💠گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد. عکس خود را در اب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد. در همین حین چند شکارچی قصد او کردند.❤️
💠گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید، صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست به تندی بگریزد. صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند.❤️
💠گوزن چون گرفتار شد با خود گفت: دریغ پاهایم که ازآنها ناخشنود بودم نجاتم دادند،اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند !❤️
چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها ناشکر و گله مندیم، پله ی صعودمان باشد و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایه ی سقوطمان باشد❤️
══❈═₪❅❅₪═❈═
توهین به مقدسات اهل سنت نداریم و هفته وحدت داریم که تونستیم با یه حرکت سلبی شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام رو علنی برگزار کنیم و با یه حرکت ایجابی جشن علنی ده کیلومتری غدیر رو برگزار کنیم
☆
اگر امر دائر باشه بین نبودن هفته وحدت و بین بودن مراسم شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام و جشن غدیر علنی ، کدوم یکی مقدم هست
☆
آیا برگزاری شهادت حضرت زهرا علیها السلام مصداق بارز تبری نیست و برگزاری جشن غدیر مصداق بارز تولی نیست
📛 شک خلیفه دوم در نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله
شک نمودن عُمَر در حدیبیّه در نبوّت پیغمبر
چنانچه ابن مغازلى فقیه شافعى معروف در مناقب و حافظ ابو عبد الله محمد بن ابى نصر حمیدى در جمع بین الصحیحین([۱]) بخارى و مسلم([۲]) نوشتهاند: قال عمر بن الخطّاب رضى الله عنه: ما شککت فى نبوّه محمّد قطّ کشکى یوم الحدیبیّه.
(عمر بن الخطاب گفت: من هرگز همانند روز حدیبیه در نبوت محمد شک نکرده بودم)
طرز کلام خلیفه میرساند که مکرر در نبوت آن حضرت شک نموده است منتها شک در حدیبیّه از همه قوىتر بوده است([۳]).
..........
۱. صحیح بخاری، ۴/۳۸۱، ح ۹۳۲، کتاب الشروط فى الجهاد و المصالحه مع اهل الحرب و کتابه الشروط.
۲. صحیح مسلم، ۳/۱۴۱۲، ح۱۷۸۵، کتاب الجهاد و السیر، باب صلح الحدیبیه
۳. مرحوم علامه سید جعفر مرتضى در کتاب الصحیح من سیره النبى الاعظم (ج۴/۱۰۱/ النفاق فى مکه) به نقل از واقدى از کتاب مغازى (ج۲/۶۰۷، در باره این موضوع چنین مینویسد:
… اننا قد رأینا البعض یعترف انه کان کثیرا ما یشک فى هذا الامر، حتى اعترف فى الحدیبیه انه ارتاب ارتیابا لم یرتبه منذ اسلم. «محقق»
دیدهایم که برخی اقرار کردهاند که عمر بن خطاب غالباً در این موضوع ( نبوت ) شک میکرد، تا اینکه در حدیبیه اعتراف کرد که از زمانی که اسلام آورده ام، هیچوقت تا به امروز در نبوتش شک نکردهام.
👇🏻♦️👇🏻♦️👇🏻♦️👇🏻♦️👇🏻♦️👇🏻
دوست داشتم یک قدرت خاص داشته باشم تا بتونم مخاطب و مستمع عزیزم رو مجبور کنم به مطالعه و خوندن ایت کتاب با ارزش ...
اینقدر محبت قلبی به شما شیعیان حضرت مولا دارم که می خوام این مطالب رو بخونین
باعث رشد تولی وتبری و نگاه صحیح در تحلیل های تاریخی و موضع گیری ها میشه و از سُر خوردن در شبهات جلوگیری می کنه ...
بخونین دیگه ..
