای ادبی»
آذرماه ۱۴۰۳
🔹کنگره ملی شعر هجدهسال نوری
تهران - ۵ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5817
🔹کنگره ملی شعر بانوی آفتاب
شیراز - ۸ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5703
🔹جشنواره بینالمللی در سایهسار طوبی
نیریز - ۹ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5791
🔹کنگره ملی ضریح بینشان
اراک - ۱۰ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5606
🔹کنگره ملی شعر فاطمی
ارومیه - ۱۰ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5717
🔹کنگره ملی روایت پایداری
ملارد - ۱۰ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5809
🔹کنگره ملی شهدای کاشان
کاشان - ۱۵ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5740
🔹کنگره ملی شعر مادر
کاشان - ۱۵ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5815
🔹کنگره بینالمللی ایثار و شهادت
شیراز - ۱۵ آذر
https://eitaa.com/mmparvizan/775
🔹جشنواره ملی نماز تا نماز
تهران - ۲۰ آذر
https://eitaa.com/Noor_namaz/12
🔹جشنواره ملی سرباز وطن
مهریز - ۲۳ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5824
🔹جشنواره ملی شعر حضرت مادر
اصفهان - ۲۵ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5783
🔹کنگره ملی بانوی بلاغت
زنجان - ۳۰ آذر
https://eitaa.com/iauzac/6505
🔹جشنواره ملی شعر مرزداران
اردبیل - ۳۰ آذر
https://eitaa.com/RoshanaArdabil/8958
🔹جشنواره شعر طنز کریمیمراغهای
مراغه - ۳۰ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5821
🔹کنگره ملی شعر قیام شعلهها
تهران - ۳۰ آذر
https://eitaa.com/farakhanesher/5206
🔺لطفا این پیام را در کانالها، گروههای
ادبی و برای دوستان شاعر خود ارسال کنید.
🔻کانال #فراخوان_شعر در ایتا؛
@Farakhanesher
سَلِ المَصانِعَ رَکباً تَهیمُ في الفَلَواتِ
تو قدرِ آب چه دانی که در کنارِ فراتی؟
شبم به رویِ تو روز است و دیدهها به تو روشن
و إِن هَجَرتَ سَواءٌ عَشِیَّتي و غَداتي
اگر چه دیر بماندم امید برنگرفتم
مَضَی الزَّمانُ و قلبي یَقولُ إِنَّکَ آتٍ
من آدمی به جمالت نه دیدم و نه شنیدم
اگر گِلی به حقیقت عَجین آبِ حیاتی
شبانِ تیره امیدم به صبحِ رویِ تو باشد
و قَد تُفَتَّشُ عَینُ الحیوةِ فِي الظُّلماتِ
فَکَم تُمَرِّرُ عَیشي و أنتَ حاملُ شهدٍ
جوابِ تلخ بدیع است از آن دهانِ نباتی
نه پنج روزهٔ عمر است عشقِ رویِ تو ما را
وَجَدتَ رائِحَةَ الوُدِّ إِن شَمَمتَ رُفاتي
وَصَفتُ کُلَّ مَلیحٍ کما یُحِبُّ و یَرضیٰ
مَحامدِ تو چه گویم؟ که ماورای صفاتی
أخافُ مِنکَ و أرجو و أستَغیثُ و أدنو
که هم کمندِ بلایی و هم کلیدِ نجاتی
ز چشمِ دوست فتادم به کامهٔ دلِ دشمن
أحِبَّتي هَجَروني کَما تَشاءُ عُداتي
فراقنامهٔ سعدی عجب که در تو نگیرد
و إِن شَکَوتُ إِلی الطَّیرِ نُحنَ في الوُکَناتِ
سعدی
شعر خوب بخوانیم
#خانه_تخصصی_ادبیات_سیب_نارنجی
"رابطهی خلق ادبی و رانندگی"
واضح است که هیچ پیوند مستقیمی میان آفرینش ادبی و رانندگی وجود ندارد؛ هرچند مضمون و تصویر رانندگی بارها در اشعار و داستانها نمود یافته یا ممکن است شاعر یا نویسندهای شعر یا بخشی از داستان خود را در حال رانندگی نوشته باشد. با اینحال، تمثیلِ رانندگی میتواند راهگشای بسیاری از مباحث نقد ادبی باشد.
دربارهی رابطهی فرم و محتوا و جدایی یا یگانگی ایندو، در نقد ادبی بسیار سخن گفته شده است. مباحثی شبیه این را در گفتگوهای مربوط به دوگانهی ذهن و زبان نیز میتوان دید. اگر فرم را به خودرو و محتوا/معنا را به سرنشین(راننده و ارادهی او) تشبیه کنیم؛ خواهیم دید که در زمان خلق ادبی، بههیچ عنوان نمیتوان/یا نباید حائلی میان فرم و محتوا در نظر گرفت.
همانگونه که در زمان رانندگی، جدا شدن راننده از خودرو به سانحه یا توقف میانجامد؛ جدادانستن این دو ساحت در زمان نوشتن داستان یا شعر نیز محصولی موفق نخواهد داشت.
اما از زاویهی آموزش و نقد شعر و داستان، لازم است و گاه باید، این دو ساحت را از هم گسست. اگر آموزش را حالت ماقبلی و نقد و نظارت را حالت مابعدی در تمثیل خلق ادبی_رانندگی، در نظر بگیرم، مشخص است که همانگونه که راننده یا مکانیک یا متخصص سختافزاری خودرو، در خودآگاه آموزش میبیند، شاعر و نویسنده نیز در ساحتی جدا از معنا، برای فرم آموزش میپذیرد و همانگونه که آموزش ذهنیت و مهارت رانندگی جدا از مسئلهی شناخت خودرو است، در آموزش نیز این ساحت جدا از هم تعریف میشود. البته ممکن است، فردی توانایی آموزش در ساحتهای مختلف رانندگی/خلق ادبی را داشته باشد؛ اما آموزشگر داستان/شعر بهویژه در ساحت فرم، ضرورتا نمیتواند شاعر یا نویسنده باشد.
منتقد ادبی نیز چون مامور راهنمایی و رانندگی یا متخصصان رانندگی، مسئول نظارت بر رانندگی/خلق ادبی است. چهبسا ناظران رانندگی که خود رانندگان خوبی نباشند یا اصلا رانندگی عملی ندانند یا بسیارند طراحان خودرو که خود گواهینامه نگرفتهاند.
هرچند حالت آرمانی، همراهی این ساحتهاست، در اغلب موارد این اتفاق نمیافتد و ایننکته، به دلیل تفاوت ماهیتی خلق ادبی/نقد_آموزش ادبی است. منتقد رفتار و مهارت خالق(راننده) یا وضعیت خودرو را (در جایگاه متخصص) بررسی میکند و آن را برای بهبود به خالق اطلاع میدهد یا دست به تعمیر آن میزند.
نکتهی پایانی دربارهی جداناپذیری فرم و محتوا در زمان خلق ادبی(نه آموزش و نقد آن)، این است که شعر چون رانندگی سرعت است. سریع آغاز میشود و زود به پایان میرسد. شاعر در طول رانندگی مجال ندارد از ماشین پیاده شود یا برای بررسی فرم دست به کار شود که در این صورت دیر به خط پایان میرسد و بازنده خواهد بود. اما داستان حالت بسط بیشتری دارد و شبیه رانندگی استقامت بیابان یا رانندگی چندمرحلهای و طولانی است. پس نویسندهی داستان، در طول مسیر خلق ادبی، بهنیاز، گاه خودرو را متوقف میکند و پس از معاینهی آن(فرم) و شنیدن نظر متخصصان، به مسیر ادامه میدهد.
#نقد_ادبی
#داستان
#شعر
پرویزن(نقدها و اشعار محمد مرادی)
https://eitaa.com/mmparvizan
"ناصرخسرو و ستایش حضرت صدیقه"
از میان شاعران سدهی پنجم هجری، بر اساس ابیات و اسناد موجود، ناصرخسرو بیش از دیگر شاعران به ستایش حضرت زهرا(س) توجه کرده است.
