eitaa logo
🖋سید محمد علی فتاحی🖋
113 دنبال‌کننده
20 عکس
3 ویدیو
5 فایل
به نام خدا نویسنده ی آینده، با قلمی برنده، در راه امام زمان.🖋🗡 داستان هایی برای فارغ شدن، و متن هایی برای درنگ✨ از دیدگاه نوجوان امروز بخوانید. سید.محمد.علی.فتاحی عضو تیم تحریریه نشریه نوفکران و مدرسه تخصصی نویسندگی لبیک. ارتباط: @smafattahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖یادداشت های بی موعد مقصر‌ کیست؟ آن بچه ی بی نوا از خود نمی‌پرسد: آیا مادر من قاتل من است؟ یا پدرم؟ قاتل کیست؟ کسی که قرص را وارد بازار کرده، یا دکتری که داروی سقط جنین را تجویز میکند؟ کسی که فکر این کار را به پدر و مادر منتقل میکند، یا مقصر عشق پدر سوخته است.💔 همه ی اینها همچون چاقو در امتداد سینه ی قربانی دست و پا میزنند، و مرگ را آسان تر میکنند. و نفس را بر زندگی تنگ تر. اما آنچه که نبض اقتصاد و اعتقاد ما را به میهن، کند تر و این ماشین اقتصاد بی صاحب را بی سرنشین میکند، اعتماد است.🤩 اعتماد واژه ایست گمشده میان آنچه که هر روز بیشتر احساسش میکنیم.😒 اعتماد بین مردم و دولت، اعتماد بین قانون و محکومین. اعتماد بین زن و شوهر، اعتماد بین هر خدمات دهنده و هر خدمات گیرنده ای! میان تمام دیده ها و شنیده ها اعتماد خیال انگیز تر و زیبا تر است. رنگ سبز پرچم ما گر با بی اعتمادی نقش شود، به لجن کشیده میشود. بدون تعارف. اعتماد همچون سفیدی پرچم سه رنگ ما باید ساده و بی حیله باشد. ‌اگرنه لکه دار خواهد. 🏳و رنگ قرمز همان خون هاییست که برای اعتماد و اعتقاد ریخته شده. امیدی که به جوانان جبهه ها داشتیم، و اعتماد به اینکه آنها خالص و تا لحظه ی به احتزاز درآمدن روحشان، میجنگند.🚩 و حالا این بدی در حق آن خون است. این خیانت در حق انسانیت است. انسانیتی که دارد از دست میرود. و آری سبز و سفید و سرخ با هم معنی الله را میدهند.🇮🇷 امیدوارم لذت برده باشید😘 S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
📜شعر عاشقانه💔 بوده ام منتظر آخر که بیاید، بروم مرده ام تا که لحد او بگذارد،بروم لحظه ای منتظر نامه ی تو ننشستم نافه ی زلف تو را باد بیارد، بروم امیدوارم که لذت برده باشید😘 S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
📜 پند کوتاه (۳) روزی دانشمندی سراسیمه و پریشان، به دربار آمد و با معجونی در دست، فریاد کشید:« یافتم! راز زندگی جاوان را یافتم!»🤯 شاه با تعجب به او و معجونش خیره شد و گفت:« کدام راز را؟»🤔 دانشمند صدایش را در سرش انداخت:« راز زندگی جاودان. باور کنید، اگر این را سر بکشید تا روز قیامت زنده خواهید ماند!» حکیم که کنار شاه ایستاده بود، لبخندی زد و گفت:« این راز قبلا کشف شده است!»😌 شاه و دانشمند با نا امیدی نگاهش کردند. حکیم ادامه داد:« تا روز قیامت، در این کالبد ماندن، نتیجه ای جز تماشای مرگ عزیزان ندارد. راز زندگی جاودان نیکی به دوستان است که دل به دل تا روز قیامت منتقل میشود. و نام تو را در تاریخ زنده نگه میدارد!»🧐 شاه معجونی که در دست داشت را روی زمین انداخت، و معجون شکست.🍾 بعد، نگاهی به دانشمند درمانده کرد و با لبخند گفت:« دویست سکه ی اشرفی بابت تلاشش به این مرد بدهید!» امیدوارم لذت برده باشید😘 S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
