هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
🅾 کلیات شاخصه های نظام آموزشی و پژوهشی مطلوب برای یک حوزه علمیه
🔰 حجت الاسلام سید مجتبی جواهری
┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄
❓❓ #سوال_شما
🔸سلام علیکم جناب استاد
🔸بنده مدیر یکی از حوزههای علمیه استان سیستان و بلوچستان هستم.
🔸می خواستم نگاه و دیدگاه حضرتعالی را به صورت مبسوط راجع به پیشرفت طلاب هم در بخش آموزشی و هم پژوهشی بدانم. یک حوزه خوب و پیشرفته در این دو مقوله چه برنامه هایی باید داشته باشد. هم طبق برنامه درسی مرسوم حوزه و هم برنامهریزی فوق العاده جهت پیشرفت طلاب. جنابعالی چه طرح و برنامه ای را پیشنهاد می فرمایید؟
🔸ممنون و متشکرم
┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄
✅ #پاسخ_مشاور: حجت الاسلام سید مجتبی جواهری @smojtabaamin
♦️نکاتی که به ذهن حقیر می رسد و می توانم آن را در قالب یک پیام رسان خدمت شما مطرح کنم به صورت کلی بر دو قسم است.
🔹قسم اول: مسائلی درباره محتوای آموزشی
🔹قسم دوم: مسائلی درباره روش ها و متدهای مفید در آموزش و پژوهش
💢 قسم اول: محتوای آموزشی
▫️پیرامون قسم اول که مربوط به محتوای آموزشی است باید عرض کنم که آنچه به نظر می رسد بهترین شناخت موجود از اسلام برگرفته از جریان علمی ای است که توسط حضرت امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) طرح ریزی شده است.
▫️این جریان اولاً جامع ترین خوانش موجود از اسلام است و قرائت ایشان نسبت به اسلام وحدانی بیشترین قرابت را دارد. هر کدام از طوایف و نحله های فکری در حوزه علوم اسلامی متشتت و پراکنده است و امکان سازماندهی به همه معارف اسلامی در آن ها وجود ندارد. عده ای اسلام را محدود به فقه و عده ای دیگر محدود به معقولات دانسته اند. عده ای آن را وسیله تهذیب فردی و عده ای دیگر مشغول علم زدگی و تأمین معاش یا مقاصد دیگر اجتماعی با معارف آن هستند.
در حالی که امام و علامه هر دو نگاهی جامع به اسلام دارند و مقصود از آن را هدایت بشر دانسته و همه علوم را در خدمت این امر اصلی می دانند. از این رو هدایت در نگاه ایشان علاوه بر فرد و جامعه به دنیا و آخرت توأمان می پردازد. نگاه این دو عالم، اتفاقا تنها خوانشی است که می تواند نیاز انسان عصر امروز را به دین برطرف کند و برای او مسیر هدایت تعیین کند.
▫️ثانیاً ایشان معارف اسلامی را در دو جنبه حقیقت و اعتبار به خوبی و متناسب با یکدیگر تقریر کرده اند. همین امر منجر به اشاره اندیشه ایشان به اسلام وحدانی شده است که مطلوب حقیقی از دین است.
▫️آنچه موسوم به نظام فکری برای شناخت اسلام است، زائیده تفکری است که اولا همه جانبه باشد ثانیا روش مند و سازمان پذیر باشد. این ویژگی گوهر گرانبهایی است که در دست احدی از متأخرین و قدما با این دقت یافت نمی شود.
▫️برای تفصیل بیشتر مدعای فوق چاره ای ندارم الا این که شما را به لینکهایی ارجاع دهم که در آن ها به این ویژگی ها اشاره های زیادی شده است.
▫️در ابتدا #مجموعه_صوتی "نگاهی به دریا" که نکاتی پیرامون فکر و اندیشه امام خمینی است که از دروس استاد علی فرحانی تقطیع شده:
🆔 https://eitaa.com/almorsalat/5295
▫️و در مرتبه بعد این صوت کوتاه است که ویژگی اندیشه امام و علامه طباطبایی در آن تقریر شده:
🆔 https://eitaa.com/almorsalat/1770
▫️مطالب دیگری هم هست که فعلا مجال بیان آن نیست و در صورت تمایل می توانم آن ها را ارائه دهم.
💢 قسم دوم: درباره روش ها
▪️نکته اول: ترکیب آموزش و پژوهش
به صورت خلاصه اگر بخواهم بگویم؛ یکی از سیاست های غلط در فضای حوزه امروز که جلوی بازدهی آن را گرفته به فراموشی سپردن روش های اجتهادی قدمای ماست. متأسفانه تا اسم قدما را به زبان می اوریم غالبا گمان می کنند که مقصود، شرکت در درس های متعدد از کتب قدیمی است. حال آن که آنچه اختیار کرده ام روش اجتهاد پرور آنهاست.
▪️این روش، ترکیب آموزش و پژوهش با یکدیگر است. یعنی متعلم عمده بار آموزشی را با پژوهش های متعدد به دوش کشد. پژوهش حین آموزش و آموزش حین پژوهش.
▪️در متن درس و حین آموزش لازم است طلبه میان مفاهیمی که آموخته با حوزه مفاهیم پیشین خود ارتباط و اتصال برقرار کند و تأثیر آن ها را بر یکدیگر بداند. در این صورت طلبه دارای یک نظام معنایی از علم مورد نظر می شود. عمده آنچه مسیر اجتهاد را برخلاف سنت های پیشین حوزوی طولانی کرده است یادگیری جزیره جزیره علوم و حتی مباحث مختلف یک علم است. این جزیره ها باید با کمک پژوهش ها و زیر نظر اساتید به یک دیگر متصل و مرتبط شود.
📌(به دلیل طولانی شدن پیام از ذکر مثال خودداری می کنم)
▪️برای اجرائی شدن این سیاست می توانیم از سازوکار #مشاوره_علمی در کنار شرکت در درس رسمی استفاده کنیم. یعنی استاد در وقتی جداگانه و به صورت شخصی تر از طلاب بخواهد درباره ارتباط مطالب جدید با مطالب قبلی فکر کنند و با مشاوره آن ها را به مقصد برساند. توجه کنید که مشاوره در اینجا تقریر ثانی درس یا مباحثه درس یا بیان نکات جدیدتر از درس نیست. در مشاوره مبتنی بر همان نکاتی که آموزش داده شده ارتباط و اتصال میان مفاهیم و گزاره ها به بحث گذاشته می شود و نتیجه آن برای طلاب نوشتن #تقریر با این رویکرد است.
▪️#تقریرنویسی حاصل نگاه سازمانی به مفاهیم زیر نظر استاد در مشاوره تحصیلی است. تقریر نویسی غیر از خلاصه کردن درس است.
