كانال روضه خوان سید جعفر روح بخش
د ـ قرآن، حتى کمترین بى احترامى را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است. در حدیثى از امام صادق(علیه
تحقیقى پیرامون معنى اف
در قرآن کریم در سه آیه کلمه «اُفٍّ» استعمال شده است :
إسرا ٢٣ . احقاف ١٧ . انبياء ٦٧.
راغب در کتاب مفردات مى گوید: اف، در اصل به معنى هر چیز کثیف و آلوده است، و به عنوان توهین نیز گفته مى شود، این کلمه تنها معنى اسمى ندارد، بلکه فعل از آن نیز ساخته مى شود، مثلاً مى گویند: أَفَّفْتُ بِکَذا: یعنى من فلان چیز را آلوده شمردم، و از آن اظهار نفرت کردم .
بعضى از مفسران، مانند قرطبى در تفسیر خود و طبرسى در مجمع البیان گفته اند: اف و تف در اصل، به معنى چرکى است که زیر ناخن جمع مى شود، هم آلوده است و هم ناچیز، حتى بعضى، میان اف و تف تفاوت گذاشته اند، اولى را چرک گوشت، و دومى را چرک ناخن دانسته اند، سپس مفهوم آن توسعه یافته، و به هر چیزى که مایه ناراحتى است گفته شده.(۱)
معانى دیگر نیز براى اف گفته اند، از جمله چیز کم، ناراحتى و ملامت بوى بد.
بعضى دیگر گفته اند: اصل این کلمه، از اینجا گرفته شده است که: هر گاه خاک یا خاکستر مختصرى روى بدن یا لباس انسان مى ریزد، انسان با فوت کردن، آن را از خود دور مى کند، صدائى که از دهان انسان در این موقع بیرون مى آید چیزى است شبیه اوف یا اف و بعداً در معنى اظهار ناراحتى و تنفر مخصوصاً از چیزهاى کوچک به کار رفته است.
از جمع بندى آنچه در بالا ذکر شد، و قرائن دیگر، چنین استفاده مى شود: این کلمه در اصل اسم صوت بوده است، (صدائى که انسان به هنگام اظهار نفرت یا ابراز تألّم و درد جزئى و یا فوت کردن چیز آلوده اى از دهانش خارج مى شود).
سپس این اسم صوت به صورت کلمه اى درآمده و حتى افعالى از آن مشتق شده است، و در ناراحتى هاى جزئى و یا اظهار تنفر به خاطر مسائل کوچکى، به کار رفته.
معانى مختلفى که در بالا ذکر شد، به نظر مى رسد از مصداق هاى همین معنى جامع و کلّى بوده باشد.
به هر حال، آیه فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ ۲۳ إسرا، مى خواهد در یک عبارت کوتاه و در نهایت فصاحت و بلاغت، این معنى را برساند که احترام پدر و مادر آن قدر زیاد است که حتى نباید در برابر آنها کمترین سخنى که دلیل بر ناراحتى از آنها و یا بى میلى و تنفر بوده باشد، بر زبان جارى ساخت.
........
۱ ـ تفسیر فخر رازى ، جلد ۲٠، صفحه ۱۸۸.
الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إنَّ الحُسينَ بنَ عليٍّ كانَ يَزُورُ قَبرَ الحَسَنِ عليه السلام في كُلِّ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ .[قرب الإسناد : 139/492 .]
امام باقر عليه السلام : حسين بن على هر شب جمعه به زيارت قبر حسن عليه السلام مى رفت .
📌نکاتی پیرامون فضیلت سرزمین مقدس کربلای معلی
🌴 نسبت مکه به کربلا مانند رطوبت سر سوزن نسبت به دریاست
🌴خداوند زمین کربلا را ٢۴ هزار سال قبل از مکه آفرید
🌴 ۲۰۰ پیامبر و ٢٠٠ وصی و ٢٠٠ سبط در کربلا مدفون شدند
🌴 ١٠٠٠ سال قبل از شهادت امام حسین علیه السلام ملائکه به زیارت کربلا می آمدند و جبرئیل میکائیل هر شب به زیارت کربلا می آمدند
🌴 قطعه ای به مساحت ١٠٠ متر مربع {حائر حسینی} باغی از باغهای بهشتی است
🌴 بقعه مبارکه مذکور در قرآن {قصص٣٠} همان کربلاست
🌹 كنيزى شاخه گلى براى #امام_حسین علیهالسلام هديه آورد.