او به دلیل گرایش به آیین اسماعیلیه و پیوند با فاطمیان مصر، بارها از نام و نشان حضرت فاطمه، در تبلیغ آیین خود بهره برده است:
فاطمیام فاطمیام فاطمی
تا تو بدرّی ز غم ای ظاهری
فاطمه را عایشه مارندر*ست
پس تو مرا شیعتِ مارندری
شیعت مارندری ای بدنشان
شاید اگر دشمن دختندری
دیوان، ص۵۶
او حضرت فاطمه(ع) را "حور عین" پیامبر و قرین علی و مادر حسنین(علیهمالسلام) معرفی میکند:
قرین محمد که بود؟ آنکه جفتش
نبودی مگر حور عین محمد
ازین حور عین و قرین گشت پیدا
حسین و حسن، سین و شین محمد
دیوان، ص ۱۲۹
او از نخستین شاعرانی است که به ماجرای فدک اشاره کرده (دیوان، ص ۲۳۶ و ۹۴)؛ حبّ آل زهرا را کلید بهشت دانسته (همان، ص ۴۹۷) و به آن حضرت شفاعت جسته است:
آن روز در آن هول و فزع بر سر آن جمع
پیش شهدا دست من و دامن زهرا
دیوان، ۶
در دیوان ناصرخسرو، به تصحيح نصرالله تقوی نیز قصیدهای ثبت شده که در اغلب نسخ دیوان نیست و تفاوتهایی با شعر ناصرخسرو دارد؛ اما از منظر زبانی و سبکی نسبتا کهن است و میتواند از نخستین ستایشهای مستقل آن حضرت در ادبیات فارسی باشد:
آوخ ز دست این کره وز کارش
وین دایرهی بلا و ز پرگارش
...
شمس وجود احمد و خود زهرا
ماه ولایتاست ز اطوارش
دخت ظهور غیب احد احمد
ناموس حقّ و صندُق اسرارش
هم مطلع جمال خداوندی
هم مشرق طلیعهی انوارش
هم از دمش مسیح شود پرّان
هم مریم دسیسه ز گفتارش
هم ماه بارد از لب خندانش
هم مهر ریزد از کف مهبارش
این گوهر از جناب رسولالله
پاک است و داور است خریدارش
کفوی نداشت حضرت صدّیقه
گر مینبود حیدر کرارش
جنات عدن خاک در زهرا
رضوان ز هشت خلد بود عارش
باکش ز هفت دوزخ سوزان نی
زهرا چو هست یار و مددکارش
دیوان، ص ۲۰۹
*مارندر و دختندر: همسرِ پدر، دخترِ همسر
#ادبیات_فاطمی
#شعر_شیعی
#ناصر_خسرو
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"پیشبرنامهی نهمین کنگرهی ملی شعر و داستان ایثار"
کارگاه مجازی آموزش داستاننویسی با نگاهی نو به داستان
با حضور استاد مجید قیصری
شنبه ۲۴ آذرماه ۱۴۰۳
ساعت ۱۷:۳۰تا ۲۰
لینک ثبت نام در کارگاه مجازی آموزش داستان نویسی:
کارگاه برای شرکت همهی علاقهمندان آزاد و رایگان است.
https://digiform.ir/w24bb4157
#داستان
#ادبیات_انقلاب
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از خانه تخصصی هنر و ادبیات کودک و نوجوان
🇮🇷 پنجمین کنگره ملی شعر مکتب گمنامی 🇮🇷
همزمان با چهلمین سال تأسیس وزارت اطلاعات
✅ با محوریت تکریم چهل سال مجاهدت خاموش مدافعان امنیت وطن و سربازان گمنام امام زمان(عج)
☑️ اولویتهای موضوعی:
- چهل سال مجاهدت خاموش در پایگاه عظیم مبارزه و جهاد، در دفاع از تمامیت ملی، سرزمینی و تمدنی ایران
- چهل سال اقتدار و امنیت با مشارکت مردم
- گمنامیِ مدافعان امنیت وطن، حتی در میان اطرافیان و خانواده
- مدافعانِ پنهانِ امنیت: پدرانی برای تمام کودکان ایران
در بخشهای:
قالبهای سنتی
قالبهای نو و سپید
شعر کودک و نوجوان
ترانه، سرود و تصنیف
جوایز در هر بخش:
نفر اول: ۱۵.۰۰۰.۰۰۰ تومان
نفر دوم: ۱۲.۰۰۰.۰۰۰ تومان
نفر سوم: ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان
شایسته تقدیر: ۵.۰۰۰.۰۰۰ تومان
🔴 مهلت ارسال آثار تا:
۱۳ دیماه ۱۴۰۳
اختتامیه:
هفته آخر بهمنماه ۱۴۰۳
🔵 ارسال اثر و کسب اطلاعات بیشتر:
https://maktabegomnami.ir
شماره تماس دبیرخانه:
09055383385
کانالهای مجازی:
https://ble.ir/maktabegomnami
eitaa.com/maktabegomnami
https://splus.ir/maktabegomnami
"تعهد و تخصص در نقد و آموزش هنر
و ادبیات"
یکی از مباحث جاری در میان منتقدان معناگرا، مبحث جایگاه تخصص ادبی و تعهد نویسنده یا شاعر است.