🖤مهم این است که پای کدام ستون حقیقت را پیدا کنی... به مناسبت اربعین حسینی اربعین دمیدن بر داغ دل است. اربعین بی شمار علتی است برای عشق. هر قدم، استدلال محکمی است، بر حقانیت حسین. هر دم به یاد حسین است، و هر باز دم، آهی از فرط حزن مبارکش. رنگ ها بی معنی میشوند، چون تنها نور باقی میماند، و تمام پرچم ها را یکی میکند. تنها نور است در پیش رو و تنها نور است، در پشت سر. آری این جاده ی تماما نور برای بی پناهان پناه و برای گرسنگان، طعام دارد. اربعین درهم خریدن است. بی توقع بی شرط و شروط، پذیرفتن است. اربعین باز تاب نوریست، که تنها خواص آنرا درک میکنند. و آنان که درک میکنند حبیب ها هستند. جون ها هستند. کسانی که جز نور نمیبینند و جز نور نصیبشان نمیشود. کسانی که با تیغ های بی قرار در دل تیغ ها، میدوند و هر زخم چون عسل است، که به کامشان شیرین میاید و به دلشان، خوش تر از آن ندارند. هر ستون هشداریست برای به خود آمدن. هشداریست، برای پایان این بیشمار. نهایتی است، برای بی نهایت. ستون ها، بی شمار حرف ها دارند. با عکس هر شهید اشک میریزند و با هر پرچمی، رجز عشق میخوانند. مهم این است که در کدام ستون، حقیقت را پیدا کنی. پای کدام ستون، مرگ به کامت عسل باشد و اشک هایت، به دریا بپیوندد. دریا دریا در دل صحرا بود که میدیدم. گل ها گل ها، در میان خار زار بود که میچیدیم. سخاوتی که در دست های خالی بود. زندگی های وقف شده، در کنار جاده و مشتاقان پیاده. اربعین لذتی است پنهان، چون احساس خوب در پس تلخی قهوه ها. جذبه ی مغناطیس الهی است، که با وجود آبله در کف پا، سوختگی و گرمای شدید از پا نیفتادیم. از پا نیفتادیم تا پا در رکاب امام زمان (عج) ، قدم برداریم. لبیک یا حسین... لبیک یا مهدی S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
⚫️ ساحل امن ضریح... به مناسبت شهادت امام رضا علیه السلام  بوی بهشت میرسد. بوی عود و گلاب. لبخند های دیدار و اشک های وداع. دم گرفتن گوشه ی صحن ها و آوای خوش مناجات، که میان دیوار های امن حرم میپیچد. آن دم که در میان بازتاب هزاران آینه، به دنبال خود میگردی. آن دم که در میان موج عشاق، به ساحل امن ضریح میرسی؛ آن دم که اولین سلام را میدهی، دست بر سینه بگذار و تپش عشق را احساس کن. هر نفست را به نیابت ناتوانی بکش و هر قدمت را جای هزاران پای ناتوان به زمین بگذار. قوت بازو بخواه و چشم های پاک. گوش های شنوا و زبانی که به جز او نگوید. حرم امام رضا، نقطه ی امنی است در مسیر دشوار نوجوانی. نور هدایتگر است، در میان کژ راهه ها. بهترین رفیق است در میان نا رفیق ها. حرم امام رضا، شورای حل اختلاف دل است. دلت را به پنجره فولاد گره کن تا تمام گره ها باز شود. امام رضا رئوف و عیب پوش است. آبرو دار مردم ایران است. باب استجابت دعاست. پس استفاده کن. میان پرواز کبوتر ها، وقتی جرعه جرعه شفا را از سقاخانه مینوشی، وقتی صدای مناجات، گوش هایت را پر کرد و وقتی دلت لرزید، تنها فرج را بخواه. دعا کن وقتی صدای انا المهدی بلند شد، تو در کنار حضرت باشی. خنده ی کودکان میان صحن را ببین و دعا کن، لبخند را به لب رنج دیدگان دنیا بنشانی. لازم نیست آنجا باشی. همین حالا بلند شو و رو به حرمش بایست. دست بر سینه بگذار و اشک بر چشم جاری کن، با تمام احساست، از سویدای دلت بگو: اللهم عجل لولیک الفرج!!! S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610  
📚📝 سراب... به مناسبت آغاز سال تحصیلی نیشخندِ آفتاب🔆 گرم و نرم و جذاب😇 چون پتو و تختِ خواب پلک های خسته و، خواب هایی چون سراب😴 کوچه های خیس آب🌧 زنگ اول نیمکت های خشن، پیش رو رقص عددها در سرم رویای خواب😪 زنگ دوم فارسی، شعر های خوب و ناب زنگ سوم میشوم راهی، به روی مشتری، میخورم من بین ماه زهره و مریخ تاب👽 وزن خود را روی هر سیاره و هر اختری،میکنم هر دم حساب. غرق در مشق و کتاب.📖 زنگ آخر صورِ اسرافیل و آزادی ز زجر. پیش رو باشد بهشت و انتظار، بوی سنگک با کباب.🍖 مدرسه! کابوس ما! کی میشوی آیا خراب!؟😢 S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