👈🏻 امام عليهالسلام به او فرمود: تو در راه رضاى خدا آزادى.
⁉️ اصحاب با تعجب عرض کردند: او براى شما شاخه گلى آورد كه خيلى ارزش مالى ندارد و شما او را آزاد مىكنید؟!
💠 حضرت عليهالسلام فرمود: اينگونه خداوند ما را ادب كرده است؛ فرموده: «وَإِذَا حُيِّيْتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا»؛ اگر به شما هديهاى دادند، شما برتر از آن را هديه دهيد يا رد نماييد.
❇️ سپس امام حسين عليهالسلام فرمود: #برتر از هديهی او آزاد كردنش بود.
🎤 کلام فقیه:
💧 كسى كه برتر از هديهی شاخه گل را آزاد كردن كنيز از قيد بندگى مىداند، برتر از #قطره_اشكى در مصيبتش را جز #آزادى_از_آتش نمىداند.
📌 ۱. سوره نساء، آیه۸۶.
۲. كشف الغمه، ج۲، ص۳۱؛ عوالم العلوم امام حسين عليهالسلام، ص۶۴.
📚 برگرفته از کتاب چراغ هدایت، آیت الله وحید خراسانی
◼️ #کلام_فقیه #امام_حسین علیهالسلام #محرم
📍فضایل غسل جمعه 🤔
👈 «من اغتسل غسل الجمعة اربعین جمعة لم یتفسخ بدنه فی القبر»؛
«پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله):هر کس موفق شود چهل جمعه پشت سر هم غسل کند بدنش در قبر متلاشی نشده و نخواهد پوسید.»[1]
👈و در جایی دیگر در اهمیت این امر مستحب میفرماید: «هیچگاه غسل جمعه را ترک نکن، هر چند ناچار باشی از پول غذا و خوراک خود صرفه جویی کرده و برای غسل خرج کنی؛ زیرا غسل جمعه یکی از بزرگترین و برترین کارهای مستحب است.»[2]
👈 و امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) هرگاه میخواست کسی را سرزنش کند میفرمود: «تو حتّی از کسی که غسل روز جمعه را ترک میکند ناتوانتری [3]
📍احکام غسل جمعه 🤔
📌 زمان غسل جمعه :
👈 همه فقهاء نیت غسل جمعه را از اذان صبح تا اذان ظهر، نیت اداء می دانند اما نسبت به بعد از ظهر و زمان نیت قضا، اختلاف دارند که می توانید به سایت مرجع خود مراجعه کنید 👇👇
رهبری : https://farsi.khamenei.ir/treatise-imam-content?id=310&tid=99
سیستانی :
https://www.sistani.org/persian/qa/0988/
مکارم :
https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=45191&mid=256985
وحید خراسانی :
http://wahidkhorasani.com/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C/%D8%B3%D8%A4%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%B1%D8%B9%DB%8C/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7/4299_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%BA%D8%B3%D9%84-%D8%AC%D9%85%D8%B9
%D9%87
📌 دعای هنگام غسل جمعه :
مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید :
«اَشهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّه وَحْدَهُ لاشَریک لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ اجْعَلْنی مِنَ التوّابینَ وَ اجْعَلْنی مِنَ الْمُتَطَهِّرین».
...................
پی نوشت :
1- پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه
2- مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۸، ص۱۲۹.
3- علل الشرایع، ج۲، ص۲۸۵.