▪️بنابراین توضیحات، درس، مشاوره و تقریر سه مرحله مهم در یادگیری است. نوشتن تقریر نیاز به پژوهش دارد و این پژوهش به معنای تتبع یا تلنبار کردن عبارات مختلف در کتب مختلف نیست. پژوهش در این جا به معنای تمرکز و تفکر بر مطالب مطرح شده در درس و کشف روابط و اتصالات آن ها با مفاهیم تصوری پیشین است.
▪️نکته دوم: سیر مطلب ما، مطلب هل، مطلب لم
یکی دیگر از سیاست های آموزشی و تربیتی صحیح در سنت حوزوی ما رعایت مراحل آموختن یک علم است. ضروری است که دغدغه اصلی در آغاز یادگیری یک علم، شناخت مفاهیم تصوری آن علم باشد نه فهرست کردن براهین و ادله و مویدات آن.
▪️در گام بعدی یعنی پس از شناخت چیستی مفاهیم علم، طلبه به دنبال احکام و لوازم آن می رود و لوازم هر یک را از دیگری تفکیک می کند و تأثیر آن لوازم بر مفهوم را شناسایی و رصد می کند. در مرحله آخر پس از این که با یک نظام فکری، علم مورد نظر را آموخت، می تواند به اقوال دیگر رجوع کرده و نظام های مشابه را بازسازی کند. اگر مراحل ابتدایی به خوبی طی شود طلبه می تواند با آموختن چند گزاره از نظام فکری دیگر، کل آن نظام را برای خود بازسازی کند. این بود که در گذشته بزرگان و فقهای ما می توانستند فتوای فقهای دیگر یا حتی فقهای مذاهب دیگر را با توجه به مبنای آن ها به خوبی حدس بزنند و بدون رجوع به نوشته های آنان بازگو کنند.
▪️با رعایت این دو نکته در سیاست های آموزشی و پژوهشی می توانید مقدمات اجتهاد واقعی را در تربیت ذهن و فکر طلاب فراهم کنید.
┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄
#حوزه_علمیه
#مشاوره_مجازی
🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
❓ #سوال_شما
🔅 در تقسیم وضع به حسب لفظ اگر معیار این باشد که گاهی تصور حین الوضع نوع و جامع مصادیق است که میشود وضع نوعی پس ما قسم ثانی وضع که تصور حین الوضع با موضوع له یکی هستند و تصور حین الوضع جامع موضوع له نیست را خارج کردیم پس باید وضع کلی کلی در وضع شخصی آید چرا که لفظ موضوع متصور شده بنفسه و بشخصه در حالی که این را کسی نگفته است.
🔅 استاد گفتند جامع گاهی از جنس مصادیق هستند که کلی و فرد نام دارند و گاهی از جنس مصادیق نیستند که این خود دو قسم است گاهی عنوان و معنون ها کلی و فرد هستن و بعضی نیستند بنده نتوانستم این دوقسم را تصور کنم فرق عنوان معنون اولی را باکلی و فرد تصور کنم.
ممنون میشم پاسخ بدید
📌📌📌📌📌📌
✅ #پاسخ_مشاور: سید مجتبی جواهری @smojtabaamin
🔹سلام و وقت بخیر
🔹سوال اولتون رو دقیق متوجه نشدم و حدس می زنم تقسیم وضع به حسب لفظ با تقسیم وضع به حسب معنا اشتباه شده
🔹توضیح تدریس استاد اینه:
🔸وضع از جهتِ «لفظ» به «وضع شخصی» و «وضع نوعی» تقسیم میگردد.
🔸هنگامی که واضع خودِ لفظ را (بِشَخصِه) تصور نماید و آن را برای معنایی وضع کند، وضع «شخصی» است؛ مثلاً لفظ «زید» را تصور میکند و آن را برای فرد خاصّ قرار میدهد یا لفظِ «انسان» را تصور و آن را برای معنای کلّی انسان وضع میکند.
🔸در صورتی که هنگام وضع، خودِ لفظ بِشَخصه تصور نشود؛ بلکه واضع آن را از دریچۀ عنوانی تصور نماید و برای معنایی وضع کند، وضع «نوعی» است؛ مثلاً وضع «هیئتِ فعل ماضی» برای «رابطۀ بین فعل و فاعل در زمان گذشته» وضع نوعی است؛ زیرا این هیئت به خودیِ خود قابل تصوّر نیست و همیشه در ضمن مادّههای مختلف مانند «ض ر ب»، «ن ص ر» و ... محقق میشود. لذا هیئت در ضمنِ مادّۀ خاصّ «ف ع ل» را عنوانی برای اشاره به این هیئت قرار میدهیم و به واسطۀ آن، هیئت را تصور میکنیم.
🔹 نسبت به سوال دومتون درباره تفاوت این دو رابطه در این مرحله از علم اصول توضیحی بیان می کنم ولی این مسأله در مراحل بعدی عمیق تر میشه و در فلسفه که به صورت کامل با مبانیش آشنا می شید. فعلا برای تصور بهتر این رو می نویسم:
🔸 انطباقِ کلّی «انسان» بر «زید»، دلالت کلّی بر فرد است. در این نوع دلالت اگرچه افراد دارای ویژگیهای شخصیِ مختلفی (از قبیل زمان، مکان، رنگ، اندازه و ...) هستند؛ اما کلّی «انسان» بدون نیاز به هیچگونه تأمّلی بر ذاتیات «زید» منطبق میشود؛ اما در دلالت عنوانِ مستقل بر غیر مستقل، رابطه اینچنین نیست؛ زیرا غیرمستقل ذات و ذاتیات ندارد که مستقل بر آن منطبق شود. جنس عنوان با جنس معنون متفاوت است و انطباق وجود ندارد؛ بلکه عنوان علامتی است برای دلالت کردن بر معنون. در کلیّ و فرد منشأ انطباق واقعی است؛ لذا بدون تأمّل و تفکر بر یکدیگر منطبق هستند؛ اما در دلالتِ مستقل بر غیر مستقل چون بین آنها رابطۀ واقعی وجود ندارد با تأمّل و تفکر، یکی بر دیگری دلالت میکند. در عنوان و معنون «انطباق» وجود ندارد؛ یعنی چون جنس آنها متفاوت است مرآت و آینهای نیست که بتواند مرئی را در خود نمایش دهد؛ بلکه تنها عنوان بر معنون اشاره میکند (عنوانِ مُشیر معنون است)؛ برخلاف کلّی و فرد که کلّی بر افراد منطبق میشود و از افراد خودش حکایت میکند.
#اصول
#مشاوره_مجازی
#پای_درس_استاد
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
❓ #سوال_شما
🌐 سلام علیکم وفقکم الله لکل خیر
🌐 برای فهم درس، استاد فرحانی روش دادن که گفتن تصور موضوع، تصور محمول، تصور نسبت، سپس تصور لوازم کنید. یک کم تصور نسبت و تصور لوازم سخت است. نمی دونم چگونه اینها را تصور کنم. میشه کمی بنده را توجیه کنید؟
🌐 این روش برای فهم دروس که استاد فرحانی توصیه می کنند، کمی مشکله اگه میشه وقت دارید لطف به بنده کنید کمی مطلب را شرح کنید.