هرچند سخنگفتن دربارهی این موضوع به مجالی بیش از این نیاز دارد، قطعا باید پذیرفت که همزمانی تعهد و تخصص در در نقد و آموزش ادبیات هرچند به دشواری رخ نشان میدهد، بهترین راه نجات از این دوگانگی است.
با این حال باید پذیرفت که ادبیات پیش از تعهد به هر چیزی جز خود، نخست ادبیات است و به بهانهی تعهد نمیتوان آن را تا ساحت آثار عوامپسند یا صرفا آموزنده و معنامند فروکاست. تایید این نکته را در تقدم شاعربودن"والشعراء" بر "الا الذین آمنوا" در آیات پایانی سورهی شعراء و همچنین سخن امام علی (ع) دربارهی امروا اقیس و بزرگترین شاعر عرب بودن او، میتوان دید.
قلمزدن و خط کشیدن بر توانایی متخصصان ادبی غیر متعهد یا محدود کردن مرزهای تعهد اخلاقی و انسانی، چیزی جز به انحراف کشیدن ادبیات معناگرا نیست و سبب انحصارطلبی افراطی در ادبیات میشود. خواه این رفتار از جامعهی ادبیات انقلابی حمایت شود خواه از ادبیات مدعی روشنفکری.
احادیث زیر که از پایگاه حدیث شیعه نقل شده، در پایان میتواند این نکته را تایید کند که آموختن از کسانی که تخصص و دانش دارند، اما به اصول و تفکرات شما متعهد نیستند، فضیلتی برای مومنان و مدعیان ادبیات متعهد است و پیشی گرفتن از کلام و مرام بزرگان دین، مواجهه با این سخن معصوم(ع) است که نادان را نمیبینی مگر زیاده یا کمروی کند و همچنان سازگار با این عبارت است که "المتقدم لهم مارق والمتاخر عنهم زاهد واللازم لهم لاحق"
۴۳۶۹.عنه عليه السلام :الْحِكْمَةُ ضالَّةُ المُؤْمِنِ ، فخُذِ الحِكْمَةَ و لَو مِن أهلِ النِّفاقِ . ۱
۴۳۷۰.عنه عليه السلام :الحِكمَةُ ضالَّةُ كُلِّ مؤمنٍ ، فخُذوها و لَو مِن أفْواهِ المُنافِقينَ . ۲
۴۳۷۱.عنه عليه السلام :خُذِ الحِكمَةَ أنّى كانتْ ؛ فإنَّ الحِكمَةَ تَكونُ في صَدْرِ المُنافِقِ فتَلَجْلَجُ في صَدرِهِ حتّى تَخْرُجَ ، فتَسْكُنَ إلى صَواحِبِها في صَدرِ المؤمنِ . ۳
۴۳۷۲.عيسى عليه السلام :لَو وَجَدْتُم سِراجا يَتوَقَّدُ بالقَطِرانِ في لَيلَةٍ مُظلِمَةٍ لاسْتَضَأْتُم بهِ و لَم يَمْنَعْكُم مِنهُ رِيحُ نَتْنِهِ، كذلكَ يَنبغي لَكُم أنْ تأخُذوا الحِكمَةَ مِمَّنْ وَجَدْتُموها مَعهُ و لا يَمْنَعَكُم مِنهُ سُوءُ رَغْبَتِهِ فيها . ۴
۴۳۷۳.الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام :لا تُحَقِّرِ اللُّؤْلُؤةَ النَّفيسَةَ أنْ تَجْتَلِبَها مِن الكِبا الخَسيسَةِ ؛ فإنَّ أبي حَدّثَني قالَ : سَمِعتُ أميرَ المؤمنينَ عليه السلام يقولُ : إنّ الكَلِمَةَ مِن الحِكمَةِ لَتَتلَجْلَجُ في صَدرِ المُنافِقِ نِزاعا إلى مَظانِّها حتّى يَلْفِظَ بها، فيَسْمَعَها المؤمنُ فيكونَ أحقَّ بها و أهلها فيَلْقَفَها . ۵
۴۳۶۹.امام على عليه السلام :حكمت، گمشده مؤمن است؛ پس ، آن را، گر چه از منافقان، فرا گيريد .