دو پاسخ به یک سوال
وقتی مردم رو برای حضور در تجمعات و راهپیماییهای حمایت از مردم مظلوم غزه دعوت میکنیم غالبا این سوال رو میپرسن که این راهپیماییها چه دردی از مردم غزه درمان میکنه؟ اونها نیاز به حمایت نظامی دارن
دو جواب برای این سوال میشه داد
جوابی که به مردم عادی باید داد و جوابی که به نیروهای انقلابی باید بدیم
جا به جایی جوابها، آسیبزا هست و جواب عکس میگیریم
جواب مردم عادی:
وقتی کسی مریض میشه برای روحیه دادن بهش، میریم عیادتش
این عیادت ما چه نقشی توی بهبودی بیماریش داره؟
وقتی عزیز کسی فوت میکنه، میریم برای تسلیت
مگه این تسلیت گفتن ما، عزیزش رو زنده میکنه؟
این کارها برای روحیه دادن به بیمار و داغ دیده هست تا بدونه که پیش ما عزیزه و دردش درد ما و داغش داغ ماست
مردم غزه هم دارن از طریق فضای مجازی ما رو میبینن و با دیدن این سیل جمعیت، برای مقاومت و ادامهٔ مبارزه، روحیه میگیرن و متوجه میشن که ما حامی اونها هستیم و دردشون و داغشون درد و داغ ماست
جواب نیروهای انقلابی:
ظریف میگه مردم از هزینه دادن سر موضوع فلسطین خستهاند و حق هم دارند؛ برای همین ما نباید وارد این جنگ بشیم و تنها از دور باید از مردم غزه حمایت کنیم
این حرف رو به عنوان دلسوزی برای مردم داره میزنه
کی باید بهش جواب بده؟
قطعا ما مردم
حضور ما در این تجمعات، جوابی هست به این آقا که بهش بگیم ما ترسی از جنگ و آسیب حاصل از جنگ نداریم
همچنین به نیروهای نظامیمون هم میگیم که هر جا نیاز شد، وارد نبرد نظامی بشید و از بابت ما و آسیبهای بعد از جنگ، نگرانی نداشته باشید
ما همیشه پشتیبان و مدافع تصمیمات شما هستیم
.
🌸🍃 #یا_زینب_کبـری
🌟ولادت حضرت زینب(س).
💐💥ولادت با سعادت حضرت زینب کُبری در مدینه و بنا به روایت مشهور، در سال پنجم یا ششم هجری در این روز واقع شده است.
پدر بزرگوار آن امیرالمؤمنین(ع)، و مادر گرامیاش صدّیقۂ طاهره(س) است.
همسر آن حضرت: جناب "عبدالله ابن جعفر" و فرزندان آن حضرت: علی، عُون، عبّاس، محمّد، امّ کلثوم.
🌷که "عُون" و "محمّد" در کربلا شهید شدند.
🌸 کُنیه های ایشان:
✨ امّ کلثوم
✨ امّ عبدالله
✨ امّ حسن
✨ امّ المصائب
✨ امّ الرّزایا
✨ امّ النّوائب.
❇️ از جمله اَلقاب آن حضرت:
✨ عقیلۂ بنی هاشم
✨ عقیلة الطّالبین
✨ صدّیقۂ صغری (اشاره به مادرش که "صدّیقۂ کبری" است و پدرش که "صدّیق اکبر" است.)
✨ عصمت صغری
✨ ولیة اللّه
✨ الرّاضیة بالقَدَر و القضاء
✨ صابرة البَلوی من غیر جَزَعٍ و لا شَکوی
✨ امینة اللّه
✨ عالِمة غیر معلّمة
✨ فَهّمة غیر مفهَّمة
✨ محبوبةُ المصطفی(ص)
✨ ثانیة الزّهراء
✨ الشّریفة.
✴️ ماجرای ولادت حضرت:
هنگام ولادتِ ایشان، پیامبر اکرم(ص) در سفر بودند. امیرالمؤمنین(ع) برای نامگذاریِ این مولود فرمودند :
«بر پیامبر(ص) سبقت نمیگیرم.»
✅ تا آن که پیامبر آمدند و منتظرِ نزول وحی شدند. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند سلام میرساند و میفرماید:
🌟«این دختر را زینب نام بگذار؛ چه اینکه این نام را در لوحِ محفوظ نوشتهایم.»🌟
💠 پیامبر(ص) قُنداقه را طلب کرده، بوسیدند و فرمودند:
🍃«وصیّت میکنم به حاضرین و غایبین که این دختر را به خاطرِ من محترم شمارید، که همانا وی به مانند خدیجۂ کبری(س) است».🍃
🔶 بزرگی و وقار آن حضرت را به خدیجۂ کبری(س)، عصمت وحیائش را به فاطمۂ زهرا(س)، فصاحت و بلاغتش را به علیِ مرتضی(ع)، حِلم و بُردباریَش را به حسن مجتبی(ع) و شجاعت و قوّت قلبش را به حضرت سیّدالشهدا(ع) همانند نمودهاند.
