هدایت شده از پرویزن
"از حسن تا محتشم/ بخش دوم"
۲_ بابا فغانی شیرازی (ف۹۲۵) از دیگر شاعران پیش از محتشم است که شاعر کاشان احتمالا در مرثیه و حتی در غزلهایش از او تاثیر پذیرفته است.
نخستین شباهتهای شعر محتشم به اثر عاشورایی بابا، یکی انتخاب قالب ترکیببند و دیگر گزینش وزن مشهور "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن" برای مرثیهی عاشورایی است.
بند اول ترکیببند شاعر شیرازی به مطلع زیر است:
روز قیامت است صباح عشور تو
ای تا صباح روز قیامت ظهور تو
دیوان
چنانکه در شعر حسن کاشی و بابا و پس از آن دو در سرودهی دیگر شاعران نیز دیده میشود؛ تکیهی این شاعران در مرثیههاشان بر روز عاشوراست؛ حال آنکه با رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایرانِ قرن ده و رواج مراسم و آیینهای دههی اول محرم، زمینهی توجه به مجموع ماه محرم در مرثیههای اواخر و پس از این قرن فراهم شده است.
از دیگر شباهتهای شعر محتشم و بابا، لحن روایی مشابه و توجه به برخی شباهتهای لفظی است؛ برای مثال بابافغانی در بند دوم مرثیهاش کربلا را در جایگاه ردیف انتخاب کرده است:
هر گل که بر دمید ز هامون کربلا
دارد نشان تازهی مدفون کربلا
که قاعدتا الگوی بند دوم شعر محتشم بوده است:
کشتی شکست خوردهی طوفان کربلا
در خاک و خون تپیدهی میدان کربلا
۳_ اهلی شیرازی (۸۵۸_ ۹۴۰) دیگر شاعر شاخص شیعی در اوایل قرن دهم است که اشعارش بر محتشم تاثیر گذاشته است. جدا از ترکیببند ۱۲ امام او در بحر رمل، بیشتر قصاید عاشورایی او در وزن مرثیهی محتشم است که پیشِ چشم شاعر کاشان بوده است.
شوری که او در مرثیهی حسینیاش بیان میکند، بیشباهت به شورش شعر محتشم نیست؛ او همچنین از سوال در آغاز مرثیهاش استفاده کرده همان شگردی که به شعر محتشم نیز راه یافته است:
آمد عشور و در همه ماتم گرفته است
آه این چه ماتم است که عالم گرفته است؟
...
تنها نه در میانهی ما شور این عزاست
کاین شور در زمین و زمان هم گرفته است
دیوان
بند دوم مرثیهی محتشم نیز بیشباهت به این قصیدهی عاشورایی اهلی نیست:
این نقد دل نثار شهیدان کربلا
چون خاک رهگذار شهیدان کربلا
اهلی در قصیدهای دیگر هم این گونه مرثیهسرای امام حسین(ع) شده است:
واحسرتا که دیده ز حیرت پر آب شد
در ماتم حسین علی دل کباب شد
که این مرثیه در وزن و ردیف و قافیه، احتمالا الگوی بند ۱۱ شعر محتشم بوده است:
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانهی طاقت خراب شد
نکتهی مهم اینکه اهلی در اغلب مراثیاش از وزن "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن" استفاده کرده؛ ویژگیای که موید تثبیت این وزن پیش از محتشم برای مرثیههای عاشورایی است. چون قصایدی دیگر با مطلعهای زیر:
آمد عشور و خاطرم افکار کرده است
درد حسین در دل ما کار کرده است
و
چرخ از شفق نه صاعقه در خرمنش گرفت
خون حسین تازه شد و دامنش گرفت
نکتهی مهم در بیت اخیر، اشاره به نقش چرخ و حادثهی عاشورا در ادبیات شیعی است؛ مضمونی که در شعر محتشم پررنگی ویژهای یافته است.
۴_ وحشی بافقی: آخرین شاعر مورد بحث، وحشی بافقی(ف۹۹۱) است. او شاعر همعصر محتشم است و به صورت دقیق نمیتوان گفت که ترکیببند او مقدم بر محتشم است یا شعر محتشم؟ اما آنچه از بررسی ششبند او بر میآید شباهتهایی است که موید رواجیافتن الگویی برای سرودن مرثیههای عاشورایی در نیمهی دوم سدهی دهم است. این اشتراکات را از همان بند نخست شعر وحشی میتوان دید:
روزی است اینکه حادثه کوس بلا زده است
کوس بلا به معرکهی کربلا زده است
روزی است اینکه دست ستم، تیشهی جفا
بر پای گلبن چمن مصطفا زده است
(دیوان ص ۲۱۸)
که نشاندهندهی ورود عنصر واژههای تکراری آغازین به مرثیههای عاشورایی است.