روزی ۳۰ دقیقه فقط رو خونی کنین
نهایتا دو ماهه کل ۴ جلد رو می خونین
عالیه
#کتاب
#پی_دی_اف
#pdf
#عایشه
#مطاعن
#تبری
#علامه_عسکری
▪️ رمز ثروت حلال، طول عمر و محبوبیّت
از رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله روایت شده است که فرمودند:
🔹 «کسی که نیکی به پدر و مادر و پایبندی به صلۀ ارحام را برایم تضمین نماید، من هم زیاد شدن ثروت، طول عمر و محبوب شدن میان اقوام را برایش تضمین میکنم.» [۱]
در روایتی دیگر فرمودند:
🔸 «همانا صلۀ رحم، موجب ازدیاد مال و محبوبیّت در خانواده و تأخیر دهندۀ اجل است.» [۲]
💠 «قال رسول الله صلّى الله عليه و آله: من يضمن لي بر الوالدين وصلة الرحم أضمن له كثرة المال وزيادة العمر والمحبة في العشيرة. [۱] إن صلة الرحم مثراة في المال ومحبة في الأهل ومنسأة في الأجل. [۲]»
📚 منابع:
[۱] مستدرک الوسائل (محدثنوری)، ج۱۵، ص۱۷۶
[۲] بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۷۱، ص۱۰۲
سبک زندگی و دستور العمل مهم امام صادق (علیه السلام) در باره درجات متفاوت ایمان و متهم ننمودن سایر مومنین
عبدالعزیز میگوید:
دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَذَكَرْتُ لَهُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ اَلشِّيعَةِ وَ مِنْ أَقَاوِيلِهِمْ فَقَالَ يَا عَبْدَ اَلْعَزِيزِ اَلْإِيمَانُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ اَلسُّلَّمِ لَهُ عَشْرُ مَرَاقِيَ وَ تَرْتَقِي مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلاَ يَقُولَنَّ صَاحِبُ اَلْوَاحِدَةِ لِصَاحِبِ اَلثَّانِيَةِ لَسْتَ عَلَى شَيْءٍ وَ لاَ يَقُولَنَّ صَاحِبُ اَلثَّانِيَةِ لِصَاحِبِ اَلثَّالِثَةِ لَسْتَ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى اِنْتَهَى إِلَى اَلْعَاشِرَةِ
ثُمَّ قَالَ وَ كَانَ سَلْمَانُ فِي اَلْعَاشِرَةِ وَ أَبُو ذَرٍّ فِي اَلتَّاسِعَةِ وَ اَلْمِقْدَادُ فِي اَلثَّامِنَةِ
يَا عَبْدَ اَلْعَزِيزِ لاَ تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَيُسْقِطَكَ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ
وَ إِذَا رَأَيْتَ اَلَّذِي هُوَ دُونَكَ فَقَدَرْتَ أَنْ تَرْفَعَهُ إِلَى دَرَجَتِكَ رَفْعاً رَفِيقاً فَافْعَلْ وَ لاَ تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لاَ يُطِيقُهُ فَتَكْسِرَهُ
فَإِنَّهُ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ لِأَنَّكَ إِذَا ذَهَبْتَ تَحْمِلُ اَلْفَصِيلَ حَمْلَ اَلْبَازِلِ فَسَخْتَهُ .
به حضور امام صادق(ع) رسیدم و درباره ی شیعه و گفتهها و عقاید آنان سخن گفتم. حضرت فرمود: ای عبدالعزیز! همانا ایمان دارای ده درجه است، همانند نردبان، که باید از آن پله پله بالا رفت.
نباید کسی که در درجه ی اول است به کسی که در درجه ی دوم قرار دارد، بگوید تو ایمان نداری! و نباید کسی که در درجه دوم است به کسی که در درجه ی سوم قرار دارد بگوید تو ایمان نداری، و همین طور تا درجه ی دهم.
سپس فرمود: سلمان در درجه ی دهم و ابوذر در درجه نهم و مقداد در درجه ی هشتم ایمان بود.
