eitaa logo
فروشگاه کتاب جان
5.4هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
407 ویدیو
61 فایل
🔷️مرکز توزیع کتاب های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 📚پاتوقی برای دیدن، خواندن و خریدن کتاب های خوب وابسته به مرکز کتاب جان/ فروش فقط به صورت غیر حضوری ارتباط با مدیر: @milad_m25
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب مرگ تاجرانه " شهید و شهادت در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی" 🔹 این کتاب مشتمل بر بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی در موضوع شهید و شهادت و همچنین رهنمودهای ایشان به مسئولان، خانواده‌های معظّم شهدا و اقشار مختلف در این زمینه است. 216 صفحه|19000 تومان خرید آنلاین از طریق سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/45452?ref=830y خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 مرجع تهیه کتاب های خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب سه دقیقه در قیامت "تجربه ای نزدیک به مرگ" 96 صفحه| 9500 تومان خرید آنلاین👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/182459?ref=830y خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 مرجع تهیه کتابهای خوب👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب به من گفتند تنها بیا (پشت خط داعش) ❓راستی چه چیز جوانان مسلمانی را که در اروپا زندگی می کنند جذب گروه های تروریستی می کند؟ 💯 خانم سعاد مخنت برای یافتن جواب این سؤال ماجراجویی خطرناکی را آغاز کرد. او، که خود به عنوان روزنامه نگاری مسلمان در آلمان کار می کرد، بارها آن بیگانگی و خشمی که همتایانش را به جهاد می کشاند چشیده بود اما تصمیم گرفت، به جای پیوستن به آن ها، با سفر به قلب درگیری های جهادی و ترتیب دادن مصاحبه هایی خطرناک نشان دهد در ذهن آن ها چه می گذرد. 338 صفحه| 39000 تومان قیمت با تخفیف: 35000 تومان خرید آنلاین👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/174098?ref=830y خرید از طریق ایتا👇 @Milad_m25 مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود. نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی) مترجم: وحید خضاب با گذشت یک روز کامل از آغاز ربایش، هنوز هواپیما روی باند فرودگاه الجزیره بود. ارتش همچنان حاضر نبود به هواپیمارباها اجازۀ پرواز بدهد. در آخرین ساعات شب 25 دسامبر، هواپیمارباها سومین مسافر را هم با شلیک مستقیم به سرش کشته و جسدش را روی باند انداختند، درست همان کاری که با دو نفر قبلی کرده بودند. واقعا عجیب بود که آدم همۀ اینها را مستقیما از تلویزیون دنبال کند. ماه‌ها بود که من داستان‌های وحشتناکی را در انصار و احیانا در نشریات فرانسوی می‌خواندم. داستان‌هایی از بریدن سر، کشتارهای دسته‌جمعی و ماشین‌های بمب‌گذاری شده. اما دیدن این‌ها در صفحۀ تلویزیون، چیز دیگری بود. دیدن جسد‌هایی که روی باند افتاده بودند و تصور اینکه در داخل هواپیما چه خبر است، باعث شده بود از نظر فیزیکی احساس کنم ناخوش و فلج شده‌ام، هیچ وقت با خواندن مطالب در فُنَک چنین حالتی به من دست نداده بود. فکرم مدام پیش مسافران هواپیما بود. حتما خیلی وحشت کرده بودند. آنها هیچ گناهی مرتکب نشده بودند، فقط قصد دیدار خانواده‌شان