استفاده از روایت و بهرهگیری از سیر داستانی برای بندها، خطاب، ورود روحالقدس و حضرت رسول و دیگر پنجتن به گفتگوها، تعداد ابیات یکسان برای هربند، از دیگر ویژگیهای مشترک این مرثیه با سرودهی محتشم است.
#محمد_مرادی
#شعر_عاشورایی
#شعر_شیعی
#بابا_فغانی
#وحشی_بافقی
#اهلی_شیرازی
#محتشم
https://eitaa.com/mmparvizan
جایگاه تربیتی شعر عاشورایی
معصومه مرادی
خبر جوان
http://www.javann.ir/
شعر همواره یکی از بسترهای انتقال مفاهیم بلند در میان نسلهای مختلف بوده است. شاعران با توجه به قابلیت زبان شعر برای جلب مخاطب در مراسم مختلف، چون سور و عزا، نمایش و پردهخوانی، کار، بازی، دعا و نیایش کوشیدهاند از این هنر دیرینه استفاده کنند. یکی از مضامینی که با افتوخیزهای فراوان در دورههای تاریخی مورد توجه شاعران بوده است، حماسه حسینی است. شاعران با گرایشهای مختلف مذهبی در فرقهها و نحلههای اهل سنت و شیعه، از دیرباز تاکنون شخصیتهای عاشورایی را ستوده و دشمنان امام حسین (ع) را نکوهیدهاند. پیشینه این نوع شعر در زبان عربی به قبل از واقعه عاشورا و به لالاییهای حضرت زهرا (س) و واگویههای حضرت رسول (ص) و امیرالمؤمنین (ع) میرسد. در زبان فارسی نیز این مفهوم به طور ویژه از قرن چهارم هجری و در اشعار کسایی به ویژه در مقتل منظومش به چشم میخورد و از دوره صفویه به موضوعی اصلی در شعر فارسی تبدیل شده است.
حضور قشرهای گوناگون اعم از کودک، نوجوان، جوان، پیر، زن و مرد و نقشهای مختلفی که شخصیتهای متفاوت در آن پذیرفتهاند نیز فضای عاطفی در لشکر و کاروان اباعبدالله (ع) این رویداد تاریخی تربیتی را به موضوعی مناسب شعر تبدیل کرده است. شاعران با پرداختن به این موضوع علاوه بر ادای دین به ساحت امام حسین (ع) کوشیدهاند این واقعه را زنده نگه دارند و در حفظ آن بکوشند و از گرده کلمات برای اثرگذاری عاطفی و تربیتی بر مخاطب بار بکشند.
شاعران کودک و نوجوان نیز در کنار سایر گونههای شعر فارسی در دورههای مختلف حیات کوتاه خود، به ویژه پس از انقلاب و در دهههای نخستین، متأثر از ادبیات بزرگسالانه به این مضمون توجه داشتهاند، اما شیوههای پرداختن به این موضوع در این نوع ادبی بیشتر عاطفهمند بوده و به دنیای کودکی شاعر برمیگردد. شاعران جوانتر در سالهای اخیر در شعرهای کودک و نوجوانشان در کنار بیان عشق و محبت بچهها و خانوادههای آنان به امام حسین (ع) و فرزندانش کوشیدهاند در کنار روایت داستانی عاشورا در شعر به مراسم و آیینهای عزاداری و نقش کودکان در آنها به طور ویژه توجه کنند تا جایی که حضور در هیئت، شستن ظرفها، پخش کردن چای و آب و کمک به بزرگترها، زنجیرزنی و سینهزنی تبدیل به موضوعی پرتکرار در این دوره شده است، با این حال عاشورا رویدادی جریانساز و تربیتی است و از این ظرفیت عظیم در شعر کودک و نوجوان آنچنان که شایسته است و متناسب با دوره کودکی که دوره تقلید و الگوپذیری است و دوره نوجوانی که دوره قهرمانپروری است، استفاده نشده است. غفلت از پرداختن به قهرمانها و الگوهایی، چون قاسم، عون، جعفر و عبدالله و دختران امام حسین (ع) که در حوزههای مختلف فرمانبرداری، ادب، شجاعت و رادمردی، مهر و عطوفت و مسئولیتپذیری با توجه به همسالیشان با مخاطبان کودک و نوجوان میتوانند الگویی رفتاری و مناسب باشند، باعث میشود کودک و نوجوان برای ارضای نیازهای قهرمانی خود به الگوهای نوظهور بیگانه، چون قهرمانان بسیاری از انیمیشنهای دیزنی روی بیاورند و روزبهروز از هویت اصیل خود دور شود. در کنار توجه به قهرمانهای عاشورا، شاعران کودک و نوجوان میتوانند با استفاده از شخصیتهای محبوب این گروه سنی در شعرهایشان که رفتاری همسو با شخصیتهای عاشورایی دارند، چون پدر، مادر و مربی به صورت غیرمستقیم زمینه الگوپذیری از این بزرگواران را در این گروه سنی فراهم کنند. قناعت و شکیبایی، امید و پویایی، ایثار و مهربانی و عشق و مهرورزی از مهمترین مسائل تربیتی است که میتواند در قالب شعر و با توجه به روانشناسی مخاطب در سنین مختلف کودکی و نوجوانی در بستر شعر عاشورایی به کودک و نوجوان ارائه شود.