📑 فرض کن رئیس جمهور بودی... (به مناسبت پیام مهر)   نوجوان عزیز! فرض کن رئیس جمهور بودی!🤵🏻 فرض کن تمام کابینه از وزیر تا نماینده ی مجلست، نوجوان هایی همچون تو بودند. چه میشد اگر اینطور بود؟🤔 فکر نو، اندیشۀ نو، بازوان جوان، ایده های نو، پایه های قوی و خوش اندیشه ای، به اسم نوجوان، که میتوانستند کشور را تا اوج برسانند.😍  اما تنها ساقه ی سبز و جوان، و گلبرگ های مشتاق، برای پیشبرد کشور کافی نیست. ریشه هم لازم است تا آنرا استوار نگه دارد و آنرا تغذیه کند.💐 این ریشه ی مستحکم است که ساقه و گل را نگه میدارد. این رهبر مجرب و خوش فکر است که مسیر رشد را هموار میکند؛ که بحمدالله داریم.❤️🌹 اگر از رئیس جمهور، تا نماینده ی مجلس، نوجوانان بودند، لازمه ی آنها این بود که با علم به دیروز، فردا را بسازند و مسیر درست را در پس شکست های دیروز، به پیروزی های فردا، بدل کنند. شاید بگویی پیروی از روش های پیشین، تکرار غلط های مدیران پیشین است. اما هنر نوجوان همین است. هنر نوجوان این است که میتواند، با عبرت و خلاقیت، روشی جدید بنیان کند. این عیب نیست، این هنر نسل ضد است، که میتواند، بر خلاف چهارچوب های نسل گذشته پیشرفت کند. این هنر است که محدودیت های نسل اندر نسلمان را میشکنیم و در های جدید رو به آینده باز میکنیم. 😃 این هنر است که مسیرمان را به انتخاب هایی چون دکتر و مهندس شدن، محدود نکنیم. اگر تمام مسئولان کشور، نوجوان بودند، با عبرت و خلاقیت، ریشه ای محکم و ساقه ای تنومند میساختند، که سایه ی برگ هایش، تمام جهان را از گزند شیطان بزرگ حفظ میکرد. اما دو اصل اساسی این کار، دغدغه و مهارت بود. دغدغه مند های بی مهارت، و ماهر های بی دغدغه، درد های اصلی این کشور هستند.😒 برای مهارت آموزی، نیاز به مهارت آموز هست که بحمدالله داریم. اگر بتوانیم برای آن هایی که مهارت آزموده اند، دغدغه ایجاد کنیم، آن وقت است که آماده میشویم. ایجاد دغدغه، کار بزرگیست که دولت امروز، آنرا کوچک شمرده است. دغدغه داشتن، نچ نچ از سر ناراحتی، موقع شنیدن خبر شهادت مردمت نیست، در حالی که پا رو پا انداخته و به ال ای دی ها، خیره شدی. دغدغه داشتن، ایستادن است، حرکت کردن، غریق توکل است. دغدغه داشتن است، دست رفیقت گرفتن و همراه کردن است. دغدغه داشتن است، که زمینه ساز ظهور میشود. دغدغه داشتن است که به کمال میرساند و مجال به دشمن نمیدهد. ایجاد دغدغه، وظیفه ی امروز من و توست، که طبق فرمایش آن بزرگمرد، افسر جنگ نرم باشیم. چون ما همان مسئولان فرداییم. دغدغه، مهارت، عبرت، خلاقیت و توکل، تمام چیزیست، که نوجوان امروز، نیاز دارد. 👌 پس یا علی! S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
📜 لَعَلّکَ باخعٌ نَفْسَکْ... تقدیم به پیامبر مهر و رحمت❤️ رندی کن و فارغ باش! گر ترس ز جان داری عاشق شوی آن دم که، فکر دگران داری S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
📜 خم نشد... قامت شهر! نام شعر: مهمّ،ات سر سلطان به سلامت! سر ما هست بلند که ندامت ز پس حادثه ها هست چرند! باد و طوفان چو به سمت خودمان برگشت ست! همه ی قدس پر از خون و زمان برگشت ست! با شهیدان همه زینت شده سرتاسر شهر خم نشد هیچ دمی! قامت پهناور شهر همه ی شهر بدیدند و شنیدند به گوش همه ی ظلم و فقط کشته کشیدند، به دوش! پس همه هرزه علف ها چو به طوفان کندند! دل ز یاران جوان و همه خوبان کندند یادشان رفت که از ریشه بِبّرند علف! خانه آوار شد و کل مهمّات تلف حق مردم کِه بگیرد به جز آن یار غریب؟ هر مسیحای دروغین کِه برد روی صلیب؟ منتقم کیست به جز او و که مرد عمل است؟ آنکه از طایفه ی فاتح جنگ جمل است! فاتح هر گِرِهی فاتح خیبر باشد! فاطرا یار فقط وارث حیدر باشد! امید وارم لذت برده باشید. S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