را داشتند و حالا ناگهان خود را وسط این کابوس وحشتناک می‌دیدند. وقتی اخبار قضیه را دنبال می‌کردم شدیدا عصبی بودم و حالت متشنجی داشتم. اکثر وقت را در اتاقم به صفحۀ تلویزیون چشم دوخته و دعا می‌کردم افراد بیشتری را نکشند. فقط یک بار رفتم طبقۀ پایین تا غذایم را بردارم [و به اتاقم برگردم]. دیدم امین و یاسین و حکیم و طارق در اتاق نشیمن نشسته‌اند. داشتند دربارۀ این هواپیماربایی حرف می‌زدند و خیلی هم هیجان‌زده و خوشحال بودند. آرزو می‌کردند یک کشتار راه بیفتد تا نظر همۀ دنیا را جلب کند. حالم از قبل هم خراب‌تر شد. سه روز بعد از شروع ماجرا، هواپیماربایی به آخر رسید. بالاخره به هواپیما اجازه داده شد که پرواز کند. خلبان‌ها هواپیمارباها را فریب دادند و هواپیما را در مارسی [در جنوب فرانسه] فرود آوردند. در آنجا فرانسوی‌ها به هواپیما حمله کردند. یک جنگ واقعی و شدید شروع شد. پلیس فرانسه و هواپیمارباها داخل هواپیما به هم تیراندازی می‌کردند درحالیکه مسافرها هنوز در جای خودشان بودند. هواپیمارباها از چند نارنجک استفاده کردند و تعداد زیادی از مسافرها ترکش خوردند. یکی از خلبان‌ها به قدری برای خلاص شدن عجله داشت که از پنجرۀ کابین روی باند پرید. در آخر ماجرا، همۀ هواپیمارباها کشته شده بودند و تعداد زیادی از مسافران هم زخمی. بعدها خبردارشدم هواپیمارباها مقدار زیادی هم دینامیت با خودشان داخل هواپیما برده بودند. برنامۀ آنها این بوده که هواپیما را در آسمان پاریس منفجر کنند: یک بمب آتشین بزرگ که همۀ دنیا می‌توانست آن را ببیند. شاید اگر خودشان خلبانی بلد بودند شخصا هواپیما را به پاریس می‌بردند. اما چون خودشان خلبانی نمی‌دانستند، مجبور شدند به خلبان‌های ایرفرانس تکیه کنند [و آنها هم فریبشان دادند]. سال‌ها بعد فهمیدم که القاعده از همین اشتباه آنها درس گرفته و تعداد زیادی از نیروهای القاعده ورود به مدارس خلبانی را آغاز کردند. خرید آنلاین کتاب ازافغانستان تا لندنستان👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/98583?ref=830y خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 ............................ «روایتی از درون شبکه‌های تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
خلاصه فصل نخست کتاب از افغانستان تا لندنستان را با کسب اجازه از ناشر و مترجم به مرور تقدیم حضور میشود. نویسنده: عمر الناصری(ابو امام المغربی) مترجم: وحید خضاب یک روز بعد از پایان عملیات هواپیماربایی نشسته بودیم وشام می‌خوردیم. بقیه همه خوشحال بودند. دعا می‌کردند بتوانند پا جای پای این «مجاهدین» شجاع بگذارند: «خدایا، به ما همان قدرتی را ببخش که آن برادران داشتند، خدایا به ما هم مثل آنها شهادت را ارزانی کن.» بعد حرفی زدند که برایم خارق‌العاده بود. گفتند هواپیمارباها نمرده‌اند، زنده‌اند، در بهشت، در آغوش حوری‌هایی که به عنوان پاداش شهادت به آنها داده شده‌اند. تا آن موقع چنین حرفی نشنیده بودن، و نمی‌توانستم باور کنم. آن موقع چیز زیادی از قرآن نمی‌دانستم. فقط چیزهایی را از قرآن بلد بودم که در کودکی در مدرسه یادگرفته بودم و چیزهایی که برادرم حکیم در مغرب یادم داده بودم. اما به نظرم بی‌معنی بود که خدا به کسانی که آدم‌های بی‌گناه را کشته‌اند چنین پاداشی بدهد. فردای آن روز، همه چیز از آن هم