🌐 با تشکر از شما استاد عزیز
📌📌📌📌📌
✅ #پاسخ_مشاور: سید مجتبی جواهری @smojtabaamin
🔸 سلام علیکم
🔸ببینید من یه مقدار می تونم براتون توضیح بدم ولی مهم اینه که شما بتونید به صورت تجربی این مطالب رو در یک علم به کار ببرید. آن وقت خودتون به این روش مسلط میشید. چون در هر علمی اقتضائات متفاوتی هست.
🔸یه مثال از علم منطق می زنم. فرض کنید در علم منطق به ما یاد می دهند که در قیاس باید از یقینیات استفاده کنیم.
در این گزاره ما یک معنایی از یقینیات داریم و یک معنایی از قیاس. باید مطلب "ما"ی هر کدام از این معانی را کار کنیم. مثلا باید بدانیم که:
👈یقینیات چیست؟
👈چه اقسامی دارد؟
👈ملاک تفکیک یقینیات از مشهورات چیست؟
👈یقینیات با چه ملاکی تقسیم می شوند؟
👈آیا میان یقینیات نیز اولویتی وجود دارد؟
👈یقینیات در منطق چه جایگاهی دارد و مقسم آن چیست؟
🔸بعد از اون باید
👈قیاس رو بشناسیم؟
👈جایگاه قیاس در علم منطق چیست؟
👈چرا به قیاس تمسک می کنیم؟
👈شروط قیاس چیست؟
👈و مطالبی که مربوط به شناخت قیاس است.
🔸 پس از این حالا می خواهیم بدانیم که:
👈رابطه قیاس با یقینیات چیست؟
👈چرا ما از یقینیات در قیاس استفاده می کنیم؟
👈چرا در قیاس نمی توانیم از همه مواد استفاده کنیم؟
👈آیا همه یقینیات می تواند به عنوان ماده قیاس قرار گیرد؟
👈شرایط ماده استدلال برای پذیرفتن صورت چیست؟
🔸دسته اول سوال ها مربوط به موضوع و دسته دوم مربوط به محمول و دسته سوم مربوط به رابطه موضوع و محمول بود
🔸 حالا می خواهیم بررسی کنیم که:
👈قرار گرفتن یقینیات در قیاس چه لوازمی دارد؟
👈استفاده از یقینیات در قیاس چه تأثیری در نظام عرض ذاتی می گذارد؟
👈آیا نتیجه برهانی که صورت آن قیاس است و ماده آن از یقینیات است محمول بالضمیمه است یا من صمیم؟
👈درواقع استفاده یقینیات در قیاس چه لوازمی می تواند در علم منطق داشته باشد؟
🔸به این قیبل سوالات میگن "لوازم". چون به نوعی رابطه اصل بحث با مسائلی است که در علم منطق مطرح می شود. یعنی جایگاه کلی محل نزاع در نسبت با دیگر مطالب منطقی
🔸 برای این که آشنایی دقیقتری پیدا کنید پیشنهاد می کنم از صوتهای درسی استاد فرحانی استفاده کنید و بعد از اون به صورت مشاوره ای با یکی از مشاوران کانال در ارتباط باشید. مثلا نوارهای الموجز رو گوش کنید و بعد از اون با دقت در توضیح مطلب "ما"یی که استاد از مفاهیم بیان می کنند از آموخته ها تون تقریر نویسی کنید. بعد می تونید با مشاورها صحبتی داشته باشید تا در هر بحث از هر علم به شما نشان بدهند که چگونه باید این روش رو پیاده کنید.
(حقیر هم می تونم در خدمتتون باشم حتی با تماس اینترنتی و اسکایپ و ...)
🔸 بعد از مدتی به خودآگاهی می رسید و ذهنتون نسبت به این روش حساس میشه و دیگه با غفلت از مطلب "ما" در هیچ علم یا بحثی ورود نمی کنید.
🔸 این روش در نظام سازی و دسته بندی دقیق مطالب علمی کمک زیادی بهتون میکنه.
🔸 قدر این دوران رو بدونید. خیلی از دوستانی که به بنده پیام می دهند الآن درس خارج هستند و دائما ابراز تأسف می کنند که باید دوباره دروسشون رو مجدد بخونند و معتقدند آموخته هاشون اولاً فاقد دسته بندی و نظم است ثانیاً مجزا از یکدیگر و بدون ارتباط به هم در ذهنشون تلنبار شده. در حالی که نظام فکری نیاز به اولا فهم مطالب ثانیا ربط میان آموخته ها داره. چه به دنبال فراگیری نظام فلسفی باشیم و چه به دنبال دستیابی به نظام استنباطی و ملکه اجتهاد.
#مشاوره_مجازی
#هدایت_تحصیلی
#مهارت_های_تحصیل_علم
@almorsalat
هدایت شده از بینش مطهر || مطهَرین
匀甀瀀攀爀 嘀漀椀挀攀 刀攀挀漀爀搀攀爀مشاوره و برنامه ریزی.mp3
زمان:
حجم:
2.76M
#مشاوره_مجازی
#خودت_را_بشناس
🔰نکاتی مهم و #کاربردی در برنامه ریزی و #خود_شناسی
🔷 این فایل صوتی در پاسخ به سوال یکی از مخاطبین کانال #فاطر بیان شده است که به دلیل ارتباط با موضوع پست بالا خدمت مخاطبین عزیز کانال #بینش_مطهر ارائه می گردد.
🔷 سوال مخاطب این بود که:
❓«چرا نمی توانم برنامه ریزی درستی داشته باشم تا در تحصیل و مطالعه موفق باشم»
✅ استاد محترم بر اساس مطالب #شهید_مطهری و بر اساس اصل #خودت_را_بشناس، نکاتی رو بیان کرده اند.
✅ #پاسخ_مشاور حجت الاسلام ناصر قیلاوی زاده ( @GHILAVI ) را در این فایل صوتی #بشنوید.
#مباحث_کاربردی #روش_برنامه_ریزی
#استاد_قیلاوی
@fater290
@bineshemotahar_qom
بینش مطهر استان قم
هدایت شده از المرسلات
#مشاوره_مجازی
♻️ تفاوت دیدگاه اصولی و ادبی درمورد زبان شناسی
🔰 حجت الاسلام سید مجتبی امین جواهری:
🆔: @smojtabaamin
♨️ این پست مشاوره یکی از کاربران محترم کانال با مشاور محترم حجت الاسلام سید مجتبی امین جواهری است درباره زبان شناسی موجود در علم اصول.
🌀 #مخاطب: با عرض سلام. بنده چندین سوال درمورد زبان شناسی موجود در علم اصول و تفاوت آن با ادبیات عرب _که همین موضوع را نیز متکفل است_ دارم.
🔅 چرا اصولیین فارغ از بررسی آراء اهل زبان (ادبا عرب) بعضی از قواعد نحوی را به وجدانیات ارجاع می دهند. به عنوان نمونه اختلاف میان زبان شناسان و اصولیین در مسأله ی دلالتِ نسبت اضافه بر تحقق اضافه _که این اختلاف به خاطر اختلاف در روش آن هاست_ را بیان میکنم: دانشمند اصولی قائل است که نسبت اضافی دال بر تحقق نسبتش نیست. «تهذيب الأُصول، جلد۱، صفحه ۵۲» اما دانشمند ادبی می گوید: نسبت اضافی دال بر تحقق نسبت اضافی هم می تواند باشد. «دلائل الإعجاز في علم المعاني، صفحه : ۳۶۰». سوال بنده مشخصا این است که در اختلاف میان اصولیون و دانشمندان ادبی چرا به قول ادبا بی توجهی شده است در حالی که مباحث زبانی نزد اصولیین انتزاعی است و حواله به ادله انتزعی می شود در حالی که ادبا به مطالعه دقیق عرف زبانی استناد می کنند!
🔅 اصولیون با حدوسط هایی مانند ارتکاز و وجدان چنین مقابله ای با دانشمندان ادبی می کنند، اساسا مقصود از ارتکاز و وجدان در مباحث زبان شناسی اصولیین چیست!؟
🔅 حد و مرز و حریم اهل زبان و اصولی در چیست.؟
🔅 و سوال آخر ایکنه چطور ممکن است که اصولیین قاعده ای را بر همه زبان ها حاکم می کنند بدون این که هر یک را بررسی کرده باشند؟
🔷 #مشاور: سلام و عرض ادب. خیلی مطلب مهمی رو پیگیری می کنید و بنده هم در حد سوادم نکاتی رو که به نظرم میرسه رو عرض عرض می کنم.
🔶 درباره مباحث الفاظ در علم اصول که وارد حوزه زبان شناسی می شود، پنج نکته حائز اهمیت را بیان می کنم سپس به بررسی اشکالی که به امام «ره»فرمودید می پردازم:
🔹 #اولاً در علم اصول مباحث الفاظ "من جهت عامه" است یعنی مسائل مشترک زبان را بررسی می کنند که مربوط به ظرف اعتباری ذهن بشر و بر محور لغویت یا عدم لغویت در تفهیم و تفهم است. مواردی که وارد زبان خاص (عربی) می شود به دلیل آلی بودن علم اصول برای استنباط است و چون بعضی از مباحث در علوم مربوط به زبان خاص مثل صرف، نحو، لغت و... آن طور که مورد نیاز اصولی هست بحث نشده، به آن می پردازند.
🔹 #ثانیاً متأسفانه علم اصول با تأثیراتی که از مکتب نجف پذیرفت در این زمینه به صورت غلطی از منطق و کلام الهام گیری کرده و از ظرف اعتباری زبان غافل بوده. مبنای بسیاری از مباحث زبانی به اشتباه مبتنی بر معرفت شناسی تقریر شده. مثل حدوسط حکایت که در اقسام وضع مرحوم آخوند خراسانی است و دیگران از آن استفاده کردند و حضرت امام خمینی با انتقاد از ایشان محور اقسام را بر تداعی معانی قرار داده و آن را تابع دلالت در ظرف اعتبار تبیین می کنند. به همین دلیل از نظر ایشان استحاله قسم رابع واضح البطلان است. چون استحاله در مستوای دلالت بی معنی است.
🔹 #ثالثاً اگرچه ظرف اعتبار نادیده انگاشته شده و از ادله یا مبانی فلسفی و منطقی استفاده شده ولی این نکته نیز حائز اهمیت است که ذهن در امر دلالت، ویژگی های ثابت هم دارد. یعنی می توان قواعد عامی را بر مسائل زبان حاکم دانست که البته این قواعد حاصل برهان یا مباحث فلسفی و عقلی نیست و از #ارتکاز_عمومی بدست می آید. این ارتکاز عمومی در زبان بعضی از اصولیین همان "#وجدان" است. مثل #تبادر یا #اصول_لفظیه و... . به عبارت دیگر قوانین عام حاکم بر الفاظ در عین این که اعتباری است، دارای ثبوت نیز است. بنظرم دو مفهوم "#عرف" و "#عقلاء" را باید در این فضا از یکدیگر تفکیک کنید. سیره عقلائیه نیاز به برررسی و رصد جامعه یا عرف ندارد چون بر هر ذهن انسانی حاکم است ولی عرف بر محور پذیرش اجتماعی یک مسأله است.
🔹 #رابعاً اختلافات میان علما بیشتر در مورد صغریات این قواعد است. مثلاً ممکن است عده ای ناخودآگاه امری که همراه با قرینه در کلام است را به ذات دال و مدلول نسبت دهند در این صورت برای تبیین اشکال آن ها، ناچاریم به تجزیه یا پیراستن کلام بپردازیم تا عناصر مخفی آشکار شود. مثلا در کتاب مغنی بسیاری از معانی که موضوع له حروف بیان می شود همراه با قرینه ای بوده که از ذهن مصنف مخفی مانده. اختلافی که میان اصولیین و ادبا نقل کردید ظاهراً از همین دسته است. متن تقریر حضرت امام خمینی «ره» ناظر به این نیست که نسبت اضافی محال است بر تحقق نسبتش دلالت کند بلکه ایشان معتقدند به صورت عادی و فارغ از قرائن دیگر، ذهن انسان از صرف اضافه نمی تواند حکم به تحقق نسبت بکند. اگرچه ممکن است در مواردی این امر با قرینه یا عوامل دیگر حاصل شود.
🔹 #خامساً تفاوت ظریفی در زاویه دید اصولی با ادبی وجود دارد و آن هم غرض علم اصول یعنی استنباط است. ادیب به توصیف کلام و لفظ می پردازد و اصولی به قدرمتیقن ها در دلالت، چون او به دنبال حجیت در کلام شارع است. البته بنده هم به این مطلب اشراف دارم که حجیت در مباحث الفاظ به معنای حجیت لغوی است نه حجیت شرعی ولی غرضم از بیان این نکته اشاره به روح حاکم بر مباحث الفاظ در علم اصول است. اصولی چاره ای ندارد از این که محدوده دلالت را بر دال فارغ از قرینه یا ضمائم دیگر ببیند تا بتواند قاعده عام در اختیار فقیه قرار دهد. اگرچه آیات و روایات بدون قرینه نیستند ولی این مسأله به ذهن فقیه کمک می کند تا هر آنچه غیر از دال اصلی در کلام است را در حکم قرینه تجزیه و تحلیل کند و در ادامه او می تواند خطابات شارع را فارغ از شئونات زمانی و مکانی تحلیل کند.
