eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
920 دنبال‌کننده
123 عکس
27 ویدیو
6 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
ای در نگاهت هزاران در بستۀ آسمانی کی می گشایی به رویم دری از سر ِمهربانی تو با سرانگشت خود پرده از راز گل می گشایی با دست خود شبنم صبح در کام گل می چکانی تو در دل سنگها بغض هر چشمه را می شناسی تو رودها را به آبی ترین لحظه ها می رسانی وامی کنی مشت هرچه مترسک- که حجم فریب است- می آیی و بیدها را به خاک ادب می نشانی آغاز باران و خورشید در چشمهای تو پیداست تو با درخت و نسیم و گل و شاپرک همزبانی کی طعم دیدار خورشید را می چشانی به گلها کی گرد اندوه را از نگاه همه می تکانی؟ دنیای بی تو فریب است رنگ است نام است ننگ است ای خضر ما را ازین ورطۀ وهم کی می رهانی؟ برما جزیره نشینان سیاره درد رحمی! امثال ما را فقط تو از این رنجها میتوانی... چشم انتظار تو بیرون این شهر من ایستادم قرآن و آیینه در دست شاید مرا هم بخوانی می دانم ای دوست می آیی و می نشینی کنارِ آنان که خوبند - در شهر در خلوت بی نشانی- بابای پیرم به یاد تو هرجمعه در ندبه می گفت آه از جوانی به پیری ... نه در پیری و نه جوانی... مادر بزرگم همیشه دعا می کند در حق من: «روزی الهی ببینم که سرباز صاحب زمانی» یک روز در مسجد سهله از شوق دیدار گفتم حس من این است امروز در مسجد جمکرانی... سیدمهدی حسینی رکن آبادی تیرماه1396
گاهی یک اثر، بی این که به‌ظاهر چندان با موازین هنر و قوانین اهل فن تطابق داشته باشد، نگاه‌ عموم مردم را به خود خیره می‌کند و مدعیان هنر و ادب و ایضا منتقدان را به این کلنجار وا می‌دارد که: چرا میان آن‌چه جار می زنند و آن‌چه ‌ذائقه مردم می‌طلبد و می‌پسندد، فاصله است؟ و باطن‌داران در این عرصه، به جای عیب‌یابی ازآن اثر مردم‌پسند، به خود می‌آیند و سعی می‌کنند با تراز نیاز مردم، دانش و هنر خود را به‌روز‌رسانی کنند. «» هیچ ارزش هنری نداشته باشد این هنر را داشته که فاصله‌ میان مردم و برخی هنرمندان را نشان بدهد... خدا کند«» ما شاعران و منتقدان مدعی را نیز برانگیزاند.... و خدا کند این فرصت به‌روزرسانی را قدر بدانیم.
(۲) ، یک سرود ساده و مردمی است؛ اما نباید آن را دست کم گرفت؛ هرچند ایرادهای فنی دارد.. در نوشته پیشین، از برخی شاعران و منتقدان گله داشتم؛ که چرا به جای توجه به اقبال عمومی و مردمی، ذره‌بین به دست گرفته، به سراغ عیب‌یابی از آن رفته‌اند... و از آن عزیزان و گرامیان خواستم به دنبال پاسخ به این سؤال باشند که: چرا آثار ما مدعیان شاعری، تناسبی با نیاز مردم ندارد؟ و چرا این اثر، چنین با اقبال عمومی مواجه شده است؟ به نظر می رسد، مهم‌ترین دلیل این اقبال عمومی، ارائه پیام‌هایی است که تاکنون در اشعار مهدوی کم‌تر بدان پرداخته شده است... مضامینی چون: * ادب گفتار در محضر امام، * سنت عهد بستن با امام؛ ( براین سنت در متون ادعیه شیعی، از جمله دعای عهد و زیارت دوم امام حسین علیه‌السلام تأکید شده است.) * حرکت به سمت امام‌؛ * اظهار وفاداری با وجود سن کوچک‌‌؛ * اعلام آمادگی برای یاری از امام؛ * شناخت اسوه‌های مقاومت و شهادت، مثل: میرزا کوچک‌خان و شهید قاسم سلیمانی و الگوگیری از آنان... واقعیت این است که جامعه ما تشنه پیام‌های ناب شیعی و بویژه مهدوی است و بازتاب آن در اشعار ولایی؛ اما بسیاری از شاعران هنوز نتوانسته‌اند این پیام‌ها را در شعر‌شان به زبان و بیانی شاعرانه و مردمی، بازآفرینی کنند. امیدست، شاعران و سرودپردازان به این مهم، بیش از همیشه توجه و عنایت داشته باشند.
