eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
979 دنبال‌کننده
134 عکس
28 ویدیو
7 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
14.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 استاد 🔹 باید هیأت را به‌عنوان یک رسانه تأثیرگذار و جریان‌ساز در نظر بگیریم و یاد بگیریم چگونه از ظرفیت والا و قدسی این رسانه استفاده کنیم. 🔹 خودسازی معنوی مهم‌ترین و اولین وظیفه ستایشگران و شاعران است. 🔹 حرف هیأت، معرفی اهل‌بیت(ع) به زبان هنر ‌است و شاعر و ذاکر از طریق قلب و احساس، این محتوا را به مخاطب خود ارائه می‌کنند. 🔹 امروز لازم است تا عملکرد ذاکر، واعظ و شاعر در هیأت‌ها بررسی شود و در صورت فاصله داشتن با تراز ولایی و شیعی، بحث آموزش، تمرین، ارتقای مهارت‌ها و عمیق شدن علمی ضروری است و این مهم باید با جدیت مطالبه شود. 🔸 ۲ ❇️ دومین همایش ملی جمعی از ستایشگران جوان هیأت‌های کشور 🗓 |۱۲و۱۳خردادماه۱۴۰۱| 📌 |شهر‌مقدس‌قم| 💠 جامعه ایمانی مشعر ✅ @www1542org
او رفت که بی‌تاب کند لشکر را از شرم عطش آب کند لشکر را؟ او در پی تشنۀ حقیقت می‌گشت می‌رفت که سیراب کند لشکر را 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹سفینة النجات🔹 ای تیر مرا به آرزویم برسان! یعنی به برادر و عمویم برسان حالا که پدر، تشنۀ لبیک من است بی‌تاب، خودت را به گلویم برسان لبیک به اوست آرزویم؛ لبیک! می‌گویم با خون گلویم لبیک تفسیر عظیم «یتلظّی عطشا»ست لب باز نمودم که بگویم: «لبیک» من نیز یکی از آن همه مردانت قابل شده این جان، که شود قربانت؟ حالا که بلا دور سرت می‌گردد بگذار علی شود بلاگردانت باید که به روی دست، قرآن ببرم شش آیه از آن سورۀ انسان ببرم تا قرآن باز، روی نیزه نرود باید که تو را نیز به میدان ببرم شش‌ماهۀ خود را که به میدان آورد گفتند حسین، تیغ برّان آورد سوگند به قرآن! که پی معجزه است... این بار به جای تیغ، قرآن آورد! غوغای عطش بود و فراتی می‌خواست از خضر نجات، آب حیاتی می‌خواست طوفان بلا ساحل امنی می‌جُست این قوم، سفینة النجاتی می‌خواست طفل است؟ نه! این کمال خود را دارد در یاری تو، مجال خود را دارد این نیست تلظی و رجزخواندن اوست! این شیر، زبان حال خود را دارد این گریه، نه! زخم بر تن احساس است! طفل است و تلظی... رجزش هم خاص است! با تیر سه‌شعبه گفت دشمن، این طفل هم قاسم، هم اکبر، هم عباس است می‌دید غریبی پدر را و... گریست مادر را و سوز جگر را و... گریست جز تیر، کسی حرف دلش را نشنید بر حنجر او گذاشت سر را و گریست هستی شما حرام شد ای مردم آلوده به ننگ و نام شد ای مردم «کیف یتلظی عطشا» یعنی که حجت به شما تمام شد ای مردم! شد گندم ری طعم هواخواهی‌شان دیدی که چه بود اوج خداخواهی‌شان! دیدی که چگونه اصغرم را کشتند با نیت قربةً الی اللهی‌شان! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4147@ShereHeyat
هدایت شده از شعر انقلاب
تکبیر بگو! از چیست كه جسمت اين زمان می‌لرزد؟ تکبیر بگو، که خصم از آن می‌لرزد با نغمۀ‌ لا اله الا اللّهت پشت همه بت‌های جهان می‌لرزد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab