eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
981 دنبال‌کننده
133 عکس
28 ویدیو
7 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعر انقلاب
یا علی جهان نگاه کودکی‌ست بی‌قرار، یا علی که غرق شد میان موج انفجار، یا علی جهان یتیم‌خانه‌ای‌ست تشنۀ نوازشی پدر ندیده است چون تو روزگار، یا علی جهان صدای مادری‌ست شیرزن که مانده است به رغم داغ، مثل کوه استوار، یا علی تو التیام شو برای آن پدر که می‌رسد کنار نعش دخترش امیدوار، یا علی نه لای‌لای مادران، که گوش شیرخواره‌ها به خون نشسته از صدای مرگبار، یا علی جهان چه بی‌وجود شد، به خواب رفت و دود شد جهان بی‌تو را نمانده اعتبار، یا علی جهان بی تو آه نه، تو هستی و کشانده‌ای حماسۀ حماس را به کارزار، یاعلی به بازوان مرحب‌افکنت مدد رسانده‌ای به جان این دلاوران داغدار، یا علی به وارثان خیبر از خروش حیدری بگو حواله‌شان بده به تیغ ذوالفقار، یا علی ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از قاف
بکُم یُنزّل الغیث هرکسی که جرعه‌ای از نگاه تو چشید آمد و امانت عشق را به جان خرید سجده می‌کند غزل هر سحر برابرت شعر از ضریح تو واژه واژه خوشه چید شعر اگر برای توست ذوالفقار می‌شود شعر در هوای توست تا همیشه رو سپید رودِ ابر می‌شود، بغض‌ها به چشم او هرکس که شرحی از غربت تو را شنید گاه شعر می‌شود، گاه قطره قطره اشک ردّ چشم‌های توست، آنچه بر دلم وزید در درون من قطام، زوزه می‌کشد هنوز قلب من پر است از بایزید و از یزید فاصله گرفته‌ام از همه به غیر تو هر غریب شد عزیز... هر قریب شد بعید کاشکی که چون نسیم بر تو بوسه می‌زدم کاش اشک‌های من بر غم تو می‌چکید سرو ایستاده‌ام، تکیه داده‌ام به تو در هجوم بادهاست، زخم‌‌های نوپدید ابر آرزو ببار! رود زندگی بیا! دست التماس شد، شاخه‌های خشک بید نسبتی نداشتم با شبانه‌‌ی هوس هرچه گفت امام من، نور شد به من رسید کشته مرده‌ توأم از دلم قبول کن بیت بیت این غزل، شد به پای تو شهید این هم از کرامت چشم‌ مهربان توست شعر من سپید شد روزگار من سعید شعله‌های چشم من از نگاه ناز توست مهربانی تو بود اینکه شعر آفرید روی دوش من هنوز مانده رد دست تو آن زمان که شانه بر زلف این غزل کشید خنده‌ی تو می‌کشد طرحی از بهشت را وقت مرگ می‌شود لحظه سپید عید سرفراز می‌شود در بهشت یاد تو؟ این غزل ترانه‌ام، این قصیده‌ی رشید؟ عطر تو وزید باز... خاک بوی گل گرفت! السلام یا بهار! السلام یا امید! ٢۶دی‌ماه١۴٠٣ @smahdihoseinir
دوشنبه یکم بهمن ماه ۱۴۰۳ دومین جلسه ساعت ۱۶تا ۱۸ ‌(نشانی درج شده در پوستر) و دویست و پنجاه و پنجمین جلسه ساعت ۱۸ تا ۲۰ خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسینیه سادات
هدایت شده از قاف
(علیه‌السّلام) شب بود و حصار غم، صدای زنجیر یک دل، دل خسته، آشنای زنجیر این پیکر خسته‌ای که در تابوت است مدفون شده زیر پاره‌های زنجیر در ساحت عشق دید جای زنجیر خلقی خُفته به لای‌لای زنجیر پیچید شبی به دست و پای زنجیر خاموش کند مگر صدای زنجیر... هم صحبت او بود صدای زنجیر بر پیکر او بود ردای زنجیر با زخم شکفت در هوای زنجیر آن مرد که بود آشنای زنجیر @smahdihoseinir