ای عبدالعزیز! آن را که فروتر از توست، بیایمان مشمار تا آن که فراتر از توست، تو را بیایمان نشمارد. و چون کسی را دیدی که فروتر از توست و دیدی که میتوانی او را با نرمی و ملایمت به درجه ی خویش برسانی، چنین کن، اما آنچه را بر نمیتابد بر او تحمیل مکن که موجب شکست شود و از ادامه ی راه باز ماند.
چه هر کسی، مؤمنی را بشکند، اصلاح و درمانش نیز به عهده ی خود اوست و اگر بخواهی بر بچه شتری بار مناسب یک شتر نه ساله را بنهی، او را از پای در میآوری.
بحار الانوار، ج ۶۹، ص ۱۶۸، باب ۳۲، ح ۹.
🌷 هشت مسئلهای که شاگرد امام صادق علیهالسلام از آن حضرت آموخت
📍یکی از بهترین و شنیدنیترین مواعظ اخلاقی، روایتی از یکی از شاگردان امام صادق علیهالسلام است که توسط آن حضرت مورد تأیید قرار گرفته است.
✅ از امام صادق علیهالسلام نقل شده که به یکى از شاگردانش فرمود:
«أَیَّ شَیْءٍ تَعَلَّمْتَ مِنِّی»: از من چه چیز آموخته اى؟
عرض کرد: «یَا مَوْلَایَ ثَمَانَ مَسَائِلَ»: آقا جان! هشت مسئله آموخته ام.
امام علیهالسلام فرمود: «قُصَّهَا عَلَیَّ لِأَعْرِفَهَا»: آنها را بازگو کن تا من بشنوم.
عرض کرد:
👈 «الْأُولَى رَأَیْتُ کُلَّ مَحْبُوبٍ یُفَارِقُ عِنْدَ الْمَوْتِ حَبِیبَهُ فَصَرَفْتُ هِمَّتِی إِلَى مَا لَا یُفَارِقُنِی بَلْ یُؤْنِسُنِی فِی وَحْدَتِی وَ هُوَ فِعْلُ الْخَیْرِ»
اول اینکه: هر محبوبی را دیدم که هنگام مردن از حبیبش جدا مىشود؛ لذا همت خودم را صرف چیزى کردم که از من جدا نشود، بلکه موقع تنهائیام مونس من گردد؛ و آن چیز عبارت است از کار نیک.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا سوگند کار نیکى کرده اى.
👈 «الثَّانِیَةُ قَالَ رَأَیْتُ قَوْماً یَفْخَرُونَ بِالْحَسَبِ وَ آخَرِینَ بِالْمَالِ وَ الْوَلَدِ وَ إِذَا ذَلِکَ لَا فَخْرَ وَ رَأَیْتُ الْفَخْرَ الْعَظِیمَ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى "إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ "حجرات ۱۳ " فَاجْتَهَدْتُ أَنْ أَکُونَ عِنْدَهُ کَرِیماً»
دوم اینکه: گروهى را دیدم به قوم خود افتخار مىکنند و گروهى نیز به مال و فرزند افتخار میکنند؛ درصورتیکه اینها افتخارى ندارند و من افتخار بزرگ را در سخن خدا یافتم که فرمود: «همانا گرامیترین شما در نزد پروردگار، پرهیزکارترین شماست». پس تلاش کردم تا اینکه در نزد خدا گرامى باشم.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا قسم کار نیکى کرده اى.
👈 «الثَّالِثَةُ قَالَ رَأَیْتُ لَهْوَ النَّاسِ وَ طَرَبَهُمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى "وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى " نازعات ٤٠.٤١ " فَاجْتَهَدْتُ فِی صَرْفِ الْهَوَى عَنْ نَفْسِی حَتَّى اسْتَقَرَّتْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى»
سوم اینکه: مردم را سرگرم لهو و طرب دیدم، ولی من شنیدم سخن خداوند را که فرمود «و اما کسى که از جایگاه پروردگارش هراس دارد و از هواى نفس جلوگیرى کرده، بهشت جایگاه او است». لذا درراه جلوگیرى نفسم از هوا و هوس کوشیدم تا اینکه سر به اطاعت خداى متعال نهاد.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا سوگند که کار خوبى کرده اى.