🔅 و اما اشکالی که به حضرت امام «ره» در نسبت تحلیل خود به وجدان هر صاحب زبان وارد کردید بنظرم خلاف مدعای خودتون بود. در این بحث که حضرت امام با قاطعیت دیدگاه خود را به وجدان عمومی نسبت دادند اتفاقا در مقام نقد اصولیون هستند. ایشان معتقدند مباحثی که اصولین در معنای حرفیه مطرح کردند مباحث منطقی یا فلسفی است و وجدان زبانی و ظرف اعتباری را نادیده انگاشته اند. بنابراین در همان پارگراف ابتدا اهداف فلسفی و منطقی را کنارگذاشته و می فرمایند من تنها به دنبال اثبات اصل این نوع از استعمال و دلالت حروف در کلام عرب، فارس و زبان های دیگر هستم. اتفاقا کسانی که با پیشفرض های فلسفی و معرفت شناسانه وارد این بحث شده اند مثل آخوند و مرحوم نائینی وجدان عمومی و زبانی بشر را نادیده گرفته اند.
👌 نکته آخر: این که در اختلاف میان اصولی و ادیب کلام کدام یک نافذ است؟ بنظرم باید به شیوه استدلال و قرائن کلام آن ها دقت کرد و ادیب بودن یا اصولی بودن در این مسأله کافی نیست. همانطور که امام در بحث حقیقت و مجاز از قول سکاکی بهره می برند و اتفاقا آن را در اعتبارات دیگر نیز سرایت می دهند که چیزی بیش از تشخیص سکاکی بود.
#مشاوره_تحصیلی #واحد_مشاوران_المرسلات
@almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
#مشاورۀ_مجازی
💢رشد علمی انسان، یک رشد واقعی است که متناسب با مختصّات فردی برای هر فرد محقق می شود
🔰مشاور: سید مجتبی امین جواهری
🆔: @smojtabaamin
♻️پست حاضر مشاورۀ یکی از کاربران کانال با مشاور محترم حجت الإِسلام سید مجتبی امین جواهری است درمورد مانع بودن برنامه های مراکز آموزشی از عملیاتی کردن مشاوره های علمی مشاوران کانال
🌀 #مخاطب: سلام وقتتون بخیر. مطالبی که فرموده بودید رو مطالعه کردم خیلی خوب بود فقط الان یک سوال برام پیش اومد:
🔹 بنده که الان یک طلبه سال سوم هستم در حوزه خواهران مشغول تحصیل هستم، برنامه های تحصیلی رو حوزه میرزه، دست من نیست. اینکه چی بخونم و چطور بخونم رو باید با نظام اموزشی حوزه پیش برم. اما میدونم که این روش جواب نمیده و پایان تحصیل با کلی اطلاعات مفید ولی پراکنده مواجه خواهم شد.
🔹از جهتی هم مشاور تحصیلی که فرمودید در دسترس بنده نیست. میخواستم بپرسم با این شرایط بنده چطور میتونم به تنهایی این طرح ها و راهنمایی های تحصیلی تون رو عملیاتی کنم؟
🔶 #مشاور: سلام و عرض ادب. قاعدتا کار شما سخت تر خواهد شد. چند نکته ای که درباره این مطلب به ذهنم می رسد را عرض می کنم:
🔅 اول از همه بدونید که رشد علمی انسان یک #رشد_واقعی است یعنی حقیقت نفس انسان در رشد علمی سعۀ وجودی پیدا می کند برخلاف رشد مدارج آموزشی که تابع مدرک و آزمون های آموزشی است.
🔸اگر این واقعیت را بپذیرید اولین نتیجه ای که بدست می آید این است که علت تامّه برای رشد، درون شما و فردیت شماست. حتی نیاز به استاد یا راهنما صرفا یک سبب ثانوی است و نقش تعیین کننده ندارد. چه رسد به هم بحث یا مدرسه و دانشگاه مناسب و... .
🔅 در ثانی: با توجه به نکتۀ فوق، نسخه هر انسانی در مسیر سلوک علمی با دیگران متفاوت است. بنابراین برنامه مشترک معنا ندارد و هر کس باید #نقطه_تعادل خود در #حرکت_علمی را پیدا کند. همین امر به فردیت ماجرا کمک می کند. این تعادل هم در محتوا و هم در روش کار علمی است. استعدادها و ظرفیت ها هر فرد با فرد دیگر متفاوت است.
🔻 و اما در پایان هدف از تأَسیس #کانال_المرسلات و #گروه_مشاوران این بوده که هر فردی در هر موقعیتی که قرار دارد با مشاوره کلی و راهنمایی درباره حوزه معارف اسلامی، راه فردی خود را در سلوک علمی پیدا کند. بنابراین گروه مشاوران به اندازه ای که شرایط فراهم باشد نسبت به مسیر علمی به شما کمک می کنند نه در مسائل جزئی.
🔻 بنابراین اگر در محتوا و روش کار علمی ابهامی وجود داشت یا درباره علوم مختلف نکته ای داشتید به مشاوران پیام بدهید. حتی اگر تقریری نوشتید و خواستید مطالب آن را با متخصصین اون علم در میان بذارید برای مدل مذکور، می تونید اون رو بفرستید تا اساتید حاضر نظر خودشون رو منتقل کنند.
#هدایت_تحصیلی #رشد_واقعی #تفکیک_سیر_آموزشی_محتوایی #واحد_مشاوران_المرسلات
@almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
#مشاوره_مجازی
♻️ تفاوت دیدگاه اصولی و ادبی درمورد زبان شناسی
🔰 حجت الاسلام سید مجتبی امین جواهری:
🆔: @smojtabaamin
♨️ این پست مشاوره یکی از کاربران محترم کانال با مشاور محترم حجت الاسلام سید مجتبی امین جواهری است درباره زبان شناسی موجود در علم اصول.
🌀 #مخاطب: با عرض سلام. بنده چندین سوال درمورد زبان شناسی موجود در علم اصول و تفاوت آن با ادبیات عرب _که همین موضوع را نیز متکفل است_ دارم.
🔅 چرا اصولیین فارغ از بررسی آراء اهل زبان (ادبا عرب) بعضی از قواعد نحوی را به وجدانیات ارجاع می دهند. به عنوان نمونه اختلاف میان زبان شناسان و اصولیین در مسأله ی دلالتِ نسبت اضافه بر تحقق اضافه _که این اختلاف به خاطر اختلاف در روش آن هاست_ را بیان میکنم: دانشمند اصولی قائل است که نسبت اضافی دال بر تحقق نسبتش نیست. «تهذيب الأُصول، جلد۱، صفحه ۵۲» اما دانشمند ادبی می گوید: نسبت اضافی دال بر تحقق نسبت اضافی هم می تواند باشد. «دلائل الإعجاز في علم المعاني، صفحه : ۳۶۰». سوال بنده مشخصا این است که در اختلاف میان اصولیون و دانشمندان ادبی چرا به قول ادبا بی توجهی شده است در حالی که مباحث زبانی نزد اصولیین انتزاعی است و حواله به ادله انتزعی می شود در حالی که ادبا به مطالعه دقیق عرف زبانی استناد می کنند!