۴۳۷۰.امام على عليه السلام :حكمت گمشده هر مؤمنى است. پس ، آن را فرا چنگ آوريد گر چه از دهان منافقان باشد .
۴۳۷۱.امام على عليه السلام :حكمت را هر كجا باشد فرا گيريد ؛ زيرا حكمت در سينه منافق مى باشد، و پيوسته ناآرام است تا از آن جا خارج شده در سينه مؤمن، در كنار همگنان خود آرام گيرد .
۴۳۷۲.مسيح عليه السلام :اگر چراغى بيابيد كه در دل شب با قطران مى سوزد، از نور آن بهره مى گيريد و بوى بد آن، مانع اين كار شما نمى شود ، همچنين شايسته است كه شما حكمت را در هر كه يافتيد، فرا گيريد و بى رغبتى او به آن، مانع شما نشود .
۴۳۷۳.امام زين العابدين عليه السلام :بيرون كشيدن مرواريدى گرانبها از ميان زباله هاى كثيف را كارى پست و حقير مشمار ؛ زيرا پدرم فرمود : شنيدم كه امير المؤمنين عليه السلام مى فرمايد : سخن حكمت آميز، به عشقِ قرار گرفتن در جايگاه واقعى خود، در سينه منافق بى تابى مى كند، تا آن گاه كه بيرون افكنده شود و مؤمن كه بدان سزاوارتر و شايسته تر است، آن را مى شنود و مى ربايد.
پ.ن.
۱.نهج البلاغة: الحكمة ۸۰ .
۲.. غرر الحكم : ۱۸۲۹ .
۳.نهج البلاغة : الحكمة ۷۹ .
۴.. بحار الأنوار: ۷۸/۳۰۷/۱ .
۵.بحار الأنوار : ۲/۹۷/۴۶ .
#ادبیات_و_نقد
#تعهد_ادبی
#تخصص_ادبی
#دکتر_محمد_مرادی
https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
https://eitaa.com/mmparvizan
"ادبیات دفاع مقدس/ ادبیات ایثار/ ادبیات پایداری/ ادبیات جهاد/ ادبیات جنگ"
یکی از مهمترین مقدمات نقد و آشنایی با آن، شناخت واژهها، اصطلاحات و القای معنای درست آنهاست. متاسفانه، گاه برخی منتقدان عوامگرا و در نقدهای روزنامهنگارانه، بیتوجه به اصول و مبانی این تفاوتها، دچار خطاهایی در کاربست واژهها و اصطلاحات و جابهجایی معنایی آن میشوند؛ خطایی که خواسته و ناخواسته، به تحریف و تخطئهی نقد و ساحت علمی آن میانجامد.
برای مثال، ممکن است در زبان نویسنده یا منتقدی، واژههایی چون "جنگ، جهاد، پایداری و ایثار و دفاع مقدس" و ادبیات متصل به آنها به جای یکدیگر بهکار رود، حال آنکه هریک از این واژهها محدوده و تعریف و معنایی خاص خود دارد؛ هرچند ممکن است مشترکاتی نیز در آنها بتوان دید.
برای مثال در هر سه گونهی ادبیات "جهادی، دفاعی و جنگ" نشانههایی از پایداری میتوان دید.