👈 «الرَّابِعَةُ قَالَ رَأَیْتُ کُلَّ مَنْ وَجَدَ شَیْئاً یُکْرَمُ عِنْدَهُ اجْتَهَدَ فِی حِفْظِهِ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ سُبْحَانَهُ "مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ " حديد ١١ " فَأَحْبَبْتُ الْمُضَاعَفَةَ وَ لَمْ أَرَ أَحْفَظَ مِمَّا یَکُونُ عِنْدَهُ فَکُلَّمَا وَجَدْتُ شَیْئاً یُکْرَمُ عِنْدِی وَجَّهْتُ بِهِ إِلَیْهِ لِیَکُونَ لِی ذُخْراً إِلَى وَقْتِ حَاجَتِی إِلَیْهِ»
چهارم اینکه: دیدم هرکسی چیزى را که دارد، دوست مىدارد و در نگهدارى آن مىکوشد؛ ولی من این سخن خداى سبحان را شنیدم که فرمود: «کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالى که به او ارزانى داشته انفاق کند) تا خداوند آن را براى او چندین برابر کند؟ و براى او پاداش پرارزشى است». پس چند برابر شدن اجرم را خواستم و خودم را حفظکننده تر از خداوند نسبت به این اجر ندیدم. پس بهواسطۀ هر چه که دیدم نزد خودم ارزشمند است، رو به پیشگاه خدا کردم تا براى وقت نیازمندیم اندوخته بماند.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا قسم کار خوبى کرده اى.
ادامه دارد...
👈 «الْخَامِسَةُ قَالَ رَأَیْتُ حَسَدَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ لِلْبَعْضِ فِی الرِّزْقِ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى " نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ " زخرف ٣٢ " فَمَا حَسَدْتُ أَحَداً وَ لَا أَسِفْتُ عَلَى مَا فَاتَنِی»
پنجم اینکه: مردم را دیدم که به خاطر روزى که خدا به آنها داده، نسبت به یکدیگر حسد مىورزند؛ ولی من سخن خداى متعال را شنیدم که مىفرماید: «این ماییم که معیشت انسانها در زندگى دنیا را تقسیم مىکنیم و بعضى را به درجاتى بالاتر از بعض دیگر قرار مىدهیم تا بعضى بعض دیگر را به خدمت گیرند و رحمت پروردگار تو ازآنچه جمع مىکنند بهتر است». بنابراین به کسى حسد نورزیده و بر آنچه از دستم رفت تأسف نخوردم.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا سوگند کار خوبى کرده اى.
👈 «السَّادِسَةُ قَالَ رَأَیْتُ عَدَاوَةَ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ الْحَزَازَاتِ الَّتِی فِی صُدُورِهِمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى " إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا " فاطر ٦ " فَاشْتَغَلْتُ بِعَدَاوَةِ الشَّیْطَانِ عَنْ عَدَاوَةِ غَیْرِهِ»
ششم اینکه: دشمنى بعضى از مردم را با بعضى دیگر در این دنیا و کینههایى که از یکدیگر در دل دارند را مشاهده کردم و شنیدم سخن خدا را که مىفرماید: «همانا شیطان دشمن شماست پس شما هم او را دشمن خود بگیرید». لذا من بهجای دشمنى با دیگران به دشمنى با شیطان پرداختم.
امام علیهالسلام فرمود: «قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا سوگند که کار نیکى کرده اى.