🔅 اصولیون با حدوسط هایی مانند ارتکاز و وجدان چنین مقابله ای با دانشمندان ادبی می کنند، اساسا مقصود از ارتکاز و وجدان در مباحث زبان شناسی اصولیین چیست!؟
🔅 حد و مرز و حریم اهل زبان و اصولی در چیست.؟
🔅 و سوال آخر ایکنه چطور ممکن است که اصولیین قاعده ای را بر همه زبان ها حاکم می کنند بدون این که هر یک را بررسی کرده باشند؟
🔷 #مشاور: سلام و عرض ادب. خیلی مطلب مهمی رو پیگیری می کنید و بنده هم در حد سوادم نکاتی رو که به نظرم میرسه رو عرض عرض می کنم.
🔶 درباره مباحث الفاظ در علم اصول که وارد حوزه زبان شناسی می شود، پنج نکته حائز اهمیت را بیان می کنم سپس به بررسی اشکالی که به امام «ره»فرمودید می پردازم:
🔹 #اولاً در علم اصول مباحث الفاظ "من جهت عامه" است یعنی مسائل مشترک زبان را بررسی می کنند که مربوط به ظرف اعتباری ذهن بشر و بر محور لغویت یا عدم لغویت در تفهیم و تفهم است. مواردی که وارد زبان خاص (عربی) می شود به دلیل آلی بودن علم اصول برای استنباط است و چون بعضی از مباحث در علوم مربوط به زبان خاص مثل صرف، نحو، لغت و... آن طور که مورد نیاز اصولی هست بحث نشده، به آن می پردازند.
🔹 #ثانیاً متأسفانه علم اصول با تأثیراتی که از مکتب نجف پذیرفت در این زمینه به صورت غلطی از منطق و کلام الهام گیری کرده و از ظرف اعتباری زبان غافل بوده. مبنای بسیاری از مباحث زبانی به اشتباه مبتنی بر معرفت شناسی تقریر شده. مثل حدوسط حکایت که در اقسام وضع مرحوم آخوند خراسانی است و دیگران از آن استفاده کردند و حضرت امام خمینی با انتقاد از ایشان محور اقسام را بر تداعی معانی قرار داده و آن را تابع دلالت در ظرف اعتبار تبیین می کنند. به همین دلیل از نظر ایشان استحاله قسم رابع واضح البطلان است. چون استحاله در مستوای دلالت بی معنی است.
🔹 #ثالثاً اگرچه ظرف اعتبار نادیده انگاشته شده و از ادله یا مبانی فلسفی و منطقی استفاده شده ولی این نکته نیز حائز اهمیت است که ذهن در امر دلالت، ویژگی های ثابت هم دارد. یعنی می توان قواعد عامی را بر مسائل زبان حاکم دانست که البته این قواعد حاصل برهان یا مباحث فلسفی و عقلی نیست و از #ارتکاز_عمومی بدست می آید. این ارتکاز عمومی در زبان بعضی از اصولیین همان "#وجدان" است. مثل #تبادر یا #اصول_لفظیه و... . به عبارت دیگر قوانین عام حاکم بر الفاظ در عین این که اعتباری است، دارای ثبوت نیز است. بنظرم دو مفهوم "#عرف" و "#عقلاء" را باید در این فضا از یکدیگر تفکیک کنید. سیره عقلائیه نیاز به برررسی و رصد جامعه یا عرف ندارد چون بر هر ذهن انسانی حاکم است ولی عرف بر محور پذیرش اجتماعی یک مسأله است.
🔹 #رابعاً اختلافات میان علما بیشتر در مورد صغریات این قواعد است. مثلاً ممکن است عده ای ناخودآگاه امری که همراه با قرینه در کلام است را به ذات دال و مدلول نسبت دهند در این صورت برای تبیین اشکال آن ها، ناچاریم به تجزیه یا پیراستن کلام بپردازیم تا عناصر مخفی آشکار شود. مثلا در کتاب مغنی بسیاری از معانی که موضوع له حروف بیان می شود همراه با قرینه ای بوده که از ذهن مصنف مخفی مانده. اختلافی که میان اصولیین و ادبا نقل کردید ظاهراً از همین دسته است. متن تقریر حضرت امام خمینی «ره» ناظر به این نیست که نسبت اضافی محال است بر تحقق نسبتش دلالت کند بلکه ایشان معتقدند به صورت عادی و فارغ از قرائن دیگر، ذهن انسان از صرف اضافه نمی تواند حکم به تحقق نسبت بکند. اگرچه ممکن است در مواردی این امر با قرینه یا عوامل دیگر حاصل شود.
🔹 #خامساً تفاوت ظریفی در زاویه دید اصولی با ادبی وجود دارد و آن هم غرض علم اصول یعنی استنباط است. ادیب به توصیف کلام و لفظ می پردازد و اصولی به قدرمتیقن ها در دلالت، چون او به دنبال حجیت در کلام شارع است. البته بنده هم به این مطلب اشراف دارم که حجیت در مباحث الفاظ به معنای حجیت لغوی است نه حجیت شرعی ولی غرضم از بیان این نکته اشاره به روح حاکم بر مباحث الفاظ در علم اصول است. اصولی چاره ای ندارد از این که محدوده دلالت را بر دال فارغ از قرینه یا ضمائم دیگر ببیند تا بتواند قاعده عام در اختیار فقیه قرار دهد. اگرچه آیات و روایات بدون قرینه نیستند ولی این مسأله به ذهن فقیه کمک می کند تا هر آنچه غیر از دال اصلی در کلام است را در حکم قرینه تجزیه و تحلیل کند و در ادامه او می تواند خطابات شارع را فارغ از شئونات زمانی و مکانی تحلیل کند.
🔅 و اما اشکالی که به حضرت امام «ره» در نسبت تحلیل خود به وجدان هر صاحب زبان وارد کردید بنظرم خلاف مدعای خودتون بود. در این بحث که حضرت امام با قاطعیت دیدگاه خود را به وجدان عمومی نسبت دادند اتفاقا در مقام نقد اصولیون هستند. ایشان معتقدند مباحثی که اصولین در معنای حرفیه مطرح کردند مباحث منطقی یا فلسفی است و وجدان زبانی و ظرف اعتباری را نادیده انگاشته اند. بنابراین در همان پارگراف ابتدا اهداف فلسفی و منطقی را کنارگذاشته و می فرمایند من تنها به دنبال اثبات اصل این نوع از استعمال و دلالت حروف در کلام عرب، فارس و زبان های دیگر هستم. اتفاقا کسانی که با پیشفرض های فلسفی و معرفت شناسانه وارد این بحث شده اند مثل آخوند و مرحوم نائینی وجدان عمومی و زبانی بشر را نادیده گرفته اند.