بدتر شد. امین و یاسین یک کاست صوتی آوردند. همه کنار هم در اتاق نشیمن به آن گوش دادیم. کاست در داخل هواپیما ضبط شده بود، بیش از دو ساعت ادامه داشت. می‌توانستیم همه چیز را بشنویم. صدای مذاکره‌کننده‌ها را می‌شنیدیم که از هواپیمارباها می‌خواستند هواپیما را به سمت دروازه [باند] ببرند. هواپیمارباها هم زیر بار نمی‌رفتند و تهدید می‌کردند تعداد بیشتری از مسافرها را خواهند کشت. شنیدیم که هواپیمارباها دربارۀ سوخت هواپیما صحبت می‌کنند. مدتی بعد، صدای جیغ و فریاد وحشت‌زدۀ مسافرها بلند شد. هواپیمارباها هم با صدای بلند دربارۀ مجاهدین صحبت می‌کردند و می‌گفتند به طاغوت فرانسه تصویری از نبرد مجاهدین در جبهۀ الجزایر را نشان خواهند داد. «الله اکبر، الله اکبر.» و بعد، تات، تات، تاتِ شلیک. وحشتناک بود. همۀ چیزهایی که در کاست ضبط شده بود وحشتناک بودند. فقط آن حالت وحشت‌زده‌ای که قاعدتا مسافرها در آن مدت تحمل کرده بودند را تصور می‌کردم. حتما فکر می‌کردند که داخل این هواپیما کشته خواهند شد. اما از نظر من، وحشتناک‌تر این بود که ما این کاست را داشتیم! هیچ کس دیگری این کاست را نداشت. این کاست در هیچ کدام از شبکه‌های تلویزیونی یا رادیویی یا جای دیگری پخش نشده بود. معلوم بود یکی از اعضای جماعت اسلامی، این کاست را در جایی در فرودگاه الجزایر یا شاید هم در فرودگاه مارسی با دستگاه بی‌سیم ضبط کرده است، یک نفر که با هواپیمارباها همکاری داشته، کسی که امین و یاسین را می‌شناخته. آن روز، اولین بار بود که حس کردم تا چه حد به همۀ این جریان وحشتناک نزدیکم. می‌دانم که پیشتر هم می‌توانستم همین برآورد را داشته باشم، ولی ترجیح داده بودم تا این کار را نکنم. برای یاسین مسلسل می‌خریدم چون هیجان‌انگیز بود و پول هم لازم داشتم. غالبا سعی می‌کردم خیال کنم که این سلاح‌ها به بوسنی یا چچن می‌رود، و از آنها در جنگ‌های مشروع علیه دشمنان اسلام استفاده خواهد شد. اما طبیعتا و در حقیقت می‌دانستم که اکثر این سلاح‌ها و مهمات به الجزایر ارسال می‌شود. اما این هم در ابتدا اذیتم نمی‌کرد. اما هرچه بیشتر مطالعه می‌کردم و هرچه جماعت اسلامی بدرفتارتر [و خشن‌تر و آدم‌کش‌تر] می‌شد، احساسات من هم تغییر می‌کرد. الان دیگر همه چیز [در نگاه من] تغییر کرده بود. از دید من مسافرهای هواپیما، «واقعی» بودند، یک سری مهاجر عرب که در اروپا زندگی می‌کردند، عاشق خانواده‌شان و کشورشان بودند و تصمیم گرفته بودند تعطیلات را در کشور خودشان بگذرانند. اما جماعت اسلامی تلاش کرده بود همۀ آنها را بکشد. این مسئله از نظر من خیلی هولناک بود. و وقتی به آن نوار کاست گوش دادم فهمیدم من هم با تمامی آنچه اتفاق افتاده مرتبط بوده‌ام. درست است که من ماشه را فشار نداده بودم، ولی ممکن است آن تفنگ‌ها و فشنگ‌ها همان‌های بوده باشد که من خریده‌ام. پس من هم قاتل بودم، درست مثل آنها. تا الان به نوعی داشتم هم از توبره می‌خوردم هم از آخور، از طرفی از ژیل پول می‌گرفتم و از طرفی هم سهم خودم را از معامله‌هایی که با لوران می‌کردم برمی‌داشتم. اما از آن لحظه تصمیم گرفتم با تمام توانم با جماعت اسلامی مسلح بجنگم. این آدم‌کشی‌ها اشتباه بود. این را به عنوان یک انسان، و یک مسلمان، درک می‌کردم. من، فارغ از اینکه به مسجد می‌رفتم یا نه، فارغ از اینکه 5 بار در روز نماز می‌خواندم یا نه، مسلمان بودم و به خدا ایمان داشتم. این وحشی‌گری‌ها، این کشتار فجیع بی‌گناه‌ها، اینها هیچ ارتباطی به اسلامی که من می‌شناختم نداشت. دیگر نمی‌توانستم خودم را به نفهمیدن بزنم و بی‌خیال شوم. حالا دیگر همه چیز تغییر کرده بود. ................... «روایتی از درون شبکه‌های تروریستی-تکفیری و شبکه نفوذ اروپایی»👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd5