👈 «السَّابِعَةُ قَالَ رَأَیْتُ کَدْحَ النَّاسِ وَ اجْتِهَادَهُمْ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ما أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ " ذاريات ٥٦.٥٧.٥٨ " فَعَلِمْتُ أَنَّ وَعْدَهُ وَ قَوْلَهُ صِدْقٌ فَسَکَنْتُ إِلَى وَعْدِهِ وَ رَضِیتُ بِقَوْلِهِ وَ اشْتَغَلْتُ بِمَا لَهُ عَلَیَّ عَمَّا لِی عِنْدَهُ»
هفتم اینکه، دیدم مردم در طلب روزى، سخت در تلاش و کوششاند و من گوش به این سخن خدا کردم که مىفرماید: «و من جن و انس را نیافریدم مگر براى اینکه عبادتم کنند و من از آنان نه رزقى مىخواهم و نه مىخواهم مرا اطعام کنند. بهدرستی که یگانه رزاق و داراى قوت و متانت خداوند است»؛ و دانستم که وعده و گفتار او راست است؛ پس دل به وعده او بستم و به فرموده او راضى شدم و بهجای (دغدغه و) تلاش برای به دست آوردن آنچه من نزد او دارم (و روزیم خواهد شد)، به بجا آوردن حقى که او بر عهده من دارد مشغول شدم.
امام علیهالسلام فرمود: «قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا قسم، کار نیکى کرده اى.
👈 «الثَّامِنَةُ قَالَ رَأَیْتُ قَوْماً یَتَّکِلُونَ عَلَى صِحَّةِ أَبْدَانِهِمْ وَ قَوْماً عَلَى کَثْرَةِ أَمْوَالِهِمْ وَ قَوْماً عَلَى خَلْقٍ مِثْلِهِمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى "وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ " طلاق ٢.٣ " فَاتَّکَلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ زَالَ اتِّکَالِی عَلَى غَیْرِهِ»
هشتم اینکه دیدم گروهى به تندرستى و جمعى به سرمایه و مال فراوان خود و دستهاى بر مخلوقى نظیر خودشان تکیه کردهاند، امّا من به این سخن خداوند گوش دادم که مىفرماید: «و کسى که از خدا بترسد خدا برایش راه نجاتى از گرفتاریها قرار مىدهد و از مسیرى که خود او هم احتمالش را ندهد، رزقش مىدهد و کسى که بر خدا توکل کند خدا برایش کافی است». ازاینرو بر خدا توکّل کردم و از تکیه بر غیر او پرهیز کردم.
👌 در این هنگام امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«وَ اللَّهِ إِنَّ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ سَائِرَ الْکُتُبِ تَرْجِعُ إِلَى هَذِهِ الثَّمَانِ الْمَسَائِل»
به خدا سوگند که تورات، انجیل، زبور، قرآن و سایر کتابهای آسمانى بر محور این هشت مسئله دور مىزند
جامع ترین آیه در بیان صفات پیامبر ص و وظایف امت :
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ :
رحمت من بر کسانی واجب است که تابع چنین کسی باشند ؛
ویژگی های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
١. الرَّسُولَ
٢. النَّبِيَّ
٣. الأُمِّيَّ
٤. الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ
٥. يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ
٦. وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ
٧. وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ
٨. وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ
وَيَضَعُ عَنْهُمْ :
۹. إِصْرَهُمْ
١٠. وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ
وظايف امت پیامبر صلی الله علیه و آله
فَالَّذِينَ :
۱. آمَنُواْ بِهِ
۲. وَعَزَّرُوهُ
۳. وَنَصَرُوهُ
۴. وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ
و نتیجه :
أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
" اعراف ۱۵۷ "
(رحمت الهى، شامل كسانى است كه علاوه بر ايمان، زكات وتقوا،) از رسول و پيامبر درس نخوانده اى پيروى مى كنند كه (نام و نشانه هاى او را) نزد خويش در تورات و انجيل نوشته مى يابند. (پيامبرى كه) آنان را به نيكى فرمان مى دهد و از زشتى باز مى دارد و آنچه را پاكيزه و پسنديده است برايشان حلال مى كند و پليدى ها را بر ايشان حرام مى كند و از آنان بار گران (تكاليف سخت) و بندهايى را كه بر آنان بوده برمى دارد (وآزادشان مى كند). پس آنان كه به او ايمان آورده و او را گرامى داشته و يارى كنند و از (قرآن) نورى كه همراه او نازل شده است پيروى كنند، آنان همان رستگارانند.