به بارگاه امام‌الهدی سلام بگو و از تبسم زخم و از التیام بگو شروع مستی ما، خطّ جور و بغداد است در ابتدای غزل، از خطوط جام بگو دلم گرفته‌ترین است، مثل ابر شدم بگو چرا شده‌ام غربت تمام؟ بگو درِ بهشت خدا را به روی ما بستند از آن امام، از آن فیض خاص و عام بگو کسی نگفت چرا جای ماه در چاه است چرا به یوسف ما مصر شد حرام؟ بگو! جهان پر است از ابهام ظلم هارونی تو هم جهاد کن ای شعرِ ناتمام، بگو... بگو از آینه‌هایی که سنگ‌باران شد همیشه شعر من از تلخی مدام بگو گذاشتند از آن کوثرانه مست شویم؟ از این خماری‌مان، شعرِ تلخ کام بگو... در آستان خدا، ذبح کن غرورت را ز ننگ و نام نترس و از این مقام بگو سلام می‌دهد از عرش آه می‌شنوی غزل جواب سلامی بده، سلام بگو سلام امام همه! ای امام دشمن و دوست! ز جلوه‌های خودت در حصار شام بگو ز قتل صبر بگو ای پرنده‌ی محبوس از آن توالیِ بیداد، یک کلام بگو سیاهچال تو گودال قتلگاه تو شد شهادت تو مبارک! از این قیام بگو ششم بهمن‌ماه١۴٠٣ (علیه‌السّلام) @smahdihoseinir
هدایت شده از شعر انقلاب
تکبیر بگو! از چیست كه جسمت اين زمان می‌لرزد؟ تکبیر بگو، که خصم از آن می‌لرزد با نغمۀ‌ لا اله الا اللّهت پشت همه بت‌های جهان می‌لرزد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
امروز (دهم‌ بهمن‌ماه ١۴٠٣) در جلسه مهر و ماه، این فرصت را دارم، که درباره‌ی «به وقت تو»، مجموعه غزل‌های شاعر گرامی حجت‌الاسلام محمدعلی کعبی، چند دقیقه سخن بگویم. محورهای اصلی بحث من به قرار زیر است: ١.مرور نظریه‌ی محاکات ٢. محاکات و تفاوت آن با تقلید. ٣. محاکات و «تخییل» ۴. محاکات و نتایج هنری اثر هنرمند: *درک از جهان پیرامون *تصرف در حقیقت اشیا *دخالت دادن عواطف *ترسیم جهان، برتر از آنچه هست یا کمتر! *شگفتی‌سازی * تداعی درک لذت هنری در ذهن و روان مخاطب ۵. مفهوم محاکات، بسیار عام‌تر است از آنچه در نزد افلاطون و ارسطو است. از جمله: محاکات در زبان... (بازسازی زبان مردم، شیوه بلاغی کلام عام) ۶. ارائه مثالهایی از تجربیات موفق «محمدعلی کعبی» در محاکات و بازسازی زبان مردم
هدایت شده از قاف
... مسافر از سفر انتظار برمی‌گشت ستاره از گذر شام تار برمی‌گشت به جان خسته‌دلان در پگاه عشق و امید قرار رفته ز کف، بی‌قرار برمی‌گشت امیر قافله‌ی نور، آن که در این عصر به دست او ورق روزگار برمی‌گشت، پی شکستن بت‌های ظلم نمرودی چنان خلیل خدا استوار برمی‌گشت امیر شب‌شکنان در ستیز با ظلمت به دشت حادثه، چابک‌سوار برمی‌گشت امید رفته ز کف، باغبان پیر و صبور به فصل سرد خزان با بهار برمی‌گشت به لاله‌زار شهیدان، نسیم می‌رقصید شکوه رفته ازین لاله‌زار برمی‌گشت هنوز خاطره‌هایش به سینه‌ها باقی‌ست شبی که از سفر انتظار برمی‌گشت... (سروده‌ی بهمن‌ماه 1368) (ره)
صبح را پوشیدی و چشمان تو خورشید شد خنده رویید از زمین، دنیا پر از امید شد آسمان را شستی از نو پهن کردی روی شهر پلک وا کردی سحر برگشت و شب تبعید شد ابرها هم میوه دادند و افق لبخند زد رود نامت را صدا زد غرق مروارید شد موج‌ها را یک به یک نخ کردی و تسبیح شد ذکر گفتی سینه‌ی دریا پر از توحید شد با نگاهت ساختی جمهوری لبخند را چشم‌هایت تا ابد آیات بی تردید شد زندگی گرم تبسم برف بهمن را شکافت گل به گل لبخند زد وقتی زمستان عید شد ۲۲ بهمن ماه سال ۱۴۰۲ https://eitaa.com/ashare_ali_goli
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
قدم‌هایت شکوه ریشه را در خاک احیا کرد نهالان را برای لمس فروردین مهیا کرد صدایت نغمه‌ای نو خواند در گوش قناری‌ها نگاهت فطرت داوودی گل را شکوفا کرد دل چشمه به چشمت گرم شد، با اشک تو جوشید برای رد شدن از سنگ و صخره راه پیدا کرد گواهی می‌دهد قاف از بلندای غرور خود که سیمرغی که حرفش بود، با امر تو پر وا کرد همیشه می‌شد از بالابلند قلهٔ فکرت افق‌های بعید و تازه را راحت تماشا کرد کسی پرسید روزی لشکر سربازهایت کو؟ زمان راز تو و گهواره‌ها را زود افشا کرد زلال رودها را ردپای تو به دریا برد نسیم صبح‌دم را شور تو طوفان الاقصی کرد @fatemeh_arefnejad