ادبیات پایداری مقولهای گسترده است که حتی محدود به انقلاب اسلامی، دین اسلام یا حتی گرایشهای مذهبی نمیشود و شیوههایی از آن را در ادبیات زنانه و ملیگرایانه و ضد استعماری یا حتی مادی میتوان دید. البته اگر ادبیات پایداری با صفاتی نظیر "ملی، اسلامی، انقلابی، شیعی و..." مقیّد شود، تعریفی محدود به آن خواهد داشت و از این منظر ادبیات پایداری اسلامی نیز با دیگر ادبیاتهای پایداری تفاوت دارد.
در کنار اصطلاح پایداری، واژهی ایثار مفهومی عمدتا اخلاقی_ انسانی و چیزی فراتر از مباحث حتی دینی است و با حسن و قبح اعمال سر و کار دارد. ادبیات مربوط به ایثار اسلامی، علاوه بر خاستگاه توحیدیاش که بر دیگر جنبهها غلبه دارد، ساحتهایی بسیار گسترده از حیات بشری را در بر میگیرد؛ چنانکه در سنت اسلامی و بر اساس احترام به خلقت و فطرت و انسانیت، علاوه بر ایثار عام در برابر برادر مومن، روایاتی بسیار از ایثار معصومان(ع) در برابر اهل کتاب و حتی کافران نقل شده است. بسیاری از اشعار و آثار سعدی و حافظ و مولوی و نظامی و عارفان اسلامی را بر اساس این نوع نگاه از ایثار میتوان تحلیل کرد که اگر با نگاهی محدود به آنها بنگریم، باید آنها را از قلمرو ادب اسلامی کنار گذاشت.
ادبیات جنگ اما ساحتی محدود به نبرد و توصیفات آن دارد و حتی از این زاویه با حماسه متفاوت است. در حماسه، ابعاد اسطورهای و تمدنی/ملی و کهنالگویانه، بیش از دیگر ساحتها اهمیت دارد؛ حال آنکه ادبیات جنگ در ساحتهای مختلف فردی/ جمعی، ملی/قومی/ مذهبی و سیاسی/اجتماعی/فرهنگیاش، بیشتر بیانگر شیوهی مواجههی خالقان با این پدیده است. متناسب با تفاوت تلقی و جهانبینی خالقان از جنگ نیز، تعریف و کارکرد این آثار ادبی متفاوت است و نمیتوان، از نویسندهی جنگ خواست، این مفهوم را در دایرهای محدود بگنجاند، مگرکه آن را به صفتهایی دیگر مقید کند، مثل جنگ دفاعی، جنگِ مقدس، جنگ مذهبی و ... .
ادبیات دفاعی ساحتی از جنگ را مطرح میکند که در آن تهاجم و دعوت به خونریزی آغازین جایگاهی ندارد. در ادبیات دفاعی چنانکه در نهضت عاشورا نیز دیده میشود، دفاع و مقاومت دربرابر هجوم و ظلم، فضیلتی برای مدافعان است. به همین دلیل است که در اصطلاح ادبیات دفاع مقدس، برای این دفاع جنبهی قدسی قائلیم. پس، ادبیات دفاع مقدس هیچگاه صفت "سیاه" نمیپذیرد، هرچند ادبیات جنگ میتواند سیاه باشد.
از این زاویه، لفظ دفاع مقدس مربوط به آثاری است که بیش از هجوم، جنبهی دفاعی جنگ را نشان دهد و قهرمانان آن، در مسیر حفاظت از امور مقدس دینی_ ملی گام بر میدارند و بر این اساس، اغلب آثار آفریده شده در چهاردههی اخیر، جزو آثار دفاع مقدس محسوب نمیشود. باید توجه داشت که ادبیات دفاع مقدس با ادبیات جهادی گاه مشترک و گاه متفاوت است، از آنجا که جهاد "در جایگاه یکی از فروع دین" نه هر جنگی را در بر میگیرد و نه صرفا دفاعی است، ادبیات جهادی نیز ساحتها و مرزهایی خاص خود دارد.
#محمد_مرادی
#ادبیات_پایداری
#ادبیات_جنگ
https://eitaa.com/mmparvizan
⭕️ فراخوان جشنواره ملی شعر مهدوی اقوام ایرانی🇮🇷
از سری برنامههای چهارمین جشنواره علمی، فرهنگی و هنری امامت و مهدویت.
🔹دانشگاه آزاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد 🔹
پذیرای اشعار مرتبط با فرهنگ انتظار و مهدویت از تمامی قومیتها و گویشهای ایرانزمین هستیم.