در مجلس یزید(لعنةالله علیه)، حضرت زینب کلماتی فرمودند که دلالت بر بلاغت و قوّت قلبِ آن حضرت دارد.
🔹ایشان در کَرَم و بصیرت و حِلم، مشهورِ خاندان بنیهاشم و عرب بوده و جمال و جلال، سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را باهم داشت. شبها در عبادت بود و روزها به روزه، و به تقوی معروف بود.-
📚 عقیلة بنی هاشم، ص۵
📚 ریاحین الشریعة، ج۳ ص۳۳
📚 مستدرک سفینة البحار، ج۵ ص۴۱۳
📚 تقویم الأئمة، ص۷۹
📚 ریاحین الشریعة، ج۳ ص۴۶و۳۸و۳۳
📚 اسدالغابة، ج۵ ص۴۶۹
📚 الاصابة، ج۸ص۱۶۶
📚 وَفَیات الائمة(ع)، ص۴۴۰
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) :
«مَن بَکی عَلی مُصابِ هذِهِ البِنت (زَینَبَ) کانَ کمَن بَکی عَلی أخَوَیهَا الحَسَنِ و الحُسَینِ(ع)»
هر کس بر مصیبتهای این دختر (زینب) بگرید، همانند کسی است که بر برادرانش،حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام)، گریسته باشد.(۱)
امام حسین(علیه السلام):
«یا أُختاه لاتَنسینی فی نافِلَةِ اللَّیل»
ای خواهرم! مرا در نماز شب فراموش نکن.(۲)
امام سجّاد(علیه السلام):
«إنَّ عَمَّتی زَینَبَ مَعَ تِلک المَصائبَ و المِحَنِ النّازِلَةِ بِها فی طَرِیقِنا إلَی الشّامِ ما تَرَکتْ [تَهَجُّدَها] لِلَیلَة»
عمّه ام، زینب، با وجود همه ی مصیبتها و رنجهایی که در مسیرمان به سوی شام به او روی آورد، حتّی یک شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت.(۳)
امام سجّاد(علیه السلام):
«أنتِ بِحَمدِ اللَّهِ عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَةٍ، فَهِمَةٌ غَیرُ مُفهَّمَة»
[ای زینب! ] تو، بحمداللَّه، عالمی هستی که نزد کسی تعلیم ندیدی و دانایی هستی که نزد کسی نیاموختی.(۴)
امام سجّاد(علیه السلام):
«إنَّها مَا ادَّخَرَت شَیئاً مَن یومِها لِغَدِها أبَدا»ً
او هیچ گاه چیزی از امروز برای فردای خود نیاندوخت.(۵)
منابع:
۱-۲)وفیات الأئمه،ص ۴۳۱
۳-۴)وفیات الأئمه،ص ۴۴۱
۵)بحار الأنوار،ج ۴۵،ص۱۶۴
⁉️⁉️⁉️
یک سؤال معروف :
⭕️ چرا ما همواره از خدا درخواست هدایت به صراط مستقیم مى کنیم، مگر ما گمراهیم؟
⭕️ وانگهى به فرضى که این سخن از ما زیبنده باشد از پیامبر و امامان که نمونه انسان کامل بودند چه معنى دارد؟!