👌 نکته آخر: این که در اختلاف میان اصولی و ادیب کلام کدام یک نافذ است؟ بنظرم باید به شیوه استدلال و قرائن کلام آن ها دقت کرد و ادیب بودن یا اصولی بودن در این مسأله کافی نیست. همانطور که امام در بحث حقیقت و مجاز از قول سکاکی بهره می برند و اتفاقا آن را در اعتبارات دیگر نیز سرایت می دهند که چیزی بیش از تشخیص سکاکی بود.
#مشاوره_تحصیلی #واحد_مشاوران_المرسلات
@almorsalaat
زمان:
حجم:
2.74M
🔈🔈 #بشنوید
♻️ #مخاطب: در مورد تحصیل علم فلسفه عده ای معتقدند دو حالت دارد یا فلسفه به قصد آشنایی با علوم دیگر مثل اصول فقه می خواند یا به صورت تخصصی سیر فلسفه را دنبال می کند. در حالت اول خواندن چند کتاب در مقدمات فلسفی کافی است ولی در حالت دوم باید ابتدا مکتب مشاء را بخواند، سپس اشراق و بعد از آن حکت متعالیه و ... .
🔸 من در کانال المرسلات دیدم که تأکید ایشان روی کتاب بدایه الحکمه خیلی زیاد است و بقیه کتب پیشین در مکاتب دیگر را پژوهشی می دانند.
🔸سوال من این است که نگاه ایشان به فلسفه کدام یک است؟ آیا تخصصی می دانند یا به صورت سطحی و عمومی؟ اگر ایشان اعتقاد به تخصص دارند چرا برخلاف علوم دیگر مثل اصول فقه که از الموجز و اصول مظفر و رسائل و کفایه و مناهج توصیه به خواندن می شود تنها به بدایه الحکمه اکتفا می کنند؟
🔸چرا برای خواندن فلسفه ایشان یادگیری مکاتب پیشین را مقدم نمی دارند. مثلا یادگیری حکمت مشاء، حکمت اشراق و بعد از آن حکمت متعالیه؟
🔰 پاسخ این سوال مهم را از مشاور محترم کانال حجت الإِسلام سید مجتبی امین جواهری(@smojtabaamin) بشنوید
📌 جهت ارتباط با مشاوران کانال کلیک کنید
👇👇👇
🆔 eitaa.com/almorsalaat/248
#هدایت_تحصیلی #مشاورۀ_مجازی #سیر_آموزشی_و_محتوایی #واحد_مشاوران_المرسلات #فلسفه #بدایه_الحکمه
@almorsalaat
زمان:
حجم:
1.73M
🔈🔈 #بشنوید
♻️ #مخاطب: منظور از یادگیری با توجه به «مطلب ما» و «مطلب هل» و ... چیست؟ و این فرایند در کجا حاصل می شود؟
🔸اگر بخواهید توصیه ای عملیاتی و میدانی برای استفاده از این روش در یادگیری علوم اسلامی داشته باشید چیست؟ چون ما نمی دانیم از کجا شروع کنیم و از چه منابعی استفاده کنیم.
🔸 لطفا یک نمونه از مسائل علم را با همین روش توضیح بدهید.
🔰 پاسخ این سوال مهم را از مشاور محترم کانال حجت الإِسلام سید مجتبی امین جواهری(@smojtabaamin) بشنوید
📌 جهت ارتباط با مشاوران کانال کلیک کنید
👇👇👇
🆔 eitaa.com/almorsalaat/248
#هدایت_تحصیلی #مشاورۀ_مجازی #سیر_آموزشی_و_محتوایی #واحد_مشاوران_المرسلات #فلسفه #اصول #مطلب_ما
@almorsalaat
#یادداشت و #مشاورۀ_مجازی
💢عدم تقدّم حکمت سینوی بر حکمت متعالیه در سیر فراگیری علم فلسفه
🔰مشاور: عباس افروزی
🆔: @A_Afrouzi133
♻️ پست حاضر، مشاورۀ یکی از کاربران محترم با مشاور کانال حجت الإِسلام عباس افروزی است درمورد روش سلوک تحصیلی در فراگیری علم فلسفه
🌀 #مخاطب: با عرض سلام و احترام. بنده قصد جدّی در فراگیری علم فلسفه دارم اما نمی دانم آیا حتما قبل از حکمت متعالیه باید حکمت سینوی خوانده شود یا منطقا چنین تقدّمی در کار نیست؟
🔶 #مشاور: با عرض سلام و قدر دانی از دغدغۀ یادگیری صحیح حکمت الهی، برای جواب دادن به این سؤال، دو نکتۀ مهم را باید مد نظر قرار دهید:
🔹 #نکتۀ_اول: متعلّم فلسفه باید در ابتدا مشخص کند که غرضش از خواندن فلسفه چیست؟ آیا می خواهد در علم فلسفه مجتهد شده و یکی از صاحب نظران در عرصۀ فلسفه گردد؟ یا نه؛ می خواهد با علم فلسفه، یک نظام فکریِ صحیح بر ذهن خود حاکم کند تا با آن بتواند خودش را، جهانش را، خدایش را، بشناسد و به ندای «أَفلا تعقلون» های قرآن لبیک گوید؟ همان نظام تفکّری که بتواند با آن توحید، مبدء و معاد و معارف دین خود را به صحیح ترین شکل یاد بگیرد، با یقین و جزم راسخ به اصالت معارف دین خود پی برده و در نهایت با آن نظام فکری، به بنیانی مرصوص تبدیل گردد. «كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ».
🔅 اگر متعلّم فلسفه، غرض اول را مد نظر دارد، اقتضایش این است که تمامی کتب و نوشته جاتی که در موضوع فلسفه به رشته تحریر در آمده است را خط به خط خوانده و با نقد و بررسی فیلسوفانه، عمر خود را در نقض و إبرام جمیع آن کتب سپری کند.
🔻 بدیهی است که لازمۀ این سیر و این هدف، سپری شدن مدت زیادی از عمر او در سر و کله زدن با کتب و مقالات فلسفی است. و در نهایت هم به خاطر تشتّت و اختلاف نظرهای شدید فیلسوفان، معلوم نیست به آرامش رسیده و قلۀ حقیقی پیشرفت علم را فتح کند.
🔅 اما اگر متعلّم غرض دوم را در نظر دارد، لازم نیست که تمام کتب و مقالات فلسفی را زیر و رو کرده و در مسیر علمی، ذهن خود را به هزاران نظر غلط و متناقض آلوده سازد. بلکه می تواند با روشی صحیح در علم آموزی، آخرین نظرات مطرح شده در علم -که دقیقترین و صحیح ترین نظرات هستند- را بیاموزد و در مدّت مان کوتاه تر، نظام فکری منظم و منسجمی را از گزاره های صحیح فلسفی در ذهن خود به وجود بیاورد.