شرکت در جشنواره برای عموم آزاد است.
✅ مهلت ارسال آثار:
۱۰ دی ۱۴۰۳
✅ تاریخ اختتامیه جشنواره:
۱۷ بهمن ۱۴۰۳
✳️ سامانه همایش و ارسال اشعار:
https://emamat.iau.ir
🔹شماره هماهنگی:
۰۹۳۶۷۱۴۹۹۷۹
⭕️ مزایای شرکت در جشنواره:
۱. دریافت گواهینامه معتبر.
۲. چاپ اشعار در مجموعه اشعار برگزیده جشنواره.
۳. کسب جوایز.
🏆 جوایز جشنواره:
برگزیدگان اول:
۵۰ میلیون ریال.
برگزیدگان دوم:
۳۰ میلیون ریال.
برگزیدگان سوم:
۱۵ میلیون ریال.
♦️نشانی دبیرخانه:
یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، معاونت فرهنگی و دانشجویی.
هدایت شده از انجمن ادبی سیب نارنجی
پیچ
چکش
کلید
کفش
قفسه
فانوس
بیل
آجر
ساعت
عقربه
دستبند
صندلی
کتاب
مداد
سوزن
سبد
فنجان
قوطی
گنجه
قوری
گلدان
گیره
کولر
سهپایه
زمانسنج
چنگال
چاقو
چتر
صابون
میز
سطل
پاکت
یخچال
آنتن
اشیاء محسوس و ملموسند، برای بیان ناملموس و نامحسوس، میشه ازشون استفاده کرد.
جلوی همهی واژههای بالا بنویسین «عشق» یا هر کلمهی ذهنی دیگری که دوست دارین مثل روح، عقل و ...
ببینید چه موضوعهای نابی برای نوشتن پیدا میکنید.
انواع تمرینهای ترکیبسازی توی نوشتن خلاق به ما خیلی کمک میکنه.
من همیشه از این شیوه توی کلاسام استفاده میکنم و نتایج شگفتانگیزی میگیرم.
بعضی از این راهکارها رو گاهی بیان میکنم.
میتونین به این فهرست یه عالمه شیء دیگه هم اضافه کنین.
همین تمرین رو با حیوانات هم میشه انجام داد. اون وقت رسیدن به داستان کودک برای ما راحتتر میشه.
معصومه مرادی
#هنر_نوشتن_خلاق
تمرین نویسندگی
#انجمن_ادبی_سیب_نارنجی
https://eitaa.com/sibenaranji
تصویر منتشر شده از صفحه نویسنده ارجمند محمد رضا شمس که من خودم توفیق شاگردیشون رو داشتم.
جشن انتخاب نمایندگان جایزه آندرسن
سوال....
چرا یه نفر حتی از جناح ادبیات دینی یا مذهبی کودک در این جشن نیست؟
آیا میشه گفت همهش سیاسته؟(اگرچه بخش بزرگیاش سیاسی هست. هم در خلاف سیاستهای حکومت و هم به دلیل سیاستهای جهانی اهدای جوایز به نگاههای خاص)
آیا قلم دوستان مذهبی نیاز به بازبینی نداره؟
آیا وقتش نرسیده که دوستان به این فکر کنند که در نوع نوشتنشون از جهت تکنیک و نه محتوا نیازمند بازبینی هستد؟
آیا دوستان جهان اسلام نباید یک جایزه ادبی مستقل برای خودشون در حوزه ادبیات کودک و نوجوان تعریف کنند؟
آیا زمان اون نرسیده که ادبیات کودک چه در حوزه نظریه چه محتوا از نگاه غربگرایانه فاصله بگیره و به فرهنگ بومی ایرانی نزدیک بشه؟
اینها هشدارهای جدی هست برای ما و برای همه فعالان حوزه کودکی
معصومه مرادی
یا هو
یلدا سلام!
یلدا سلام! و آمدنت خوش!
یلدای سرد و تیرهی بیپایان
یلدایِ داغهای نمایان
یلدایِ گاه، دورِهمی، خندان
*
یلدا!
یلدا!
یلدا سلام!