روایت سطحی عاشورا اگرچه در حفظ و نشر این رویداد اثرگذار است، اما غفلت از ابعاد مختلف تربیتی در عرصههای فطری، شخصیتی، اجتماعی، خانوادگی و سیاسی، فرصتسوزی بزرگی است که این روزها در ادبیات کودک به ویژه شعر، نمود ویژهای دارد.
*شاعر و استاد دانشگاه
20150613131207-9554-58.pdf
300.1K
پیدایش و تحول چارپاره در ایران.
باقر صدری نیا
#مقاله
"شعر عاشورایی/ ۱"
دربارهی شعر عاشورایی و ادوار آن پژوهشهایی متعدد انجام شده است. طبق روایتهایی، ادبیات عاشورایی حتی پیش از زمان شهادت حضرت اباعبدالله شکل گرفته و نشانههای آن را در لالاییهای منسوب به حضرت فاطمه(س) و همچنین پیشبینیهای مربوط به حادثه از زبان حضرت رسول(ص) و امام علی(ع) که درود و صلوات خداوند بر آنان باد، میتوان دید. نشانههای این دست روایات و نقلها در بسیاری از کتب حدیثی اهل سنت و شیعه، مربوط به سدههای سوم به بعد قابل رصد است. ( بنگرید به کاملالزیارات ابنقولویه قمی؛ المعجمالکبیر سلیمان الطبرانی و المستدرک علیالصحیحین ابیعبدالله حاکم نیسابوری؛ تاریخ دمشق ابن عساکر و ...) اما آنچه در ادبیات عرب بهعنوان شعر عاشورایی مطرح است، جدا از سخنان منسوب به امام و رجزهای شهدای کربلا چون: حضرت اباالفضل(ع)، حرّ بن یزید ریاحی و دیگر یاران، اشعاری است که پس از واقعهی عاشورا و با موضوعهایی نظیر مرثیهی شهدا، دفاع از خاندان رسول(ص) و تلمیح یا روایت این حادثهی بزرگ سروده شده است.
بیشک سوگسرودههای بازماندگان کربلا نقشی تعیینکننده در رواج این جریان داشته و از آن میان جلسات شعرخوانی در محضر حضرت سکینه سلام الله علیها و دیگر بزرگان این خاندان شریف، اهمیتی بسزا داشته است.
پس از آن و در طول تاریخ ادب عربی، بسیاری از شاعرانِ عمدتا شیعی، اشعاری شکوهمند در این حوزه سرودهاند که از آن میان میتوان به دعبل خزاعی و شریف رضی اشاره کرد.
در ادبیات فارسی، بهمرور و با رواج شعر فارسی، از سدهی چهارم زمینههای توجه به عاشورا و ذکر امام حسین(ع) در اشعار فراهم شده؛ بهطوری که در دوران سامانیان، از میان شخصیتهای دینی، پس از امام علی(ع) و حضرت رسول(ص)، بیشترین ابیات را در مرثیهی آن حضرت میتوان دید؛ البته اغلب این اشارات و ابیات مدیون کسایی و مقتل منظوم اوست که در مجالی دیگر به آن میپردازیم.