بزرگترین مرجع سخنان حضرت امام خمینی(ره) در پیام رسان ایتا بیانات بدون تحریف حضرت امام خمینی(ره) را اینجا بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/280887296Cfedaa076f1
کتاب منشور تربیت کودک و نوجوان هر کس یه نظری درباره تربیت بچه‌ها داره. اگر نظرات مختلف رو شنیدید و نمی‌دونید به کدومش اعتماد کنید، پیشنهاد می‌کنم نظرات رهبری رو هم بخونید. دکتر امیرحسین بانکی‌پورفرد کتاب «منشور تربیتی کودک و نوجوان» رو از منظر مقام معظم رهبری نوشته و اون رو در قالب یک کتاب کاربردی تدوین کرده. ۱۶۸ صفحه|18000 تومان خرید آنلاین از طریق سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/70115 خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 محصولات فرهنگی کودک و نوجوان👇 @koodak_shop
کتاب سه دقیقه در قیامت "تجربه ای نزدیک به مرگ" 96 صفحه| 9500 تومان خرید آنلاین👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/182459?ref=830y خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 مرجع تهیه کتابهای خوب👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کتاب سه دقیقه در قیامت از دوربین صدا و سیما "تجربه ای نزدیک به مرگ" 96 صفحه| 9500 تومان خرید آنلاین👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/182459 خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 مرجع تهیه کتابهای خوب👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
کتاب آن سوی مرگ 🔹 کتاب حاضر دربردارنده ی سه خاطره درباره ی تجربه ی مرگ و حاصل مصاحبه رو در رو با افرادی است که حیات پس از مرگ را تجربه کرده، به برزخ رفته و برگشته اند. 👈مجموعه ای بسیار جالب و حیرت انگیز که ممکن است بخش هایی از آن برای بیماران قلبی و روان های آسیب پذیر، نامناسب باشد. 372صفحه| 35000 تومان قیمت با تخفیف: 32500 تومان خرید آنلاین👇👇👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/171056?ref=830y خرید از طریق ایتا👇 @milad_m25 مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530
هدایت شده از فروشگاه کتاب جان
کتاب پس از ۴۰ سال 🔺 نگاهی نو به زمینه های صلح امام حسن (ع) در چهل سالگی حکومت اسلامی 🔺تا به حال به این دقت کرده بودید که صلح امام حسن (ع) در چهل سالگی حکومت اسلامی پیامبر (ص) رخ داده است؟! 🔺زمینه هایی که با طراحی بنی امیه چیده شد تا مردم جامعه، امام خویش را وادار کنند که بدون جنگ، و تنها در قالب صلح ، حکومت را به طاغوتی چون معاویه واگذار کند! 🔺 زمینه هایی که نباید بگذاریم دوباره تکرار شود. کتاب حاضر این روایت تاریخی را بیان می کند. ۱۱۶صفحه|۱۷۰۰۰ تومان لینک خرید: https://basalam.com/sahifehnoor/product/127795?ref=830y ‌ خرید از ایتا👇 @milad_m25 مرجع تهیه کتاب فعالان فرهنگی👇 http://eitaa.com/joinchat/2469003274Cd50c7fd530