🔹 #نکتۀ_دوم: علم آموزی به دو سبک امکان پذیر است:
🔅 سبک اول: آموزش علم بر اساس طول عمر و تاریخ آن علم است. به این گونه که متعلّم قدم به قدم مطابق با فراز و نشیب هایی که در طول تاریخ آن علم - از روز تولّد علم تا آخرین نظریات مطرح شده- به وجود آمده علم آموزی کند.
🔅 سبک دوم: علم آموزی بر اساس دقیق ترین و صحیح ترین نظرات مطرح شده در علم بدون آلوده ساختن ذهن به نظرات غلط و متناقض مطرح شده در طول تاریخ آن علم.
🔻در سبک دوم علم آموزی -که آن را سبک آموزشی مهندسی شده می نامند- تمام تاریخ علم را از روز تولد تا آخرین نظرات مطرح شده در آن، به دو قسمت اساسی تقسیم کرده و دو نوع متن برای علم آموزی آماده می کنند: #متن_آموزشی، و #متن_پژوهشی.
🔸 #متن_آموزشی؛ کتابی است که مؤلّف در آن سالیان آخر علم – که شامل دقیقترین و صحیح ترین نظرات در آن علم است- را در برای آموزش آماده کرده است. که در نظام های آموزشی صحیح ابتدئا -قبل از متون پژوهشی- آن متن آموزشی را به دانش آموز تعلیم می دهند تا ذهنش با دقیق ترین نظرات آن علم سامان یابد.
🔸 #متن_پژوهشی؛ بعد از آنکه به وسیلۀ متن آموزشی دقیقترین نظرات علم را به متعلّم یاد دادند، نظرات و کتبی که در تاریخ علم مطرح شده است را به عنوان متن پژوهشی به او ارائه می کنند.
👌بدیهی است وقتی متعلم نظام صحیح تفکّری علم را به دست آورد، دیگر در دریای متون پژوهشی علم غرق نمی شود. بلکه با نظام فکری صحیح خود بر آن نظرات تاریخی سیطره پیدا کرده و آن ها را جرح و تعدیل می کند.
♨️بررسی فواید و مضرّات دو سبک علم آموزی فوق:
🔻در سبک اول علم آموزی بر فرضی که متعلّم سیر علم را تا قلۀ نهایی بالا رود، به قوی ترین شکل ممکن بر آن علم تسلّط پیدا می کند. اما در این سبک، ذهن با یاد گرفتن نظرات غلط و متناقضِ مطرح شده در تاریخ علم، دائما رنگ عوض کرده و دچار فرسودگی و خستگی مفرطی می شود. به علاوه که این سبک نیز بخش زیادی از عمر او را به خود اختصاص می دهد.
🔻اما در سبک دوم از آنجا که نظام و چارچوبۀ ذهن با دقیق ترین و صحیح ترین نظرات سامان یافته، دچار فرسایش و افسردگی نمی شود و در مدت زمان بسیار کمتری می تواند نظام فکری صحیح آن علم را به دست آورد.
👌 در پایان، با توجه به اینکه #استاد_علی_فرحانی در تدریس های خود، سبک آموزشی مهندسی شده را مد نظر قرار داده و به بهترین شکل اجرا می کند، پیشنهاد می شود که برای شروع فلسفه، صوت درسی ایشان را استماع کنید. بخصوص که چنین سبک تدریسی موجب می شود شما بتوانید مفاهیم فلسفی را به خوبی تصوّر کرده و به جان و دل بسپارید.
📌 لینک دانلود صوت بدایه الحکمه استاد علی فرحانی👇
🆔:http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/falsafe/bedaye-sadooghi-89-92-kamel-edit
#مشاوره_تحصیلی #روش_تحصیل_فلسفه #طلبۀ_موفّق #واحد_مشاوران_المرسلات
🌐@almorsalaat
♨️ #مجموعه_صوتی #طلبه_موفق: مجموعه گفتارهای #استاد_علی_فرحانی در موضوع:
✅راهکارها و مهارت های موفقیت و #برنامه_ریزی جهت دستیابی به اهداف #حوزوی
✅این مجموعه صوتی منحصر به فرد که از دروس و جلسات استاد علی فرحانی انتخاب و جدا شده است، مجموعه ای کامل در موضوع روش زندگی و تحصیل طلبگی است. با #استماع این مجموعه صوتی امید است که سوالات مختلف در مورد روش تحصیل و برنامهریزی علوم حوزوی مرتفع شود و مسیر تحصیل تا قله اجتهاد مشخص گردد.
♨️دانلود کنید و بشنوید 👇👇
1️⃣اهداف و چشم اندازهای حوزوی
eitaa.com/almorsalaat/4158
2️⃣راهکارها و مهارت های برنامه ریزی
eitaa.com/almorsalaat/4183
3️⃣روش ها و مهارت های علم آموزی
eitaa.com/almorsalaat/4238
4️⃣آشنایی با علم #فلسفه و روش تحصیل آن
eitaa.com/almorsalaat/4296
5️⃣آشنایی با علم #اصول و روش تحصیل آن
eitaa.com/almorsalaat/4337
6️⃣آشنایی با علم #فقه و روش تحصیل آن
eitaa.com/almorsalaat/4361
7️⃣آشنایی با علم #ادبیات و روش تحصیل آن
eitaa.com/almorsalaat/4435
8️⃣ آشنایی با علم #منطق و روش تحصیل آن
eitaa.com/almorsalaat/4475
#پای_درس_استاد #مهارت_های_تحصیل_علم #مشاوره_مجازی #مدرسه_مجازی_المرسلات
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇
https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
#مشاوره_مجازی
⁉️#سوال_شما: سلام وقت بخیر. طاعات و عبادات تون قبول باشه ان شاالله. ببخشید توی لایو فرمودین که برای سیر مطالعاتی شهید مطهری پیام بدیم. میخواستم اگه بشه لطف کنید راهنمایی بفرمائید.
✅#پاسخ_مشاور: سلام علیکم ورحمه الله. در ابتدا برای شروع در مطالعه آثار شهید مطهری خوبه که نگاه صحیحی به مجموعه آثار و منظومه فکری ایشان داشته باشید.
پیشنهاد میکنم که:
1️⃣دوره تدریس کتاب انسان و ایمان شهید مطهری از استاد فرحانی
http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/maaref/ensan-va-iman/
2️⃣تبیین مبانی اندیشه شهید مطهری از استاد هاشمی
http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/shagerdan/smhashemi/mabani-shahid-motahari-97/
را بشنوید. به نظر میاد که بعد از اینها خودتون سیر مطالعاتی رو تشخیص میدید. اگر هم نیاز بود باز هم در خدمت هستیم.
#اندیشه_مطهر
📌دریافت سوالات شما👇
eitaa.com/almorsalaat/3493
@almorsalaat