.
زل زد توی چشمهام.
آن قدر که اشک هردومان درآمد،
آرام، و گریه کردیم.
از عصر تا شب.
گفت «تونمیدانی، ژیلا. نیستی ببینی چطور یک پسر پانزده شانزده ساله قبر میکند میرود توی آن مینشیند، استغاثه میکند، توبه میکند، گریه میکند. اگر اینها برای فرماندهشان نامه مینویسند، یا منتظرش هستند بیاید ببیندشان، یا اسمش از دهانشان نمیافتد، فقط به خاطر معرفت خودشان است. من خیلی کوچکتر از این حرفهام، ژیلا، باور کن!»
باور نمی کردم. چون خودم هم چیزهایی در ابراهیم دیده بودم و نمی خواستم به این سادگی از دستش بدهم.
اما تنهایی مگر می گذاشت.
📚 به مجنون گفتم زنده بمان/
شهید #محمد_ابراهیم_همت
نویسنده: فرهاد خضری
@skybook
4_5798564612513205339.mp3
35.64M
▪️نسبت با مرگ تکلیف زندگی مردم را مشخص میکند.
سخنرانی دکتر #رضا_داوری_اردکانی در همایش "آراء و افکار تالستوی"
با محوریت کتاب؛
📚 مرگ ایوان ایلیچ
@skybook
#بریده_کتاب
حرکت کردم، اما برای آخرین بار نگاهی به دور و برم انداختم. دختر هنوز آنجا ایستاده بود؛ با یک دستش آن موجود کوچولوی کریه المنظر را در آغوش میفشرد و با دست دیگرش دستمال رنگی را تکان می داد.
گویی من هم موجود فضایی بودم که داشتم سیارهٔ ویران او را برای همیشه ترک می کردم.
📚کارگل
#ایوان_کلیما
@skybook
#بریده_کتاب
دودوتا، چهارتا که زندگی نیست عزیزان
آغاز مرگ است...
#یادداشتهای_زیرزمینی
#فیودار_داستایفسکی
@skybook
#بریده_کتاب
دلم شکست...
دنیا رسم غریبی دارد؛ آنقدر عشق را به انسان نمیدهد تا بالاخره روزی میرسد که هدیه خدا به انسان داده میشود. اما خدا عشق را به انسان هدیه نمیدهد بلکه آن را معاوضه میکند...
خدا عشق را معاوضه می کند با همه چیزهایی که انسان دارد؛ عشق یک طرف و همه چیزت یک طرف، حتی غرورت، حتی بودنت...
📚۷جن
#امید_کورهچی
@skybook