(٣) سرود سلام فرمانده و چندنکته پایانی نکته یکم در دو نوشته پیشین، سعی داشتم با احترام به اقبال عمومی و نیز رعایت انصاف، از سرود دفاع کنم. اما این نظرات به مفهوم چشم‌پوشی بر ضعف‌ها و یا نادیده‌گرفتن یا توجیه نقایص آن‌ نیست. لازم است، آثار مقبول عام را با هدف تعالی آن، سخت‌گیرانه و در زمان مناسب، نقد کرد. نکته دوم لازم بود عوامل تهیه این سرود، با نخبگان اجتماعی، فرهنگی و ادبی مشورت می‌کردند؛ تا قبل از فراگیرشدن آن، ضعف‌های ادبی و محتوایی آن شناسایی و رفع گردد. به عنوان مثال، ایراد قافیه در این سرود، اصلا پذیرفتنی نیست. نکته سوم اصولا زیاد دیده‌شدن و تأیید عموم، به معنی برتری اثر و ضرورت انعکاس بیش‌تر آن نیست. اقبال عمومی، نباید اهل هنر و ادب را وسوسه کند و باعث شود آهنگ معرفی و تبلیغ اثرشان، شتابناک گردد. متأسفانه این اثر به این دام و خطرگاه، افتاده است. اجرای سرود در ورزشگاه آزادی، و نیز خبرِ(درست/نادرست؟) وادار‌کردن دانش‌آموزان در خوانش این سرود در مدارس، از دیگر نکات تامل‌برانگیز است؛ که با فروکش‌کردن غلیان احساس عام، می توان به‌راحتی درباره آن گفت‌وگو داشت. نکته چهارم در نقد این سرود، افراط و تفریط‌های فراوانی صورت گرفت؛ از اعتراض به وادار‌کردن بچه‌ها به پلیس‌بازی(!) تا گیردادن به چراییِ کاربرد نام میرزا کوچک‌خان و بهجت و قاسم سلیمانی.. از مقایسه این سرود با سرودهای غربی، تا قیاس آن با ترانه‌های مبتذلی که امروز در ترکیه و جاهای دیگر اجرا می شود،.. منتسب‌کردن سرود به دستگاه حکومتی و اتهام استفاده از رانت پخش همیشگی از صدا و سیما، از دیگر نقدهای محل تأمل و حتی خنده‌دار بود... نکات فوق، از عدم دقت برخی ناقدان در پیام اصلی این سرود خبر می‌داد و غفلت از موازین نقد واقعی... نکته پنجم تکریم این سرود و دفاع از آن نیز با حاشیه‌های فرهنگی همراه بود! دفاع احساسی و خشن برخی علاقه‌مندان در مواجهه با ناقدان و مخالفان(نه دشمنان) بُعد دیگر مواجهه با این سرود بود. گفتنی است، تولید این اثر ملی- آیینی، که حاوی شعارهای حماسی و ولایی بود، بسیاری از ولایت‌مداران را ذوق زده کرد که این، فی‌نفسه قابل دفاع است؛ اما لازم به ذکر است، در دفاع از اثر مورد علاقه باید جوانب مختلف اخلاق و انصاف علمی را در نظر گرفت... نکته‌ای که برخی از آن غفلت داشتند.