یلدای هندوانه و شیرینی
یلدای فال حافظ
یلدای شاهنامه و کفبینی
یلدای بازی و هوس و آجیل
یلدای پرستارهی تزیینی
...
یلدای برف و سرما
یلدای سیب سرخ و انار و یخ
یلدای کو؟ کجاست؟_
آن روزهای کرسی و گرما
*
یلدا سلام و آمدنت خوش!
هرچند شهر ما
چندی است
مهمان شامِ ممتدِ یلداست
و قرنهاست که ننهسرما
اینجاست
*
یلدا سلام!
یلدای شام آخرِ زایش
یلدایِ " پس کجاست گشایش؟"
ای شامِ آفتاب و مسیح و صلح
ای وقت آرزو و نیایش!
یلدای صد گروه: تحمّل
آنسمت یکگروه: تجمل
پس تا بهکی دروغ و نمایش؟
*
در چشمهای من
یلدا پرندهای است که میخواند
بر شاخههای خیس زمستان
یلدا زن شکستهی غمگینی است
در چارراهِ پولپرستان
یلدا گرسنهای است که مینالد
در خلوت دلار بهدستان
*
این سو: یلدای باستانی محبوب
یلدای شادِ تا به ابد مطلوب
یلدای یک کُرور "ژنِ خوب"
آن سو:
یلدای سختجانی و شبکاری
یلدای رنجخواری و دشواری
یلدای درد و حسرت
یلدای بیپناهی و بیماری
...
یلدای "هِی زدن به درِ بسته"
یلدای بیترانهی بیپسته
یلدای نان خشک
یلدای قبض برق
یلدای مالیات نمیدانی از کجا
یلدای قسط بانک
یلدای " هر چقدر بپرسی
میگویمت که باز ندارم"
یلدای "دردهای دلم را
این روزها به کی بنگارم؟"
یلدای باز، مدرسه و آتش
یلدای داغ خون سیاوش
یلدای فقر پشت تورم
یا شام درد ممتد مردم
*
آن سمتتر ولی
یلدا حساب بانکی سرشاری است
که آرزوی مردم یک شهر
جا میشود در آن
یلدای میز و نفت
یلدای بودجه
یلدای جاودانهی خورشیدِ"خاوری"
یلدای چای "دبش"
یلدای پول مفت
یلدای بیصدا
یلدای چرت و قهقهه و خنده
در انجماد مجلس شورا
یلدای "بَه! چه خوشمزه شلغم
در ازدحام اینهمه بلغم"
یلدای جز دلار ندیدن
یلدای فحش و گمرک
یلدای خوردن و ترکیدن
*
یلدا!
یلدا!
یلدا سلام و آمدنت خوش!
اما
با این همه مصیبت طولانی
این شام را امید طلوعی هست؟
آیا
فردا که شد دلیل شروعی هست؟
#محمد_مرادی
#یلدا
#اعتراض
https://eitaa.com/mmparvizan
28.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ریشهشناسی جشن شب چله یا یلدا
منابع
مقالۀ «یلدا» از دکتر پدرام جم، دوفصلنامۀ علمیپژوهشی جستارهای تاریخی، شمارۀ اول، بهار و تابستان، 1398
مقالۀ «آبریزگان و آذرجشن: انقلابین و تقویم دورۀ ساسانی» از دکتر پدرام جم، دوفصلنامۀ علمیپژوهشی پژوهشهای ایرانشناسی، سال ششم، شمارۀ یک، بهار و تابستان 1395.
@Worldmythsandepics
#یلدا #چله #شب_یلدا #شب_چله #ایران #جشن #شادی #بلندترین_شب_سال #ایران_باستان #فرهنگ_ایران #ایران_زمین #ایرانشهر #ایران_زیبا #ایران_بزرگ #آتش #اذرجشن #ابوریحان_بیرونی #آثارالباقیه #تولد #سریانی #آرامی #مسیح #دسامبر #کریسمس #فرهنگ #تاریخ_ایران #ایرانشناسی #پدرام_جم #مقاله #تحقیق #پژوهش #مهرداد_بهار #بهرام_فره_وشی #هاشم_رضی #مهر #خورشید #میترا #زایش #شب #تاریکی #اهریمن #دیو #آذر #اهوره_مزدا #گرما #روشنی