‌ آشیانه‌ی اشراف در میان آثار من با بیشترین اقبال روبه‌رو شد، از زمان انتشار این رمان، در جرگهٔ نویسندگانی قرار گرفتم که نظر خوانندگان را به خود جلب میکردند. #ایوان_تورگنیف @skybook

‌ ‌ ‌ چه می‌توان گفت درباره انسان‌هایی که هنوز زنده‌اند ولی دیگر از کار و بار زندگی زمینی دست شسته‌اند؟ می‌گویند لاورتسکی به آن صومعه دورافتاده‌ای که لیزا در آن عزلت گزیده بود سفر کرد و او را دید. لیزا که از جایگاه همسرایان کلیسا به سوی جایگاه مقابل می‌رفت، از نزدیک لاورتسکی عبور کرد. گام‌هایش همانند گام‌های راهبگان، یکنواخت، افتاده و پرشتاب بود. حتی نگاهی هم به لاورتسکی نینداخت. فقط مژه های چشمی که رو به لاورتسکی بود اندکی لرزید و سرش را با آن چهره‌ی تکیده اندکی پایین‌تر انداخت و انگشتان به هم فشره‌اش را که در تسبیحی تنیده شده بودند، سخت تر فشرد. چه فکری از سر این دو گذشت؟ چه حالی بر ایشان رفت؟ که می‌داند؟ و کیست که می تواند بگوید؟ "لحظاتی و احساساتی در زندگی هست که تنها باید اشاره ای به آن ها کرد و از کنارشان گذشت...‌‌" 📚آشیانه‌ی اشراف #ایوان_تورگنیف #بریده_کتاب @skybook