⭕️ يا مثلا اهل بیت علیهم السلام چه نفعی از ذکر صلوات خواهند برد ؟
👌برای روشن شدن پاسخ این ایراد تنها به ذکر دو حدیث می پردازیم :
۱ ـ امیر مؤمنان على(علیه السلام) در تفسیر جمله اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ مى فرماید، یعنى :
أَدِمْ لَنا تَوْفِیْقَکَ الَّذِى أَطَعْناکَ بِهِ فِى ماضِى أَیّامِنا، حَتّى نُطِیْعَکَ کَذلِکَ فِى مُسْتَقْبَلِ أَعْمارِنا :
خداوندا توفیقاتى را که در گذشته بر ما ارزانى داشتى و به برکت آن تو را اطاعت کردیم، همچنان ادامه ده تا در آینده عمرمان نیز، تو را اطاعت کنیم .(۱)
۲ ـ امام صادق(علیه السلام) مى فرماید :
أَرْشِدْنا لِلُزُومِ الطَّرِیقِ الْمُؤَدِّی إِلى مَحَبَّتِکَ، وَ الْمُبَلِّغِ إِلى جَنَّتِکَ، وَ الْمانِعِ مِنْ أَنْ نَتَّبِعَ أَهْوَاءَنَا فَنَتَعَطَّبَ، أَوْ أَنْ نَأْخُذَ بِآرائِنا فَنَهْلِکَ:
خداوندا ما را بر راهى که به محبت تو مى رسد و به بهشت واصل مى گردد، و مانع از پیروى هوس هاى کشنده و آراء انحرافى و هلاک کننده است، ثابت بدار .(۲)
..........
۱ ـ معانى الاخبار و تفسیر امام حسن عسکرى ، طبق نقل تفسیر صافى ، ذیل آیه فوق ـ بحار الانوار ، جلد ۲۴، صفحه ۹.
۲ ـ معانى الاخبار و تفسیر امام حسن عسکرى ، طبق نقل تفسیر صافى ، ذیل آیه مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۸۹، صفحه ۲۵۲ (با اندکى تفاوت) ـ بحار الانوار ، جلد ۲۴، صفحه ۹ ـ وسائل الشیعه ، جلد ۲۷، صفحه ۴۹، حدیث ۳۳۱۷۹ (چاپ آل البیت).
♻️ تحقیقی پیرامون صراط مستقیم
آن گونه که از بررسى آیات قرآن مجید بر مى آید صراط مستقیم همان آئین خداپرستى، دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است، چنان که در سوره انعام آیه ۱۶۱ مى خوانیم: قُلْ إِنَّنِى هَدانِى رَبِّی إِلى صِراط مُسْتَقیم دیناً قِیَماً مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین: بگو خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت کرده: به دین استوار، آئین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید .
در اینجا دین ثابت و پا بر جا و آئین توحیدى ابراهیم و نفى هر گونه شرک به عنوان صراط مستقیم معرفى شده که این جنبه عقیدتى را مشخص مى کند.
اما در سوره یس آیات ۶٠ و ۶۱ چنین مى خوانیم: أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لاتَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ * وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ: اى فرزندان آدم مگر با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید (به دستورات او عمل ننمائید) * و مرا پرستش کنید این همان صراط مستقیم است .
در اینجا به جنبه هاى عملى آئین حق، اشاره شده که نفى هر گونه کار شیطانى و عمل انحرافى است.
و به گفته قرآن در سوره آل عمران آیه ۱٠۱ راه رسیدن به صراط مستقیم پیوند و ارتباط با خدا است (وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلى صِراط مُسْتَقیم).
ذکر این نکته نیز لازم به نظر مى رسد که: راه مستقیم همیشه یک راه بیشتر نیست، زیرا میان دو نقطه تنها یک خط مستقیم وجود دارد که نزدیک ترین راه را تشکیل مى دهد.
بنابراین اگر قرآن مى گوید: صراط مستقیم، همان دین و آئین الهى در جنبه هاى عقیدتى و عملى است به این دلیل است که نزدیک ترین راه ارتباط با خدا همان است.
و نیز به همین دلیل است که دین واقعى یک دین بیشتر نیست: إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللّهِ الإِسْلامُ: دین در نزد خدا اسلام است .(۱)
به خواست خدا بعداً خواهیم دید که اسلام معنى وسیعى دارد که هر آئین توحیدى را در آن عصر و زمان که رسمیت داشته و با آئین جدید نسخ نشده است شامل مى شود.
و از اینجا روشن مى شود: تفسیرهاى مختلفى که مفسران در این زمینه نقل کرده اند، همه در واقع به یک چیز باز مى گردد:
بعضى آن را به معنى اسلام.
بعضى به معنى قرآن.
بعضى به پیامبر و امامان راستین.
و بعضى آن را به آئین اللّه که جز آن را قبول نمى کند، تفسیر نموده اند.
تمام این معانى بازگشت به همان دین و آئین الهى در جنبه هاى اعتقادى و عملى مى کند.