📜 اما حیف... من بُدم غرق تماشای نگاهت و نگاهت به کَس دیگر بود تو شکستی دل من را اما، ای بُتا! دان که خلیل تو کَس دیگر بود. من بُدم روی صلیب غم تو! اما حیف که مسیحای نفوس تو کَس دیگر بود من که یوسف بُدم از پیش زلیخا رفتم بی اثر بود، چو گمگشته عزیز تو کَس دیگر بود! من برایت بی عصا موسی بُدم، هیهات که همی ساحر ذهن تو کَس دیگر بود هم هزاران منبر و خرقه، ببین سوزانده شد از تو! ولی، من شدم رانده عزیز تو کَس دیگر بود امید وارم لذت برده باشید😘 S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
📜خوش به حال عاشقان... :20 آه از این بیکاری غرق در فقر و نیاز بار ها گم گشته ام در کوهسار فتنه ها باز هم انگار هر واژه زبانم می بُرد آه از این دردی که هست خیس باروتم من و بی فکرِ پیش واژه ها سوزانده اند مغز های خسته را آه از افسار درون زور احساس و زمانی محدود آه از این اجبار و جهل روی شهرم گرد سستی ماه ها بنشسته است آه از این گردی که هست بین که اسرار درون را زخم این فریادِ لالی کشته است شعر نو دیرست که، در صف ناخوانده، کهنه از غم میشود من که بیزارم از این تصویر ها بینمان یخ کرده احساس و ببین سرد است باز آه از این سردی که هست آخر این پایان که جاری می شود بی خِرد ها غرق در خود می کند چون که این آغاز را، این شروع تازه را، بیخرد ها شکل پایان دیده اند خوش به حال عاشقان آن کسانی که ز جان، در راه ماندن می رهند «تا رهند از نفس خود دستی زنند» آن کسانی که نفهمیدیم حتی کیستند آه از آن مردی که نیست... امیدوارم لذت برده باشید😘 شادی روح حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم صلواتی هدیه کنید💚 S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610
📜پشت در مردی نبود... به مناسبت شهادت مادرم حضرت صدیقه سلام الله علیها پشت در مردی نبود خاک، بر سر خاک کرد و آب هم شعله گریست مادرِ صبر چو از جا برخاست هر قدم کوه، نگاهش ذوالفقار و هیبتش نور. مثل شبنم، همچو گلبرگی، تمامش نور نور از راه رسید پشت در, بر سرِ دستان کسی آتش دوزخ خندید قاتل زهرا بود خاک، بر سر خاک کرد و آب هم شعله گریست هر قدم عرش زمین خورد و ببین دریا سوخت قدح و سقا سوخت درب جنت بود حیدر غرق غربت بود آه تیغ مرتضی خون می‌گریست درب هم آتش گرفت درب هم آتش گریست خاک، بر سر خاک کرد و آب هم شعله گریست آه ماه مصطفی آتش گرفت پشت در, رعنا زنی می‌سوخت عشق مرتضی می‌سوخت آه امید محمد، مادر زینب، ببین والا زنی می‌سوخت آه، از آه علی حتی دل آتش ببین می‌سوخت وای حق حیدر و هم همسر و هم محسنش می‌سوخت قاتل زهرا به سمت در قدم برداشت ست دختر خیرالبشر و همسر حیدر، هنوز از پا نیفتاده ست یک لگد آن بی حیا زد سایه‌ی شرم به روی در و دیوار حرم افتادست زان لگد عرش خدا، هم ستون آسمان‌ها بین زمین افتاده ست آه، از مسمار هم، خون می‌چکد مادر زمین افتاده است وان طناب جهل مردم گردن شیر خدا افتاده است غیرتِ الله، نفْسِ مصطفی از بهر اسلامِ محمد بر زمین افتاده است آه فردوس برین در غم ببین می‌سوخت، آتشِ سرگشته‌ی حیران دخیل چادر مادر شدست از غمش شهر مدینه می‌گریست خاک، بر سر خاک کرد و آب شعله گریست 🌐 کانال هیئت لبیک تا ظهور @labbayktazohoor S.M.A.F سید.محمد.علی.فتاحی https://eitaa.com/joinchat/1143996869C93559f2610