بر اساس اشعار باقی مانده، کسایی اقدم شاعران عاشورایی با تعریف خاص آن است؛ هرچند بعید نیست بسیاری از اشعار شیعی و منقبتی این دوره از بین رفته باشد؛ چنانکه ناصرخسرو در مقام منقبتگویی، خود را با رودکی مقایسه کرده؛ حال که چندان نشانهای از شعر منقبتی رودکی در دست نیست:
خود را ز بهر مدحت آل رسول
گه رودکی و گاهی حسّان کنم
دیوان ناصرخسرو
به هر وجه بر اساس ابیات موجود، حتی پیش یا همزمان با کسایی در شعر دیگر شاعران فارسی نیز به امام حسین(ع) اشاره شده، چنانکه حکیم میسری در مقدمهی دانشنامه که بین سالهای 367تا370 سروده، پس از رسول و علی بر حسنین علیهمالسلام درود میفرستد:
پس آن گه بر حسین و بر حسن بر
به فرزندان ایشان تن به تن بر
دانشنامهی میسری
دقیقی مقتول به 370 نیز در تغزل قصیدهی 55 بیتیاش و در توصیف معشوق، به سوگواری حضرت زهرا(س) بر امام حسین(ع) تلمیح کرده است:
چنانچون من بر او گریم نگریید
ابر شبیر زهرا روز محشر
دیوان دقیقی
البته برخی پژوهشگران این بیت و چند بیت دیگر شیعی در این قصیده را در شعر دقیقی متاخر میدانند؛ هرچند فارغ از مباحث نسخهشناسانه، از منظر سبکی میتوان این شعر را متعلق به سدهی چهارم دانست...
ادامه دارد.
#شعر_آیینی
#شعر_شیعی
#شعر_عاشورایی
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
https://eitaa.com/mmparvizan
نامه
عجل للقدوم یابن رسول الله فان لک بالکوفه مئه الف سیف فلا تتاخر (بخشی از یکی از نامهی کوفیان/ کتاب حیات الامام الحسین باقر الشریف القرشی)
روز عاشورا امام علیه السلام کسانی چون شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، قیس بن اشعث و دیگران را خطاب قرار داد و گفت: مگر به من نامه ننوشتید که میوهها رسیده و همه جا سرسبز است و آماده. زود بشتاب؟ (الکامل ابن اثیر)
چقدر گریه سرودم، چقدر نامه نوشتم
به شوق آمدنت روزها چکامه نوشتم
: درختها همه پر بار و میوه ها همه تازه است
برای دعوت تو، بیتبیت چامه نوشتم
در آرزوی تو خواندم شهادتین اذان را
به اذن قامت تو، صدغزل اقامه نوشتم
از آن عبای پیمبرنشان نشانه گرفتم
از آن محاسن مکی، از آن عمامه نوشتم
چه شرحها که به لفظ خواص سوی تو راندم
چه نامهها که به خواهش به رسم عامه نوشتم
از این طرف به تو از درد کوفه گفتم از آن سو
به شام، نامه به شوق کنیز و جامه نوشتم
به شیوهی مدنی السّلام گفتم و ترحیب
سپس به لهجهی کوفی"مع السلامه" نوشتم
*
شتاب کن پسر مصطفی "فلاتتاخّر"
که من همان شبث ربعیام که نامه نوشتم
#محمد_مرادی
#به_رنگ_درنگ
https://eitaa.com/mmparvizan
1_12626314163.PDF
14.47M
"به بهانهی سالروز درگذشت همایی"
خاندان همای شیرازی، شاعر و خوشنویس و فرهنگور نامی شیراز در قرن سیزدهم، از تاثیرگذارترین خاندانهای ادبی ایران در دوران قاجار بودهاند که جلالالدین همایی(ف۱۳۵۹)، ادیب و استاد دانشگاه، از نمونههای بارز حیات ادبی این خاندان است.
همایی در مقدمهی تصحیح دیوان طرب اصفهانی فرزند هما، شرحی مبسوط از جایگاه هما و برخی از نامآوران وابسته به او ارائه کرده است که در شناخت خود او نیز یاریگر پژوهشگران خواهد بود.
یادآوری این نکته لازم است که طرب(ف ۱۳۳۰ق)، از شاعران نامور مذهبی اواخر دوران قاجار است که در سیر تحول شعر شیعی جایگاهی موثر، اما کمتر شناختهشده دارد.
#همایی
#همای_شیرازی
#طرب_اصفهانی
#سها
#خاندان_هما
#شعر_شیعی
https://eitaa.com/mmparvizan
🏴🏴حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین🏴🏴
🌿گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست...
🪐دورهمنشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس
🟪خانه شعر و ادبیات خاتم
🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفت و گو و فراگیری
📆دوشنبه اول مرداد ماه ۱۴۰۳
⏳ساعت: ۱۷:۰۰
📝باارشاد:
دکتر محمد مرادی
✨موضوع:
سبکشناسی شعر عصر سلجوقی
وجایگاه شاعران سبک خراسانی در آغاز شعر عاشورایی
📍مکان:
چهارراه حافظیه- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی- طبقه زیرین- تالار گفتگو
🔼ورود برای عموم علاقهمندان به شعر و ادبیات، آزاد است.
|خانه شعر و ادبیات خاتم| 🌿
@khatam_shz
همینک در حال برگزاری.
میتوانید به صورت مجازی و از طریق
پیوند
https://vroom.shirazu.ac.ir/literature1
وارد جلسه شوید