همچنین روایاتى که در منابع اسلامى در این زمینه وارد شده و هر کدام به زاویه اى از این مسأله اشاره کرده، همه به یک اصل باز مى گردد، از جمله:
از پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده: أَلصِّراطُ الْمُسْتَقِیْمُ صِراطُ الأَنْبِیاءِ وَ هُمُ الَّذِیْنَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ: صراط مستقیم راه پیامبران است و همانها هستند که مشمول نعمت هاى الهى شده اند .(۲)
از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که در تفسیر آیه اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ فرمود: أَلطَّرِیْقُ وَ مَعْرِفَةُ الإِمامِ: منظور راه و شناخت امام است .(۳)
و نیز در حدیث دیگرى از همان امام نقل شده: وَ اللّهِ نَحْنُ الصِّراطُ الْمُسْتَقِیْمُ: به خدا سوگند مائیم صراط مستقیم .(۴)
در حدیث دیگرى باز از همان امام مى خوانیم که فرمود: صراط مستقیم، امیر مؤمنان على(علیه السلام) است.(۵)
مسلّم است پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) و ائمه اهل بیت(علیهم السلام) همه به همان آئین توحیدى خدا دعوت مى کردند، دعوتى که جنبه هاى اعتقادى و عملى را در بر مى گرفت.
جالب این که راغب در کتاب مفردات در معنى صراط مى گوید: صراط راه مستقیم است، بنابراین مستقیم بودن در مفهوم صراط افتاده، و ذکر آن به صورت توصیف، براى تأکید هر چه بیشتر روى این مسأله است.
.............
۱ ـ آل عمران، آیه ۱۹.
۲ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد اول، صفحه ۲٠، حدیث ۸۶ (مؤسسه اسماعیلیان) ـ بحار الانوار ، جلد ۸۹، صفحه ۲۳۸، حدیث ۴۱.
۳ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد اول، صفحه ۲۱، حدیث ۸۸ (مؤسسه اسماعیلیان) ـ تفسیر قمى ، جلد ۱، صفحه ۲۸ (مؤسسه دار الکتاب) ـ تفسیر کنز الدقایق ، جلد ۱، صفحه ۶٠ (انتشارات جامعه مدرسین) ـ کنز الفوائد ، جلد ۱، صفحه ۳۲۸ (انتشارات دار الذخائر).
۴ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد اول، صفحه ۲۱، حدیث ۸۹ (مؤسسه اسماعیلیان) ـ کنز الدقایق ، جلد ۱، صفحه ۶٠ (مؤسسه نشر اسلامى تابع جامعه مدرسین) ـ بحار الانوار ، جلد ۲۴، صفحه ۱۲، و جلد ۲۶، صفحه ۲۵۹.
۵ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد اول، صفحه ۲۱، حدیث ۹٠ (مؤسسه اسماعیلیان) ـ بحار الانوار ، جلد ۲۴، صفحه ۱۱، حدیث ۴، و جلد ۳۵، صفحه ۳۷۳، حدیث ۲۱.
🔴 وای از روزی که ضرب المثلی به غلط به یک باور تبدیل شود مثل این :
«چراغی كه به خانه رواست به مسجد حرام است.»
🌀برخي از ضرب المثلها چند پهلو هستند كه در برخي از موارد، داراي معناي صحيح و در برخي از موارد، داراي معناي باطلي هستند.
عبارت «چراغي كه به خانه رواست» دو جور قابل تصور است :
👈 اول اينكه مراد از «روا بودن» را «واجب بودن» بدانيم. يعني «چراغي كه در خانه واجب است، در مسجد حرام است».
👈 دوم اينكه مراد از «روا بودن» را «مستحب بودن» بدانيم. يعني «چراغي كه در خانه مستحب است، در مسجد حرام است».
👌اگر صورت اول منظور باشد ، ضربالمثل صحيح است، يعني اگر كار واجبي بر عهده انسان باشد، نميتواند به سبب انجام يك مستحب، از انجام واجب باز بماند؛ مثلا پرداخت حق نفقه همسر و فرزندان واجب است. انسان نميتواند از نفقه ايشان كه بر وي واجب است، كسر نموده و براي ساخت يا تعمير مسجد خرج نمايد. رسول خدا ميفرمايد:«كَفَى بِالْمَرْءِ إِثْماً أَنْ يُضَيِّعَ مَنْ يَعُول (۱) در گنهكاري شخص همين بس كه وي حقوق افراد تحت تكفّل خود را ضايع سازد!»
🔰 نکته مهم اینکه گاه فداکاری و ایثار را میتوان به اهل خود آموخت و با اختیار اهل خود و انتخاب خودشان آنها را بسمت ازخودگذشتگی سوق داد در اینجا با اینکه چراغ به خانه واجب است اما اهل خانه خود مسیر ایثار را انتخاب کنند پس با اینکه چراغ به خانه واجب است ولی با انتخاب خود مستحبِ ایثار را انجام میدهند. مواظب باشیم این ضربالمثل توجیهی برای نابودی آموزه ایثار در جامعه نشود.
👌اما اگر صورت دوم منظور باشد، فرد مكلف، بين انجام دو مستحب قرار ميگيرد. بهتر است كه مستحب مهمتر را انجام دهد؛ مثلا از يك سو وسعت امكانات و تامين رفاه بيشتر براي افراد تحت تكفل مستحب است از سوي ديگر ساختن مسجد و تعمير مسجد هم مستحب است. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ أَسْرَجَ فِي مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرَاجاً لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ فِي ذَلِكَ الْمَسْجِدِ ضَوْءٌ مِنَ السِّرَاجِ ؛ رسول خدا ميفرمايد : كسى كه در مسجدي از مساجد خدا چراغى بيافروزد، تا وقتى كه نور آن چراغ به خاموشى نگرايد، فرشتگان و حاملان عرش الهى براى او طلب آمرزش و مغفرتكنند. (۲)
در اين موارد اگر فردي خواست يكي از اين دو مستحب را انجام دهد، بهتر است كه مستحب مهمتر را انجام دهد. پس انجام مستحب مهمتر، واجب نيست تا ترك آن حرام باشد. چون چراغي كه مستحب در خانه باشد، در مسجد حرام نيست، بلكه در مسجد هم مستحب است.
🔰چه بسا استحباب آن در مسجد بيشتر هم باشد. حتی گاه در خانه مستحب است اما در مسجد واجب است مثل هزینه ای که بابت تطهیر مسجد باید پرداخت شود که واجب فوری است .
✅ حرف آخر :
تمامی بحث فوق زمانی است که مسجد و خانه را از هم جدا بدانيم والا اگر مسجد را قسمتی از خانه خود بدانيم و باور کنیم مسجدي که آباد است می تواند محله ای بلکه شهری و بالاتر کشوری را آباد کند دیگه جایی برای مانور این ضرب المثل باقی نمی ماند .
...........
۱. منلايحضرهالفقيه، ج۳، ص ۱۶۸
۲. ثوابالأعمالوعقابالأعمال، ص۲۹
_______________
سید جعفر روح بخش
مجموعه ای از یادداشت های منبر از سال ۷۵ تا کنون
https://eitaa.com/sjafarr
❎ مصادیق تکریم متقین در دنیا:
۱. هدایت = هدی للمتقین (بقرة ۲)
۲. رهایی از بن بست = یجعل له مخرجا (طلاق۲)
۳. قدرت تشخیص حق وباطل، صحیح و غلط = یجعل لکم فرقانا (انفال۲۹)
۴. آسان شدن امور= یجعل له من امره یسرا (طلاق۴)
۵. جایگزین شدن گناه = یکفر عنه سیئاته (طلاق ۵)
۶. دستیابی به برکت ها = لفتحنا علیهم برکات(اعراف ۹۶)
۷. بیمه شدن وامنیت = لن یضرکم کیدهم شیئا(آل عمران ۱۲۰)
٨. قبولى اعمال = إنما يتقبل الله من المتقين(مائده۲۷)
✳️ مصادیق تکریم متقین در آخرت
۱. تأمين أينده =إنّ العاقبة للمتقين(هود ۴۹)
٢. سواره محشور شدن گروهی ومحترمانه = یوم نحشر المتقین إلى الرحمن وفدا (مریم۸۵)
٣. خلاصى از جهنم =نُنجّى الذين اتقوا (مریم۷۲)